بیانات در دیدار جمعى از پرستاران

بسم‌الله‌الرّحمن‌الرّحیم

از همه‌ی خواهران و برادران عزیز، بخصوص خواهران و برادرانی که از شهرهای دیگر تشریف آورده‌اند؛ خواهران و برادرانی که به خانواده‌های ایثارگران دوران دفاع مقدس تعلّق دارند و بخصوص همسران محترم برخی از جانبازان عزیزمان که در جمع حاضر تشریف دارند، به خاطر این‌که به این مناسبتِ فرخنده و با اهمیت در این‌جا اجتماع کرده‌اند، تشکّر می‌کنم.

اوّلاً به مناسبت «روز پرستار» لازم است که بنده قدردانی و حقشناسی و تکریم خودم را نسبت به جامعه‌ی پرستاران کشور ابراز کنم؛ چون حرفه‌ی مقدّس پرستاری از جمله کارها و مشاغلی است که طبیعتِ آن، دستگیری از افراد نیازمند و محتاجِ کمک است. بیمار، هم محتاج کمک است و هم قادر بر تدارک چیزهایی که لازم دارد، نیست. پرستاری از بیمار، کمک رسانی و برآوردن نیاز انسانِ درمانده و نیازمند است و چنین چیزی از نظر اسلام خیلی ارزش دارد. بنابراین، شغل پرستاری، به خودی خود شغل با ارزشی است. اگر پرستاران عزیز ما در هنگامی که قدم در این شغل می‌گذارند و همچنین در وقتی که به بیماران رسیدگی می‌کنند و این خدمت را انجام می‌دهند، قصد قربت کنند و رضای الهی را مورد نظر قرار دهند، ثواب بزرگی عایدشان خواهد شد.

پرستاری کار مهمّی است. پرستاران ما، علاوه بر این، یک نقطه‌ی درخشان دیگر هم دارند و آن خدمات دوران دفاع مقدّس و جنگ تحمیلی است. بیمارستانها از بیماران و مجروحان جنگ پر بودند. در میان آنها، بدحال زیاد بود که احتیاج به رسیدگی داشتند و پرستاران، واقعاً رسیدگی کردند. جامعه‌ی پرستاری کشور می‌تواند به خدمات خود ببالد و مردم ما هم از پرستاران باید قدردانی کنند.

من همین‌جا، به این مناسبت، این جمله‌ی کوتاه را عرض کنم که هر کس در هر شغلی باید سعی کند دستگیرِ نیازمندان باشد. طبیعتِ بعضی از شغلها طوری است که دستگیری از نیازمندان، در آنها هست؛ لکن در شغلهایی هم که طبیعتشان این‌گونه نیست، انسان می‌تواند دستگیرِ درماندگان باشد. این یک نظام معنوی در هر جامعه انسانی است و اسلام این را مورد ترغیب قرار داده است. خدای متعال دوست می‌دارد که انسانها به یکدیگر کمک، و از هم دستگیری کنند. بیایید این روش اسلامی را روزبه‌روز در جامعه تقویت کنید، نه روش مادّی را. کشورهای غربی با این‌که از لحاظ علم و تمّدنِ مادّی پیشرفته هستند، اما روح تعاون و کمک در بینشان روزبه‌روز ضعیفتر شده است. نباید از آنها تقلید کرد؛ بلکه بیشتر باید از اصالتهای جامعه‌ی خودمان تبعیت کرد. بحمدالله مردم ما همین‌طور هم هستند.

