بسماللهالرّحمنالرّحیم
والحمدلله رب العالمین والصّلاة والسّلام علی سیدنا ابیالقاسم المصطفی محمد و علی اله الاطیبین الاطهرین المنتجبین؛ سیما بقیة الله فی الارضین.
مجموعهی جوانان بسیجی در هر نقطهای از این کشور که اجتماع میکنند، با آنها عطر جهاد همراه است؛ بخصوص اگر آن محل اجتماع جائی باشد که دلهای مشتاق فراوانی در طول زمان از آنجا به عرصههای جهاد گسیل شدند و دلاوریهای آنها در تاریخ باقی مانده است؛ که این پایگاه، این مرکز در شیراز از آن قبیل است.
آنچه که گفته میشود به عنوان ثبت در تاریخ، این اگر چه که حقیقتی در ورای آن وجود دارد - که اشاره خواهم کرد - اما مهمتر از آن ثبت در کتاب کرامالکاتبین است؛ ثبت در صحیفهی نورانی صدیقین و بندگان صالح خداست؛ آن چیزی که برای آن جا دارد هر انسانی همهی لحظات زندگی خود را به کار بیندازد و تلاش خود را برای آن مصروف کند؛ این همانی است که امیرالمؤمنین (علیه الصّلاة و السّلام) در آن لحظهی آخر فرمود: «و لمثل ذلک فلیعمل العاملون». اگر تلاشی از انسان بناست سر بزند، چه بهتر که هدفِ آن تلاش، یک چنین جایگاهی، یک چنین رتبهای باشد.
اما مسئلهی تاریخ هم در عین حال، مسئلهی کمی نیست. به تاریخ گذشتهی این ملت که مراجعه کنید، هر چه نگاه میکنید میبینید در انتقال و جابهجائی قدرتها، مردم کشور ما نقشی نداشتند؛ جانبداریای نداشتند؛ حضور مؤثر و فعالی نداشتند. تنها در انقلاب اسلامی است که وقتی صلای انقلاب از سوی رهبر بینظیر ما به گوش رسید، ملت حرکت کرد. مسئله، مسئلهی این نبود که خواصی از جامعه، جریانی از جامعه، گروهی از ابعاض و اشخاص جامعه بیایند وسط میدان؛ اقیانوس به تلاطم درآمد، اقیانوس ملت. وقتی هم که نوبت دفاع مقدس رسید، باز تنها نیروهای مسلحِ مرسوم نبودند که احساس وظیفه کردند، آحاد مردم حرکت کردند؛ هر جا دل آمادهای بود، هر جا انگیزه و نشاط و ایمان برتری بود، آمد وسط میدان.
در این مجموعهی عظیمِ ملی، آنچه که مثل یک شجرهی طیبه در این سرزمین طیب و طاهر باقی ماند و ماندگار شد، همین شجرهی طیبهی «بسیج» بود. متعهدترین، مشتاقترین، پرانگیزهترین افرادی که آمدند در این صحنه حضور پیدا کردند، مجموعهی بسیج عظیم نیروهای ما بودند؛ صحنه را هیچ وقت خالی نگذاشتند.
سازماندهی بسیج، یکی از نوآوریهای امام بزرگوار بود. سازمانی به نام بسیج بعد از آنکه بسیج عبارت بود از مجموعهی انگیزههای مقدس و احساس مسئولیت و تعهد، آن را در قالب یک سازمان درآوردن، این جزو ابتکارات ماندگار امام بزرگوار بود. ما دیدیم برخی از سران کشورهای اسلامی نسبت به این قضیه با صراحت اظهار کردند که این کارِ بسیار بزرگی است. حقیقتاً هم کار بزرگی بود که امام انجام دادند.
همین مجموعهی بسیجی بود - یعنی علاقهمندان و داوطلبان - که به تشکیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی انجامید. درست است که بسیج، دنبالهی مجموعهی سپاه و منضم در مجموعهی سپاه پاسداران است؛ اما در واقع خود سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از همان کسانی تشکیل شد که پیشروان و سابقون در بسیج بودند و آمدند وسط میدان؛ این شجرهی طیبه است.
