آحاد مردم مشکلات معیشتی امروز را احساس میکنند. یک بخشی از مردم واقعاً زیر فشارند و این گرانی مواد غذایی و مسکن و... روی مردم فشار میآورد.
کاهش ارزش پول ملی از مشکلات کنونی اقتصاد کشور است.
وقتی قیمت ریال اینجور پایین میآید، آن کارمند روزمزد است که برایش چیزی نمیماند.
کارشناسان اقتصادی و بسیاری از مسئولین بر این مسئله متفقند که عامل این مسئله خارجی نیست، درونی است. نه اینکه تحریمها اثر نداشته باشد اما عمدهی تأثیر مربوط به عملکردهاست. اگر عملکردها بهتر و باتدبیرتر و بهنگامتر و قویتر باشد، تحریمها اثر زیادی نمیگذارد و میشود ایستاد.
مثلاً در همین قضیهی ارز و سکه بر اثر برخی بیتدبیریها و بیتوجهیها ارز کشور رفت دست کسانی که از آن سوءاستفاده کردند. این مشکل، مربوط به نحوهی مدیریت و سیاستگذاری اجرایی است. وقتی ارز و سکه را بهصورت غلط توزیع میکنند، این توزیع دو طرف دارد: یکی که آن را میگیرد و یکی که آن را میدهد. ما همهاش داریم دنبال آن کسی میگردیم که میگیرد، درحالیکه تقصیر عمده متوجه کسی است که آن را داد؛ نمیگوییم خیانت، اما خطای بزرگی کرده است.
نامهی اخیر رئیس قوهی قضائیه، یک گام مهم مثبتی برای مقابله با فساد و مفسد اقتصادی است. مفسد باید مجازات شود.
وقتی با فساد و مفسد مقابله صورت گیرد، جیغودادهایی بلند میشود. من چندین سال پیش نامه نوشتم به سران سه قوه و نوشتم که فساد یک اژدهای هفتسر است که باید بهطور کامل با آن مقابله شود. این را بدانید بناست با مفسد بدون هیچ ملاحظهای برخورد قاطع صورت گیرد.
(شعار حاضران: مفسد اقتصادی اعدام باید گردد)
اجازه بدهید، شما مگر دادگاهید؟ فضاسازی نکنید، بعضیها ممکن است اعدامی باشند و بعضی ممکن است حبسی باشند. بنده نوشتهام مقابله باید عادلانه و بادقت انجام شود.
بنده از قدیم با فساد و مفسدین مبارزه میکردم و الان هم عقیدهام همین است.
اما بعضی افراطی حرف میزنند و میگویند همه فاسدند و از تعبیر فساد سیستمی استفاده میکنند؛ اینجوری نیست. درست است فساد کمش هم زیاد است. اما افراط و تفریط در همهی زمینهها غلط است.
دستگاههای نظارتی با قدرت و چشم باز باید در میدان باشند؛ هم مجلس، هم قوهی قضائیه، هم آحاد مردم مؤمن باید احساس وظیفه کنند و نقش ایفا کنند. راههای فساد را باید بست. در همین قضیهی ارز و سکه، اگر مقابله با فساد بود، راه فساد بسته میشد.
آمریکا، حال هم پیشنهاد مذاکره داده؛ اینکه مسئلهی جدیدی نیست، از اول انقلاب بوده است.
چرا مذاکره نمیکنیم؟
آمریکاییها فرمول مذاکراتیشان این است:
چون آمریکاییها متکی هستند به قدرت و پول، مذاکره را داد و ستد میدانند.
آمریکا وقتی با یک طرفی میخواهد مذاکره کند، اهداف اصلی را مشخص میکند و از این اهداف یک قدم هم عقب نمینشیند.
آنها از طرف مقابلِ مذاکره مطالبهی امتیاز نقد میکنند و اگرچنانچه طرف مقابل از دادن امتیاز امتناع کند، هیاهو و جنجال میکنند تا کم بیاورد.
خود آمریکا در مقابل آنچه نقد میگیرد، چیز نقدی نمیدهد؛ فقط وعدهی قرص و محکم میدهد و با وعده، دلِ طرف مقابل را خوش میکند.
مرحلهی آخر هم وقتی کار از کار گذشت و نقدها را گرفت، زیر همین وعدهها میزند.
