یکی از مهمترین وظائف زن، خانهداری است. همه میدانند؛ بنده عقیده ندارم به این که زنها نباید در مشاغل اجتماعی و سیاسی کار کنند؛ نه، اشکالی ندارد؛ اما اگر چنانچه این به معنای این باشد که ما به خانهداری به چشم حقارت نگاه کنیم، این میشود گناه. خانهداری یک شغل است؛ شغل بزرگ، شغل مهم، شغل حساس، شغل آیندهساز. ۱۳۹۲/۰۲/۱۱
کاری که از همه کارهای دیگر مهمتر است...
در مسألهی زن آنچه که در درجهی اول اهمیت قرار دارد، مسألهی «خانواده» است؛ نقش زن به عنوان عضوی از خانواده. به نظر من از همهی نقشهائی که زن میتواند ایفاء کند، این اهمیتش بیشتر است... بحث سر این نیست که زن آیا میتواند مسئولیتی در بیرون از منزل داشته باشد یا نه - البته که میتواند، شکی در این نیست؛ نگاه اسلامی مطلقاً این را نفی نمیکند - بحث در این است که آیا زن حق دارد به خاطر همهی چیزهای مطلوب و جالب و شیرینی که در بیرون از محیط خانواده برای او ممکن است تصور شود، نقش خود را در خانواده از بین ببرد؟ نقش مادری را، نقش همسری را؟ حق دارد یا نه؟ ما روی این نقش تکیه میکنیم. من میگویم مهمترین نقشی که یک زن در هر سطحی از علم و سواد و معلومات و تحقیق و معنویت میتواند ایفاء کند، آن نقشی است که به عنوان یک مادر و به عنوان یک همسر میتواند ایفاء کند؛ این از همهی کارهای دیگر او مهمتر است؛ این، آن کاری است که غیر از زن، کس دیگری نمیتواند آن را انجام دهد. گیرم این زن مسئولیت مهم دیگری هم داشته باشد - داشته باشد - اما این مسئولیت را باید مسئولیت اول و مسئولیت اصلی خودش بداند. بقای نوع بشر و رشد و بالندگی استعدادهای درونی انسان به این وابسته است؛ حفظ سلامت روحی جامعه به این وابسته است؛ سَکن و آرامش و طمأنینه در مقابل بیقراریها و بیتابیها و تلاطمها به این وابسته است. ۱۳۸۶/۰۴/۱۳
هیچ کاری به اهمیت «کارِ مادر» نیست
[زن مسلمان باید] در دامن پرمهر و پرعُطوفت و با سخنان پرنکته و مهرآمیزش، فرزندان سالمی را از لحاظ روانی تربیتکند؛ انسانهای بیعُقده، انسانهای خوشروحیه، انسانهای سالم از لحاظ روحی و اعصاب، در دامان او پرورش پیدا کنند و مردان و زنان و شخصیتهای جامعه را بهوجود آورد. مادر از هر سازندهای، سازندهتر و باارزشتر است. بزرگترین دانشمندان، ممکن است مثلاً یک ابزار بسیار پیچیده الکترونیکی را به وجود آورند، موشکهای قارّهپیما بسازند، وسایل تسخیر فضا را اختراع کنند؛ اما هیچ یک از اینها اهمیت آن را ندارد که کسی یک انسان والا بهوجود آورد. و او، مادر است. ۱۳۷۱/۰۹/۲۵
این «هنرِ زن» است
علّت اینکه اسلام این قدر به نقش زن در داخل خانواده اهمیت میدهد، همین است که زن اگر به خانواده پایبند شد، علاقه نشان داد، به تربیت فرزند اهمیت داد، به بچههای خود رسید، آنها را شیر داد، آنها را در آغوش خود بزرگ کرد، برای آنها آذوقههای فرهنگی -قصص، احکام، حکایتهای قرآنی، ماجراهای آموزنده- فراهم کرد و در هر فرصتی به فرزندان خود مثل غذای جسمانی چشانید، نسلها در آن جامعه، بالنده و رشید خواهند شد. این، هنر زن است و منافاتی هم با درس خواندن و درس گفتن و کار کردن و ورود در سیاست و امثال اینها ندارد. ۱۳۷۵/۱۲/۲۰
هیچ کس دیگر نمیتواند این کار را بکند...
