بسماللَّهالرّحمنالرّحیم
به همهی برادران و خواهران عزیز از قشرهای مختلف - که از مناطق گوناگون تشریف آوردید - صمیمانه خیرمقدم عرض میکنم و امیدوارم خداوند متعال این احساسات را که از دلهای پاک شما بر میخیزد، مثل همیشه منشأ برکات فراوانی در جامعه قرار بدهد و رحمت خود را بر این نیتهای صادق و دلهای پاک نازل بفرماید.
مسئلهی حضور ملت ایران در صحنههای مختلف ادارهی کشور، یک پدیدهی بسیار برجسته و ممتاز است. خطاست اگر خیال کنیم که حضور ملت ایران، فقط در صحنهی انتخابات نمایان و نشاندار است. بله، انتخابات در نظام جمهوری اسلامی همیشه در طول این بیست و هفت سال، یک مقطع درخشان برای ملت بوده است و نشاندهندهی عمق اعتقاد این ملت و این نظام به دخالت مردم در سرنوشت خود محسوب شده است؛ ولی عمق، برکات، گستره و آثار حضور ملت ایران بیش از اینهاست. امروز اگر در صحنهی داخلی و پیشرفتهای گوناگون علمی و فنی و اجتماعی و اقتصادیای که در کشور مشاهده میشود و همچنین در صحنهی بینالمللی، عزت ملت ایران و برجستگی و شاخص شدن سیاستهای این ملت در منطقه و سطح جهان یک پدیدهی مهمی است و همهی تحلیلگران و چشمهای بینا و کاوشگر را به خود جلب کرده است، همهی اینها محصول حضور مردم در صحنههای گوناگون است.
همین شعار انرژی هستهای - که مردم ما در هر نقطهی کشور و به هر مناسبتی آن را مطرح میکنند و یک خواست ملی را اینطور در صحنه تجسم و عینیت میبخشند - نشاندهندهی حضور آگاهانهی مردم در صحنه است. حضور مردم در صحنه، معنایش این است که آحاد مردم - پیر و جوان، قشرهای مختلف، مرد و زن در هر نقطهای از کشور - مسائل اساسی کشور را مسائل خودشان بدانند؛ مسائل علمی و پیشرفت علمی و فنی را مسئلهی اساسی خودشان به حساب آورند؛ پایبندی کشور و نظام و مسئولان به ارزشهای اساسی انقلاب را به عنوان یک خواست حقیقی خودشان همهجا مطرح و مطالبه کنند؛ اینها حضور مردم در صحنه است. حضور مردم در صحنه یعنی بیتفاوت نبودن؛ سرنوشت کشور را رها نکردن؛ بیرغبت نبودن نسبت به حوادثی که در کشور میگذرد؛ این معنای حضور در صحنه است.
وقتی یک ملت - پیر و جوانش، بزرگ و کوچکش، قشرهای مختلفش - نسبت به مسائل گوناگون کشور خود دارای انگیزه و فکر است، آن فکر را بر زبان میآورد، بر آن پای میفشرد و از آن دفاع میکند، این ملت، ملت زندهای است و آیندهی آن تضمین شده است.
مشکل ملت بزرگ ما - قبل از پیروزی انقلاب اسلامی - فقط در این نبود که بیگانگان، مسئولان سیاسی کشور را بدون اطلاع آنها روی کار میآوردند و کنار میگذاشتند؛ این البته مصیبت بزرگی بود، اما مسئله این بود که مردم از جریانات کشور، پیشرفت کشور، مقایسهی کشور با کشورهای دیگر، اندازهگیری میزان سرعت حرکت کشور به سوی اهداف، بکلی بیخبر و بیگانه بودند. اگر کسی اهل کار بود، برای خودش اهل کار بود؛ دنبال کار خودش بود؛ کار کشور مسئلهی آحاد مردم محسوب نمیشد. نتیجه هم همان شد که ملاحظه میکردید؛ جوانها هم یا در تاریخ میخوانند یا از بزرگترها میشنوند؛ بعضی هم که یادتان هست، و میدیدید که کشور به دست عدهی معدودی - که خود آنها بازیچهی سیاستهای بینالمللی بودند - چگونه اداره میشد. ملت به یک ملت عقب افتادهی در زمینههای گوناگون تبدیل شده بود؛ چون مردم کاری به کار کشور و مسائل کلان آن نداشتند؛ خبر هم از آنها نداشتند که در کشور چه میگذرد، چه سیاستی بر کشور حاکم است، چه آیندهای در انتظار کشور است، چه کسانی دارند در کشور دخالت میکنند؛ مردم به اینها توجهی نداشتند و