پنجشنبه فیروزهای یک رمان دینی است و از تلاش برای نشان دادن جنبههای دینی خود طفره نمیرود. قصه این رمان از یک سفر مشهد دانشجویی آغاز میشود؛ سفری که ماجراهایی عاشقانه را در دل خود نهان کرده و آرامآرام با پیشرفت قصه نمایان میکند. آدمهای «پنجشنبه فیروزهای» امروزی و متعلق به این دوره و زمانهاند؛ دانشجویانی با دغدغهها و مسئلههای خاص خود که میخواهند زیست دینی داشته باشند، اما یک زیست دینی با اقتضائات زمانهای که در آن زیست میکنند.
نوشتن داستان عاشقانه کاری پرملاحظه است چرا که کلیشهها در این گونهی داستانی پررنگتر از هرگونهی دیگر خود را نمایان میکنند و اگر نویسنده برای فرار از کلیشهها تمهید نداشته باشد، خیلی زود و در همان صفحات ابتدایی قافیه را به مخاطب میبازد و خواننده را دل زده میکند. «پنجشنبه فیروزهای» اما تا حد قابل قبولی از کلیشهها فاصله میگیرد و برای کاراکترهای قصه خود شخصیت میآفریند؛ امری که به نقطه قوت این رمان تبدیل میشود، به آن قواره میدهد و اثر را به یک رمان محبوب در میان نوجوانان و جوانان کتابخوان تبدیل میکند.
پنجشنبه فیروزهای رمان مسئلهمندی است و آنچه در بین سطور آن نمایان میشود این است که نویسنده برای روایت یک سبک زندگی دینی در دل زندگی محاصره شده با مظاهر مدرنیته، انگیزه و دغدغه داشته است. قصه چند دانشجو که در یک سفر دانشجویی عازم مشهد میشوند و هر کدام زاویه نگاه خاص خود را به مقوله زیارت دارند دستمایه خلق کتاب شده اما پیرنگ اصلی را باید در ماجرای عاشقانه میان دو شخصیت اصلی کتاب جستجو کرد؛ پیرنگی که در مواجهه با مقام زیارت امام معصوم جلا میگیرد، رشد میکند و به پختگی شخصیتها منجر میشود. در واقع آنچه «پنجشنبه فیروزهای» را از رمانهای مشابه خود جدا و به یک اثر خواندنی تبدیل میکند همین استفاده قابل تامل از کهن الگوی «سفر قهرمان» است.
نوشتن داستان عاشقانه کاری پرملاحظه است چرا که کلیشهها در این گونهی داستانی پررنگتر از هرگونهی دیگر خود را نمایان میکنند و اگر نویسنده برای فرار از کلیشهها تمهید نداشته باشد، خیلی زود و در همان صفحات ابتدایی قافیه را به مخاطب میبازد و خواننده را دل زده میکند. «پنجشنبه فیروزهای» اما تا حد قابل قبولی از کلیشهها فاصله میگیرد و برای کاراکترهای قصه خود شخصیت میآفریند؛ امری که به نقطه قوت این رمان تبدیل میشود، به آن قواره میدهد و اثر را به یک رمان محبوب در میان نوجوانان و جوانان کتابخوان تبدیل میکند.
پنجشنبه فیروزهای رمان مسئلهمندی است و آنچه در بین سطور آن نمایان میشود این است که نویسنده برای روایت یک سبک زندگی دینی در دل زندگی محاصره شده با مظاهر مدرنیته، انگیزه و دغدغه داشته است. قصه چند دانشجو که در یک سفر دانشجویی عازم مشهد میشوند و هر کدام زاویه نگاه خاص خود را به مقوله زیارت دارند دستمایه خلق کتاب شده اما پیرنگ اصلی را باید در ماجرای عاشقانه میان دو شخصیت اصلی کتاب جستجو کرد؛ پیرنگی که در مواجهه با مقام زیارت امام معصوم جلا میگیرد، رشد میکند و به پختگی شخصیتها منجر میشود. در واقع آنچه «پنجشنبه فیروزهای» را از رمانهای مشابه خود جدا و به یک اثر خواندنی تبدیل میکند همین استفاده قابل تامل از کهن الگوی «سفر قهرمان» است.
شخصیتهای پنجشنبه فیروزهای در سفر مشهد رشد میکنند، تجربههایی تازه میاندوزند و به آدمهای بهتری تبدیل میشوند. نمایش قابل قبول این رشد از مهمترین ویژگیهای کتاب است.
شخصیتپردازی خوب پنجشنبه فیروزهای را نیز نباید نادیده گرفت. خانم سارا عرفانی که مخاطب خود را در میان نوجوانان و جوانان جستجو میکند به خوبی از پس شخصیتپردازی دانشجویانی با جهانهای فکری مختلف برآمده و کاروان دانشجویان مسافر مشهد را به نحوی باورپذیر روایت میکند. این شخصیتپردازی جالب توجه در کنار ریتم درست قصه، خاصه شروع قدرتمند کتاب، در نهایت از «پنجشنبه فیروزهای» اثری میسازد که میتوان آن را به دانشجویان علاقهمند به رمان توصیه کرد.
شهر مشهد و حرم مطهر امام رضا یکی از بهترین بسترها برای خلق رمان در ادبیات فارسی است و بسیاری از نویسندهها از جمله مرحوم سعید تشکری برای استفاده از این معدن طلای باشکوه در خلق ادبیات همت داشتهاند. رمان خانم عرفانی اما به دلیل استفاده به روز و اغراق نشده غیر کلیشهای از مشهد مقدس، میتواند یک اثر ویژه و خواندنی برای علاقهمندان به رمان دینی باشد؛ داستانی با طرح و نقش «حرم رضوی» در زندگی روزمرهی ما ایرانیها.
شخصیتپردازی خوب پنجشنبه فیروزهای را نیز نباید نادیده گرفت. خانم سارا عرفانی که مخاطب خود را در میان نوجوانان و جوانان جستجو میکند به خوبی از پس شخصیتپردازی دانشجویانی با جهانهای فکری مختلف برآمده و کاروان دانشجویان مسافر مشهد را به نحوی باورپذیر روایت میکند. این شخصیتپردازی جالب توجه در کنار ریتم درست قصه، خاصه شروع قدرتمند کتاب، در نهایت از «پنجشنبه فیروزهای» اثری میسازد که میتوان آن را به دانشجویان علاقهمند به رمان توصیه کرد.
شهر مشهد و حرم مطهر امام رضا یکی از بهترین بسترها برای خلق رمان در ادبیات فارسی است و بسیاری از نویسندهها از جمله مرحوم سعید تشکری برای استفاده از این معدن طلای باشکوه در خلق ادبیات همت داشتهاند. رمان خانم عرفانی اما به دلیل استفاده به روز و اغراق نشده غیر کلیشهای از مشهد مقدس، میتواند یک اثر ویژه و خواندنی برای علاقهمندان به رمان دینی باشد؛ داستانی با طرح و نقش «حرم رضوی» در زندگی روزمرهی ما ایرانیها.