حضرت آیتالله خامنهای از دوران پیش از انقلاب و در جریان مبارزات علیه طاغوت از برپاکنندگان و مدرسین تفسیر قرآن کریم بودهاند. ایشان بعد از پیروزی انقلاب جلسات تفسیری را به شکلی کوتاهتر برگزار کردهاند. تفسیر سورهی مجادله در هفت جلسه در سال ۱۳۶۱ ایراد شده است که پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR خلاصهی این جلسات را در این سلسله مطالب بازخوانی میکند.
آنچه در ادامه میخوانید خلاصهی جلسهی هفتم (آخرین جلسه) تفسیر سورهی مجادله در تاریخ ۱۱ تیر ۱۳۶۱ است:
علت گرایش منافقین به جبهه کفر
خداى متعال در آیهی ۲۰ سوره مجادله، انگیزهى نفاق را در انسان -چه مؤمنین و چه منافقین- از بین میبرد.
علّت نفاقِ منافق، این است که احساس میکند در جبههى کفر هم براى او چیزى وجود دارد؛ عزّت، قدرت، مال و انگیزههاى شهوانى هست.
مؤمنین هم گاهى اوقات، بر اثر وساوس شیطان، به جبههى کفر متمایل میشوند؛ یعنى همان حالت نفاق و تذبذب در آنها هم بهوجود میآید. در آنجا سرمایهاى میبینند که به آن سرمایه مجذوب میشوند.
بازداشتن منافقین از گرایش به کفار
خداى متعال در این آیات میگوید به طرف جبههی کفر کشانده نشوید؛ آن کسانى که در جبههى کفر قرار دارند و با خدا و پیامبر در ستیزه هستند، خوارترین و ذلیلترین موجودات عالمند.
ذلّت اینها بهخاطر دورى از خدا است، بهخاطر دشمنى با خدا و بهخاطر این است که تمام قوانین و حرکت طبیعى عالم علیه آنها است؛ این را بدانید.
امروز یکى از جریانهاى کفر، صهیونیسم است؛ بدنامترین گروههایى هستند که در یک گوشهاى از دنیا سکونت کردهاند و همهی آنها را غاصب میدانند؛ از این ذلّت، چیزى بالاتر نیست.
معنای غلبه خدا و رسول
یک معنا این است که پیغمبران عالم، از اوّل تا آخر، همه پیروز شدند. براى خاطر اینکه اندیشه و تفکّرى که آنها میخواستند بر بشریّت حکمفرما بشود شد. مثل حضرت یحیى و زکریّا و عیسى که به ظاهر شکست خوردند اما در معنا پیروزند.
معنای دیگر آن است که خدا میگوید هرجا مردمى متمسّک به خدا و نبوّتها و انبیاءالله بشوند، اینها پیروز میشوند؛ نه [اینکه] در درازمدّت پیروز میشوند، [بلکه] همین حالا پیروز میشوند؛ مثل داود و سلیمان و ابراهیم و بسیاری از پیغمبران دیگر.
هر جامعهاى، هر فردى، هر حکومتى و هر ملّتى که با خدا و رسول باشد و احکام خدا و رسول را مورد عمل قرار بدهد و دنبال حاکمیّت خدا و رسول باشد غلبه خواهد کرد؛ این دو معنا با هم منافاتى ندارند.
گرایش نداشتن مؤمنان به کفار
منافقین با کفّار رابطه برقرار میکردند؛ بین خودشان و کفّار، ولایت و پیوند ایجاد میکردند اما مؤمنین خالص بعکس هستند؛ به کافر، هرکه باشد، پشت میکنند و رابطهشان را با او قطع میکنند؛ ولو پدر و پسر و قوم و خویششان باشد.
ممکن نیست که کسى مؤمن به خدا و روز جزا باشد و با کافرها دوست باشد و آنها را دوست بدارد. البته کافرى که ضررى به اسلام و جمهورى اسلامى نمیزند، دوستى آدم با او مانعى ندارد.
اگر کسانى که با آمریکا و با انواع و اقسام نمودهاى کفر، رابطههاى دوستانه و صمیمانه بر ضدّ مسلمین برقرار میکنند، ادّعا کنند که ما مسلمانیم، آیهى ۲۲ سوره مجادله، میگوید اینها دروغ میگویند، زیرا معنى ندارد که انسان، مؤمن به خدا و روز قیامت باشد، [امّا] با دشمنان خدا اینجور گرم و صمیمى باشد.