کسی هم آنها را وارد میدان معرفت و علم نمیکرد. نتیجه هم همان بود که میدیدیم: یک عده در رأس کارهای کشور قرار میگرفتند که نه به ایمان مردم، نه به دنیای مردم و نه به آخرت آنان هیچ دلبستگی نداشتند. دلبستگی آنها به زندگی شخصی خودشان و به خاطر حفظ زندگی شخصی، به بند و بست با اربابهای خارجی منحصر میشد؛ این وضع زندگی ملت ما در پیش از انقلاب بود. انقلاب صفحه را برگرداند؛ مردم شدند صاحب کشور، صاحب اختیار کشور و تصمیمگیر در مسائل کشور. حضور مردم در صحنه به این معناست. بعضی نگویند که مردم را فقط برای انتخابات میخواهند؛ نه، انتخابات یک نشانه است. انتخابات یک مقطع از مقاطع حضور مردم است. مطالبهی خواستها، مطالبهی هدفها، دلبستگی به این اهداف، دغدغهی اینکه چقدر پیش رفتیم و تا کجا پیش رفتیم و چه خواهیم کرد؛ بامشکلات چگونه دست و پنجه نرم خواهیم کرد؛ امروز این دغدغهها در بین مردم ما عمومیت دارد. مردم نسبت به مسائل خاورمیانه حساسند. امروز شما دربارهی مسئلهی عراق، دربارهی مسئلهی لبنان، دربارهی مسئلهی مردم مظلوم فلسطین و دربارهی مسائل مسلمانان، جوان و پیرتان نسبت به این مسائل حساسید، سؤال دارید، استفهام دارید و انگیزه دارید. دنبال این انگیزه، اقدام است. این، خاصیت حضور مردم در صحنه است و این خدمت بزرگی است که انقلاب اسلامی به کشور ما کرد و این ملت، یک ملت زنده است. نشانهی زنده بودن هم پیشرفت کردن در میدانهای مختلف است. و میبینید که ملت ایران در طول مدت انقلاب، در میدان مختلف به سرعت پیشرفت کرده است. همان ملتی که سرنوشت خود او را هم دیگران دور هم مینشستند و برایش تصمیمگیری میکردند و ملت ایران حتّی در تعیین رؤسای خود و مدیران کشور دخالتی نداشت؛ همان ملت، امروز به جایی رسیده است که نقش او در مسائل منطقه تعیین کننده است. اینکه دیگر حرف ما نیست. این حرف مستکبران و قدرتمداران دنیا و صاحبان امر و نهی در مسائل جهانی است که اعتراف میکنند بدون حضور و خواست ایران، مسائل مهم منطقهی خاورمیانه قابل حل شدن نیست؛ باید نظر ایران را خواست؛ باید نظر ملت ایران را دانست. عملاً هم آنجایی که ملت بر یک چیزی پافشاری میکند، همهی دستگاههای قدرت جهانی - بر روی هم - نمیتوانند در مقابل خواست ملت ایران حرف خودشان را پیش ببرند. در همین قضیهی انرژی هستهای، همه بر این متفق شدند که ایران باید این فناوری و پیشرفت را نداشته باشد؛ اما ملت ایران یکپارچه بر دارا شدنِ این حق پافشاری کردند؛ و نتیجه این شده است که خود را به مراحل بسیار پیشرفتهی این کار رساندهاند؛ و البته این پایان کار نیست؛ باز هم انشاءاللَّه پیشرفتهای بیشتری خواهند داشت.
این را عرض کردیم برای اینکه جوانهای کشور ما - که بحمداللَّه اکثریت ملت ما جوانند - برای آیندهی این کشور خودشان را آماده کنند؛ جوانها از هر قشری - بخصوص قشرهای تحصیلکرده - باید بدانند آیندهی این کشور متعلق به آنها و دست آنهاست. امروز شما هستید که فردای این کشور را با دستان و ارادهی خودتان میسازید و طراحی میکنید.
اگر ملت بر چیزی مصمم شد و پای آن حرف ایستاد، هیچ قدرتی در دنیا قادر نیست که بر این ارادهی متحد ملی فائق آید. شرط این موفقیت، اراده و عزم راسخ است؛ شرط دیگرش اتحاد ملی است؛ که بحمداللَّه مردم ما از آن برخوردارند. البته عدهای مایل هستند بین مردم اختلاف بیندازند؛ شعارهای تفرقهآمیز میدهند؛ میخواهند مردم را در مقابل هم قرار بدهند؛ اما تاکنون موفق نشدهاند؛ و انشاءاللَّه بعد از این هم موفق نخواهند شد.