این روش مذاکرهی آمریکایی است. حالا با این دولت متقلب باید مذاکره کرد؟
برجام نمونهی واضح همین مسئله بود. تازه بنده خیلی سختگیری میکردم. البته خطوط قرمزی هم که مشخص کردیم رعایت نشد.
جمهوری اسلامی هر وقت از نظر اقتصادی و از نظر فرهنگی به آن اقتداری که مد نظر داریم برسد که فشار و هوچیگری آمریکا رویش تأثیری نگذارد، میتواند با آمریکا مذاکره کند. امروز چنین چیزی نیست. بنابراین امام مذاکره با آمریکا را ممنوع کرد و من هم ممنوع میکنم.
آمریکا در ادبیاتش در نیمسال اخیر وقیحتر و بی ادبتر شده. قبلاً هم در حرفشان ادب دیپلماتیک را کمتر رعایت میکردند اما اخیراً در مواجهه با همهی کشورها بیادبتر شدهاند.
نمونهاش اینکه در هفتهی گذشته سعودیها دو جنایت انجام دادند: حمله به بیمارستان و حمله به ۴۰-۵۰ کودک بیگناه. بچهی ۸-۹ساله در خانه دارید؟ این مصیبت چقدر بزرگ است. دل آدم میلرزد.
خب وجدان دنیا تکان خورد اما آمریکا چه کرد؟ بهجای اینکه این جنایت را محکوم کند گفت ما با سعودیها رابطهی استراتژیک داریم. این بیحیایی نیست؟ همین کاری که رئیسجمهور آمریکا کرد که ۲-۳هزار بچه را از مادرهایشان چون مهاجر بودند جدا کرد و در قفس گذاشت؛ این جنایت در تاریخ سابقه دارد؟
آمریکاییها اخیراً دربارهی ما هم بیشرمانه حرف میزنند. غیر از تحریم دو چیز دیگر را مطرح میکنند: یکی مسئلهی جنگ و یکی مذاکره. شبح جنگ را مطرح میکنند تا ترسوها را بترسانند.
در مسئلهی مذاکره هم یک بازی پیشپاافتاده میکنند. یکی میگوید مذاکره با پیششرط یکی میگوید مذاکره بدون پیششرط.
دو کلمه در این باره به مردم بگویم: «جنگ نخواهد شد و مذاکره نخواهیم کرد.»
این خلاصهی حرف بود که همهی مردم ایران بدانند.
بعضی جوری حرف میزنند و اقدام میکنند که در نقشهی دشمن کار میکنند. اینها که میگویند دولت برکنار شود، در نقشهی دشمن عمل میکنند.
دولت باید بر سر کار باشد و کارها را بکند. هم رئیسجمهور و هم مجلس منتخب ملت هستند و هر دو تکلیفی دارند و حقی دارند و باید کرامتشان حفظ شود و باید همافزایی کنند.
امروز آمریکا بر جنگ اقتصادی متمرکز است چون از جنگ نظامی مأیوس است.
در دههی هفتاد جنگ فرهنگی علیه ما شروع شد؛ حالا ببینید متولدین دههی هفتاد میروند مدافع حرم میشوند و سر میدهند. در آن سالها این نهالها و حججیها روییدند.
آنها یک جنگ فرهنگی راه انداختند که دفاع مقدس فراموش شود. جمهوری اسلامی فناوری نرم راهیان نور را راه انداخت. جمهوری اسلامی این است؛ مدافع حرم تربیت میکند، راهیان نور راه میاندازد، معتکفین در مساجد را بهعنوان یک نماد عالی تضرع و قداست به وجود میآورد.
پس ما در جنگ فرهنگی پیروز شدیم و دشمن شکست خورد. در جنگ نظامی هم پیروز شدیم. در جنگ امنیتی-سیاسی سال ۸۸ هم ملت ایران بر توطئهی دشمن فائق آمد و پیروز شد.
حالا دشمن بعد از شکستی که در جبههی فرهنگی، امنیتی، نظامی و سیاسی خورده، متمرکز شده روی اقتصاد. بنده بگویم در این جبهه هم دشمن شکست خواهد خورد.