لذا در عرصهی کار بزرگی که در این کشور انجام گرفت - یعنی دفاع مقدس - کشور هیچ احساس ضعف نکرد. با اینکه ما از لحاظ نیروی نظامی، از لحاظ تجهیزات و توانائیهای عرفی معمولی با دشمنمان که طرف مقابل ما بود، خیلی تفاوت داشتیم - همهی موجودی ما بخشی از موجودی دشمن مقابل ما نمیشد - اما احساس ضعف نکردیم. در همان عین محنتها در دوران دفاع مقدس، حضور پر شور جوانهای این کشور دلها را لبالب از امید میکرد و کارساز هم بود. بسیج، یک چنین شجرهی طیبهای است.
شاید بسیاری از شما جوانهای عزیز، دوران دفاع مقدس را درک نکردید، در آن دوران نتوانستید، نبودید که بیائید وسط آن میدان؛ اولاً باید با اوضاع داوطلبان و جوانان مؤمنِ آن روز همه آشنا شوند؛ مخصوص شما نیست. همه باید بدانند که در دوران دفاع مقدس چه معجزات عظیمی از حضور مؤمنانه و پر تلاش نیروهای بسیجی در صحنههای جنگ اتفاق افتاد؛ این را باید همه بدانند. نوشتههائی هست، کتابهای خوبی نوشته شده است؛ من توصیه میکنم این کتابهائی که در شرح حال سرداران است یا آنچه که در گزارش روزهای جنگ و سالهای دشوار اول بالخصوص نوشته شده، این را جوانها بخوانند. خود را سیراب کنید از معرفت به آنچه که گذشته است در تاریخ انقلاب؛ ارزش بسیج اینجا معلوم میشود. بسیج نخبگان را در درجهی اول جذب کرد؛ هم نخبگان تحصیلی و علمی را، هم نخبگان سیاسی را، هم فعالان عرصههای اجتماعی را و هم دلهای پاک و نورانی را. میدانی بود که جوانان دانشجو هم جذب آن میشدند؛ پیرانی که دوران تلاش آنها سپری شده بود، جذب میشدند؛ نوجوانان هم جذب میشدند. و همه احساس میکردند که سیراب میشوند؛ تشنگی معنوی آنها در بسیج، در حضور در آن عرصههای دشوار برطرف میشود. یک چنین عرصهای بود، عرصهی دفاع مقدس و حضور بسیج در آن.
بنابراین در تاریخ این کشور، این حادثه، حادثهی ماندگاری است؛ تشکیل بسیج و نقشی که آن روز در دفاع مقدس ایفاء کرد. لکن من میخواهم به شما عرض بکنم نقش بسیج منحصر به معرکهی جنگ و عرصهی نبرد نیست؛ اگرچه که عرصهی نبرد یکی از مظاهر حضور مردمی و حضور بسیج است بدون تردید. بهترین نیروهای ما، پاکیزهترینِ نیتهای جوانان ما، پاکترین و پاکدامنترین عناصر جوان ما در بسیج میتوانند حضور پیدا کنند و متشکل شوند. واقعیت هم همین بوده است. در هرجائی که اسلام به آن نیازمند است و جمهوری اسلامی نسبت به آن احساس نیاز میکند، نیروی بسیج میتواند در آنجا حضور پیدا کند؛ همچنانی که خوشبختانه در عرصهی علم و تحصیل دانش، جوانان بسیجی، میبینیم و میشنویم که رتبههای بسیار خوب و برجستگیهائی را کسب کردند و از خودشان نشان دادند. هر جائی که جای حضور - حضور مردمی و حضور نیروی انسانی فعال و پرانگیزه - است، آنجا جای بسیج است.
شما جوانان عزیزی که امروز در مجموعهی بسیج حضور دارید و نیروی مقاومت، سازماندهی شما را بر عهده گرفته است، احساس و تلقیتان از مسئولیت یک انسان در قبال اسلام باید این باشد که میتوانید مؤثر باشید، میتوانید این حرکت عظیم را سرعت ببخشید، میتوانید گرههائی را باز کنید، میتوانید در مقابل تهاجمهای گوناگون ایستادگی کنید؛ چه تهاجم سیاسی، چه تهاجم تبلیغاتی، چه جنگهای روانی و چه احیاناً تهاجم نظامی. و انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی و کشور ما به این حضور مردمی و پرانگیزه و برخاستهی از ایمان، حداکثر نیاز را دارد؛ چون اتکاء این نظام به خدا و عوامل الهی است و مهمترین عوامل الهی همین ایمانهای مردمی است؛ «هو الّذی ایّدک بنصره وبالمؤمنین». خداوند به پیغمبرش میفرماید: خدا تو را به وسیلهی نصرت خود و به وسیلهی مؤمنین تأیید کرد. یعنی یکی از مظاهر نصرت الهی، اعمال قدرت الهی، نصرت مؤمنین است.