امروز مسئلهی انتخابات مطرح است. هر انتخاباتی مهم است. اهمیت انتخابات از دو نظر است: یکی اصل حضور مردم است؛ که وقتی یک ملت دست به انتخاب میزند، وارد صحنهی انتخاب میشود، یعنی زنده است. آن کسی که برای خود انتخاب میکند، زنده بودن خود را اثبات میکند. انسانی که برای او تصمیم میگیرند، برای او انتخاب میکنند و او بیکار و بیتأثیر مینشیند و نگاه میکند، علامت حیات در او ضعیف است؛ نمیتوان او را یک انسان زنده یا یک ملت زنده به حساب آورد.
پس اولین اثر انتخابات این است که نشاندهندهی حیات و خودآگاهىِ یک ملت است؛ این را باید ملت ما با استفاده از فرصت انتخاباتهای گوناگون و پیدرپی، تمرین و اثبات کند. همچنانکه از اول انقلاب تا امروز، ما تقریباً به طور متوسط هر سال یک انتخابات داشتیم که مردم به میدان آمدهاند و انتخاب کردهاند؛ برگزیدهاند؛ تعیین کردهاند؛ رأی و عزم خود را در صحنهی عمل نشان دادهاند و آن را به کرسی نشاندهاند؛ این خیلی مهم است.
اثر بعدی هم این است که وقتی ارادهی مردم در یک انتخاباتی وارد میدان میشود، آن چیزی که بر طبق نظر اکثریت مردم و خواست و آرمان آنهاست، آن تحقق پیدا میکند؛ چه در انتخاب رئیس جمهور، چه در انتخاب نمایندگان مجلس و چه در این دو انتخابی که دو روز بعد انشاءاللَّه برای ملت ایران مطرح است؛ یعنی انتخابات مجلس خبرگان و انتخابات شوراها.
من قبلاً هم عرض کردهام، انتخابات مجلس خبرگان یکی از مهمترین انتخاباتهای ماست. مجلس خبرگان باید همیشه آماده باشد؛ و تشکیل شده باشد از انسانهای امین، عاقل، صالح، خیرخواه جامعه، حاضریراق برای روز مبادا و لحظهی موعودی که ممکن است پیش بیاید؛ تا بتوانند در لحظهی معین کار بزرگ خود را - که عبارت است از انتخاب رهبر - انجام بدهند. لذا انتخابات بسیار مهمی است. بایستی این مجلس همیشه آماده به کار بماند؛ حاضر باشد؛ افراد آن - منتخبان مردم - منتخبانی باشند که مردم بتوانند به آنها اعتماد کنند و به آنها دل بدهند. گزینشی را که آنها خواهند کرد، آن گزینش را مردم بپذیرند و مورد قبول مردم قرار بگیرد؛ این خیلی مسئلهی مهمی است. بنابراین سطح مجلس خبرگان، بالاترین سطح انتخاب است؛ مردم بایستی افراد شایسته را بشناسند و انتخاب کنند. چنانچه افرادی را نمیشناسند، از راهنمایىِ انسانهای مؤمن و مطمئنی استفاده کنند که معرفی آنها برای انسان حجت شرعی باشد؛ دنبال حجت شرعی باشید. دنبال این باشید که اگر خدای متعال پرسید زید را چرا برای مجلس خبرگان انتخاب کردید، شما بگویید این زید را فلان کسانی که میدانستیم مردمِ وارد و مطمئن و امینی هستند، معرفی کرده بودند؛ پیش خدا حجت داشته باشید. به هر معرفیای نمیشود دل بست و اعتماد کرد. معرفی انسانهای مورد اطمینان؛ معرفی کسانی که انسان بداند که اینها نیتشان خدایی است؛ برای دنیا و برای گِروکشیهای سیاسی و جنجال و هیاهو وارد میدان نشدهاند؛ بلکه به عنوان ادای وظیفه معرفی کردهاند؛ انسان از حرف آنها اطمینان پیدا میکند و افرادی را با معرفی آنها به عنوان خبره به مجلس خبرگان میفرستد.