شما اگر بچهی خودتان را در خانه تربیت نکردید، یا اگر بچه نیاوردید، یا اگر تارهای فوقالعاده ظریف عواطف او را - که از نخهای ابریشم ظریفتر است - با سرانگشتان خودتان باز نکردید تا دچار عقدهی [عاطفی] نشود، هیچ کس دیگر نمیتواند این کار را بکند؛ نه پدرش، و نه به طریق اولی دیگران؛ فقط کار مادر است. این کارها، کار مادر است؛ اما آن شغلی که شما بیرون دارید، اگر شما نکردید، ده نفر دیگر آنجا ایستادهاند و آن کار را انجام خواهند داد. بنابراین اولویت با این کاری است که بدیل ندارد؛ تعیّن با این است. ۱۳۹۰/۱۰/۱۴
فقط «ظرافتِ زنانه» از عهده انجام این کار بر میآید
وظایف داخل خانهی زنان، نه اهمیّتش کمتر از وظایف بیرونی است و نه اینکه زحمتش کمتر است. شاید زحمتش بیشتر هم باشد. او هم برای اینکه این محیط را اداره کند، به تلاش و کوشش احتیاج دارد. چون مدیر داخل خانه زنان هستند... خیلی کار ظریفی است. فقط هم ظرافتِ زنانه از عهدهی انجام این کار بر میآید. هیچ مردی امکان ندارد بتواند این ظرافتها را رعایت کند. ۱۳۸۱/۶/۶
خانهداری «فطریترین و مطلوبترین کار» برای زنان است
اینکه گفته میشود وجود زن برای کار در خانه لازم است، معنایش این نیست که در میدانهای علمی و عملی و فعّالیتها، توانایی ندارد. یا از لحاظ معنویّت که بالاتر از همهی اینهاست و در مورد فاطمهی زهرا سلاماللهعلیها، همهی اینها را مشاهده میکنیم. هرچند البته، طبیعیترین و فطریترین و مطلوبترین کار برای زنان، کار در خانه است. یعنی مسألهی اداره کردن همسر و فرزندان، طبیعیترین کار است، و من خیال نمیکنم زنی طبیعی باشد و به این کار عشق و علاقه نداشته باشد. به طور قهری، همهی زنان به این کار عشق و علاقه دارند. ۱۳۷۲/۰۹/۰۸
خانهداری یعنی «تربیتِ انسان»
فریفتگان غافل، خانهداریِ زن را تحقیر میکنند؛ در حالیکه خانهداری یعنی تربیتِ انسان، و تولید والاترین محصول و متاع عالم وجود یعنی بشر. ۱۳۹۵/۱۲/۲۹ زن توی خانه بیکار نیست. یک عدّهای خیال میکنند زن در خانه بیکار است. نخیر، زن توی خانه، بیشترین و سختترین و ظریفترین کارها را انجام میدهد. ۱۳۷۶/۱۲/۱۸
باید بر روی کار زنهای خانهدار «ارزشگذاری ویژه» شود
زن در خانواده عنصر محوری است... مرد باید قدردان باشد. جامعه باید قدردان باشد. حتماً بایستی بر روی کار زنهای خانهدار ارزشگذاری ویژه بشود. بعضی میتوانستند بروند کار بگیرند، بعضی میتوانستند تحصیلات عالیه بکنند، بعضی تحصیلات عالیه هم داشتند - من دیدم زنانی را از این قبیل - گفتند ما میخواهیم این بچه را بزرگ کنیم، خوب تربیت کنیم، نرفتیم کار بگیریم. زن نرفته کار بگیرد، آن کار هم زمین نمانده؛ آن ده نفر دیگر رفتند آن کار را گرفتند. باید از اینجور زنی قدردانی شود... تأمین اقتصادیشان، بیمهشان، بقیهی چیزهائی که لازم است، باید در نظر گرفته شود. ۱۳۹۰/۱۰/۱۴
دور کردن زن از «خصوصیات زنانه» افتخار نیست
زن بودن، برای زن یک نقطهی امتیاز است، یک نقطهی افتخار است. این افتخاری نیست برای زن که او را از محیط زنانه، از خصوصیات زنانه، از اخلاق زنانه دور کنیم. خانهداری را، فرزندداری را، شوهرداری را ننگ او به حساب بیاوریم. فرهنگ غربی خانواده را متلاشی کرد. ۱۳۹۱/۰۴/۲۱
«مسؤولیّت اجتماعى» زن با انجام مسؤولیّت خانوادگى نفی نمیشود
خانمها اگر گفته میشود که مسؤولیّتهاى خانوادگى دارند، یعنى مسؤولیّت امور داخلى خانه این به معناى این نیست که مسؤولیّت اجتماعى از دوش اینها برداشته است. بایستى این مسؤولیّت را هم حفظ کنند و هر مقدارى که با وجود حفظ این مسؤولیّت توانایى دارند، آن توانایى را به مسؤولیّتهاى اجتماعى و سیاسى هم ضرب کنند. ۱۳۶۳/۱۲/۰۴
باید «سهمِ خانه» را در نظر داشته باشید
شما زنان کار هم دارید، بیرون هم هستید، جراحیتان را هم میکنید، مریضتان را هم میبینید، فلان کار علمی را هم میکنید، فلان طرح را هم مینویسید، فلان درس را هم در دانشگاه میدهید - همهی اینها به جای خود محفوظ - اما بایستی سهم «خانه» را هم در نظر داشته باشید... اگر دیدید آن کارتان به این قضیه ضربه میزند، باید برایش فکری بکنید. این، مهم و اساسی است. ۱۳۷۰/۱۰/۰۴
باید به زنانِ شاغل برای مادری و خانهداری کمک شود
وظیفهای بر دوش دولت است. باید به آن خانمهائی که حالا به هر دلیلی، به هر جهتی، با هر ضرورتی، کار تماموقت یا نیمهوقت را قبول کردهاند، کمک بشود تا بتوانند به مسئلهی مادری برسند، به مسئلهی خانهداری برسند. با مرخصیها، با زمان بازنشستگی، با مدت کار روزانه، به نحوی بایستی دولت کمک کند تا این خانمی که حالا به هر دلیلی آمده اینجا شاغل شده، بتواند به آن قضیه هم برسد. ۱۳۹۰/۱۰/۱۴
مشکلِ زنان مشاغل سروصدادار نیست
بعضی خیال میکنند زن کمبودش این است که مشاغل بزرگ و سروصدادار ندارد! خیر؛ مشکل زن این نیست. حتّی آن زنی هم که شغل بزرگی دارد، به محیط امنی در خانواده، به یک شوهر مهربانِ بامحبّت، به یک تکیهگاه مطمئن عاطفی و روحی -که شوهر و مرد اوست- نیازمند است. طبیعت و نیاز عاطفی و روحی زن این است؛ باید این نیاز برآورده شود. ۱۳۷۶/۰۷/۳۰