نظام جمهوری اسلامی اتکالش به خداست - دستگاه دیپلماسی ما، فعالیتهای گوناگون دولتهای مادر دنیا در محدودهی ارتباطات بینالمللی و فعالیتهای متعارف سیاسی طبق ارزیابیهای خود آنها، جزو کشورهای فعال به حساب میآید و فعالیتهای ما موفق به حساب میآید- در عین حال به هیچ قدرتی، به هیچ دوستی اتکال و اتکاء نمیکنیم. اتکاء ما به نیروی درونی خود ماست که همان ارتباط با خداست، اتکال به خداست؛ متمرکز کردن موهبتهای الهی است در وجود انسانها، تا بتوان کارآئی آنها را چند برابر کرد؛ این کاری است که امروز بر عهدهی نظام جمهوری اسلامی است. لذا همیشه به بسیج نیاز هست، چه در دورانی که تهدیدی وجود داشته باشد - چه تهدید سیاسی، چه تهدید اقتصادی، چه تهدید نظامی - و چه حتّی در دورانی که تهدیدی وجود نداشته باشد. و خوشبختانه قشرهای گوناگون مردم به این نیاز پاسخ دادند؛ در هر نقطهای از این کشور، قشرهای گوناگون از شهری، از روستائی، از عشائر، از دانشجو، از کارمند، از دانشآموز، از بقیهی اصناف گوناگون کشور؛ از کارگر، از کشاورز، همواره اجابت شنیده شده است نسبت به دعوت در مجموعهی بسیج. یک نمونه همین عشائر عزیز ما هستند که استان شما، جزو استانهای عشائرنشین است و بسیج عشائر در اینجا جزو بسیجهای فعال است.
معمولاً در کشورهای مختلف تعدد اقوام و قومیتها یکی از نگرانیهای آنهاست؛ در کشور ما بعکس است. عشائر ما همیشه در طول زمان که ما سراغ داریم، جزو پشتیبانان فعال و جدی دین و دینداران و علمای دین و حرکتهای دینی بودهاند. هر چه نگاه میکنیم در گذشته اینجور میبینیم؛ در زمان ما هم همینجور است. در دوران طاغوت هم همین عشائر فارس، درمقابل زورگوئیهای طاغوت ایستادند. خواستند آنها را به معارضه با مجموعهی دینداران وادار کنند، اما نتوانستند؛ به انقلابیون، به مبارزین کمک کردند. آنجائی هم که کمکی بظاهر نبود، دلهاشان با آنها همراه بود. این مجموعهی عشائری ما هستند. در بقیهی مجموعههای ما هم همیشه همینجور است و این آمادگی باید باشد.
بارها این را گفتهایم: نظام جمهوری اسلامی با اعلام آرمان عدالتخواهی در سطح بینالملل، قهراً دشمنانی برای خود تدارک دیده. همهی کسانی که در سطح تعاملات جهانی معتقد به سلطه و زورگوئی و تجاوزند، با شعار عدالتطلبی از سوی نظام جمهوری اسلامی معارضند، مخالفند، عصبانیاند؛ همچنانی که با شعار استقلال ملی، دشمنانی در مقابل ما صفآرائی میکنند. همهی انحصار طلبان، همهی جهانخواران، همهی آنهائی که دستشان بناحق و ناروا در سفرهی منابع مادی این کشور دراز بوده و چپاول میکردند، وقتی که این کشور و این ملت اعلام استقلال و نفوذ ایادی بیگانگان را قطع میکند، طبیعتا صفآرائی میکنند. نباید تصور کرد دشمنی دشمنان به خاطر این است که فلان موضعگیری را دولت جمهوری اسلامی یا فلان مسئول کشور انجام داده. مسئله، مسئلهی اصل نظام و ساخت نظام است؛ مسئله، مسئلهی شعارهای اصولی نظام و امام است.
ملتها به عکسِ قدرتهای سلطهگر دلشان با شماست. آنها بسیجی جوان ایرانی را تحسین میکنند. نام شماها، یاد شماها، حرکات شماها خیلی دلها را در دنیای اسلام، حتّی در بیرون از دنیای اسلام به شما جذب کرده. این تهدیدها بنابراین هست، پس حضور مردمی و حضور بسیجی هست.