دشمن، ضعیف و ناتوان و شکستخورده است، به شرط اینکه من و شما بیدار باشیم و به وظایف خودمان عمل کنیم.
کاهش ارزش پول ملی از مشکلات کنونی اقتصاد کشور است.
وقتی قیمت ریال اینجور پایین میآید، آن کارمند روزمزد است که برایش چیزی نمیماند.
کارشناسان اقتصادی و بسیاری از مسئولین بر این مسئله متفقند که عامل این مسئله خارجی نیست، درونی است. نه اینکه تحریمها اثر نداشته باشد اما عمدهی تأثیر مربوط به عملکردهاست. اگر عملکردها بهتر و باتدبیرتر و بهنگامتر و قویتر باشد، تحریمها اثر زیادی نمیگذارد و میشود ایستاد.
مثلاً در همین قضیهی ارز و سکه بر اثر برخی بیتدبیریها و بیتوجهیها ارز کشور رفت دست کسانی که از آن سوءاستفاده کردند. این مشکل، مربوط به نحوهی مدیریت و سیاستگذاری اجرایی است. وقتی ارز و سکه را بهصورت غلط توزیع میکنند، این توزیع دو طرف دارد: یکی که آن را میگیرد و یکی که آن را میدهد. ما همهاش داریم دنبال آن کسی میگردیم که میگیرد، درحالیکه تقصیر عمده متوجه کسی است که آن را داد؛ نمیگوییم خیانت، اما خطای بزرگی کرده است.
نامهی اخیر رئیس قوهی قضائیه، یک گام مهم مثبتی برای مقابله با فساد و مفسد اقتصادی است. مفسد باید مجازات شود.
وقتی با فساد و مفسد مقابله صورت گیرد، جیغودادهایی بلند میشود. من چندین سال پیش نامه نوشتم به سران سه قوه و نوشتم که فساد یک اژدهای هفتسر است که باید بهطور کامل با آن مقابله شود. این را بدانید بناست با مفسد بدون هیچ ملاحظهای برخورد قاطع صورت گیرد.
(شعار حاضران: مفسد اقتصادی اعدام باید گردد)
اجازه بدهید، شما مگر دادگاهید؟ فضاسازی نکنید، بعضیها ممکن است اعدامی باشند و بعضی ممکن است حبسی باشند. بنده نوشتهام مقابله باید عادلانه و بادقت انجام شود.
بنده از قدیم با فساد و مفسدین مبارزه میکردم و الان هم عقیدهام همین است.
اما بعضی افراطی حرف میزنند و میگویند همه فاسدند و از تعبیر فساد سیستمی استفاده میکنند؛ اینجوری نیست. درست است فساد کمش هم زیاد است. اما افراط و تفریط در همهی زمینهها غلط است.
دستگاههای نظارتی با قدرت و چشم باز باید در میدان باشند؛ هم مجلس، هم قوهی قضائیه، هم آحاد مردم مؤمن باید احساس وظیفه کنند و نقش ایفا کنند. راههای فساد را باید بست. در همین قضیهی ارز و سکه، اگر مقابله با فساد بود، راه فساد بسته میشد.
آمریکا، حال هم پیشنهاد مذاکره داده؛ اینکه مسئلهی جدیدی نیست، از اول انقلاب بوده است.
چرا مذاکره نمیکنیم؟
آمریکاییها فرمول مذاکراتیشان این است:
چون آمریکاییها متکی هستند به قدرت و پول، مذاکره را داد و ستد میدانند.
آمریکا وقتی با یک طرفی میخواهد مذاکره کند، اهداف اصلی را مشخص میکند و از این اهداف یک قدم هم عقب نمینشیند.
آنها از طرف مقابلِ مذاکره مطالبهی امتیاز نقد میکنند و اگرچنانچه طرف مقابل از دادن امتیاز امتناع کند، هیاهو و جنجال میکنند تا کم بیاورد.
خود آمریکا در مقابل آنچه نقد میگیرد، چیز نقدی نمیدهد؛ فقط وعدهی قرص و محکم میدهد و با وعده، دلِ طرف مقابل را خوش میکند.
مرحلهی آخر هم وقتی کار از کار گذشت و نقدها را گرفت، زیر همین وعدهها میزند.
