روایتی از دیدار نمایندگان مجلس با رهبر انقلاب

مسئولیت دشوار سال آخری بودن!

محمدصادق فرامرزی
http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/home/rect-1-n.gif ساعت‌ها را جلو نکشیده‌اند، به‌همین‌خاطر هنوز چشم‌ام با رنگ ونور خیابان‌ها در ساعت ۶ صبح خرداد ماه چندان آشنا نیست. تقویم، روز سوم این ماه پرحادثه را نشان می‌دهد. سوم خرداد اما به وقت هر ساعت و رنگ و نوری برایم آشنا است. سوم خرداد و خرمشهر، زمان‌و‌مکانی آشنا برای هر ایرانی است. اگر به من باشد می‌گویم سوم خرداد روز ایران است. ایرانی‌ترین روز تقویم. دسته‌جمعی‌ترین مناسبت و پیروزترین خاطره‌ای که هیچ‌وقت به فراموشی سپرده نمی‌شود.

حالا صبح روز سوم خرداد است. در چند قدمی حسینیه امام خمینی(ره)، اول از همه جای مردان خرمشهر را خالی می‌کنم. شاید چندثانیه‌ای قبل از اصابت گلوله، به لحظه پیروزی و دعوت‌شدن به حسینیه جماران فکر می‌کردند. به یاد آن دسته از سربازان روح‌الله(رحمه‌الله) که هیچ‌گاه جماران مَقدم قدم‌های‌شان نشد، وارد حسینیه می‌شوم. نمایندگان مجلس یازدهم قرار است در آستانه آغاز چهارمین سال نمایندگی‌شان مهمان رهبر انقلاب باشند.
 
یک شی به‌ظاهر بی‌ربط، من را به یاد نخستین برگ از دفتر مجلس یازدهم می‌اندازد! با زدن ماسک به صورتم وقتی سنگینی دم و بازدم را حس میکنم یاد دوم اسفند ۹۸ می‌افتم. نزدیک به ۴۸ ساعت از اعلام رسمی ورود کرونا به ایران می‌گذشت که انتخابات یازدهمین دوره مجلس‌شورای‌اسلامی برگزار شد. آغاز فعالیت مجلس جدید هم‌زمان شده بود با شیوع کرونا و انگار باید جنگ جدیدی را با یک دشمن دیگر آغاز می‌کردیم.

در همین ثانیه‌های اندک، جای جمع دیگری از شهیدان وطن را خالی کردم. مدافعان سلامت؛ مردان و زنانی که پیش از شناختن آنها از دست‌شان دادیم. جای چند نام دیگر هم در این جلسه و میان صندلی‌ها خالی بود. «فاطمه رهبر» که تنها چند روز پس از برگزاری انتخابات و چندماه قبل از آغاز به کار مجلس یازدهم با ابتلا به این ویروس از دنیا رفت. اتفاقی که یک‌سال بعد برای نمایندگان «آستانه اشرفیه» و «بهار و کبودرآهنگ» هم تکرار شد.

چشمم افتاد به پارچه سبز رنگ بالای حسینه امام خمینی(ره) که آیه «وَأَوْفُوا بِعَهْدِ اللَّهِ إِذَا عَاهَدْتُم» (و چون با خدا پیمان بستید به پیمان خود وفا کنید) بر آن نقش بسته بود. نمایندگان هم به‌تدریج وارد حسینه می‌شدند. تعدادی از آن‌ها شکسته‌تر از زمان آغاز به کار مجلس یازدهم شده بودند؛ «عبدالحسین روح‌الامینی» که با عصا وارد می‌شود، «بیژن نوباوه» هم حکایتی شبیه به او دارد و «سیدکاظم موسوی» که چندسالی است یک کپسول اکسیژن همراه خود دارد.

دسته‌ای از نمایندگان دقایق باقی‌مانده تا حضور آقا را به خواندن سرود جمعی و تکرار شعار می‌پردازند. جلسه بیش‌تر از آن‌که شبیه به یک دیدار رسمی باشد، جلوه و نمایی از محبت ‌و‌ دوستی دارد. با ورود رهبر انقلاب انتظار به پایان رسیده و جلسه آغاز می‌شود.

ابتدا رئیس مجلس پشت تریبون می‌رود و گزارشی از فعالیت نمایندگان می‌دهد؛ قانون شفافیت قوای سه‌گانه، اقدام راهبردی برای لغو تحریم‌ها، مالیات بر خانه‌های خالی، حمایت از خانواده و جوانی جمعیت از مهم‌ترین مواردی بود که محمدباقر قالیباف به آن‌ها اشاره کرد. «رویکرد کیفی کردن نظارت‌ها» را نیز از دیگر مسائلی خواند که توسط نمایندگان مجلس یازدهم پیگیری شده است.

