گزیدهی بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در مورد کردستان
من مردم کرد را دوست دارم
من مردم کرد را دوست دارم و مطمئنم که مردم کرد هم نظام و امام و رهبری و مسؤولان را دوست میدارند؛ دلیلش هم همین مطلبی است که خودتان گفتید؛ مردم میگویند بیصبرانه منتظریم فلانی به اینجا بیاید. من به مناطق کردنشین سفر کردهام؛ هم به کردستان رفتهام، هم به آذربایجان غربی. هرجا هم رفتم، با محبت بیدریغ و صمیمانهی مردم مواجه شدم. البته من از این ابراز محبت هیچ تعجب نکردم؛ چون میدانستم «القلب یهدی الی القلب»؛ اما بعضیها تعجب میکردند که این چه شور و شوقی است! من اغلب نقاط کردستان را از نزدیک دیدهام و معتقدم وضعیت اینطوری است.
بیانات در دیدار جمعی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی15/02/1382
جمهوری اسلامی برای همه!
مسائل غرب کشور، مسائل مبسوط و مشروح و تا حدودی پیچیدهای است. در غرب کشور به طور عمده ما منطقهی کردنشین را داریم که شامل کردستان و قسمتی از آذربایجان غربی و قسمتی از استان کرمانشاهان است. مسائل آنجا به طور خلاصه در یک جمله قابل بیان کردن است. در آنجا دو عامل تفرقه به طور طبیعی وجود دارد: عمل دوقومیتی و عمل دو مذهبی. مردم آنجا کردند، قومیت کردی دارند و نیز اکثرا از لحاظ مذهب اهل تسننند. هیچ کدام از این دو تا، موجب آن نمیشود که میان آنها و برادران فارس زبانشان اختلافی وجود داشته باشد به طور طبیعی. زیرا جمهوری اسلامی میان فارس و کرد و ترک و عرب و ترکمن و بلوچ تفاوتی نمیگذارد. همهی اینها با هم برابرند.
بغضاء ریشهی وحدت را میسوزاند
ما دو گروه مسلم که همدیگر را مسلم میدانیم، همدیگر را مؤمن میدانیم بله با همدیگر اختلاف سلیقه داریم، اختلاف عقیده داریم. اما اختلاف عقیده نباید موجب بغض بشود، اختلاف عقیده اختلاف عقیده است. بین متکلمین شیعه هم در بعضی از مسائل اختلاف عقیده است، بین متکلمین سنی هم، بین معتزله و اشاعره اختلاف عقیدههای زیاد هست. اختلاف فقهی داریم؛ بین فقهای شیعه اختلافات زیاد است، بین فقهای مذاهب اربعه اختلافات زیاد است، حتی در موارد کمی بین فقهای یک مذهب؛ حنابله، شافعیه اختلاف است. اما اختلاف در فتوای فقهی، اختلاف در استنباط، یا اختلاف در عقیده اختلاف است بغضاء چرا باشد؟ بغضاء نباید به وجود بیاید. آنچه امروز ریشهی وحدت ما را میسوزاند بغضاء است. خب، این بغض موجب آن میشود که دشمن از این بغض استفاده کند برای بر هم زدن اساس وحدت. وحدتی که امروز انقلاب ما به آن نیازمند است، امروز اسلام که در این انقلاب احیاء شده است و این انقلاب آبروئی برای اسلام در سراسر عالم شده، به این انقلاب ضربه و صدمه میزند.
…در کدام یک از کشورهای اسلامی چنین وضعیتی وجود داشت؟ کجا بود که حکم خدا و حکم قرآن، قانون باشد، امروز کجاست؟ امروز تنها کشوری که ملاک برای قبول و رد یک قانون، حکم خدا و حکم شرع است ایران است، فقط این جاست که اگر یک قانون را ببینند بر خلاف اسلام است، این قانون مردود است.