امواج تبلیغات علیه نظام اسلامی را هرگاه یک بار از سوی قدرتهای سلطهگر میبینید. کانّه این امواج بازسازی میشود. گاهی به عنوان مسئلهی انرژی هستهای، گاهی به عنوان حقوق بشر، گاهی با عناوین گوناگون دیگر تبلیغات رسوا علیه نظام جمهوری اسلامی سازماندهی میشود. منتها چه کسی این تبلیغات را سازماندهی میکند؛ خودِ مُهر آن سازماندهان رسواکنندهی این تبلیغات است؛ کسانی که خودشان بیشترین نقض حقوق بشر را کردهاند. بیشترین تعرض را به ملتها کردهاند؛ بیشترین چپاول را از منابع انسانها و ملتها انجام دادهاند؛ آنها پیشرو این تبلیغاتند. ولی ملت ایران بیدار است. ملت ایران زنده است.
شما جوانان باید دائماً هشیار باشید. معارف دینی خود و معارف انقلابی خود را هر چه میتوانید تعمیق کنید. مثل پارههای پولاد؛ «زبر الحدید» - آنطوری که در تعبیرات حدیث و در بعضی دعاها وجود دارد - نفوذ ناپذیر و نفوذ کننده و در مقابل دشمن برنده و با ارادهی قوی باشید.
اگر بخواهید این هویت را به صورت کامل برای خودتان تأمین کنید و حفظ کنید، و انشاءالله کسانی که در آینده به شما ملحق خواهند شد در نسلهای بعدی، همینطور این شجرهی طیبه و این جریان مقدس ادامه پیدا کند، بایستی پایههای معارف را در دلهاتان مستحکم کنید. من توصیه میکنم در زمینهی مسائل دینی، جوانها از معارف بلندی که جزو بهترین آنها آثار شهید مطهری است، حتماً استفاده کنند. شعارها خیلی خوب است، جهتگیریها خیلی خوب است؛ بایستی به این جهتگیریها و به این شعارها عمق داد. جوانها از کتابهای شهید مطهری استفاده کنید، از شرح حال سرداران غفلت نکنید؛ آگاهی از شرح حال این شهدای راه حق. در درجهی اول سردارانند، اما مخصوص سرداران نیست. من یک کتابی را میخواندم که شرح حال یک دسته، یک جزئی از یک گروهان بسیجی سپاه در یکی از حملات دفاع مقدس بود. حضور افراد یک دسته در صحنهی نبرد، فعالیتهای بسیار مؤثرشان، شوقشان، ایمانشان، ضربهای که به دشمن وارد کردند و بالاخره آن نورانیتی که در عرصههای نبرد کسب کردند، در بیاناتشان؛ و آنهائی که شهید شدند، در وصیتنامهشان این نورانیت منعکس است. من بهرهمند میشوم. من هر وقت یک چنین چیزهائی را میخوانم، بهرهمند میشوم، استفاده میکنم. باب این استفاده را به روی خودتان باز کنید. امیدهای آیندهی کشور شما جوانان هستید و در میان جوانان کشور، پرانگیزهترینها و با ایمانترینها بیشترین امیدها را برای این کشور و برای این ملت به وجود میآورند و یقیناً مجموعهی بسیج از این قبیلند. از خداوند متعال مسئلت میکنیم که این راه روشن، این شجرهی طیبه، این هویت نورانی را برای انقلاب اسلامی روز به روز سرزندهتر و شادابتر بفرماید.
پروردگارا! دلهای جوان این عزیزان را با نور معرفت خود و با نیروی عظیم توکل به خود نورانی بفرما. پروردگارا! گامهای این جوانان عزیز را در راه پیشبرد اهداف انقلاب اسلامی استوارتر بگردان. پروردگارا! شهیدان عزیز ما را با اولیائت محشور بگردان. پروردگارا! مرگ ما را جز به شهادت در راه خودت قرار مده. پروردگارا! عمل ما، زبان ما، سخن ما، دل ما و مجموعهی وجود ما را در خدمت اهداف الهی قرار بده. قلب مقدس ولی عصر (ارواحنا فداه) را از ما راضی و خشنود بگردان.
