«مهمترین کاری که دشمن میخواهد بکند تصویرسازی غلط از وضع کشور است نه فقط برای اغوای افکار عمومی دنیا، بلکه حتّى برای اغوای افکار عمومی داخل خود کشور» (دیدار با نخبگان در ۲۵ مهر ۱۳۹۷) «با تصویرسازی غلط سعی میکنند افکار ملت ایران را منحرف کنند هم تصویر غلط درباره ایران، هم تصویر غلط درباره خودشان، هم تصویر غلط درباره اوضاع منطقه.» (بیانات در ورزشگاه آزادی ۱۲ مهر ۱۳۹۷)
براساس بیانات رهبر معظم انقلاب، در سالهای اخیر، مهمترین و اصلیترین برنامه دشمن تصویرسازی غلط از وضعیت ایران و جهان در افکار عمومی بوده است. هدف دشمن از این برنامه، ایجاد تصویری سیاه و تاریک و ناامید کننده از وضعیت جمهوری اسلامی و در مقابل، ساختن تصویری سفید و روشن و آرمانی از وضعیت کشورهای توسعه یافته خصوصاً ایالات متحده آمریکاست تا در نتیجه این تصویرسازی، مردم برای خروج از وضعیت نابسامان خود به سمت توسعهیافتگی به سبک کشورهای غربی حرکت کرده و به دلیل نبود ثروت و تکنولوژی لازم برای توسعهیافتگی مجبور شوند به یکی از مراکز قدرت و ثروت مخصوصاً ایالات متحده آمریکا وابسته شوند.
این مسئله بدین معناست که دشمنان جمهوری اسلامی، استقلال کشور را هدف قرار داده و میخواهند از کشور ایران شهروندی مطیع در دهکده جهانی بسازند و وطن عزیزمان را در هاضمه استکبار جهانی دچار استحاله کنند. برای مقابله با این چالش فکری، ضروری است که صرفاً با استفاده از منابع آماری پذیرفته شده در نزد جامعه بینالملل، کارنامه چهل ساله انقلاب اسلامی را با کارنامه رژیم گذشته و کارنامه کشورهای دیگر دنیا به ویژه کشورهای به ظاهر توسعهیافته مقایسه کنیم تا نادرستی تصویری که رسانههای بینالمللی در جنگ روانی علیه انقلاب اسلامی ایران ساخته و پرداختهاند بیش از پیش آشکار شود.
قرآن کریم نیز در بحث با اهل کتاب، به کتب تحریف شده آنان استناد و حقانیت پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم را ثابت کرده است. این بدان معنا نیست که قرآن همه مطالب این کتابهای تحریف شده را قبول داشته و آنها را تماماً صحیح بداند؛ بر این مبنا، رجوع به شاخصههای بینالمللی در ارزیابی پیشرفت جمهوری اسلامی، به هیچ عنوان تأیید کننده شاخصهای توسعه جهانی برای ارزیابی میزان توسعهیافتگی کشورها نیست. توجه به این شاخصها و استفاده از آنها صرفاً به علت مقبولیتشان در افکار عمومی جامعه جهانی است.
شاخصههای توسعه جهانی (WDI)، کشورهای دنیا را صرفاً بر پایه مفاهیم اقتصادی ارزیابی کرده و محور توسعه یافتگی کشورها را افزایش تولید ناخالص داخلی (GDP) و افزایش درآمد ناخالص ملی (GNI) قرار میدهند؛ به این معنا که اگر بخشهای مختلف یک کشور اعم از آموزش، فرهنگ، سیاست خارجی، سیاست داخلی، قدرت نظامی و سایر حوزهها در خدمت افزایش تولید ناخالص ملی قرار بگیرد، آن کشور در مسیر توسعه یافتگی قرار گرفته است.
شاخص توسعه انسانی (HDI) نیز که توسط سازمان ملل برای ارزیابی رفاه جوامع در نظر گرفته میشود فقط سرانه درآمد ناخالص ملی بدون توجه به نحوه توزیع آن و تعداد سالهای تحصیلی و امید به زندگی را تعیین کننده رفاه افراد تلقی میکند.
