«در نظر بود برای فعّالیّتهای مذهبی در سطح استان خراسان یک هستهی مرکزی بهوجود آوریم و با استفاده از نیروهای پراکنده، بیشتر بتوانیم از فرصتها استفاده کنیم. در میان همهی طبقات، مخصوصاً جوانان و روشنفکران، ما طرفدار و همفکر فراوان داریم، لکن یکدیگر را نمیشناسیم و درنتیجه بدون استفاده، نیروها هدر میرود. برای توجّه و همبستگی این نیروهای پراکنده یک هستهی مرکزی لازم است و ما مدّتی است در این فکر هستیم و قرار ما بر این بود که شما را هم جزو این هستهی مرکزی قرار دهیم و از وجود شما در بین جوانان استفاده نماییم. برای تشکیل این جمعیّت مرکزی ما با دوستان خود خیلی صحبت کردیم و با دوستان تهران در میان گذاشتیم و سرانجام دوستان تهران فعلاً صلاح ندیدند و گفتند در مشهد شما خیلی زود آشکار و بدون اخذ نتیجه گرفتار میگردید. لذا فعلاً دوستان، ما را منع کردند ولی به نظر من این برنامه ضرورت دارد و ما برای یک همبستگی فکری، سرانجام باید دست به یک چنین اقدامی بزنیم و باید منتظر فرصت باشیم.»
منبع: کتاب روایت رهبری