ما واقعاً یک چیزهایی دیدیم که اصلاً قابل توصیف نیست، از وضع مردم و وضع فلاکت و وضع آزادی؛ حالا یک عدّهای اعتراض میکنند که آزادی نیست، [میگویند] چرا مثلاً فلان مطلب را فلانکس نتوانست بیاید در تلویزیون بگوید؟ نه، این دلیل نبودنِ آزادی [نیست]. خب بله، اگر میتوانست بگوید بهتر بود؛ [امّا] این اصلاً قابل مقایسه است با دوران قبل از انقلاب؟ یک دوستی داشتیم جزو همین طلبههای مبارز بود و فرار کرده بود رفته بود پاکستان و مدّتی آنجا بود؛ یک سفری آمد مشهد، با من صحبت کرد؛ صحبت میکرد که بله، در یکی از پارکهای مثلاً یک شهر پاکستان داشتیم راه میرفتیم و این اعلامیّه را پخش کردیم؛ بنده با تعجّب گفتم در پارک، اعلامیّه؟ اصلاً تصوّر اینکه در یک فضای عمومی کسی میتواند یک اعلامیّه دست بگیرد و بخواند، برای ما غیر قابل باور بود؛ واقعاً اینجوری بود.
فرض کنید در فلان روزنامه -حالا در فضای مجازی که الیماشاءالله- [انتقاد میشود]؛ حتّی در همین برنامههای صداوسیما -که شماها اعتراض دارید که چرا انتقاد نمیکنند- مسئولین دولتی بعکس، به بنده شکایت میکنند که این [اخبار] ۲۰:۳۰ چنین گفته، فلانکس چنین گفته؛(۱) واقعاً مرتّب به من دارند شکایت میکنند، یعنی مکرّر به من شکایت [میکنند]؛ حالا شماها از این طرف شکایت میکنید که چرا نمیگوید و آنها از آن طرف شکایت میکنند! یک کلمه از همین حرفهایی که در ۲۰:۳۰ و در برنامههای انتقادی صداوسیما و در مناظرات و در [سایر] حرفها زده میشود، اگر روی کاغذی نوشته بود، مگر ممکن بود آدم دستش بگیرد؟ [اگر] پیدا میکردند، پدرش را درمیآوردند؛ من یکوقتی گفتم، حالا وقت نیست، وقت میگذرد.(۲) یعنی اوضاع و احوال [اینجور بود].
۱) خندهی معظّمٌله و حضّار
۲) در پاسخ به برخی حضّار که گفتند جلسه بعد از افطار هم ادامه داشته باشد، معظّمٌله فرمودند: آقایان از کیسهی خلیفه میبخشند! [میگویند] بعد از افطار. [خندهی حضّار]
بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان، ۱۳۹۷/۰۳/۰۷
فرض کنید در فلان روزنامه -حالا در فضای مجازی که الیماشاءالله- [انتقاد میشود]؛ حتّی در همین برنامههای صداوسیما -که شماها اعتراض دارید که چرا انتقاد نمیکنند- مسئولین دولتی بعکس، به بنده شکایت میکنند که این [اخبار] ۲۰:۳۰ چنین گفته، فلانکس چنین گفته؛(۱) واقعاً مرتّب به من دارند شکایت میکنند، یعنی مکرّر به من شکایت [میکنند]؛ حالا شماها از این طرف شکایت میکنید که چرا نمیگوید و آنها از آن طرف شکایت میکنند! یک کلمه از همین حرفهایی که در ۲۰:۳۰ و در برنامههای انتقادی صداوسیما و در مناظرات و در [سایر] حرفها زده میشود، اگر روی کاغذی نوشته بود، مگر ممکن بود آدم دستش بگیرد؟ [اگر] پیدا میکردند، پدرش را درمیآوردند؛ من یکوقتی گفتم، حالا وقت نیست، وقت میگذرد.(۲) یعنی اوضاع و احوال [اینجور بود].
۱) خندهی معظّمٌله و حضّار
۲) در پاسخ به برخی حضّار که گفتند جلسه بعد از افطار هم ادامه داشته باشد، معظّمٌله فرمودند: آقایان از کیسهی خلیفه میبخشند! [میگویند] بعد از افطار. [خندهی حضّار]
بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان، ۱۳۹۷/۰۳/۰۷