گزیدهای از رهنمودها و پیشنهادهای رهبر انقلاب در بهار سال 1387
سال نوآوری و شکوفایی. من برای این سال دو چیز را انتظار میبرم: یکی اینکه در همهی بخشهایی که گفتیم باید نوآوری بهوجود بیاید؛ مسؤولان دولتی در روشهای اقتصادی، در روشهای سیاسی و دیپلماسی، در پیشبرد کشور به سمت علم و تحقیق، در گسترش فرهنگ مطلوب در میان کشور، در ارائهی خدمات به همهی قشرها بهخصوص قشرهای محروم و مظلوم، در آبادانی کشور، آحاد مردم در دانشگاهها، در بنگاههای اقتصادی، در دستگاههای گوناگون اجتماعی و خدماتی، هر کدامی نیاز دارند در کار خود و در عرصهی فعالیت خود نوآوری کنند... انتظار دوم این است که فعالیتهایی که در سالهای گذشته انجام گرفته است، کارهایی که دولت کرده است، سرمایهگذاریهای بزرگی که مسؤولان گوناگون و آحاد مردم در بخشهای مختلف- چه سرمایهگذاری مادی، چه سرمایهگذاری معنوی- انجام دادهاند، اینها به شکوفایی برسد و مردم نتایج آن را در زندگی خود حس کنند.
پیام نوروزی رهبر انقلاب به مناسبت حلول سال 1/1/87
بدون هم، نه! برای دههی چهارم دو شاخص عمده وجود دارد که باید این دو را حتماً بهدست بیاوریم: یکی پیشرفت است، یکی عدالت... ما میخواهیم کشورمان از همهی جهات- از لحاظ علمی، از لحاظ اقتصادی، از لحاظ فناوری، از لحاظ سیاسی- به پیشرفت برسد، مردم به رفاه دست پیدا کنند؛ اما در کنار پیشرفت، میخواهیم کشور عادلانه و با عدالت اداره بشود؛ این مهم است. نه عدالتِ بدون پیشرفت مطلوب است، نه پیشرفتِ بدون عدالت. عدالت بدون پیشرفت یعنی برابری در عقبماندگی، برابری در فقر؛ این را نمیخواهیم. پیشرفت بدون عدالت را هم هرگز مطالبه نمیکنیم؛ پیشرفت، همراه با عدالت.
سخنان رهبر انقلاب در اجتماع زائران و مجاوران حرم رضوی 1/1/87
خط عادلانهی میانه. اسلام و نظام اسلامی و جمهوری اسلامی معتقد است که این دو عامل، یعنی عامل کارآفرینی و ایجاد بنگاههای اشتغال و کارآفرینی یک بازوست، وجود نیروی کار یک بازوی دیگر است. اینها باید هردو باشند و همکاری کنند. نقش دولت، ایجاد یک خط عادلانهی میانه برای این همکاری است؛ ظلم نشود. نه آنها به اینها تعرض کنند، نه اینها از کار آنها کم بگذارند؛ هیچکدام به حقوق یکدیگر تعرض نکنند. اگر اینجور باشد، آنوقت جامعه با سلامت و صفا پیش خواهد رفت؛ نه آن پرخوریها و اسرافها و زیادهرویها فرهنگ رائج خواهد شد، نه محرومیت یک طبقه برای آن طبقه فرهنگ ثابت خواهد شد. این، منطق نظام جمهوری اسلامی است.
سخنان رهبر انقلاب در دیدار گروهی از کارگران و کارآفرینان4/2/87
ماجرای شاگرد- استادی. بارها گفتهام که ما از یاد گرفتن از غربیها و غیر غربیها و بیگانهها خجالت نمیکشیم، امتناع نمیکنیم. اینی که ما یک روش اداری را، یک روش آموزشی را، یک دانش را، یک اختراع را از کشورهای دیگر یاد بگیریم، هیچ خجالت نمیکشیم، کوتاه هم نمیآییم، دنبالش هم میرویم؛ شاگردی میکنیم. منتها دو نکته اینجا وجود دارد... یکی از این دو نکته این است که ما آنچه را که میگیریم، ارزیابی کنیم، ببینیم به درد ما میخورد یا نه. اگر صددرصد به درد ما میخورد، صددرصد قبول کنیم؛ اگر صددرصد به درد ما نمیخورد و مضر است، صددرصد رد میکنیم. اگر بین این دوتاست، به همان اندازهای که به درد میخورد، قبول کنیم، مابقیاش را رد کنیم. این نکتهی اول. نکتهی دوم اینکه بالاخره این ماجرای «شاگرد، استادی» تا ابد نباید طول بکشد. بله، ما حاضریم شاگردی کنیم پیش کسی که بلد است آن چیزی را که ما بلد نیستیم؛ اما دیگر تا ابد که نباید انسان شاگرد بماند. ما باید خودمان استاد بشویم.
