اسماء خواجهزاده، مترجم
مصر سرزمین انقلاب و اکتشاف است؛ مرز باریک افسانه و واقعیّت که چهرههای بزرگ و اسمورسمداری از ساحل نیل بیرون آمدهاند. برای این مردم که با نامهای بزرگ زندگی کردهاند، درخشان شدنِ یک چهره که همسوییِ دینی و قومیّتی با آنان ندارد، یک نشانه است که ظرفیّت توجّه ویژه دارد. شهید سیّدحسن نصرالله یکی از این چهرهها است که در غروب ستارههای عرب طلوع کرده است.دکتر رفعت سیّداحمد، رئیس مرکز پژوهشهاى راهبردى یافا در قاهره، در زمانی کتاب «انقلابی جنوبی» را دربارهی سیّدحسن نصرالله به رشتهی تحریر درآورد که این اسطوره هنوز به اوج نرسیده بود و چهبسا در جهان عرب منتظر ظهور ناصری دیگر بودند، حال آنکه انقلابیِ جنوبی در مقابل چهرههای بیعمل جهان عرب زیست میکرد.
دکتر رفعت در سال ۱۳۹۴ گفت: «تاریخ از سیّدحسن نصرالله به عنوان نماد عزّت و کرامت در جهان یاد خواهد کرد. هرجا که عزّت و کرامت در روش یا موضعگیرى کسى جلوهگر شود، تاریخ از او به عنوان یکى از تاریخسازان یاد خواهد کرد.»
اینکه یک اندیشمند و نویسندهی مصری سالها پیش از آنکه سیّدحسن نصرالله به عنوان یکی از اسطورههای جهان مقاومت شهرهی خاصوعام شود چنین نظری در خصوص او داشته، بهخوبی نشان میدهد که جهانِ تحتِ سیطرهی این شهید بزرگوار خارج از مرزهای لبنان و حتّی تشیّع بوده است.
حالا که جهان چهرهی جدیدی به خود گرفته است و در آستانهی یک پیچ تاریخی عظیم در رقم خوردن تاریخ هستیم، میتوانیم با خیال آسوده بگوییم که پیشبینی آن نویسندهی اهل تسنّن مصری در مورد شهید نصرالله درست بود.
این کتاب به همان اندازه که روایتی از گذر لبنان از آشوبها و اغتشاشات درونی است و ماجرای تبدیل پرچم زرد حزبالله به خیمهای برای همبستگی و وحدت را شرح میدهد، به همان اندازه نیز عرض ارادتی واقعی است از سوی یک اندیشمند و نویسنده به اسطورهای واقعی از جهان اسلام؛ اسطورهای که حالا نشانهای مشترک برای سایر طیفهای مبارز و حقطلب در راه آزادی قدس شریف است.
«انقلابی جنوبی» به قلم دکتر رفعت یک روایت خواندنی است؛ روایتی پُر از جزئیّات و نشانههای واقعی از زندگی مجاهدی که از دوربین دیگران به تصویر کشیده میشود؛ دیگرانی که با معیارهای زمینی از یک جهان دیگر روایت میکنند، امّا آزادگی نصرالله اجازهی سکوت را از آنها میگیرد.
حالا پس از طوفانالاقصیٰ که سیّدحسن با ارزشمندترین دارایی خود در کنار مردم مقاوم فلسطین ایستاد و هرگز اجازه نداد چراغ امید خاموش شود، این نکته بیش از پیش به آزادگان مسلمان ثابت شده است؛ مردی که جهان شاهد به بار نشستن «سننتصر» او است و شمیم کربلای حسین (علیه السّلام) از جنوبِ بهخوننشستهی او به مشام میرسد.
داشتن نصرالله حقّ مسلمانان در هر دورهای است: «وَ کانَ حَقّاً عَلَینا نَصرُ المُؤمِنین».
«انقلابی جنوبی» به قلم دکتر رفعت یک روایت خواندنی است؛ روایتی پُر از جزئیّات و نشانههای واقعی از زندگی مجاهدی که از دوربین دیگران به تصویر کشیده میشود؛ دیگرانی که با معیارهای زمینی از یک جهان دیگر روایت میکنند، امّا آزادگی نصرالله اجازهی سکوت را از آنها میگیرد.
حالا پس از طوفانالاقصیٰ که سیّدحسن با ارزشمندترین دارایی خود در کنار مردم مقاوم فلسطین ایستاد و هرگز اجازه نداد چراغ امید خاموش شود، این نکته بیش از پیش به آزادگان مسلمان ثابت شده است؛ مردی که جهان شاهد به بار نشستن «سننتصر» او است و شمیم کربلای حسین (علیه السّلام) از جنوبِ بهخوننشستهی او به مشام میرسد.
داشتن نصرالله حقّ مسلمانان در هر دورهای است: «وَ کانَ حَقّاً عَلَینا نَصرُ المُؤمِنین».
