حضرت آیتالله خامنهای در دیدار معلمان و فرهنگیان در تاریخ ۹۶/۲/۱۷، نکات فراوانی درباره مسائل معلمان و آموزش و پرورش بیان کردند که پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR محورهای این موضوعات را در جدول زیر مرور میکند.
۱۰ تذکر رهبر انقلاب درباره مسائل معلمان و آموزش و پرورش
مطرح شده در دیدار معلمان و فرهنگیان ۹۶/۲/۱۷
|
|
۱ | استفاده از نظرات شهید آیتالله مطهری در مسائل آموزش و پرورش |
۲ | قدر دانستن جایگاه شغل معلمی توسط خود معلمها، مردم و مسئولان |
۳ | سرمایهگذاری در دانشگاه فرهنگیان برای تربیت معلم |
۴ | پرهیز از استفاده سیاسی از جامعه معلمین |
۵ | افزایش ظرفیت دانشگاههای معلمپرور برای نیاز به معلم در آینده |
۶ | تربیت نسل با ایمان در آموزش و پرورش |
۷ | توجه به تلاش جریانی برای نفوذ و از بین بردن ارزش آموزش و پرورش و اعتماد به آن |
۸ | غلط بودن دانشگاهگرایی در آموزش و پرورش و لزوم تقویت و افزایش بخشهای فنیحرفهای |
۹ | جدی گرفتن سند تحول آموزش و پرورش |
۱۰ | غلط بودن پذیرفتن سند ۲۰۳۰ یونسکو |
۱. استفاده از نظرات مرحوم آیت الله مطهری در مسائل آموزش و پرورش
به مناسبت روز معلّم، یاد شهید عزیز بزرگوارمان مرحوم آیتالله مطهّری (رضواناللهتعالیعلیه) را گرامی میداریم؛ حقیقتاً معلّم بود... من جدّاً توصیه میکنم از نظرات آن بزرگوار، چه در زمینهی مسائل آموزشوپرورش و چه در زمینههای دیگر، هرچه میتوانید استفاده کنید، بهرهمند بشوید؛ کتابهای ایشان ذهن را هدایت میکند، پرورش میدهد، پُربار میکند از معارف صحیح و متین اسلامی.
۲. قدر دانستن جایگاه شغل معلمی توسط خود معلمها، مردم و مسئولان
خود جامعهی معلّم، ارج و قرب و قدر این جایگاه را، این شغل را بداند... و بعد، جامعه قدر معلّم را بداند و احترام و تکریم برای معلّم قائل بشود؛ و سپس مسئولان، این اهمّیّت را درک کنند. بنده بارها گفتهام، آموزشوپرورش و هزینه کردن برای معلّم، سرمایهگذاری است! برای معلّم هزینه کنند.
۳. سرمایهگذاری در دانشگاه فرهنگیان برای تربیت معلم
دانشگاه فرهنگیان را مسئولین جدّی بگیرند؛ دانشگاه فرهنگیان را -که تولیدکنندهی معلّم است- جدّی بگیرند؛ هرچه میتوانند برای این سرمایهگذاری کنند؛ به یک لحاظ، اهمّیّت این دانشگاه از همهی دانشگاههای دیگر بیشتر است.
۴. پرهیز از استفاده سیاسی از جامعه معلمین
بنده همیشه از سالها پیش اعتراض داشتم به کسانیکه جامعهی معلّمین را در زمینههای سیاسی مثل یک ابزار میخواهند به کار ببرند؛ این جفا است. مال امروز نیست این؛ مال سالهای ۶۰، از سال ۶۰، سالهای دههی ۶۰؛ بعضی از این کارها میکردند.
۵. افزایش ظرفیت دانشگاههای معلمپرور برای نیاز به معلم در آینده
من اطّلاع پیدا کردم که در آیندهی نه چندان دوری یک تعداد خیلی زیادی معلّم بازنشسته خواهند شد و نیاز به معلّم وجود خواهد داشت؛ این از جملهی نیازهای نزدیک آیندهی آموزشوپرورش است... در درجهی اوّل ظرفیّتهای این دانشگاههای معلّمپرور را باید تا آنجایی که ممکن است افزایش داد، این از همه مقدّم است؛ اگر این هم جواب ندهد باید ضابطه گذاشت؛ مراکز اصلی بنشینند، ضابطه بگذارند برای [جذب] معلّم.