سخنان رهبر انقلاب اسلامی در دیدار معلمان استان فارس 12/2/87
ایران را طعمه فرض کردهاند. چرا پیشرفت علمی یک ملت و یک کشور، از نظر یک جماعتی در دنیا تهدیدآمیز است؟ چرا؟! چون انحصارطلبند؛ چون سلطهطلبند؛ چون ایران را طعمه فرض کردهاند. خواستند این کشور را با ذخائر و با موقعیت جغرافیایی ممتاز و برجستهاش، یکجا ببلعند. بیداری ملت ایران، بیداری جوان ایرانی و استعداد و درخشندگی پیشرفت علمی جوان ایرانی، نمیگذارد. لذا پیشرفت فنّاوری شما، انرژی هستهای شما و پیشرفتهای علمی دیگرِ شما، آنها را عصبانی میکند. بله، اگر ملت ایران بیخیال و جوان ایرانی بیفکر باشد- دنبال علم و دنبال کار و دنبال تولید و دنبال نوآوری نرود و همینطور به عیش و عشرت بگذراند- آنها خوشحال میشوند. آنها این را میخواهند.
سخنان رهبر انقلاب در جمع ایثارگران و خانوادههای شهدای استان فارس 13/ 02/ 87
زرنگ باشید! یک لحظه از درخواست و مطالبهی عدالت کوتاهی نکنید؛ این شأن شماست. جوان و دانشجو و مؤمن شأنش همین است که عدالت را بخواهد. پشتوانهی این فکر هم با همهی وجود، خودم هستم و امروز بحمداللَّه نظام هست. البته تخلفاتی هم ممکن است انجام بگیرد؛ شما زرنگیتان این باشد: گفتمان عدالت خواهی را فریاد کنید؛ اما انتقاد شخصی و مصداقسازی نکنید... وقتی شما روی شخص و مصداق تکیه میکنید، هم احتمال اشتباه هست، هم وسیلهای به دست میدهید برای اینکه آن زرنگ قانوندانِ قانونشکن- که من گفتهام قانوندانهای قانونشکن خطرناکند- بتواند علیه شما استفاده کند...
نگاه کلان به انقلاب. اگر ما نگاه کلان به انقلاب و حادثهی پدید آمدن جمهوری اسلامی بکنیم، جزئینگریها نمیتواند ما را گمراه کند. گاهی جزئینگری و نگاه نکردن مسیر مستمرِ از ابتداء تا انتهاء، انسان را گمراه میکند؛ حتّی گاهی آدم راه را گم میکند، هدف را گم میکند. نمیخواهیم بگوییم جزئینگر نباشیم؛ چرا، نگرش به جزئیات، یعنی همان برنامهریزی؛ این را ما منکر نیستیم. برنامهریزی، نگاه به فصول مختلف و بخشهای مختلف، یعنی جزئینگری. میخواهیم بگوییم این نگاه به بخشها و اجزاء و ابعاض موجب نشود که ما غافل بشویم از نگاه به کل. چون نگاه به کل برای ما درسآموز است.
ایرانی با این خصوصیات... هدف انقلاب عبارت بود از ساختن یک ایرانی با این خصوصیاتی که عرض میکنم: مستقل، آزاد، برخوردار از ثروت و امنیت، متدین و بهرهمند از معنویت و اخلاق، پیشرو در مسابقهی جامعهی عظیم بشری در علم و بقیهی دستاوردها- که از اول و ازل بین آحاد بشر یک مسابقه است در دستاوردهای بشری، در علم و در بقیهی خواستهها و دستاوردهای بشری- برخوردار از آزادی با همهی معانی آزادی. آزادی فقط آزادی اجتماعی نیست- اگرچه آزادی اجتماعی، یکی از مصادیق مهم آزادی است- هم آزادی اجتماعی مورد نظر است، هم آزادی به معنای رها بودن و آسوده بودن و آزاد بودن کشور از دستاندازی بیگانگان و استیلای آنها- که گاهی کشور بهظاهر مستقل هم هست، اما زیر نفوذ است- و هم آزادی معنوی، که آن رستگاری انسان و تعالی اخلاقی انسان و عروج معنوی انسان است، که هدف أعلی، این است. همهی کارها مقدمه برای تکامل انسان و عروج انسانی است. این باید در جامعهی اسلامی خود را نشان بدهد. ایران با این خصوصیات، مطلوب انقلاب بود...