این روش مذاکرهی آمریکایی است. حالا با این دولت متقلب باید مذاکره کرد؟
برجام نمونهی واضح همین مسئله بود. تازه بنده خیلی سختگیری میکردم. البته خطوط قرمزی هم که مشخص کردیم رعایت نشد.
جمهوری اسلامی هر وقت از نظر اقتصادی و از نظر فرهنگی به آن اقتداری که مد نظر داریم برسد که فشار و هوچیگری آمریکا رویش تأثیری نگذارد، میتواند با آمریکا مذاکره کند. امروز چنین چیزی نیست. بنابراین امام مذاکره با آمریکا را ممنوع کرد و من هم ممنوع میکنم.
آمریکا در ادبیاتش در نیمسال اخیر وقیحتر و بی ادبتر شده. قبلاً هم در حرفشان ادب دیپلماتیک را کمتر رعایت میکردند اما اخیراً در مواجهه با همهی کشورها بیادبتر شدهاند.
نمونهاش اینکه در هفتهی گذشته سعودیها دو جنایت انجام دادند: حمله به بیمارستان و حمله به ۴۰-۵۰ کودک بیگناه. بچهی ۸-۹ساله در خانه دارید؟ این مصیبت چقدر بزرگ است. دل آدم میلرزد.
خب وجدان دنیا تکان خورد اما آمریکا چه کرد؟ بهجای اینکه این جنایت را محکوم کند گفت ما با سعودیها رابطهی استراتژیک داریم. این بیحیایی نیست؟ همین کاری که رئیسجمهور آمریکا کرد که ۲-۳هزار بچه را از مادرهایشان چون مهاجر بودند جدا کرد و در قفس گذاشت؛ این جنایت در تاریخ سابقه دارد؟
آمریکاییها اخیراً دربارهی ما هم بیشرمانه حرف میزنند. غیر از تحریم دو چیز دیگر را مطرح میکنند: یکی مسئلهی جنگ و یکی مذاکره. شبح جنگ را مطرح میکنند تا ترسوها را بترسانند.
در مسئلهی مذاکره هم یک بازی پیشپاافتاده میکنند. یکی میگوید مذاکره با پیششرط یکی میگوید مذاکره بدون پیششرط.
دو کلمه در این باره به مردم بگویم: «جنگ نخواهد شد و مذاکره نخواهیم کرد.»
این خلاصهی حرف بود که همهی مردم ایران بدانند.
بعضی جوری حرف میزنند و اقدام میکنند که در نقشهی دشمن کار میکنند. اینها که میگویند دولت برکنار شود، در نقشهی دشمن عمل میکنند.
دولت باید بر سر کار باشد و کارها را بکند. هم رئیسجمهور و هم مجلس منتخب ملت هستند و هر دو تکلیفی دارند و حقی دارند و باید کرامتشان حفظ شود و باید همافزایی کنند.
امروز آمریکا بر جنگ اقتصادی متمرکز است چون از جنگ نظامی مأیوس است.
در دههی هفتاد جنگ فرهنگی علیه ما شروع شد؛ حالا ببینید متولدین دههی هفتاد میروند مدافع حرم میشوند و سر میدهند. در آن سالها این نهالها و حججیها روییدند.
آنها یک جنگ فرهنگی راه انداختند که دفاع مقدس فراموش شود. جمهوری اسلامی فناوری نرم راهیان نور را راه انداخت. جمهوری اسلامی این است؛ مدافع حرم تربیت میکند، راهیان نور راه میاندازد، معتکفین در مساجد را بهعنوان یک نماد عالی تضرع و قداست به وجود میآورد.
پس ما در جنگ فرهنگی پیروز شدیم و دشمن شکست خورد. در جنگ نظامی هم پیروز شدیم. در جنگ امنیتی-سیاسی سال ۸۸ هم ملت ایران بر توطئهی دشمن فائق آمد و پیروز شد.
حالا دشمن بعد از شکستی که در جبههی فرهنگی، امنیتی، نظامی و سیاسی خورده، متمرکز شده روی اقتصاد. بنده بگویم در این جبهه هم دشمن شکست خواهد خورد.
دشمن، ضعیف و ناتوان و شکستخورده است، به شرط اینکه من و شما بیدار باشیم و به وظایف خودمان عمل کنیم.