بدیهی است تنظیم روابط گوناگون فرهنگی و سیاسی و امنیتی کشور به محوریت اقتصاد و توجه نکردن به مسائل مهمی همچون عدالت، خانواده، اخلاق و معنویت، در ارزیابی رفاه جوامع به هیچ عنوان با آرمانهای انقلاب اسلامی تطابق نداشته و تاکنون نیز از پایگاه همین محاسبات غلط، بلایا و خسارات جبران ناپذیری را در جوامع غربی به بار آورده است.
افزایش روزافزون فاصله طبقاتی، از بین رفتن نهاد خانواده و رشد فزاینده آمار طلاق، گسترش درخور توجه ارتکاب جرایم، افزایش بیحد و حصر فحشا و فساد و آزار جنسی زنان، افزایش جمعیت زیر خط فقر، گسترش بیخانمانی و بسیاری از معضلات دیگر، نتیجه تکیه به دستگاه محاسباتی غلط و سودجویانه سرمایهداری در کشورهای توسعه یافته است. توسعه منهای عدالت و معنویت به هیچ عنوان پیشرفت مطلوب جمهوری اسلامی ایران نیست اما در مقابل، جمهوری اسلامی با آرمانهای الهی و انسانی نه فقط درپی رفع فاصله طبقاتی و گسترش رفاه برای مردم است، بلکه به دنبال احیای کرامت ذاتی انسانهاست.
براساس بیانات رهبر معظم انقلاب، در سالهای اخیر، مهمترین و اصلیترین برنامه دشمن تصویرسازی غلط از وضعیت ایران و جهان در افکار عمومی بوده است. هدف دشمن از این برنامه، ایجاد تصویری سیاه و تاریک و ناامید کننده از وضعیت جمهوری اسلامی و در مقابل، ساختن تصویری سفید و روشن و آرمانی از وضعیت کشورهای توسعه یافته خصوصاً ایالات متحده آمریکاست تا در نتیجه این تصویرسازی، مردم برای خروج از وضعیت نابسامان خود به سمت توسعهیافتگی به سبک کشورهای غربی حرکت کرده و به دلیل نبود ثروت و تکنولوژی لازم برای توسعهیافتگی مجبور شوند به یکی از مراکز قدرت و ثروت مخصوصاً ایالات متحده آمریکا وابسته شوند.
این مسئله بدین معناست که دشمنان جمهوری اسلامی، استقلال کشور را هدف قرار داده و میخواهند از کشور ایران شهروندی مطیع در دهکده جهانی بسازند و وطن عزیزمان را در هاضمه استکبار جهانی دچار استحاله کنند. برای مقابله با این چالش فکری، ضروری است که صرفاً با استفاده از منابع آماری پذیرفته شده در نزد جامعه بینالملل، کارنامه چهل ساله انقلاب اسلامی را با کارنامه رژیم گذشته و کارنامه کشورهای دیگر دنیا به ویژه کشورهای به ظاهر توسعهیافته مقایسه کنیم تا نادرستی تصویری که رسانههای بینالمللی در جنگ روانی علیه انقلاب اسلامی ایران ساخته و پرداختهاند بیش از پیش آشکار شود.
قرآن کریم نیز در بحث با اهل کتاب، به کتب تحریف شده آنان استناد و حقانیت پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم را ثابت کرده است. این بدان معنا نیست که قرآن همه مطالب این کتابهای تحریف شده را قبول داشته و آنها را تماماً صحیح بداند؛ بر این مبنا، رجوع به شاخصههای بینالمللی در ارزیابی پیشرفت جمهوری اسلامی، به هیچ عنوان تأیید کننده شاخصهای توسعه جهانی برای ارزیابی میزان توسعهیافتگی کشورها نیست. توجه به این شاخصها و استفاده از آنها صرفاً به علت مقبولیتشان در افکار عمومی جامعه جهانی است.
شاخصههای توسعه جهانی (WDI)، کشورهای دنیا را صرفاً بر پایه مفاهیم اقتصادی ارزیابی کرده و محور توسعه یافتگی کشورها را افزایش تولید ناخالص داخلی (GDP) و افزایش درآمد ناخالص ملی (GNI) قرار میدهند؛ به این معنا که اگر بخشهای مختلف یک کشور اعم از آموزش، فرهنگ، سیاست خارجی، سیاست داخلی، قدرت نظامی و سایر حوزهها در خدمت افزایش تولید ناخالص ملی قرار بگیرد، آن کشور در مسیر توسعه یافتگی قرار گرفته است.