اسلام همینهاست. شما بپرسید که از کجای انقلاب، این خصوصیات در میآمد؟ کجا تدوین شد؟ من عرض میکنم از کلمهی اسلامی. اسلام اصلاً همینهاست. آن کسی که غیر از این در مورد اسلام تصور میکند، اسلام را نشناخته. آن کسی که تصور میکند اسلام فقط به جنبههای معنوی، آنهم با برداشت و تلقی خاص از جنبههای معنوی- عبادت و زهد و ذکر و امثال اینها- میپردازد، به دنیای مردم، به لذات مردم، به خواستههای بشری مردم نمیپردازد، او اسلام را درست نشناخته؛ اسلام اینجوری نیست. همهی این چیزهایی که گفتیم؛ هم آن چیزی که مربوط به مسائل دنیائی جامعه است- مثل عدالت، مثل امنیت، مثل رفاه، برخورداری از ثروت، برخورداری از آزادی و استقلال- هم آنچه که مربوط به مسائل اخروی است؛ مثل رستگاری، تقوا، پرهیزگاری، رشد اخلاقی، تکامل معنوی انسان، در کلمهی اسلامی مندرج است...
اگر مانع نبود... ما در خلأ که زندگی نمیکنیم، ما در یک واقعیاتی داریم زندگی میکنیم؛ این واقعیات چقدر برای رسیدن به این هدفها کمک بود یا مزاحمت بود؟ یقیناً اگر مزاحمهایی که حالا میشمارم، وجود نداشت، رسیدن به این هدف، زمان زیادی نمیخواست. شاید در طول پنج سال، ده سال یک گروه متشکل قوی میتوانستند این اهداف را برآورده کنند؛ منتها در سر راه انسان موانع وجود دارد. اساساً همین وجود مانع است که به تلاش انسان معنا و حقیقت معنوی میبخشد و اسمش میشود جهاد؛ والّا اگر مانع نبود، جهاد معنی نداشت. جهاد یعنی جد و جهد همراه با زحمت و چالش با موانع. این موانع چه بودند؟ ما دو نوع موانع داشتیم: یکی موانع درونی، یکی موانع بیرونی.
ضعفهای ما. موانع درونی یعنی چه چیزهایی؟ یعنی آن چیزهایی که در درون خود ما انسانها- چه تصمیمگیرانمان، چه آحاد مردممان، چه ناظرین بیرون از گود مبارزه و انقلاب- وجود دارد؛ اینها موانع درونی است. موانع درونی، ضعفهاست؛ ضعفهای فکری است، ضعفهای عقلانی است، راحتطلبی است، آسانگرایی است، آسانپنداری است؛ این گاهی اوقات خودش یکی از موانع تحقق آن چیز است. باید برآورد و تقویم نسبت به کار و مشکلات کار، مطابق با واقع یا لااقل نزدیک به واقع باشد. آسانپنداری هم مثل آسانگیری و سهلانگاری است؛ آن هم یکی از موانع راه است. گریز از چالش هم یکی از ضعفهای درونی ماست....
اینها جلوی انقلاب ایستادند. آنوقت عوامل بیرونی است، که دیگر إلی ماشاءاللَّه وجود داشته است؛ همهی کسانی که به نحوی از انقلاب یا از هدفهای انقلاب متضرر میشدند، اینها جلوی انقلاب ایستادند. از امنیت یک عدهای متضرر میشوند، از عدالت یک عدهای متضرر میشوند، از نفی حاکمیت طاغوت یک عدهای متضرر میشوند، از نفی سلطهی بیگانه یک جماعتی متضرر میشوند، از نفی استبداد یک عدهای متضرر میشوند.