مسئلهی شوراها هم همینطور است. نوع منتخبان شوراهای اسلامی شهر و روستا با نوع منتخبان مجلس خبرگان متفاوت است؛ اما وظیفهی اینها هم یک وظیفهی بسیار مهمی است. کسانی باید در شورای شهر مشغول خدمت شوند که افرادی کاری، فعال، صادق و به فکر خدمت به مردم باشند؛ به فکر خودشان، به فکر دنیای خودشان و به فکر جمع و جور کردن امور دنیوی برای خودشان نباشند و بخواهند برای مردم کار و تلاش کنند. اگر انجمنهای شهر و روستا، شوراهای شهر و روستا - که مورد انتخاب مردم هستند - انسانهای صالحی باشند، بسیاری از مشکلات شهری و زندگی مردم حل خواهد شد.
حضور در انتخابات بسیار مهم است. دشمنان شما ملت، سعیشان این است که حضور مردم در انتخاباتهای گوناگون را کمرنگ کنند. این نهادهای انتخابی را تضعیف کنند تا نمادهای مردمسالاری دینی در جمهوری اسلامی ضعیف شود و بتوانند جمهوری اسلامی را متهم کند. همان کسانی که افتخارشان به این است که طرفدار مردمسالاری هستند - سیاستمداران دنیایی - تلاش میکنند که در ایران انتخاباتها کمرنگ و بیرونق باشد. شما ببینید نزدیک هر انتخابات، رادیوهای بیگانه و دشمنان ملت ایران، فصل مشبعی را شروع میکنند بیان کردن تا اینکه مردم را دلسرد کنند و وارد میدان انتخابات نشوند. ملت بایستی اغراض اینها را بشناسد و درست نقطهی مقابل آنچه خواست آنهاست، عمل کند.
انشاءاللَّه روز جمعه مردم با حدّت، با عزم راسخ و با انگیزهی کامل وارد میدان انتخابات و صحنهی آن شوند. صندوقهای رأی را از آرای خودشان پُر کنند و انتخاب خودشان را در معرض دید مردم دنیا بگذارند. یک بار دیگر رشد، حضور و آمادگی ملت ایران را به مردم دنیا نشان دهند. آن وقت در نوع انتخاب هم باز همین دقتها باید رعایت شود. جوانها، مرد و زن و قشرهای مختلف به دنبال این باشند که انسانهای صالح را انتخاب کنند.
عزیزان من! اساس در همهی مسئولیتها تدیّن، امانت و صداقت است. اگر آدمهای کارآمد امانت و صداقت نداشته باشند، کارآمدی آنها به نفع مردم تمام نخواهد شد. علاوه بر کارآمدی، انسانها باید متدیّن، امین، صادق، رو راست و دلبستهی به اهداف و آرمانهای دینىِ مردم باشند. اینطور افراد را پیدا کنید و به آنها رأی دهید. در تهران، در سایر شهرستانها و روستاها، هرجایی که این انتخابات برگزار میشود - که در همه جای کشور این انتخابات هست - مردم با توکل به خدا و با قصد تقرب الیاللَّه - که یک عبادت است - وارد میدان انتخابات شوند و صحنهی آن را گرم کنند، و انشاءاللَّه روز جمعه یک آزمایش مردمی و انقلابىِ نوینی را در مقابل چشم مردم دنیا به نمایش گذارند.
مطمئن باشید وقتی شما با این نیت و عزم صادقانه و ارادهی راسخ وارد میدان شدید، خدای متعال هم کمک خواهد کرد و نتایج خوبی را بر این انتخابات مترتب خواهد کرد، و انشاءاللَّه هم در مجلس خبرگان و هم در شوراهای اسلامی شهر و روستا، برکات الهی شامل حال ما خواهد شد و انشاءاللَّه یک فصل نوین و تازهای در مدیریت این بخشها در کشور به وجود خواهد آورد.
از خداوند متعال میخواهیم که ادعیهی زاکیهی حضرت بقیةاللَّه (ارواحنا فداه) را شامل حال ملت عزیز، مسئولان، دستاندرکاران انتخابات و آحاد مردم بفرماید و انشاءاللَّه مسئولان کشور هم توفیق پیدا کنند که این انتخابات را هرچه بهتر و پُرشُکوهتر برگزار کنند. بحمداللَّه مقدماتی که فراهم کردند - آنطوری که به من گزارش شده است - مقدمات بسیار خوبی است؛ همهچیز در جای خود و همهی کارهای لازم پیشبینی شده است و نوبت مردم است که انشاءاللَّه وارد میدان و صحنه شوند و کار را با حضور و ارادهی خودشان به کمال و تمام برسانند.