۶. تربیت نسل با ایمان در آموزش و پرورش
آموزشوپرورش [باید] بتواند نسلی تربیت بکند باایمان؛ اصلش ایمان است... باوفا، مسئولیّتپذیر، دارای اعتماد به نفس، دارای ابتکار، راستگو، شجاع، نسل باحیا، بافکر، اهل فکر کردن، اهل به کار گرفتن اندیشه، عاشق کشور، عاشق نظام، عاشق مردم، [نسلی که] کشورش را دوست بدارد، مصالح کشورش را مصالح شخص خودش بداند، از آنها دفاع کند؛ یک چنین نسلی باید پرورش پیدا کند؛ یک نسل محکم، قوی، عازم، جازم، باابتکار، پیشرُو، فعّال؛ اینجور نسلی [لازم است]؛ این کار آموزشوپرورش [است].
۷. توجه به تلاش جریانی برای نفوذ و از بین بردن ارزش آموزش و پرورش و اعتماد به آن
گزارشهایی که به من میرسد نشان میدهد که یک جریانی در کشور سعی میکند آموزشوپرورش را از چشمها بیندازد؛ ارزش آموزشوپرورش را و اعتماد به آموزشوپرورش را در دلها از بین ببرد؛ مقاصدی دارند. این [جریان] از بیرون هم هدایت میشود. حالا بعضیها لجشان میگیرد؛ تا ما میگوییم دستهای خارجی، میگویند شما مدام به خارجیها حمله میکنید! نه، ما ضعفهای خودمان را میبینیم؛ اگر ما قوی باشیم، آن خارجی هیچ غلطی نمیتواند بکند، امّا او از همین ضعفهای ما است که دارد استفاده میکند، برنامهریزی میکند، نقشه میکشد، نفوذ میکند؛ راههای مستقیم را کج میکند، معوج میکند.
۸. غلط بودن دانشگاهگرایی در آموزش و پرورش و لزوم تقویت و افزایش بخشهای فنیحرفهای
یکی از اشکالات آموزشوپرورش ما، بیماری دانشگاهگرایی است. در سطح محیط دانشآموزی ما دانشگاهگرایی وجود دارد؛ یعنی اگر کسی بخواهد درس بخواند و به دانشگاه نرسد، کأنّه درس نخوانده؛ این خطا است، این غلط است، لزومی ندارد. ما اینقدر در کشور نیازهای فوری، فوتی، لازم و مهم داریم که هیچ احتیاجی به تحصیلات دانشگاهی ندارد؛ احتیاج به مدرک دکتری و ارشد و غیرذلک ندارد؛ اینکه بنده سالهای متمادی -چندین بار تا حالا- روی این هنرستانها و فنّیحرفهایها تکیه میکنم، بهخاطر این است. این بخشهای مربوط به فنّیحرفهای را باید تقویت کرد، باید افزایش داد.
۹. جدی گرفتن سند تحول آموزش و پرورش
یک مسئلهی مهمّ دیگر، این مسئلهی سند تحوّل است... تا کِی باید نشست تا این نظامنامههایی که گفته میشود در ذیل سند تحوّل باید تحقّق پیدا کند، تنظیم بشود؟ این کار باید زود انجام بگیرد. معلوم میشود شور و شوقِ لازم نیست، انگیزهی لازم نیست. بنده جدّاً از وزیر محترم و مسئولین محترم میخواهم که مسئلهی تحوّل را جدّی بگیرند.