سخنان رهبر انقلاب در دیدار اساتید و دانشجویان دانشگاههای شیراز 14/2/87
دست در دست هم. انقلاب، ما را از وابستگی سیاسی نجات داد. در راه استقلال اقتصادی هم کارهای زیادی شده است؛ اما همت همهی ملت ایران از قشرهای مختلف را میطلبد تا کشور بتواند از لحاظ اقتصادی کاری بکند که دیگر تهدید به تحریم و محاصرهی اقتصادی معنا پیدا نکند. این خطاب به همهی ملت است، فقط خطاب به مردم ممسنی نیست؛ همه باید دست به دست هم بدهند. این کشور سرمایههای انسانی فراوانی دارد؛ سرمایههای مادی فراوانی هم دارد. با سرمایهگذاری لازم، با برنامهریزی درست و متین و با پشتکار و جدیت، ما خواهیم توانست در مدت یک برنامهی مشخصی، کاری بکنیم که دیگر کشور در عرصهی اقتصادی دنیا از تحریم اقتصادی و محاصرهی اقتصادی، هیچ باکی نداشته باشد. این وظیفهی ملی ماست.
سخنان رهبر انقلاب در دیدار مردم و عشایر نورآباد ممسنی 15/02/87
آن روزِ نزدیک. همهی نشانهها مژدهی امید به ما میدهند؛ مژدهی پیشرفت میدهند؛ در همهی بخشها. و امیدواریم که إنشاءاللَّه این مژدهها در کمتر از یک نسل، تحقق پیدا کند و جوانان ما آن روزی را که ایران اسلامی در جایگاه شایستهی خود قرار دارد، ببینند. آن روزی که ملتهای دنیا، دانشمندان و اندیشمندان عالم احساس کنند به ایران، به زبان ایران، به فرهنگ ایران نیاز دارند برای اینکه گامهای نویی را در مسائل علمی بردارند، این روز شدنی است... اگر ما همت کنیم و همین تلاشی که امروز مشاهده میشود؛ و همین انگیزهای که امروز بحمداللَّه دلهای جوانان ما، اندیشمندان ما، مردم ما مالامال از آن هست، إنشاءاللَّه ادامه پیدا کند- که پیدا هم خواهد کرد- آن روز خیلی دور نخواهد بود.
سخنان رهبر انقلاب در دیدار نخبگان و فرهیختگان استان فارس17/2/87
این برادری، از روی نیاز نیست. جمهوری اسلامی از بن دندان معتقد به اتحاد اسلامی است؛ اتحاد اسلامی به معنای همدلی ملتها و همکاری دولتهاست. ملتها بحمداللَّه با هم همدلند؛ اختلافات طائفی و فرقهای و مذهبی نمیتواند میان ملتها شکاف ایجاد کند، مگر به وسوسهی دشمن. اما دولتها را متأسفانه دستِ سیاست میتواند به این طرف و آن طرف بکشاند. ما امروز هم اعلام میکنیم: کشورهای همسایه برادرانِ ما هستند؛ دست دوستی و برادریِ ما به سوی این کشورها دراز است. به آنها هیچ نیازی نداریم؛ این برادری، از روی نیاز نیست. ملت ایران ثابت کرده است که با توکل به خدا و با اعتماد بهنفس بر مشکلات فائق میآید، اما ما اختلاف را بر خلاف مصلحت دنیای اسلام میدانیم.
نظر دشمن، خواست دشمن، آرزوی پلید دشمن این است که این نمونه را از مقابل چشم ملتهای اسلامی بردارد؛ حالا یا با تهاجم سیاسی و نظامی و امنیتی و اقتصادی، یا با تهاجم تبلیغاتی و اتهامپراکنی. انسان نگاه میکند میبیند بعضی از قلمبهمزدهای روزنامهنگارِ در منطقهی همسایگان ما- منطقهی عربی- بقدری با وقاحت دربارهی ملت ایران و جمهوری اسلامی مینویسند که انسان را به تعجب وامیدارند. یک اتهاماتی به ملت ایران، به جامعهی اسلامی، به نظام جمهوری اسلامی متوجه میکنند که انسان حقیقتاً تعجب میکند که چقدر یک انسانی، یک قلمبهمزدی، یک شخص فرومایهای میتواند انحطاط پیدا کند که اینجور در خدمت دشمن و در مقابل اسلام و قرآن قرار بگیرد برای مطامع حقیر دنیوی!