با پایان گزارش قالیباف، رهبر انقلاب بیانات خود را آغاز کردند. قابل پیش‌بینی بود که قبل از هرچیز از خرمشهر بگویند، از آن «حادثه‌ معجزه‌‌آسا» که «چشم‌ها را به خود جلب می‌کند».

آقا توصیه کردند تا همه، کتاب‌های مربوط به عملیات بیت‌المقدس را مطالعه کنند. بعد نهیبی به نمایندگان زدند که «اگر شما فرصت پیدا میکنید که در شهر خودتان عملیّاتِ انتخابات انجام بدهید، تبلیغاتِ انتخاباتی بکنید، با خیال راحت بروید بین مردم حرف بزنید، بعد مردم با خیال راحت بروند پای صندوق و اسم شما را بیندازند داخل صندوق، بعد بیایید در مجلس و چهار سال در مجلس [باشید]، اگر این اتّفاقها می‌افتد، به خاطر آن فداکاری‌ها است.» بار دیگر این خرمشهر بود که سندی برای تعهد مسئولان به میراث گذشته و افق فردای این سرزمین شد.

رهبر انقلاب در ادامه به شأن نظارتی خانه ملت اشاره کردند، اما با این‌حال «قانون‌گذاری» را دارای شأن بالاتری خواندند. گویی اگر مجلسی ناظر خوبی هم باشد، اما در کمیت قانون‌گذاری‌اش لنگ بزند «زندگی مختل خواهد شد.»

سیاست‌گذاری مجلس باید روی زمین واقعیت‌ها و با در نظر گرفتن جزئیات رفتاری قوا باشد. این تذکر بعدی آقا به نمایندگان بود. به همین خاطر هم با عبور از تمثیلِ «ریل‌گذاری» به «جاده‌سازی» بیان فرمودند: «معروف است که قانونگذاری ریل‌گذاری است؛ ما هم این را مکرّر گفته‌ایم؛ آقای قالیباف هم الان در بیانشان بود؛ حرف درستی هم هست؛ منتها ریل‌گذاری یعنی مسیر را برای نیروهای اجرائی کشور آماده کردن، که از این مسیر بروند. منتها در ریل‌گذاری خصوصیّتی وجود دارد و آن اینکه آن کسی که روی ریل حرکت میکند، دیگر قدرت چپ و راست رفتن ندارد ــ قطار از روی ریل حرکت میکند ــ در حالی که مسئولان اجرائیِ ما و دولتها در طول تاریخ، مواردی از قوانین تخطّی میکنند. پس در واقع بگوییم [قانونگذاری] جادّه‌سازی است. ولی به هر حال مسیر را مشخّص کردن است.»

حالا نوبت ارزیابی عملکرد مجلس یازدهم بود. چنین به نظر می‌رسید که نمایندگان هم در آغاز سال چهارم نمایندگی برای همین ارزیابی لحظه شماری می‌کردند. رهبر انقلاب فرمودند: «من از اوّل تشکیل این مجلس، اعتقاد خودم و علاقه‌ی خودم به این مجلس را که از روی اطّلاع بود، عرض کردم، گفتم مجلس، مجلسِ انقلابی است. الان هم من بعد از سه سال همین را تکرار میکنم. این مجلس بحمدالله مجلسی است انقلابی، باسواد، جوان، پُرتحرّک، پُرکار.» صلوات بلند نمایندگان نشان از آسوده‌شدن خاطرشان داشت. «شناختن مشکلات کشور»، «راهبردی بودن قوانین تصویب شده» و «ساده زیستی بدنه نمایندگان» مهم‌ترین دلایلی بود که رهبر انقلاب برای قبولی مجلس یازدهم به آن‌ها اشاره کردند.

اما تأیید عملکرد سه ساله نمایندگان مجلس یازدهم به یک هشدار ختم شد؛ هشدار سال آخری بودن! آقا به آیه «رَبِّ اَدخِلنی‌ مُدخَلَ صِدقٍ وَ اَخرِجنی‌ مُخرَجَ صِدق» اشاره کردند و نمایندگان را نسبت به این‌که «سالم وارد شدید، سالم خارج بشوید.» زنهار دادند. همراهی با دولت و دوری از رفتارهای «تخریبی» و رسیدن به رفتار «تقریبی» از مهم‌ترین آزمون‌های بهارستان در ایستگاه پایانی است که در قالب راهبرد «یک پیکره دیدن مجموعه‌ نظام» خود را نمایان می‌کند.

سخنرانی آقا با تمرکز بر مأموریت دشوار «سال آخر» پایان یافت. جلسه که به اتمام رسید، نمایندگان باقی مانده بودند و یک چوب خطِ در حال پر شدن؛ ۳۶۵ روز به کمی ضریب خطای مثبت و منفی، تنها چیزی بود که برای ساکنان بهارستان باقی مانده است.