بسم الله الرّحمن الرّحیم
جناب آقاى محسن رفیقدوست (دامت تأییداته)
با توجّه به استعفاى جناب آقاى مهندس میرحسین موسوى (حفظهالله) از ریاست بنیاد مستضعفان و جانبازان، (۱) و با عنایت به سوابق درخشان کار و مدیریّت جنابعالى در مشاغل مختلف، و کشش و علاقهی وافرى که به خدمتگزارى نسبت به جانبازان عزیز دارید، شما را به مدّت سه سال به ریاست بنیاد مزبور منصوب میکنم.
مطلب عمده آن است که کلّیّهی امکانات و داراییهاى موجود در این بنیاد را با کوشش و تلاش پیگیر و با دقّت وافى، مورد بهرهبردارى قرار داده، از عواید آن در درجهی اوّل براى تأمین نیازهاى جانبازان عزیز که شهداى زندهی انقلاب و یادگارهاى ارزندهی ده سال مقاومت ملّت ایران میباشند، استفاده نمایید. البتّه کلّیّهی عواید این بنیاد باید براى امور مادّى و فرهنگى مستضعفان به کار رود. لازم میدانم از زحمات جناب آقاى موسوى که در طول مدّت نخستوزیرى، ریاست عالیهی این بنیاد را بر عهده داشتند، تشکّر کنم.
انتظار میرود در این مسئولیّت مهم، از همکارى دستگاههاى ذیربط و نیز عناصر کارآمد و متعهّد و مؤمن برخوردار شوید. توفیق شما را از خداوند متعال مسئلت مینمایم.
با توجّه به استعفاى جناب آقاى مهندس میرحسین موسوى (حفظهالله) از ریاست بنیاد مستضعفان و جانبازان، (۱) و با عنایت به سوابق درخشان کار و مدیریّت جنابعالى در مشاغل مختلف، و کشش و علاقهی وافرى که به خدمتگزارى نسبت به جانبازان عزیز دارید، شما را به مدّت سه سال به ریاست بنیاد مزبور منصوب میکنم.
مطلب عمده آن است که کلّیّهی امکانات و داراییهاى موجود در این بنیاد را با کوشش و تلاش پیگیر و با دقّت وافى، مورد بهرهبردارى قرار داده، از عواید آن در درجهی اوّل براى تأمین نیازهاى جانبازان عزیز که شهداى زندهی انقلاب و یادگارهاى ارزندهی ده سال مقاومت ملّت ایران میباشند، استفاده نمایید. البتّه کلّیّهی عواید این بنیاد باید براى امور مادّى و فرهنگى مستضعفان به کار رود. لازم میدانم از زحمات جناب آقاى موسوى که در طول مدّت نخستوزیرى، ریاست عالیهی این بنیاد را بر عهده داشتند، تشکّر کنم.
انتظار میرود در این مسئولیّت مهم، از همکارى دستگاههاى ذیربط و نیز عناصر کارآمد و متعهّد و مؤمن برخوردار شوید. توفیق شما را از خداوند متعال مسئلت مینمایم.
سیّدعلى خامنهاى
۱۳۶۸/۶/۱۵
۱۳۶۸/۶/۱۵
۱) ایشان از تاریخ ۱۳/۹/۱۳۶٠، با حکم حضرت امام خمینى (قدّس سرّه الشّریف) رئیس این بنیاد بودهاند. ر.ک: صحیفهى امام، ج ۱۵، ص ۴٠۷