والسّلام علیکم و رحمة الله و برکاته
والحمدلله رب العالمین والصّلاة والسّلام علی سیدنا ابیالقاسم المصطفی محمد و علی اله الاطیبین الاطهرین المنتجبین؛ سیما بقیة الله فی الارضین.
مجموعهی جوانان بسیجی در هر نقطهای از این کشور که اجتماع میکنند، با آنها عطر جهاد همراه است؛ بخصوص اگر آن محل اجتماع جائی باشد که دلهای مشتاق فراوانی در طول زمان از آنجا به عرصههای جهاد گسیل شدند و دلاوریهای آنها در تاریخ باقی مانده است؛ که این پایگاه، این مرکز در شیراز از آن قبیل است.
آنچه که گفته میشود به عنوان ثبت در تاریخ، این اگر چه که حقیقتی در ورای آن وجود دارد - که اشاره خواهم کرد - اما مهمتر از آن ثبت در کتاب کرامالکاتبین است؛ ثبت در صحیفهی نورانی صدیقین و بندگان صالح خداست؛ آن چیزی که برای آن جا دارد هر انسانی همهی لحظات زندگی خود را به کار بیندازد و تلاش خود را برای آن مصروف کند؛ این همانی است که امیرالمؤمنین (علیه الصّلاة و السّلام) در آن لحظهی آخر فرمود: «و لمثل ذلک فلیعمل العاملون». اگر تلاشی از انسان بناست سر بزند، چه بهتر که هدفِ آن تلاش، یک چنین جایگاهی، یک چنین رتبهای باشد.
اما مسئلهی تاریخ هم در عین حال، مسئلهی کمی نیست. به تاریخ گذشتهی این ملت که مراجعه کنید، هر چه نگاه میکنید میبینید در انتقال و جابهجائی قدرتها، مردم کشور ما نقشی نداشتند؛ جانبداریای نداشتند؛ حضور مؤثر و فعالی نداشتند. تنها در انقلاب اسلامی است که وقتی صلای انقلاب از سوی رهبر بینظیر ما به گوش رسید، ملت حرکت کرد. مسئله، مسئلهی این نبود که خواصی از جامعه، جریانی از جامعه، گروهی از ابعاض و اشخاص جامعه بیایند وسط میدان؛ اقیانوس به تلاطم درآمد، اقیانوس ملت. وقتی هم که نوبت دفاع مقدس رسید، باز تنها نیروهای مسلحِ مرسوم نبودند که احساس وظیفه کردند، آحاد مردم حرکت کردند؛ هر جا دل آمادهای بود، هر جا انگیزه و نشاط و ایمان برتری بود، آمد وسط میدان.
در این مجموعهی عظیمِ ملی، آنچه که مثل یک شجرهی طیبه در این سرزمین طیب و طاهر باقی ماند و ماندگار شد، همین شجرهی طیبهی «بسیج» بود. متعهدترین، مشتاقترین، پرانگیزهترین افرادی که آمدند در این صحنه حضور پیدا کردند، مجموعهی بسیج عظیم نیروهای ما بودند؛ صحنه را هیچ وقت خالی نگذاشتند.
سازماندهی بسیج، یکی از نوآوریهای امام بزرگوار بود. سازمانی به نام بسیج بعد از آنکه بسیج عبارت بود از مجموعهی انگیزههای مقدس و احساس مسئولیت و تعهد، آن را در قالب یک سازمان درآوردن، این جزو ابتکارات ماندگار امام بزرگوار بود. ما دیدیم برخی از سران کشورهای اسلامی نسبت به این قضیه با صراحت اظهار کردند که این کارِ بسیار بزرگی است. حقیقتاً هم کار بزرگی بود که امام انجام دادند.
همین مجموعهی بسیجی بود - یعنی علاقهمندان و داوطلبان - که به تشکیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی انجامید. درست است که بسیج، دنبالهی مجموعهی سپاه و منضم در مجموعهی سپاه پاسداران است؛ اما در واقع خود سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از همان کسانی تشکیل شد که پیشروان و سابقون در بسیج بودند و آمدند وسط میدان؛ این شجرهی طیبه است.