سخنان رهبر انقلاب در دیدار مردم لار 19/2/87
هنر قانوننویسی. هنر قانوننویسی و قانونگذاری، از برترینهای نمایندگی است. قانون باید کارآمد، روان، شفاف، روزآمد و با این حال با نگاه بلندمدت، دارای گسترهای هرچه پهناورتر و قابل ماندگاری، و یکسره معطوف به نیازهای مردم و منافع عمومی باشد. نگرش جزئی، بخشی، شخصی و یا خدای نخواسته با نگاه لجاجتآمیز در قانونگذاری، بیسود و احیاناً زیانبار است. اولویتها باید ترجیح یابد، تناقض و تکرار در قوانین باید ریشهکن شود، و از خرد جمعی و کارشناسی در تدوین قوانین بیشترین بهره گرفته شود.
هریک بهجای خود! دو عنصر نظارت و همکاری صمیمانه، در تعامل با قوای دیگر، باید دو بخش تفکیکناپذیر باشند. مسؤولیت نظارتی مجلس هرگز نباید به دست اهمال سپرده شود اما هرگز هم نباید نظارت مجلس به معنای رقابت با دولت و نشنیدن نیازها و ضرورتها و تنگناهای آن شمرده شود. محور کار و عمل در کشور و نماد داخلی و خارجی نظام جمهوری اسلامی، عمدتاً قوهی مجریه است. همه باید به آن کمک کنند و هرگاه دولتی بانشاط بیشتر و همت بالاتر و ارزشگرایی قویتر در صحنه است، این کمک باید مضاعف گردد. متقابلاً دولت باید مجلس قانونگذاری را راهنمای عمل خود بداند و به قوانین مجلس، یکسره پایبند باشد و از آن تخلف نکند. بر سر دوراهیهای اختلافنظر، کارشناسانی از دوطرف، گره را بگشایند و راه درست را پیش پای هر دو طرف باز کنند. اکنون که بحمدالله دولت و مجلس را مردمی مؤمن و انقلابی و وفادار به ارزشها و اصول اسلامی، انباشتهاند باید این تعامل برادرانه با رعایت حقوق قانونی از هر دو سو، بیش از همیشه دیده شود.
پیام رهبر انقلاب به مناسبت آغاز به کار هشتمین دورهی مجلس شورای اسلامی7/3/87
بازخوانی میراث امام. امام با سخنان خود، با رفتار خود یک هدایت مستمری را برای امت خود- برای ما مردم- به جای گذاشته است. یعنی دست امام، انگشت اشارهی امام در همهی پیچ و خمهای زندگی ما را راهنمایی میکند و یکی از قویترین و بهترین مواریث معنوی امام، همین وصیتنامهی اوست. جا دارد در برهههای مختلف، مردم، مسؤولان گوناگون، جوانها این وصیتنامه را بازخوانی کنند؛ در این تدبر کنند...
امام در وصیتنامه اعلام میکند که این انقلاب گسترش خواهد یافت؛ دست استعمارگران را از جهان اسلام کوتاه خواهد کرد. این پیشگویی امام بزرگوار است. امروز به صحنه که نگاه میکنیم، میبینیم این اتفاق افتاده است. گسترش انقلاب از نظر امام از راه ایجاد فتنه در کشورها نیست، از راه لشگرکشی نیست، از راه گسترش تروریزم نیست- برخلاف برخی از انقلابهای دیگر- گسترش انقلاب در میان ملتها از راه الگوسازی نظام جمهوری اسلامیاست. یعنی ملت ایران نظام جمهوری اسلامی را به حدی و مرتبهای برسانند که وقتی ملتهای دیگر به این الگو نگاه میکنند، شوق پیدا کنند و آن راه را دنبال کنند؛ از راه ترویج معارف اسلامی و از راه صراحت در دفاع از طبقات مظلومِ دنیای اسلام و ملتهای مظلومی که در دنیای اسلام پامال ظلم استکبار شدهاند...