و السّلام علیکم و رحمةاللَّه و برکاته
به همهی برادران و خواهران عزیز از قشرهای مختلف - که از مناطق گوناگون تشریف آوردید - صمیمانه خیرمقدم عرض میکنم و امیدوارم خداوند متعال این احساسات را که از دلهای پاک شما بر میخیزد، مثل همیشه منشأ برکات فراوانی در جامعه قرار بدهد و رحمت خود را بر این نیتهای صادق و دلهای پاک نازل بفرماید.
مسئلهی حضور ملت ایران در صحنههای مختلف ادارهی کشور، یک پدیدهی بسیار برجسته و ممتاز است. خطاست اگر خیال کنیم که حضور ملت ایران، فقط در صحنهی انتخابات نمایان و نشاندار است. بله، انتخابات در نظام جمهوری اسلامی همیشه در طول این بیست و هفت سال، یک مقطع درخشان برای ملت بوده است و نشاندهندهی عمق اعتقاد این ملت و این نظام به دخالت مردم در سرنوشت خود محسوب شده است؛ ولی عمق، برکات، گستره و آثار حضور ملت ایران بیش از اینهاست. امروز اگر در صحنهی داخلی و پیشرفتهای گوناگون علمی و فنی و اجتماعی و اقتصادیای که در کشور مشاهده میشود و همچنین در صحنهی بینالمللی، عزت ملت ایران و برجستگی و شاخص شدن سیاستهای این ملت در منطقه و سطح جهان یک پدیدهی مهمی است و همهی تحلیلگران و چشمهای بینا و کاوشگر را به خود جلب کرده است، همهی اینها محصول حضور مردم در صحنههای گوناگون است.
همین شعار انرژی هستهای - که مردم ما در هر نقطهی کشور و به هر مناسبتی آن را مطرح میکنند و یک خواست ملی را اینطور در صحنه تجسم و عینیت میبخشند - نشاندهندهی حضور آگاهانهی مردم در صحنه است. حضور مردم در صحنه، معنایش این است که آحاد مردم - پیر و جوان، قشرهای مختلف، مرد و زن در هر نقطهای از کشور - مسائل اساسی کشور را مسائل خودشان بدانند؛ مسائل علمی و پیشرفت علمی و فنی را مسئلهی اساسی خودشان به حساب آورند؛ پایبندی کشور و نظام و مسئولان به ارزشهای اساسی انقلاب را به عنوان یک خواست حقیقی خودشان همهجا مطرح و مطالبه کنند؛ اینها حضور مردم در صحنه است. حضور مردم در صحنه یعنی بیتفاوت نبودن؛ سرنوشت کشور را رها نکردن؛ بیرغبت نبودن نسبت به حوادثی که در کشور میگذرد؛ این معنای حضور در صحنه است.
وقتی یک ملت - پیر و جوانش، بزرگ و کوچکش، قشرهای مختلفش - نسبت به مسائل گوناگون کشور خود دارای انگیزه و فکر است، آن فکر را بر زبان میآورد، بر آن پای میفشرد و از آن دفاع میکند، این ملت، ملت زندهای است و آیندهی آن تضمین شده است.
مشکل ملت بزرگ ما - قبل از پیروزی انقلاب اسلامی - فقط در این نبود که بیگانگان، مسئولان سیاسی کشور را بدون اطلاع آنها روی کار میآوردند و کنار میگذاشتند؛ این البته مصیبت بزرگی بود، اما مسئله این بود که مردم از جریانات کشور، پیشرفت کشور، مقایسهی کشور با کشورهای دیگر، اندازهگیری میزان سرعت حرکت کشور به سوی اهداف، بکلی بیخبر و بیگانه بودند. اگر کسی اهل کار بود، برای خودش اهل کار بود؛ دنبال کار خودش بود؛ کار کشور مسئلهی آحاد مردم محسوب نمیشد. نتیجه هم همان شد که ملاحظه میکردید؛ جوانها هم یا در تاریخ میخوانند یا از بزرگترها میشنوند؛ بعضی هم که یادتان هست، و میدیدید که کشور به دست عدهی معدودی - که خود آنها بازیچهی سیاستهای بینالمللی بودند - چگونه اداره میشد. ملت به یک ملت عقب افتادهی در زمینههای گوناگون تبدیل شده بود؛ چون مردم کاری به کار کشور و مسائل کلان آن نداشتند؛ خبر هم از آنها نداشتند که در کشور چه میگذرد، چه سیاستی بر کشور حاکم است، چه آیندهای در انتظار کشور است، چه کسانی دارند در کشور دخالت میکنند؛ مردم به اینها توجهی نداشتند