لذا در عرصهی کار بزرگی که در این کشور انجام گرفت - یعنی دفاع مقدس - کشور هیچ احساس ضعف نکرد. با اینکه ما از لحاظ نیروی نظامی، از لحاظ تجهیزات و توانائیهای عرفی معمولی با دشمنمان که طرف مقابل ما بود، خیلی تفاوت داشتیم - همهی موجودی ما بخشی از موجودی دشمن مقابل ما نمیشد - اما احساس ضعف نکردیم. در همان عین محنتها در دوران دفاع مقدس، حضور پر شور جوانهای این کشور دلها را لبالب از امید میکرد و کارساز هم بود. بسیج، یک چنین شجرهی طیبهای است.
شاید بسیاری از شما جوانهای عزیز، دوران دفاع مقدس را درک نکردید، در آن دوران نتوانستید، نبودید که بیائید وسط آن میدان؛ اولاً باید با اوضاع داوطلبان و جوانان مؤمنِ آن روز همه آشنا شوند؛ مخصوص شما نیست. همه باید بدانند که در دوران دفاع مقدس چه معجزات عظیمی از حضور مؤمنانه و پر تلاش نیروهای بسیجی در صحنههای جنگ اتفاق افتاد؛ این را باید همه بدانند. نوشتههائی هست، کتابهای خوبی نوشته شده است؛ من توصیه میکنم این کتابهائی که در شرح حال سرداران است یا آنچه که در گزارش روزهای جنگ و سالهای دشوار اول بالخصوص نوشته شده، این را جوانها بخوانند. خود را سیراب کنید از معرفت به آنچه که گذشته است در تاریخ انقلاب؛ ارزش بسیج اینجا معلوم میشود. بسیج نخبگان را در درجهی اول جذب کرد؛ هم نخبگان تحصیلی و علمی را، هم نخبگان سیاسی را، هم فعالان عرصههای اجتماعی را و هم دلهای پاک و نورانی را. میدانی بود که جوانان دانشجو هم جذب آن میشدند؛ پیرانی که دوران تلاش آنها سپری شده بود، جذب میشدند؛ نوجوانان هم جذب میشدند. و همه احساس میکردند که سیراب میشوند؛ تشنگی معنوی آنها در بسیج، در حضور در آن عرصههای دشوار برطرف میشود. یک چنین عرصهای بود، عرصهی دفاع مقدس و حضور بسیج در آن.
بنابراین در تاریخ این کشور، این حادثه، حادثهی ماندگاری است؛ تشکیل بسیج و نقشی که آن روز در دفاع مقدس ایفاء کرد. لکن من میخواهم به شما عرض بکنم نقش بسیج منحصر به معرکهی جنگ و عرصهی نبرد نیست؛ اگرچه که عرصهی نبرد یکی از مظاهر حضور مردمی و حضور بسیج است بدون تردید. بهترین نیروهای ما، پاکیزهترینِ نیتهای جوانان ما، پاکترین و پاکدامنترین عناصر جوان ما در بسیج میتوانند حضور پیدا کنند و متشکل شوند. واقعیت هم همین بوده است. در هرجائی که اسلام به آن نیازمند است و جمهوری اسلامی نسبت به آن احساس نیاز میکند، نیروی بسیج میتواند در آنجا حضور پیدا کند؛ همچنانی که خوشبختانه در عرصهی علم و تحصیل دانش، جوانان بسیجی، میبینیم و میشنویم که رتبههای بسیار خوب و برجستگیهائی را کسب کردند و از خودشان نشان دادند. هر جائی که جای حضور - حضور مردمی و حضور نیروی انسانی فعال و پرانگیزه - است، آنجا جای بسیج است.
شما جوانان عزیزی که امروز در مجموعهی بسیج حضور دارید و نیروی مقاومت، سازماندهی شما را بر عهده گرفته است، احساس و تلقیتان از مسئولیت یک انسان در قبال اسلام باید این باشد که میتوانید مؤثر باشید، میتوانید این حرکت عظیم را سرعت ببخشید، میتوانید گرههائی را باز کنید، میتوانید در مقابل تهاجمهای گوناگون ایستادگی کنید؛ چه تهاجم سیاسی، چه تهاجم تبلیغاتی، چه جنگهای روانی و چه احیاناً تهاجم نظامی. و انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی و کشور ما به این حضور مردمی و پرانگیزه و برخاستهی از ایمان، حداکثر نیاز را دارد؛ چون اتکاء این نظام به خدا و عوامل الهی است و مهمترین عوامل الهی همین ایمانهای مردمی است؛ «هو الّذی ایّدک بنصره وبالمؤمنین». خداوند به پیغمبرش میفرماید: خدا تو را به وسیلهی نصرت خود و به وسیلهی مؤمنین تأیید کرد. یعنی یکی از مظاهر نصرت الهی، اعمال قدرت الهی، نصرت مؤمنین است.