نمیخواهند جوان ایرانی بانشاط باشد. یک نکتهی دیگر در وصیتنامهی امام بزرگوار هشدار به جوانهاست در مقابل توطئههایی که هدف و آماج آن فقط جوانها هستند. جوان یک کشور اگر بخواهد مثل موتور پیشبرندهای آن ملت را پیش ببرد، احتیاج دارد به اینکه سر حال، بانشاط، تندرست، قوی و دلبستهی به کار و پیشرفت باشد. برای اینکه این روحیه را در جوان ایرانی از بین ببرند، تلاش میکنند با توطئههای گوناگون؛ با ترویج فساد، با ترویج فحشاء، با ترویج مواد مخدر، با باندهای هدایتشده، جوان ایرانی را منصرف کنند. جوان ایرانی باید بههوش باشد. امروز اگر مسؤولین نظام جمهوری اسلامی با مواد مخدر بهسختی مبارزه میکنند، این یک جهاد بزرگ، یک حرکت بسیار عمیق در راه پیشرفت ملت ایران است. اینها نمیخواهند جوان ایرانی در کارگاه، در آزمایشگاه، در دانشگاه، در محیط علمی، در محیط کار و تلاش صنعتی و کشاورزی بانشاط باشد. آن جوانی که سرگرم مسائل شهوانی جنسی باشد یا اسیر مواد مخدر باشد، نه حال کار کردن دارد، نه حوصلهی فکر کردن دارد، نه نیروی کار کردن دارد، نه ابتکار دارد، نه عزم و ارادهی راسخ و لازم را دارد.
سخنان رهبر انقلاب در مراسم نوزدهمین سالگرد ارتحال امام خمینی(ره) 14/3/87
ولایت نماینده! قانونگذاری، ولایت است. یک ولایت الهی است؛ ریشه در ولایت الهی دارد؛ برخاسته و پدید آمده از ولایت الهی است. این مردمسالاری دینی که ما میگوییم، معنایش این است؛ یعنی نمایندهی مجلس شورای اسلامی از این طریقی که در قانون اساسی برای مجاری اعمال ولایت الهی معین شده، یک ولایتی پیدا کرده است که این شد یک تکلیف. بنابراین آنچه که در مجلس شورای اسلامی تصویب میشود، برای منِ شخصی و نوعی واجبالاتّباع است و بایستی بر طبق او عمل کنم. این مبنا، مبنای اسلامی است.
قانون ماندگار. آنچه که به نظرم میآید که خیلی مهم است، این است که روی قانون و روی نظارت- که این دو موضوع اساسیِ وظایف مجلس هست- دوستان خیلی بایستی وقت بگذارند. قانون باید جامع باشد، باید کامل باشد، باید ماندگار باشد، باید کارشناسی شده باشد، باید گرهگشا باشد، باید ناظر به مشکلات زندگی مردم باشد. نمیگوییم قانونی که برای کوتاهمدت یک گرهای را باز میکند، لازم نیست، چرا؛ بعضی از قوانین هست که یک گره کوتاهمدت را باز میکند، چارهای هم نیست، بایستی این قانون گذاشته شود- اینجور قوانین هم داریم- لیکن طبع اکثری و طبیعی قوانین این است که ماندگار، قابل تطبیق با شرایط گوناگون، مفید، صریح، شفاف و غیر قابل تأویل باشد؛ در چارچوب همان حدود و اختیاراتی که قانون اساسی برای مجلس شورای اسلامی معین کرده.
نظارت پایدار. در مسئلهی نظارت هم عرض کردیم، نظارت مجلس چیز بسیار لازمی است. حالا یا با همین ابزارهای نظارتی مثل دیوان محاسبات و از این قبیل چیزها، یا خود نمایندگان مستقیماً؛ مثل سؤالها و تذکرها و از این چیزهایی که ابزارهای نظارت مجلس شورای اسلامی است؛ این چیز خیلی لازم و خیلی مهمی است. منتها این وسیلهای نباید بشود برای معارضهی دو نیرو با یکدیگر.
مردمی بمانید. آقایان و خانمهای نماینده سعی کنند مردمی بمانند. مردمی بودن هم فقط این نیست که انسان هر گاهی یکبار به محل انتخابات سر بزند. البته آن خیلی لازم است، باید رفت، سرزد، با مردم ملاقات کرد، منقطع از مردم نباید شد؛ در این شکی نیست؛ اما فقط این نیست. نباید ما در جمهوری اسلامی کمک کنیم به ایجاد یک طبقهی جدید، یک طبقهی برخوردارِ اشرافیِ جدید. نباید بگذاریم این کار انجام بگیرد. این هم با دستور و حکم و فرمان حاصل نمیشود، با دل، با ایمان، با انگیزه، شدنی است.
سخنان رهبر انقلاب در دیدار نمایندگان مجلس هشتم 21/3/1387