دیدار با روحانیون اهل تسنن استانهای کردستان و سیستان و بلوچستان و مازندران 14/10/1361
ضربهای که مردم کرد به استکبار وارد کرد
من با یکایک شما احساس یک علقه و محبت برادری بسیار صمیمی را در خودم میکنم. حقیقت این است که شما برادران کرد آنچنان ضربهای بر استکبار جهانی وارد کردید که از اثر آن ضربه هنوز که هنوز است مغزهای استکبار گیج میخورند. ضربهی گیج کنندهای از میان برادران و خواهران کرد بر مغز طراحان توطئهی استکبار جهانی وارد آمد. هنوز زود است که ما درست بتوانیم ارزیابی کنیم، اما انشاءالله دیری نخواهد گذشت که با پیروزیهای ملت ایران در عرصههای مختلف - نظامی، اقتصادی و غیرو - معلوم خواهد شد که مشت کرد چگونه جواب طمعها و امیدها و یاوهگوئیهای استکبار جهانی را داد.
مردم کرد نشان دادند که به میهن خودشان و به انقلاب خودشان و به نظام جمهوری اسلامی علاقمند و وفادارند و این بزرگترین مشتی بود که به سینهی دشمنان وارد آمد.
بیانات در دیدار مسلمانان کرد08/12/1363
دل امام از کردها شاد شد
محبت و صمیمیت و وحدت کلمهیی که در همهی نقاط کشور، از جمله در مناطق کردستان و شهرها و روستاها و بخشهای کردنشین نشان داده شد، مظهر عظمت و علو اسلام است و بدون شک دشمنان جمهوری اسلامی را مأیوس خواهد کرد و از ادامهی توطئه نسبت به اسلام و انقلاب اسلامی، ناامید خواهد ساخت.
در سفری که به کردستان و آذربایجان غربی کرده بودم و با مردم سنندج و مهاباد و عزیزان کرد و روحانیون و روشنفکرهای آن مناطق دیدار داشتم، آنها نسبت به امام و انقلاب اظهار اخلاص میکردند، که حقیقتا تودهنی محکمی به دشمنان و مدعیان و تفرقهافکنان بود. وقتی به تهران برگشتم، خدمت امام رسیدم و شرح آن دیدارها را برای ایشان گفتم. دیدم دل منور آن مرد روحانی شاد شد و آثار آن در چهرهی پاک و مطهر او آشکار گردید.
سخنرانی در مراسم بیعت اقشار مختلف مردم کرد از استانهای کردستان، آذربایجان غربی و کرمانشاه13/04/1368
ملت کرد اینجاست و حرفش این است
من در اواخر دورهی ریاست جمهوری به کردستان سفر کردم و به مهاباد هم رفتم. وقتی وارد شهر شدم، تمام شهر تعطیل بود! دوستان ما به وحشت افتادند که شاید مردم اعتصاب کردهاند. علت وحشت آنها این بود که قبلا همان رادیوی دمکرات و امثال آن گفته بودند: مردم! روزی که فلانی به این شهر میآید، اعتصاب کنید. اما من دلم روشن بود. به میدان شهر آمدم و دیدم همهی مردم شهر آنجا هستند و اجتماع عظیمی را تشکیل دادهاند. مرحوم قاضی خضری - امام جمعهی اشنویه - با زحمت خودش را به آنجا رسانده بود و با آنکه در برنامه نبود که پیش از سخنرانی من صحبت کند، اما خواهش کرد و گفت من میخواهم چند لحظهای صحبت کنم. او در سخنان خود گفت ما در احادیث داریم که «ان الأئمة من قریش. امروز این مطلب واقعیت پیدا کرده است: امام از قریش است، رئیس جمهور از قریش است، نخست وزیر از قریش است، رئیس قوهی قضاییه از قریش است. مردم نیز همینطور با هیجان به سخنان او پاسخ میدادند. بعد من آنجا به گروههای ضدانقلاب خطاب کردم و گفتم، شما دائما از قوم کرد و ملت کرد صحبت میکنید؛ ملت کرد کجاست؟ ملت کرد اینجاست و حرفش این است. مردم کرد الان نیز همینطورند. بنده وقتی سال 67 - بعد از جنگ - به سنندج رفتم، همینطور بود؛ امروز نیز همان گونه است. همان موقع وقتی به سنندج رفتیم، خیابانهای این شهر از جمعیت پر شد. آقای موسوی که با من در ماشین نشسته بود، گفت من هیچ وقت این شهر را اینطور ندیده بودم. الان هم اگر کسی از مسؤولان به آنجا برود همینطور است. متن مردم اینگونهاند.
دیدار استانداران سراسر کشور25/01/1380