۱۰. غلط بودن پذیرفتن سند ۲۰۳۰ یونسکو
این سند ۲۰۳۰ سازمان ملل و یونسکو و این حرفها، اینها چیزهایی نیست که جمهوری اسلامی بتواند شانهاش را زیر بار اینها بدهد و تسلیم اینها بشود... اگرچنانچه با اصل کار شما نمیتوانید مخالفت بکنید، حدّاقلّش این است که بِایستید بگویید جمهوری اسلامی خودش ممشیٰ دارد، خطّوربط دارد، ما سندهای بالادستی داریم... بنده از شورای عالی انقلاب فرهنگی هم گلهمند هستم؛ آنها باید مراقبت میکردند، نباید اجازه میدادند این کار تا اینجا پیش بیاید که ناچار بشویم ما جلوی آن را بگیریم و ما وارد قضیّه بشویم. اینجا جمهوری اسلامی است؛ اینجا، مبنا اسلام است، مبنا قرآن است؛ اینجا جایی نیست که سبک زندگی معیوبِ ویرانگرِ فاسدِ غربی بتواند در اینجا اینجور اِعمال نفوذ کند.
به مناسبت روز معلّم، یاد شهید عزیز بزرگوارمان مرحوم آیتالله مطهّری (رضواناللهتعالیعلیه) را گرامی میداریم؛ حقیقتاً معلّم بود... من جدّاً توصیه میکنم از نظرات آن بزرگوار، چه در زمینهی مسائل آموزشوپرورش و چه در زمینههای دیگر، هرچه میتوانید استفاده کنید، بهرهمند بشوید؛ کتابهای ایشان ذهن را هدایت میکند، پرورش میدهد، پُربار میکند از معارف صحیح و متین اسلامی.
۲. قدر دانستن جایگاه شغل معلمی توسط خود معلمها، مردم و مسئولان
خود جامعهی معلّم، ارج و قرب و قدر این جایگاه را، این شغل را بداند... و بعد، جامعه قدر معلّم را بداند و احترام و تکریم برای معلّم قائل بشود؛ و سپس مسئولان، این اهمّیّت را درک کنند. بنده بارها گفتهام، آموزشوپرورش و هزینه کردن برای معلّم، سرمایهگذاری است! برای معلّم هزینه کنند.
۳. سرمایهگذاری در دانشگاه فرهنگیان برای تربیت معلم
دانشگاه فرهنگیان را مسئولین جدّی بگیرند؛ دانشگاه فرهنگیان را -که تولیدکنندهی معلّم است- جدّی بگیرند؛ هرچه میتوانند برای این سرمایهگذاری کنند؛ به یک لحاظ، اهمّیّت این دانشگاه از همهی دانشگاههای دیگر بیشتر است.
۴. پرهیز از استفاده سیاسی از جامعه معلمین
بنده همیشه از سالها پیش اعتراض داشتم به کسانیکه جامعهی معلّمین را در زمینههای سیاسی مثل یک ابزار میخواهند به کار ببرند؛ این جفا است. مال امروز نیست این؛ مال سالهای ۶۰، از سال ۶۰، سالهای دههی ۶۰؛ بعضی از این کارها میکردند.
۵. افزایش ظرفیت دانشگاههای معلمپرور برای نیاز به معلم در آینده
من اطّلاع پیدا کردم که در آیندهی نه چندان دوری یک تعداد خیلی زیادی معلّم بازنشسته خواهند شد و نیاز به معلّم وجود خواهد داشت؛ این از جملهی نیازهای نزدیک آیندهی آموزشوپرورش است... در درجهی اوّل ظرفیّتهای این دانشگاههای معلّمپرور را باید تا آنجایی که ممکن است افزایش داد، این از همه مقدّم است؛ اگر این هم جواب ندهد باید ضابطه گذاشت؛ مراکز اصلی بنشینند، ضابطه بگذارند برای [جذب] معلّم.
۶. تربیت نسل با ایمان در آموزش و پرورش
آموزشوپرورش [باید] بتواند نسلی تربیت بکند باایمان؛ اصلش ایمان است... باوفا، مسئولیّتپذیر، دارای اعتماد به نفس، دارای ابتکار، راستگو، شجاع، نسل باحیا، بافکر، اهل فکر کردن، اهل به کار گرفتن اندیشه، عاشق کشور، عاشق نظام، عاشق مردم، [نسلی که] کشورش را دوست بدارد، مصالح کشورش را مصالح شخص خودش بداند، از آنها دفاع کند؛ یک چنین نسلی باید پرورش پیدا کند؛ یک نسل محکم، قوی، عازم، جازم، باابتکار، پیشرُو، فعّال؛ اینجور نسلی [لازم است]؛ این کار آموزشوپرورش [است].