به مناسبت امروز، نام مبارک حضرت زینب کبری به میان می‌آید. آن بزرگوار را الگو و نمونه و نشان‌دهنده‌ی یک زن برجسته تصوّر نموده‌اند که روز پرستار را با نام ایشان مقترن کرده‌اند. بد نیست که چند جمله‌ای در باب آن بزرگوار عرض کنیم:

حضرت زینب سلام‌الله‌علیها برای زنان ما یک الگوست. نه این‌که فقط زنان باید از حضرت زینب یادبگیرند؛ چون شخصیتی مثل زینب کبری سلام‌الله علیها، با این عظمت و برجستگی، مال یک جنس و قشر خاص نیست. او الگوست تا همه‌ی برجستگان دنیا از وی درس بگیرند. شخصیتهای بزرگ، قهرمانهای تاریخی، دانشمندان برجسته و همه‌ی رهبران جوامع بشری باید از زینب کبری درس بگیرند. شخصیت او بالاتر از این حرفهاست. لکن علّت این‌که آن بزرگوار را به عنوان اسوه‌ی زن مطرح می‌کنند، این است که همه‌ی انسانها احتیاج دارند به این‌که در رفتارهای معمولی خود، یک شاخص و یک الگو در مقابل چشمشان باشد. زینب کبری هم زن بوده است. زن مسلمان، به یک الگو و یک نمونه‌ی برجسته احتّیاج دارد. زن مسلمان اگر بخواهد موازین اخلاقی، موازین عاطفی و انسانی، موضوع جنسیّت زن بودن - که محور خانواده است - و موضوع آرمانگرایی را با هم ملاحظه کند و همه‌ی اینها را با دیدگاه اسلامی مورد توجّه قرار دهد، احتّیاج به یک الگو و نمونه‌ی مجسّم و شاخص دارد که به او نگاه کند و در مجموعِ رفتارها، خود را با او تطبیق دهد و به او نزدیک کند.

خوشبختانه ما در اسلام چند مورد الگو و نمونه‌ی مجسّم داریم که برتر از همه، حضرت فاطمه‌ی زهرا، صدّیقه‌ی کبری سلام‌الله‌علیهاست که ایام جاری، تا چندی متعلّق به آن بزرگوار است و من از متفکّرین، گویندگان مذهبی و دانشمندان، خواهش می‌کنم که در ترسیم شخصیت بانوی بزرگ آفرینش، یعنی حضرت صدّیقه‌ی طاهره سلام‌الله علیها، هرچه می‌توانند، بگویند و بنویسند. هنوز حرف گفتنی و نگفته در باب آن بزرگوار، زیاد است.

آن بزرگوار در درجه‌ی اوّل است؛ اما الگوها و نمونه‌ها، منحصر به آن بزرگوار نیست. دختر او حضرت زینب کبری - یک الگوی دیگر، با ابعاد جدیدی است. زینب کبری سلام‌الله علیها، نقش همسر، نقش مادر و نقش یک زن برجسته و ممتاز در خاندان پیغمبر را، در مدینه به بهترین وجه ایفاء کرده است. شخصیت آن بزرگوار در مدینه - قبل از حادثه‌ی کربلا - یک شخصیت برجسته و معروف و ممتاز بوده است. همچنان‌که بعد از حادثه‌ی کربلا هم - منهای آن مدّت کوتاهِ مربوط به شام و قضایای کربلا - باز نقش آن بزرگوار، یک نقش خیلی برجسته و ممتاز است. اگر فرض می‌کردیم که حادثه‌ی کربلا اصلاً نبود - که ما آنچه درباره‌ی زینب کبری سلام‌الله علیها می‌گوییم و می‌شنویم مربوط به ماجرای کربلاست - باز زینب کبری سلام‌الله علیها، یک شخصیت برجسته، یک انسان بزرگ و یک زن قابل تبعیّت و پیروی محسوب می‌شد. از لحاظ علمی، از لحاظ تقوا، از لحاظ پاکدامنی و طهارت، از لحاظ برجستگی اخلاقی، از جهت محور بودن برای همه‌ی کسانی که به مسائل معنوی و اخلاقی و دینی توجّهی دارند و از جهات گوناگون، یک استاد، معلّم معنویّت، معلّم اخلاق و معلّم رفتار اسلامیِ زن محسوب می‌شد. با این حال، زنی در این حد و با این شخصیت، ناگهان در مقابل یک تکلیفِ بزرگِ آنی و خطرناک قرار گرفت که آن عبارت بود از رفتن به سمت کربلا. همه چیز تحت‌الشّعاع این قضیه قرار گرفت؛ مثلِ شخصیتِ خودِ امام حسین علیه‌السّلام. امام حسین علیه‌السّلام، در مدینه به تعلیم و تربیت و بیان احکام و همه کارهایی که یک امام بزرگوار در دورانی که به کارِ اداره‌ی کشور مشغول نیست می‌تواند انجام دهد، مشغول بود؛ لکن یک تکلیف دفعی پیش آمد - تکلیفی که همه چیز را تحت الشّعاع قرار داد - و آن بزرگوار همه چیز را رها کرد و به سمت آن تکلیف رفت. (آن تکلیف، در بحث نهضت حسینی، توضیح داده شده است.)

