حضرت آیتالله خامنهای در محفل انس با قرآن کریم (۱۴۰۲/۱۲/۲۲)، پیرامون عظمت قرآن و قاریان قرآن به آیاتی از قرآن اشاره کردند که رسانه KHAMENEI.IR، این آیات و بیانات رهبر انقلاب درباره آنها را در این جدول مرور میکند.
عنوان | بیانات | ترجمه آیات |
با عظمت بودن قرآن | ارزش و عظمت تلاوت قرآن را از عظمت قرآن باید به دست آورد. شما ببینید در خود قرآن کریم، قرآن با چه القابی و با چه عناوینی معرّفی شده؛ من چند نمونهاش را یادداشت کردهام: «قرآن عظیم»، «قرآن کریم»، «قرآن مبین»، «قرآن مجید»، «قرآن حکیم»، «قرآن شفاء»، «قرآن رحمت»، «قرآن نور»، و عناوینی از این قبیل. وقتی خدای متعال که معدن عظمت است و منشأ عظمت است و خالق عظمت است، به یک چیزی عنوان «عظیم» بدهد ــ «وَ القُرآنَ العَظیم»(۱) ــ معنایش خیلی والا است. | ۱) سورهی حجر، بخشی از آیهی ۸۷ ؛ «... قرآنِ با عظمت... » |
با ارزش بودن قرائت قرآن | نفْس قرائت قرآن باارزش است. خدای متعال به بزرگترین موجودی که خلق کرده، یعنی وجود مقدّس نبیّ اکرم (صلّی الله علیه و آله)، دستور میدهد که قرائت کن! «فَاقرَءوا ما تَیَسَّرَ مِنَ القُرآن»؛(۲) «فَاقرَءوا ما تَیَسَّرَ مِنه»؛(۳) باید قرآن را قرائت کنی، باید تلاوت کنی. «اُتلُ عَلَیهِم نَبَاَ نوح»؛(۴) «اُتلُ عَلَیهِم نَبَاَ اِبراهیم»؛(۵) [خدا] به پیغمبر دستور تلاوت میدهد. یکی از وظایف ما تلاوت قرآن است. به نظر این حقیر، در دنیای اسلام هیچ کس نباید پیدا بشود که یک روز بر او بگذرد و آیاتی از قرآن را تلاوت نکند؛ همهی ما باید تلاوت کنیم. |
۲) سورهی مزّمّل، بخشی از آیهی ۲۰؛ «... [اینک] هر چه از قرآن میسّر میشود بخوانید ...» ۳) سورهی مزّمّل، بخشی از آیهی ۲۰؛ «... پس هر چه از [قرآن] میسّر شد تلاوت کنید ...» ۴) سورهی یونس، بخشی از آیهی ۷۱ ؛ « و سرگذشت [پر فایده و عبرت آموز] نوح را براى آنان بگو ...» ۵) سورهی شعراء، بخشی از آیهی ۶۹ ؛« و سرگذشت مهم ابراهیم را بر آنان بخوان» |
نورانی شدن دل قاری و جامعه با تلاوت قرآن | قرائت و تلاوت برای دل قاری است، لکن منحصر به این هم نیست؛ منحصر به این نیست. هم دل قاری باید با تلاوت [قرآن] نورانی بشود، هم دل جامعه باید به تلاوت قرآن روشن بشود و منوّر بشود. خدای متعال به پیغمبرش میفرماید: «وَ قُرآناً فَرَقناهُ لِتَقرَاَهُ عَلَی النّاسِ عَلیٰ مُکث»(۶) ... یعنی بر مردم هم بخوانید؛ این کار شما است. ما در خانه برای خودمان قرآن میخوانیم، شما یک کار بالاتر انجام میدهید، برای مردم قرآن میخوانید، بر مردم تلاوت میکنید؛ این خیلی باارزش است. قدر خودتان را بدانید. ارزش کارتان را بدانید. | ۶) سورهی اسراء، بخشی از آیهی ۱۰۶؛ «و قرآنی [باعظمت را] بخشبخش [بر تو] نازل کردیم تا آن را بهآرامی به مردم بخوانی ...» |
