بیانات در دیدار رئیس مؤسّسه مسلمانان لندن

بسم الله الرّحمن الرّحیم(۱)

 خدا ‌ان‌شاءالله‌ که وجود شما را براى اسلام حفظ کند. من تلاش ارزنده‌ی شما را شاهدم و میبینم که شما در دنیاى اسلام جایگاه مؤثّرى را انتخاب کرده‌اید و قلباً شما را دعا میکنم و امیدوارم که خداوند به شما توفیق بدهد. من احساسم این است که اسلام در حال یک رشد سریع است؛ علی‌رغم این همه دشمنى، علی‌رغم این همه ضربات گوناگون. یک حقیقتى در حال سطوع(۲) روزافزون است. من نمیتوانم بپذیرم که ممکن است انسانى یا انسانهایى یا اراده‌هاى بشری‌اى در این کار دخالت داشته باشد و مؤثّرِ تمام باشد؛ من در این، یک تحوّل عظیم تاریخى و یک حرکت ناشى از اراده‌ی الهى را مشاهده میکنم. البتّه نباید شک کرد که یکى از عوامل و مقدّمات این حرکت، ظهور امام خمینى بود؛ او شروع‌کننده‌ی عظیمى بود ولى او را هم خدا به وجود آورده بود؛ و من با این دید، آینده را بسیار روشن میبینم و جبهه‌ی خودمان را بسیار قوى میبینم. اگر یک روزى ما میگفتیم «نه شرقى و نه غربى» و توصیفى از انقلاب خودمان میکردیم، امروز گویى میگوییم «نه شرقى و نه غربى» و توصیفى از واقعیّت میکنیم؛ یعنى وقتى میگوییم «نه شرقى»، امروز دیگر واقعاً شرقى وجود ندارد؛ من فکر میکنم که «نه غربى» هم به همین ترتیب خواهد بود. به‌هرحال شما جزو سربازان و سلحشوران قوىّ این جبهه هستید. خدا ‌ان‌شاءالله‌ به شما توفیق بدهد.

 جناب آقاى صدّیقى! مسئله‌ی رهبرى جهان اسلام، مسئله‌ی بسیار مهمّى است. این از مقوله‌ی گفتن هم نیست، از مقوله‌ی عمل کردن است. حالا ما چه بگوییم «جنبش‌هاى دنیا، نهضتهاى دنیا! بیایید ما شما را سرپرستى بکنیم» و چه نگوییم؛ مهم این است که ما ایمان بیاوریم به اینکه این جنبش‌ها همه باید به یک نقطه جهت داده بشوند و هدایت بشوند؛ یعنى اوّلاً حفظ بشوند و ثانیاً جهت‌گیری‌شان درست باشد. ما اگر به هر وسیله‌اى توانستیم این کار را بکنیم، [آن‌وقت] ما جهان اسلام را رهبرى کرده‌ایم. اگر من این توفیق را پیدا بکنم که این کار را عمل بکنم، آنچه شما میخواهید و میگویید شده؛ چه من آن را به زبان بیاورم و چه نیاورم، چه تکرار بکنم و چه نکنم. و من معتقدم که الان از همه جاى دنیا و از هزار جا، هزار چشمه سرازیر شده؛ هیچ لازم نیست [کارى بکنیم]؛ الان گذشت وقتى و زمانى که ما میرفتیم دانه‌دانه چشمه‌ها را میخواستیم با دست خودمان بکَنیم؛ واقعاً عصر اسلام است و دارد همه سرازیر میشود. ما فقط بایستى جایگاه خودمان را متوجّه باشیم و آن نقش خودمان را در این مجموعه ایفا کنیم. دشمن خیلى پیچیده است و من خیال میکنم الان دستگاه‌هاى عظیم استکبارى ‌-حالا از صهیونیستی‌اش تا آمریکایی‌اش تا انگلیسی‌اش تا همه‌جورش- دارند فکر میکنند که با این واقعیّت چه بکنند. این واقعیّتِ سطوع اسلام و ساطع شدن اسلام را آنها هم دارند می‌بینند و نمیشود آن را نبینند. شما ببینید در ترکیه، بعد از شصت سال حاکمیّت یک حکومت لائیک متعرّض و مهاجم، الان دارند زنهاى ترکیه فریاد میکشند که ما میخواهیم چادر سرمان کنیم. این آذربایجان است که شما می‌بینید که چه حادثه‌ی عظیمى دارد اینجا اتّفاق می‌افتد. آن طرف ترکستان شرقى است ‌-شمال خراسان- که بعد از سالها حکومت مارکسیسم در آنجا، احساسات اسلامى عظیمى دارد بُروز میکند؛ و همه جا و همه جا. این را نمیشود اینها نبینند و یقیناً دارند در مقابل این حادثه فکر میکنند. من از آن میترسم، من خوفم از این است که ما به محق بودن خودمان مغرور بشویم و آن کارى را که باید انجام بدهیم و آن تدبیرى را که باید اجرا کنیم، نکنیم؛ و من فکر میکنم اگر ‌ان‌شاءالله‌ خوب کار بشود و ما همه با هم باشیم و خوب فکر بکنیم، تا بیست سى سال دیگر یک حادثه‌ی عظیم اسلامى در دنیا اتّفاق خواهد افتاد. ممکن است ما نباشیم که آن را ببینیم؛ امّا آن محقّق خواهد بود. من یک نکته‌ی مورد توجّه خودم را در نوشته‌جات شما مایلم که بهتان بگویم. البتّه نوشته‌ی شما محسّنات زیاد دارد؛ روى این حُسن من به‌طور ویژه میخواهم تکیه کنم و آن این است که شما درست عین اصطلاحات اسلامى را منتقل میکنید ‌-یعنى همان اصطلاحات و واژه‌هاى اسلامى، مثلاً «امّت»- و این خوب است؛ این بسیار نقطه‌ی مثبتى است، این بسیار نقطه‌ی درستى است؛ یعنى انتقال آنها به هر زبان دیگرى فرهنگ را رقیق و بی‌جان میکند و با تعبیرات دیگر اشتباه میشود. ‌ان‌شاءالله‌ موفّق باشید.


۱) در ابتداى این دیدار، آقاى دکتر کلیم صدّیقى (رئیس این مؤسّسه) مطالبى بیان کرد.
۲) درخشان شدن، نمایان شدن