و کسی هم آنها را وارد میدان معرفت و علم نمیکرد. نتیجه هم همان بود که میدیدیم: یک عده در رأس کارهای کشور قرار میگرفتند که نه به ایمان مردم، نه به دنیای مردم و نه به آخرت آنان هیچ دلبستگی نداشتند. دلبستگی آنها به زندگی شخصی خودشان و به خاطر حفظ زندگی شخصی، به بند و بست با اربابهای خارجی منحصر میشد؛ این وضع زندگی ملت ما در پیش از انقلاب بود. انقلاب صفحه را برگرداند؛ مردم شدند صاحب کشور، صاحب اختیار کشور و تصمیمگیر در مسائل کشور. حضور مردم در صحنه به این معناست. بعضی نگویند که مردم را فقط برای انتخابات میخواهند؛ نه، انتخابات یک نشانه است. انتخابات یک مقطع از مقاطع حضور مردم است. مطالبهی خواستها، مطالبهی هدفها، دلبستگی به این اهداف، دغدغهی اینکه چقدر پیش رفتیم و تا کجا پیش رفتیم و چه خواهیم کرد؛ بامشکلات چگونه دست و پنجه نرم خواهیم کرد؛ امروز این دغدغهها در بین مردم ما عمومیت دارد. مردم نسبت به مسائل خاورمیانه حساسند. امروز شما دربارهی مسئلهی عراق، دربارهی مسئلهی لبنان، دربارهی مسئلهی مردم مظلوم فلسطین و دربارهی مسائل مسلمانان، جوان و پیرتان نسبت به این مسائل حساسید، سؤال دارید، استفهام دارید و انگیزه دارید. دنبال این انگیزه، اقدام است. این، خاصیت حضور مردم در صحنه است و این خدمت بزرگی است که انقلاب اسلامی به کشور ما کرد و این ملت، یک ملت زنده است. نشانهی زنده بودن هم پیشرفت کردن در میدانهای مختلف است. و میبینید که ملت ایران در طول مدت انقلاب، در میدان مختلف به سرعت پیشرفت کرده است. همان ملتی که سرنوشت خود او را هم دیگران دور هم مینشستند و برایش تصمیمگیری میکردند و ملت ایران حتّی در تعیین رؤسای خود و مدیران کشور دخالتی نداشت؛ همان ملت، امروز به جایی رسیده است که نقش او در مسائل منطقه تعیین کننده است. اینکه دیگر حرف ما نیست. این حرف مستکبران و قدرتمداران دنیا و صاحبان امر و نهی در مسائل جهانی است که اعتراف میکنند بدون حضور و خواست ایران، مسائل مهم منطقهی خاورمیانه قابل حل شدن نیست؛ باید نظر ایران را خواست؛ باید نظر ملت ایران را دانست. عملاً هم آنجایی که ملت بر یک چیزی پافشاری میکند، همهی دستگاههای قدرت جهانی - بر روی هم - نمیتوانند در مقابل خواست ملت ایران حرف خودشان را پیش ببرند. در همین قضیهی انرژی هستهای، همه بر این متفق شدند که ایران باید این فناوری و پیشرفت را نداشته باشد؛ اما ملت ایران یکپارچه بر دارا شدنِ این حق پافشاری کردند؛ و نتیجه این شده است که خود را به مراحل بسیار پیشرفتهی این کار رساندهاند؛ و البته این پایان کار نیست؛ باز هم انشاءاللَّه پیشرفتهای بیشتری خواهند داشت.
این را عرض کردیم برای اینکه جوانهای کشور ما - که بحمداللَّه اکثریت ملت ما جوانند - برای آیندهی این کشور خودشان را آماده کنند؛ جوانها از هر قشری - بخصوص قشرهای تحصیلکرده - باید بدانند آیندهی این کشور متعلق به آنها و دست آنهاست. امروز شما هستید که فردای این کشور را با دستان و ارادهی خودتان میسازید و طراحی میکنید.
اگر ملت بر چیزی مصمم شد و پای آن حرف ایستاد، هیچ قدرتی در دنیا قادر نیست که بر این ارادهی متحد ملی فائق آید. شرط این موفقیت، اراده و عزم راسخ است؛ شرط دیگرش اتحاد ملی است؛ که بحمداللَّه مردم ما از آن برخوردارند. البته عدهای مایل هستند بین مردم اختلاف بیندازند؛ شعارهای تفرقهآمیز میدهند؛ میخواهند مردم را در مقابل هم قرار بدهند؛ اما تاکنون موفق نشدهاند؛ و انشاءاللَّه بعد از این هم موفق نخواهند شد.