تدبّر در قرآن | قرآن را بایستی با تدبّر خواند... وقتی هر چه فکر کنید، دقّت کنید، فهم کنید مسائل حول و حوش یک آیه را، یا یک کلمه را، معارف و مفاهیم بیشتری را به دست میآورید؛ این میشود تدبّر. کِتابٌ اَنزَلناهُ اِلَیکَ مُبارَکٌ لِیَدَّبَّروا آیاتِه؛(۷) این[جور] است، یعنی اصلاً کتاب نازل شده برای تدبّر، برای فهمیدن. همهی این چیزهای دیگر مقدّمهی فهمیدن است. | ۷) سورهی ص، بخشی از آیهی ۲۹؛ «[این] کتابی مبارک است که آن را به سوی تو نازل کردهایم تا در [بارهی] آیات آن بیندیشند...» |
پرهیز از تکرار غیرلازم در تلاوت | تکرار [آیات] یک جاهایی، در یک آیاتی خوب است، یک جاهایی لازم است؛ امّا چقدر تکرار؟ تلاوتی را من گوش میکنم، یک آیهای که هیچ لزومی هم ندارد تکرار بشود، قاری این آیه را ده بار تکرار میکند! معنای این چیست؟ معنایش این است که این قاری موسیقیدان خوبی است، صدای خوشی هم دارد، میخواهد این را با شکلهای مختلف بخواند. [مثلاً] «اِذ قالَ یوسُفُ لِاَبیه»؛(۸) خب «اِذ قالَ یوسُفُ لِاَبیه» که تکرار ندارد؛ حالا بفرض، دو مرتبه [تکرار شود، امّا] این را ده مرتبه تکرار کردن [دلیلی ندارد]. اینکه میگویم ده مرتبه، حالا شاید مثلاً نُه مرتبه [بوده]! من شمردم، همینطور تکرار، تکرار، تکرار! این، آن چیزی نیست که انسان از قاری توقّع دارد؛ این را نباید ما فراموش کنیم. | ۸) سورهی یوسف، بخشی از آیهی ۴ ؛ « [یاد کن] آن گاه که یوسف به پدرش گفت: پدرم! من در خواب دیدم یازده ستاره و خورشید و ماه برایم سجده کردند! » |
تصویرگری قرآن از حوادث گوناگون | قرآن هنر است؛ خود قرآن یک اثر هنریِ خدایی و الهی است؛ یک اثر هنری است. حالا افرادی که صاحب نظرند و صاحب دقّتند و صاحب تدبّرند، بتدریج یک چیزهایی از گوشه کنارهای این اثر هنری را در طول تاریخ فهمیدهاند؛ از جمله اینکه مثلاً قرآن هنر تصویر دارد، یعنی حوادث را تصویر میکند... در قرآن با چه بیانهای متنوّع و متعدّدی قیامت و صحنههای قیامت و عرصهی قیامت جلوی چشم انسان تصویر شده؛ یا عرصهی جهاد تصویر شده: «وَ العادیاتِ ضَبحاً * فَالموریاتِ قَدحاً»؛(۹) این تصویر است، دارد نشان میدهد. میشود گفت که خب سوار اسب شدند، اسبسوار رفت طرف میدان، امّا اینکه در این آیه میآید قسم میخورد به آن اسبی که دارد نفَسنفَس میزند، قسم میخورد به آن اسبی که سُمش به سنگ میگیرد و مثلاً جرقّه میزند، این [دارد] تصویر میکند منظره را. | ۹) سورهی عادیات، آیات ۱ و ۲ ؛ « و در برخورد سمّ آنها بر سنگها آتش افروخته شد» |