عین همین کار را زینب کبری سلام‌الله علیها کرد؛ در حالی که زینب کبری سلام‌الله علیها، رهبر این حرکت هم نبود. اما رهبر آن حرکت از او خواست و او هم بی‌قید و شرط، اطاعت کرد: تصمیم گرفت، به راه افتاد، و همه چیز -حتّی خانواده - را رها کرد. عجیب این است! حضرت زینب، خانه و شوهر و زندگی و همه چیز را برای انجام این تکلیف بزرگ و فداکارانه که حیات اسلام به آن وابسته بود و بایستی انجام می‌گرفت، رها کرد. اینها، آن شاخصهای برجسته‌اند. زن مسلمان، همه‌ی وظایف مهمّ زن را می‌تواند در عرض هم انجام دهد؛ و همه را از زینب کبری سلام‌الله‌علیها یاد بگیرد. هم طهارت و تقوا را - که بزرگترین خصوصیت یک زن است - و هم عزّت و کبریای مخصوص زنان را در وادی ایمان و تقوا. در روایات است که تکبّر از همه کس بد است مگر از زن در مقابل مرد بیگانه. زن باید حالت کبریا داشته باشد و نباید حالت خضوع و تسلیم بر او مستولی شود. این هم نمونه‌ی بزرگ دیگر، که زینب کبراست. زن مسلمان، از هر طرف که ملاحظه کند، زینب کبری را شاخص می‌بیند. زینب کبری از لحاظ علمی، یک عالمه‌ی معروف به علم در جامعه‌ی اسلامیِ آن روز بود.

خیال نکنیم که یک زن مسلمان و مؤمن، لزوماً اهل معلومات و معارف نیست؛ بلکه همه‌ی ارزشهای اسلامی، برای زن مسلمان مهمّ است و یکی از برترین ارزشها، علم و معرفت است. لذاست که اگر شما در جامعه‌ی اسلامی به زن نگاه کنید، رفتار عمومی او را رفتاری می‌بینید که در جهت ارزشهای واقعی، در جهت علم، در جهت تقوا، در جهت تخصصّهای بالا، در جهت فعّالیت و تلاش سیاسی، در جهت کمک رسانی به انسانها، در جهت کیفیّت دادن به محیط خانه و خانواده و احیای سنّت خانواده است. امروز محیطهای مادّی، دچار خلأ خانواده‌اند و خانواده، سست و بی‌پایه است. کاش دستگاههای ارتباط جمعی ما، خبرهایی را که از دنیای غرب راجع به محیط خانواده و وضع زن و کودک و مرد می‌رسد، قدری در نوشته‌ها منعکس می‌کردند تا مردم ما متوجّه می‌شدند که بنای مستحکم خانواده و رسیدگی به خانواده در جوامع ما، چه نعمت بزرگی است. زن مسلمان از درون خانواده تا درون جامعه، مسائل علمی، مسائل سیاسی، کمک رسانی، ارزشهای اخلاقی و نشان دادنِ منشهای بزرگ انقلابی، همه را با هم دارد.