امروز مسئلهی انتخابات مطرح است. هر انتخاباتی مهم است. اهمیت انتخابات از دو نظر است: یکی اصل حضور مردم است؛ که وقتی یک ملت دست به انتخاب میزند، وارد صحنهی انتخاب میشود، یعنی زنده است. آن کسی که برای خود انتخاب میکند، زنده بودن خود را اثبات میکند. انسانی که برای او تصمیم میگیرند، برای او انتخاب میکنند و او بیکار و بیتأثیر مینشیند و نگاه میکند، علامت حیات در او ضعیف است؛ نمیتوان او را یک انسان زنده یا یک ملت زنده به حساب آورد.
پس اولین اثر انتخابات این است که نشاندهندهی حیات و خودآگاهىِ یک ملت است؛ این را باید ملت ما با استفاده از فرصت انتخاباتهای گوناگون و پیدرپی، تمرین و اثبات کند. همچنانکه از اول انقلاب تا امروز، ما تقریباً به طور متوسط هر سال یک انتخابات داشتیم که مردم به میدان آمدهاند و انتخاب کردهاند؛ برگزیدهاند؛ تعیین کردهاند؛ رأی و عزم خود را در صحنهی عمل نشان دادهاند و آن را به کرسی نشاندهاند؛ این خیلی مهم است.
اثر بعدی هم این است که وقتی ارادهی مردم در یک انتخاباتی وارد میدان میشود، آن چیزی که بر طبق نظر اکثریت مردم و خواست و آرمان آنهاست، آن تحقق پیدا میکند؛ چه در انتخاب رئیس جمهور، چه در انتخاب نمایندگان مجلس و چه در این دو انتخابی که دو روز بعد انشاءاللَّه برای ملت ایران مطرح است؛ یعنی انتخابات مجلس خبرگان و انتخابات شوراها.
من قبلاً هم عرض کردهام، انتخابات مجلس خبرگان یکی از مهمترین انتخاباتهای ماست. مجلس خبرگان باید همیشه آماده باشد؛ و تشکیل شده باشد از انسانهای امین، عاقل، صالح، خیرخواه جامعه، حاضریراق برای روز مبادا و لحظهی موعودی که ممکن است پیش بیاید؛ تا بتوانند در لحظهی معین کار بزرگ خود را - که عبارت است از انتخاب رهبر - انجام بدهند. لذا انتخابات بسیار مهمی است. بایستی این مجلس همیشه آماده به کار بماند؛ حاضر باشد؛ افراد آن - منتخبان مردم - منتخبانی باشند که مردم بتوانند به آنها اعتماد کنند و به آنها دل بدهند. گزینشی را که آنها خواهند کرد، آن گزینش را مردم بپذیرند و مورد قبول مردم قرار بگیرد؛ این خیلی مسئلهی مهمی است. بنابراین سطح مجلس خبرگان، بالاترین سطح انتخاب است؛ مردم بایستی افراد شایسته را بشناسند و انتخاب کنند. چنانچه افرادی را نمیشناسند، از راهنمایىِ انسانهای مؤمن و مطمئنی استفاده کنند که معرفی آنها برای انسان حجت شرعی باشد؛ دنبال حجت شرعی باشید. دنبال این باشید که اگر خدای متعال پرسید زید را چرا برای مجلس خبرگان انتخاب کردید، شما بگویید این زید را فلان کسانی که میدانستیم مردمِ وارد و مطمئن و امینی هستند، معرفی کرده بودند؛ پیش خدا حجت داشته باشید. به هر معرفیای نمیشود دل بست و اعتماد کرد. معرفی انسانهای مورد اطمینان؛ معرفی کسانی که انسان بداند که اینها نیتشان خدایی است؛ برای دنیا و برای گِروکشیهای سیاسی و جنجال و هیاهو وارد میدان نشدهاند؛ بلکه به عنوان ادای وظیفه معرفی کردهاند؛ انسان از حرف آنها اطمینان پیدا میکند و افرادی را با معرفی آنها به عنوان خبره به مجلس خبرگان میفرستد.