شاخص توسعه انسانی (HDI) نیز که توسط سازمان ملل برای ارزیابی رفاه جوامع در نظر گرفته میشود فقط سرانه درآمد ناخالص ملی بدون توجه به نحوه توزیع آن و تعداد سالهای تحصیلی و امید به زندگی را تعیین کننده رفاه افراد تلقی میکند.
بدیهی است تنظیم روابط گوناگون فرهنگی و سیاسی و امنیتی کشور به محوریت اقتصاد و توجه نکردن به مسائل مهمی همچون عدالت، خانواده، اخلاق و معنویت، در ارزیابی رفاه جوامع به هیچ عنوان با آرمانهای انقلاب اسلامی تطابق نداشته و تاکنون نیز از پایگاه همین محاسبات غلط، بلایا و خسارات جبران ناپذیری را در جوامع غربی به بار آورده است.
افزایش روزافزون فاصله طبقاتی، از بین رفتن نهاد خانواده و رشد فزاینده آمار طلاق، گسترش درخور توجه ارتکاب جرایم، افزایش بیحد و حصر فحشا و فساد و آزار جنسی زنان، افزایش جمعیت زیر خط فقر، گسترش بیخانمانی و بسیاری از معضلات دیگر، نتیجه تکیه به دستگاه محاسباتی غلط و سودجویانه سرمایهداری در کشورهای توسعه یافته است. توسعه منهای عدالت و معنویت به هیچ عنوان پیشرفت مطلوب جمهوری اسلامی ایران نیست اما در مقابل، جمهوری اسلامی با آرمانهای الهی و انسانی نه فقط درپی رفع فاصله طبقاتی و گسترش رفاه برای مردم است، بلکه به دنبال احیای کرامت ذاتی انسانهاست.
در کتاب پیش رو که ثمره تلاش نزدیک به ۷۰ نفر از نخبگان حوزوی و دانشگاهی و مطالعه بیش از ۱۷ هزار ساعت است، تلاش شده است میزان دستیابی جمهوری اسلامی ایران به آرمانهایی از قبیل عدالت، استقلال، معنویت، آزادی، کرامت زن، مردمسالاری دینی، گسترش رفاه عمومی و... با استفاده از نزدیکترین و متناسبترین شاخصههای بینالمللی به آرمانهای انقلاب اسلامی بررسی شود.
ارجاعات این کتاب به معتبرترین منابع بینالمللی نظیر دادههای اطلاعاتی سازمان ملل بانک جهانی، سازمان جهانی غذا و کشاورزی، سازمان جهانی سلامت، دفتر برنامه توسعه ملل متحد و دیگر مراجع آماری جهانی مستند شده است.
ذکر این نکته لازم است که بیان دستاوردهای انقلاب بدین معنا نیست که جمهوری اسلامی در این ۴۰ سال خالی از اشکال بوده است بلکه بدان معناست که در مسیر پیشرفت قرار داشته است و به آرمانهای خود نزدیکتر شده است؛ هرچند که در برهههایی از زمان سرعت حرکتش کند شده است که در فصل آخر کتاب به اختصار به دلایل آن نیز اشاره شده است.
ارجاعات این کتاب به معتبرترین منابع بینالمللی نظیر دادههای اطلاعاتی سازمان ملل بانک جهانی، سازمان جهانی غذا و کشاورزی، سازمان جهانی سلامت، دفتر برنامه توسعه ملل متحد و دیگر مراجع آماری جهانی مستند شده است.
ذکر این نکته لازم است که بیان دستاوردهای انقلاب بدین معنا نیست که جمهوری اسلامی در این ۴۰ سال خالی از اشکال بوده است بلکه بدان معناست که در مسیر پیشرفت قرار داشته است و به آرمانهای خود نزدیکتر شده است؛ هرچند که در برهههایی از زمان سرعت حرکتش کند شده است که در فصل آخر کتاب به اختصار به دلایل آن نیز اشاره شده است.