خوشبختانه زنان ما این را نشان دادند که هنگام مبارزه می‌توانند محور مبارزه قرار گیرند. این را، هم در دوران انقلاب و هم در دوران جنگ و تا امروز نشان داده‌اند. آنچه در این میان جایی ندارد یا جای زیادی ندارد، پرداختن به ارزشهای پوچ و خیالی و بیهوده است؛ چیزهایی که متأسفانه در جوامعِ زنان دنیا، به آنها خیلی اهمیت داده می‌شود. مسائلی مانند آرایشها و لباس پوشیدنها و مُدها و تفاخرها و غیره، ارزشهای پنداری و پوچند. غرب و دستگاهها و شبکه‌های صهیونیستی و کسانی که می‌خواهند از این طریق شرکتهای خودشان را پولدارتر کنند و به فکر منابع و منافع مادّی خودشانند، سرِ زنان و مردان را با این ارزشها گرم می‌کنند؛ اما در جوامع اسلامی، به این چیزها اهمیت کمتری داده می‌شود.

در جایی که مسأله‌ی دین و اخلاقِ جامعه و مبارزه مطرح است، زن در صفوف مقدّم قرار می‌گیرد و درسی برای مردان جامعه شوهران و فرزندان - می‌شود. این، همان کاری است که در نظام اسلامی انجام گرفت. مادران و همسران شهدا و ایثارگران و رزمندگان، امتحان خوبی دادند و جلوه خوبی از زن مسلمان را به دنیا نشان دادند. این، چیزی است که دشمنان اسلام از آن واهمه دارند. امروز تلاش عظیمی برای به غفلت دچار کردن زنان ما از اصالتها و ارزشهای معنوی می‌شود. من عرض می‌کنم که شما زنان مسلمان، بانوان انقلاب و بانوانی که می‌توانید برای تاریخ این کشور مایه افتخار باشید، امروز بزرگترین مسؤولیت خودتان را این بدانید که با تبلیغاتِ دستهای مغرضِ رسانه‌های خارجی که می‌خواهند ارزشهای پوچ را در جامعه گسترش دهند، مبارزه کنید. شما این را رسالت خودتان بدانید. بحمدالله در تاریخ ما هم - که تاریخ پرشکوه اسلام است - الگوهای بزرگی هستند که یک نمونه‌اش زینب کبری سلام‌الله علیهاست.

در وضع کنونیِ خودِ ما، زنان بزرگ و برجسته‌ای - از جهات مختلف - در جامعه‌ی ما هستند که می‌توانند برای زنان جوان، برای دختران نوجوان و رو به رشد و برای کسانی که محتاج الگو هستند، حقیقتاً یک نمونه باشند، و به آنها نگاه کنند. اگر زن در جامعه و در محیط زنانه اصلاح شود، جامعه به‌طور کلّی اصلاح خواهد شد. اگر محیط خانواده‌ها به برکت زن، محیط سالمی شود، جامعه به‌طور کامل اصلاح خواهد شد. نقش زنان در اصلاح جامعه، نقش بسیار برجسته‌ای است. این، آن چیزی است که دشمنانِ سعادتِ انسانها هم به آن توجّه دارند و روی آن کار می‌کنند.

بنده از خدای متعال درخواست می‌کنم که لطف و کمک و رحمتش را بر همه‌ی شما برادران و خواهران عزیز نازل فرماید، و شما را مشمول تفضّلات حضرت ولّی عصر ارواحنافداه قرار دهد.

ان‌شاءالله الگوهای زنان جامعه‌ی ما، روزبه‌روز در چشمها برجسته‌تر باشند و مورد سرمشق گیری و استفاده و تعلیم قرار گیرند.

والسّلام علیکم و رحمةالله و برکاته