نظام جمهوری اسلامی اتکالش به خداست - دستگاه دیپلماسی ما، فعالیتهای گوناگون دولتهای مادر دنیا در محدودهی ارتباطات بینالمللی و فعالیتهای متعارف سیاسی طبق ارزیابیهای خود آنها، جزو کشورهای فعال به حساب میآید و فعالیتهای ما موفق به حساب میآید- در عین حال به هیچ قدرتی، به هیچ دوستی اتکال و اتکاء نمیکنیم. اتکاء ما به نیروی درونی خود ماست که همان ارتباط با خداست، اتکال به خداست؛ متمرکز کردن موهبتهای الهی است در وجود انسانها، تا بتوان کارآئی آنها را چند برابر کرد؛ این کاری است که امروز بر عهدهی نظام جمهوری اسلامی است. لذا همیشه به بسیج نیاز هست، چه در دورانی که تهدیدی وجود داشته باشد - چه تهدید سیاسی، چه تهدید اقتصادی، چه تهدید نظامی - و چه حتّی در دورانی که تهدیدی وجود نداشته باشد. و خوشبختانه قشرهای گوناگون مردم به این نیاز پاسخ دادند؛ در هر نقطهای از این کشور، قشرهای گوناگون از شهری، از روستائی، از عشائر، از دانشجو، از کارمند، از دانشآموز، از بقیهی اصناف گوناگون کشور؛ از کارگر، از کشاورز، همواره اجابت شنیده شده است نسبت به دعوت در مجموعهی بسیج. یک نمونه همین عشائر عزیز ما هستند که استان شما، جزو استانهای عشائرنشین است و بسیج عشائر در اینجا جزو بسیجهای فعال است.
معمولاً در کشورهای مختلف تعدد اقوام و قومیتها یکی از نگرانیهای آنهاست؛ در کشور ما بعکس است. عشائر ما همیشه در طول زمان که ما سراغ داریم، جزو پشتیبانان فعال و جدی دین و دینداران و علمای دین و حرکتهای دینی بودهاند. هر چه نگاه میکنیم در گذشته اینجور میبینیم؛ در زمان ما هم همینجور است. در دوران طاغوت هم همین عشائر فارس، درمقابل زورگوئیهای طاغوت ایستادند. خواستند آنها را به معارضه با مجموعهی دینداران وادار کنند، اما نتوانستند؛ به انقلابیون، به مبارزین کمک کردند. آنجائی هم که کمکی بظاهر نبود، دلهاشان با آنها همراه بود. این مجموعهی عشائری ما هستند. در بقیهی مجموعههای ما هم همیشه همینجور است و این آمادگی باید باشد.
بارها این را گفتهایم: نظام جمهوری اسلامی با اعلام آرمان عدالتخواهی در سطح بینالملل، قهراً دشمنانی برای خود تدارک دیده. همهی کسانی که در سطح تعاملات جهانی معتقد به سلطه و زورگوئی و تجاوزند، با شعار عدالتطلبی از سوی نظام جمهوری اسلامی معارضند، مخالفند، عصبانیاند؛ همچنانی که با شعار استقلال ملی، دشمنانی در مقابل ما صفآرائی میکنند. همهی انحصار طلبان، همهی جهانخواران، همهی آنهائی که دستشان بناحق و ناروا در سفرهی منابع مادی این کشور دراز بوده و چپاول میکردند، وقتی که این کشور و این ملت اعلام استقلال و نفوذ ایادی بیگانگان را قطع میکند، طبیعتا صفآرائی میکنند. نباید تصور کرد دشمنی دشمنان به خاطر این است که فلان موضعگیری را دولت جمهوری اسلامی یا فلان مسئول کشور انجام داده. مسئله، مسئلهی اصل نظام و ساخت نظام است؛ مسئله، مسئلهی شعارهای اصولی نظام و امام است.
ملتها به عکسِ قدرتهای سلطهگر دلشان با شماست. آنها بسیجی جوان ایرانی را تحسین میکنند. نام شماها، یاد شماها، حرکات شماها خیلی دلها را در دنیای اسلام، حتّی در بیرون از دنیای اسلام به شما جذب کرده. این تهدیدها بنابراین هست، پس حضور مردمی و حضور بسیجی هست.