وصف منافقین در قرآن | در سورهی مبارکهی بقره در وصف منافقین این آیهی شریفه «مَثَلُهُم کَمَثَلِ الَّذِی استَوقَدَ نارَاً فَلَمَّا اَضاءَت ما حَولَهُ ذَهَبَ اللٰهُ بِنورِهِم وَ تَرَکَهُم فی ظُلُمات»،(۱۰) این تصویر، یک بُعدی از ابعاد منافق است؛ این منافقی است که اوّل از روی هیجان یک ایمانی آورده، اِستَوقَدَ نارَاً فَلَمَّا اَضاءَت ما حَولَهُ ذَهَبَ اللٰهُ بِنورِهِم، [امّا] مرضی که در دل او بوده موجب شده که خدا این نور را از او بگیرد: وَ تَرَکَهُم فی ظُلُمات؛ تصویر میکند؛ این تصویرِ یک بُعد از ابعاد شخص منافق است. بعدش بلافاصله یک بُعد دیگر: «اَو کَصَیِّبٍ مِنَ السَّماءِ فیهِ ظُلُماتٌ وَ رَعدٌ وَ بَرقٌ یَجعَلونَ اَصابِعَهُم فی آذانِهِم مِنَ الصَّواعِقِ حَذَرَ المَوت»،(۱۱) این هم یک بُعد دیگر از ابعاد منافقین بوده. «صیّب» باران تند است. خب باران که رحمت است امّا در کنار این باران، رعد هست، برق هست، این [فرد] میترسد؛ ظلمات هست، از آن میترسد؛ از بارانش بهره نمیبرد امّا از رعد و برقش میترسد؛ همان که در سورهی منافقون «یَحسَبُونَ کُلَّ صَیحَةٍ عَلَیهِم»(۱۲) [آمده]؛ این ابعاد منافق را بیان میکند؛ ببینید قرآن تصویر [میکند]. |
۱۰) سورهی بقره، بخشی از آیهی ۱۷ ؛ « سرگذشت آنان سرگذشت کسانى است که [در شب بسیار تاریک بیابان] آتشى افروختند [تا در پرتو آن خود را از مهلکه نجات دهند]، چون آتش پیرامونشان را روشن ساخت، خدا [به وسیلۀ توفانى سهمگین] نورشان را از میان برداشت و آنان را در تاریکىهایى که مطلقاً نمى دیدند واگذاشت.» ۱۱) سورهی بقره، بخشی از آیهی ۱۹ ؛ « یا [سرگذشت آنان] سرگذشتِ [دچار شدگان به] رگبارى شدید از آسمان است که در آن تاریکى ها و رعد و برقى است، [آنان] انگشتانشان را از [صداىِ هولناکِ ] صاعقهها به خاطر بیم مرگ در گوشهایشان مىگذارند [در حالى که راه گریزى از مرگ براى آنان نیست] و خدا به کافرانْ احاطۀ [همه جانبه] دارد » ۱۲) سورهی منافقون، بخشی از آیهی ۴؛ «... هر فریادی را به زیان خویش میپندارند ...» |
تبلیغ رسالت الهی توسط قاریان قرآن | شما بدانید که باید مصداق «اَلَّذینَ یُبَلِّغونَ رِسالاتِ اللٰه»(۱۳) باشید؛ دارید رسالت الهی را ابلاغ میکنید دیگر. دیگر کدام رسالت قطعیتر، متقنتر، واقعیتر از آنچه شما در جلسهی قرائت قرآن اداء میکنید؟ باید اینجوری باشید؛ باید خودتان را تطبیق کنید با این آیه: اَلَّذینَ یُبَلِّغونَ رِسالاتِ الله؛ ببینید اینهایی که تبلیغ رسالاتالله میکنند، چه جوری هستند و چه جوری باید باشند. | ۱۳) سورهی احزاب، بخشی از آیهی ۳۹؛ «همان کسانی که پیامهای خدا را ابلاغ میکنند ...» |