۷. توجه به تلاش جریانی برای نفوذ و از بین بردن ارزش آموزش و پرورش و اعتماد به آن
گزارشهایی که به من میرسد نشان میدهد که یک جریانی در کشور سعی میکند آموزشوپرورش را از چشمها بیندازد؛ ارزش آموزشوپرورش را و اعتماد به آموزشوپرورش را در دلها از بین ببرد؛ مقاصدی دارند. این [جریان] از بیرون هم هدایت میشود. حالا بعضیها لجشان میگیرد؛ تا ما میگوییم دستهای خارجی، میگویند شما مدام به خارجیها حمله میکنید! نه، ما ضعفهای خودمان را میبینیم؛ اگر ما قوی باشیم، آن خارجی هیچ غلطی نمیتواند بکند، امّا او از همین ضعفهای ما است که دارد استفاده میکند، برنامهریزی میکند، نقشه میکشد، نفوذ میکند؛ راههای مستقیم را کج میکند، معوج میکند.
۸. غلط بودن دانشگاهگرایی در آموزش و پرورش و لزوم تقویت و افزایش بخشهای فنیحرفهای
یکی از اشکالات آموزشوپرورش ما، بیماری دانشگاهگرایی است. در سطح محیط دانشآموزی ما دانشگاهگرایی وجود دارد؛ یعنی اگر کسی بخواهد درس بخواند و به دانشگاه نرسد، کأنّه درس نخوانده؛ این خطا است، این غلط است، لزومی ندارد. ما اینقدر در کشور نیازهای فوری، فوتی، لازم و مهم داریم که هیچ احتیاجی به تحصیلات دانشگاهی ندارد؛ احتیاج به مدرک دکتری و ارشد و غیرذلک ندارد؛ اینکه بنده سالهای متمادی -چندین بار تا حالا- روی این هنرستانها و فنّیحرفهایها تکیه میکنم، بهخاطر این است. این بخشهای مربوط به فنّیحرفهای را باید تقویت کرد، باید افزایش داد.
۹. جدی گرفتن سند تحول آموزش و پرورش
یک مسئلهی مهمّ دیگر، این مسئلهی سند تحوّل است... تا کِی باید نشست تا این نظامنامههایی که گفته میشود در ذیل سند تحوّل باید تحقّق پیدا کند، تنظیم بشود؟ این کار باید زود انجام بگیرد. معلوم میشود شور و شوقِ لازم نیست، انگیزهی لازم نیست. بنده جدّاً از وزیر محترم و مسئولین محترم میخواهم که مسئلهی تحوّل را جدّی بگیرند.
۱۰. غلط بودن پذیرفتن سند ۲۰۳۰ یونسکو
این سند ۲۰۳۰ سازمان ملل و یونسکو و این حرفها، اینها چیزهایی نیست که جمهوری اسلامی بتواند شانهاش را زیر بار اینها بدهد و تسلیم اینها بشود... اگرچنانچه با اصل کار شما نمیتوانید مخالفت بکنید، حدّاقلّش این است که بِایستید بگویید جمهوری اسلامی خودش ممشیٰ دارد، خطّوربط دارد، ما سندهای بالادستی داریم... بنده از شورای عالی انقلاب فرهنگی هم گلهمند هستم؛ آنها باید مراقبت میکردند، نباید اجازه میدادند این کار تا اینجا پیش بیاید که ناچار بشویم ما جلوی آن را بگیریم و ما وارد قضیّه بشویم. اینجا جمهوری اسلامی است؛ اینجا، مبنا اسلام است، مبنا قرآن است؛ اینجا جایی نیست که سبک زندگی معیوبِ ویرانگرِ فاسدِ غربی بتواند در اینجا اینجور اِعمال نفوذ کند.