امواج تبلیغات علیه نظام اسلامی را هرگاه یک بار از سوی قدرتهای سلطهگر میبینید. کانّه این امواج بازسازی میشود. گاهی به عنوان مسئلهی انرژی هستهای، گاهی به عنوان حقوق بشر، گاهی با عناوین گوناگون دیگر تبلیغات رسوا علیه نظام جمهوری اسلامی سازماندهی میشود. منتها چه کسی این تبلیغات را سازماندهی میکند؛ خودِ مُهر آن سازماندهان رسواکنندهی این تبلیغات است؛ کسانی که خودشان بیشترین نقض حقوق بشر را کردهاند. بیشترین تعرض را به ملتها کردهاند؛ بیشترین چپاول را از منابع انسانها و ملتها انجام دادهاند؛ آنها پیشرو این تبلیغاتند. ولی ملت ایران بیدار است. ملت ایران زنده است.
شما جوانان باید دائماً هشیار باشید. معارف دینی خود و معارف انقلابی خود را هر چه میتوانید تعمیق کنید. مثل پارههای پولاد؛ «زبر الحدید» - آنطوری که در تعبیرات حدیث و در بعضی دعاها وجود دارد - نفوذ ناپذیر و نفوذ کننده و در مقابل دشمن برنده و با ارادهی قوی باشید.
اگر بخواهید این هویت را به صورت کامل برای خودتان تأمین کنید و حفظ کنید، و انشاءالله کسانی که در آینده به شما ملحق خواهند شد در نسلهای بعدی، همینطور این شجرهی طیبه و این جریان مقدس ادامه پیدا کند، بایستی پایههای معارف را در دلهاتان مستحکم کنید. من توصیه میکنم در زمینهی مسائل دینی، جوانها از معارف بلندی که جزو بهترین آنها آثار شهید مطهری است، حتماً استفاده کنند. شعارها خیلی خوب است، جهتگیریها خیلی خوب است؛ بایستی به این جهتگیریها و به این شعارها عمق داد. جوانها از کتابهای شهید مطهری استفاده کنید، از شرح حال سرداران غفلت نکنید؛ آگاهی از شرح حال این شهدای راه حق. در درجهی اول سردارانند، اما مخصوص سرداران نیست. من یک کتابی را میخواندم که شرح حال یک دسته، یک جزئی از یک گروهان بسیجی سپاه در یکی از حملات دفاع مقدس بود. حضور افراد یک دسته در صحنهی نبرد، فعالیتهای بسیار مؤثرشان، شوقشان، ایمانشان، ضربهای که به دشمن وارد کردند و بالاخره آن نورانیتی که در عرصههای نبرد کسب کردند، در بیاناتشان؛ و آنهائی که شهید شدند، در وصیتنامهشان این نورانیت منعکس است. من بهرهمند میشوم. من هر وقت یک چنین چیزهائی را میخوانم، بهرهمند میشوم، استفاده میکنم. باب این استفاده را به روی خودتان باز کنید. امیدهای آیندهی کشور شما جوانان هستید و در میان جوانان کشور، پرانگیزهترینها و با ایمانترینها بیشترین امیدها را برای این کشور و برای این ملت به وجود میآورند و یقیناً مجموعهی بسیج از این قبیلند. از خداوند متعال مسئلت میکنیم که این راه روشن، این شجرهی طیبه، این هویت نورانی را برای انقلاب اسلامی روز به روز سرزندهتر و شادابتر بفرماید.
پروردگارا! دلهای جوان این عزیزان را با نور معرفت خود و با نیروی عظیم توکل به خود نورانی بفرما. پروردگارا! گامهای این جوانان عزیز را در راه پیشبرد اهداف انقلاب اسلامی استوارتر بگردان. پروردگارا! شهیدان عزیز ما را با اولیائت محشور بگردان. پروردگارا! مرگ ما را جز به شهادت در راه خودت قرار مده. پروردگارا! عمل ما، زبان ما، سخن ما، دل ما و مجموعهی وجود ما را در خدمت اهداف الهی قرار بده. قلب مقدس ولی عصر (ارواحنا فداه) را از ما راضی و خشنود بگردان.
والسّلام علیکم و رحمة الله و برکاته