مسئلهی شوراها هم همینطور است. نوع منتخبان شوراهای اسلامی شهر و روستا با نوع منتخبان مجلس خبرگان متفاوت است؛ اما وظیفهی اینها هم یک وظیفهی بسیار مهمی است. کسانی باید در شورای شهر مشغول خدمت شوند که افرادی کاری، فعال، صادق و به فکر خدمت به مردم باشند؛ به فکر خودشان، به فکر دنیای خودشان و به فکر جمع و جور کردن امور دنیوی برای خودشان نباشند و بخواهند برای مردم کار و تلاش کنند. اگر انجمنهای شهر و روستا، شوراهای شهر و روستا - که مورد انتخاب مردم هستند - انسانهای صالحی باشند، بسیاری از مشکلات شهری و زندگی مردم حل خواهد شد.
حضور در انتخابات بسیار مهم است. دشمنان شما ملت، سعیشان این است که حضور مردم در انتخاباتهای گوناگون را کمرنگ کنند. این نهادهای انتخابی را تضعیف کنند تا نمادهای مردمسالاری دینی در جمهوری اسلامی ضعیف شود و بتوانند جمهوری اسلامی را متهم کند. همان کسانی که افتخارشان به این است که طرفدار مردمسالاری هستند - سیاستمداران دنیایی - تلاش میکنند که در ایران انتخاباتها کمرنگ و بیرونق باشد. شما ببینید نزدیک هر انتخابات، رادیوهای بیگانه و دشمنان ملت ایران، فصل مشبعی را شروع میکنند بیان کردن تا اینکه مردم را دلسرد کنند و وارد میدان انتخابات نشوند. ملت بایستی اغراض اینها را بشناسد و درست نقطهی مقابل آنچه خواست آنهاست، عمل کند.
انشاءاللَّه روز جمعه مردم با حدّت، با عزم راسخ و با انگیزهی کامل وارد میدان انتخابات و صحنهی آن شوند. صندوقهای رأی را از آرای خودشان پُر کنند و انتخاب خودشان را در معرض دید مردم دنیا بگذارند. یک بار دیگر رشد، حضور و آمادگی ملت ایران را به مردم دنیا نشان دهند. آن وقت در نوع انتخاب هم باز همین دقتها باید رعایت شود. جوانها، مرد و زن و قشرهای مختلف به دنبال این باشند که انسانهای صالح را انتخاب کنند.
عزیزان من! اساس در همهی مسئولیتها تدیّن، امانت و صداقت است. اگر آدمهای کارآمد امانت و صداقت نداشته باشند، کارآمدی آنها به نفع مردم تمام نخواهد شد. علاوه بر کارآمدی، انسانها باید متدیّن، امین، صادق، رو راست و دلبستهی به اهداف و آرمانهای دینىِ مردم باشند. اینطور افراد را پیدا کنید و به آنها رأی دهید. در تهران، در سایر شهرستانها و روستاها، هرجایی که این انتخابات برگزار میشود - که در همه جای کشور این انتخابات هست - مردم با توکل به خدا و با قصد تقرب الیاللَّه - که یک عبادت است - وارد میدان انتخابات شوند و صحنهی آن را گرم کنند، و انشاءاللَّه روز جمعه یک آزمایش مردمی و انقلابىِ نوینی را در مقابل چشم مردم دنیا به نمایش گذارند.
مطمئن باشید وقتی شما با این نیت و عزم صادقانه و ارادهی راسخ وارد میدان شدید، خدای متعال هم کمک خواهد کرد و نتایج خوبی را بر این انتخابات مترتب خواهد کرد، و انشاءاللَّه هم در مجلس خبرگان و هم در شوراهای اسلامی شهر و روستا، برکات الهی شامل حال ما خواهد شد و انشاءاللَّه یک فصل نوین و تازهای در مدیریت این بخشها در کشور به وجود خواهد آورد.
از خداوند متعال میخواهیم که ادعیهی زاکیهی حضرت بقیةاللَّه (ارواحنا فداه) را شامل حال ملت عزیز، مسئولان، دستاندرکاران انتخابات و آحاد مردم بفرماید و انشاءاللَّه مسئولان کشور هم توفیق پیدا کنند که این انتخابات را هرچه بهتر و پُرشُکوهتر برگزار کنند. بحمداللَّه مقدماتی که فراهم کردند - آنطوری که به من گزارش شده است - مقدمات بسیار خوبی است؛ همهچیز در جای خود و همهی کارهای لازم پیشبینی شده است و نوبت مردم است که انشاءاللَّه وارد میدان و صحنه شوند و کار را با حضور و ارادهی خودشان به کمال و تمام برسانند.
و السّلام علیکم و رحمةاللَّه و برکاته