بیانات‌ در دیدار مردم شهرستان زرند

بسم‌اللَّه‌الرّحمن‌الرّحیم‌

الحمدللَّه ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا و نبیّنا ابی القاسم المصطفی محمّد و علی اله الأطیبین الأطهرین المنتجبین سیّما بقیّة اللَّه فی الأرضین.‌

نام شهر شما و یاد مناقب مردم زرند را در گزارش‌های گوناگون و در آنچه از اهل زرند میشنیدیم، میدانستیم. زرند و مردم زرند را همواره به ایمان، به عزم راسخ، به اتحاد کلمه، به صفا و معنویت و به اخلاص و صدق شناخته بودیم. امروز که من در برابر جمع شما مرد و زنِ باصفا و بااخلاصِ زرندی قرار دارم، تجسم همه‌ی آن صفات نیکو و مناقب شهری و منطقه‌یی را مشاهده میکنم.

یاد زلزله‌ی زرند - که بیش از دو ماه از آن میگذرد - برای ما غم‌انگیز است. مصیبت مردم به‌وسیله‌ی یک حادثه‌ی طبیعی، چیزی نیست که علاقه‌مندان و ارادتمندان به این مردم را از درد و مصیبت خود برکنار بدارد. اما من ضمن این‌که از خدای متعال خواسته‌ام و باز هم متضرعانه میخواهم که مصیبت بزرگ زلزله را برای شما مردم به یک نعمت بزرگ تبدیل کند و به مصیبت‌دیدگان و خسارت‌دیدگان، صبر و استقامت مرحمت کند، میخواهم عرض کنم که مصایب و بلایا - که زندگی تاریخی یک ملت هرگز از آن برکنار نمی‌ماند - کوچکتر از آن است که بتواند در عزم راسخ و تصمیم یک ملت و یک مجموعه‌ی انسانی در طریق آرمان‌های بزرگ اثر بگذارد. بنده زرند را به دوازده هزار رزمنده‌ی آن در جبهه شناخته‌ام؛ به جوانان پُرشور آن، به شهدای عالیقدر آن، به خانواده‌هایی که پشتیبانی جنگ را در طول دوران دفاع مقدس با گرمی و صفا بر عهده گرفته بودند، شناخته‌ام. زرند را به فتوح و گشایش و شکوفایی امر تعلیم - چه در بخش حوزه، چه در بخش دانشگاه - به زحمتکشی مردم آن در بخش‌های معدنی، به وفاداری آنها به دین، به رغبت آنها به نمازجمعه و اجتماع پُرشور آنها در روز جمعه شناخته‌ام.

در سطح استان، اجتماع مردم در نمازجمعه‌ی زرند - طبق گزارش‌هایی که به بنده داده‌اند - در رتبه‌ی اول قرار دارد. حضور آنان در جبهه - رزمندگان آنها، دانش‌پژوهان آنها، کارگران و زحمتکشان آنها، علما و روحانیون آنها - از لحاظ کمّ و کیف، در رتبه‌ی اول قرار داشته است. امروز هم در شهر زرند و در یکی دو روستای مناطق زلزله‌زده - که رفتیم به آن‌جا سر زدیم - شور و علاقه و صفای این مردم مؤمن را مشاهده کردیم.

آنچه از این فرصت و موقعیت میخواهم استفاده کنم، توصیه‌یی است به شما و توصیه‌یی است به مسؤولان. توصیه‌ی به مسؤولان، همان مطلب کلی است که بارها با آنها در میان گذاشته شده است و شما مردم هم در جریان قرار دارید. اگر این توصیه را در محضر مردم عرض میکنیم، برای این است که شما مردم عزیز بدانید که فرهنگ و اعتقاد و برنامه‌ی مسؤولان در کشور این است؛ بدانید که اهتمام به کار مردم و پیگیری مسائل و مشکلات آنها مهمترین دغدغه‌ی نظام جمهوری اسلامی است؛ والّا جای گفتن به مسؤولان، در ملاقات‌های کاری با آنهاست. اگر ما گاهی حرفها و نظرات خود یا نظرات آنها را در مجامع مردمىِ عظیم - مثل امروز - مطرح میکنیم، برای معرفی فضای کاری و فرهنگ کار در جمهوری اسلامی است. بنابراین توصیه‌ی به مسؤولان، سرعت در تصمیم‌گیری و عمل است. به من گزارش دادند که با استفاده از تجربه‌ی زلزله‌ی فاجعه‌آمیز بم، کار برای آبادسازی و پاکسازی و فعالیت‌های عمرانی در شهرستان زرند بسیار آماده‌تر است. امروز علاوه بر گزارش‌های قبلی، گزارش‌های ریزتری هم در این زمینه به بنده داده شد.

توقعاتی که مردم از مسؤولان دارند، بحق و بجاست. البته کشور امکاناتی دارد. آنچه مسؤولان تصمیم میگیرند و وعده میدهند، با نگاه به امکانات کشور است. در حد امکانات، آنچه میتوانند، باید انجام دهند و ان‌شاءاللَّه انجام میدهند. برنامه‌های کاری آماده شده و تصمیم‌های درست در این زمینه گرفته شده است. آن طوریکه به من گفتند، در برخی از روستاهای نزدیک زرند، کار شروع هم شده است. باید هرچه زودتر ان‌شاءاللَّه تعمیر خانه‌های آسیب‌دیده، یا تخریب خانه‌های غیرقابل اصلاح، و جبران خسارت‌های زلزله از لحاظ مسکن و جایگاه زندگی و کسب مردم انجام بگیرد؛ چه در شهر زرند، چه در روستاها. وظیفه‌ی مسؤولان، پیگیری جدی است. همین صحبت را با دوستان مسؤول میکردیم که تصمیم گرفتن نباید ما را راضی کند؛ بلکه دنبال کردن تصمیم‌ها و رسیدن به مقاصد و هدف‌هایی که داریم تا لحظه‌ی آخر، باید همت ما باشد.

من در کرمان این نکته را ابراز کردم، این‌جا هم عرض میکنم؛ اگرچه ماه‌های آخر عمر این دولت است و با انتخابات و آمدن دولت جدید، برخی از مسؤولان در سطح کشور جابه‌جا خواهند شد؛ لیکن دولت کنونی و مسؤولانی که امروز در سطوح ستادی و اجرایی مشغول کارند، باید آنچه را که تصمیم گرفته میشود - چه درباره‌ی مناطق زلزله‌زده‌ی زرند و بم و مناطق دیگر، و چه راجع به مسائل کلی استان - به سرخط اجرا برسانند؛ یعنی دستورالعمل‌های اجرایىِ آنها را آماده کنند تا اگر مسؤولان بعدی غیر از اینها بودند، وقتی آمدند، بدانند باید کار را دنبال کنند. مسؤولان دولت بعدی هم - هر که هستند؛ چه وزرا، چه رئیس دولت، و همه‌ی آنهایی که نمیدانیم چه کسانی این بار را بر دوش خواهند گرفت - باید با جدیت و سرعت این کارها را دنبال کنند؛ این مطالبه‌ی ما از آنهاست. تصمیم کافی نیست؛ باید کار تعقیب شود تا به نقطه‌ی مطلوب برسد و مردم شیرینی کار و کوشش مسؤولان را در کامِ خود احساس کنند. البته ما هم به توفیق الهی هشیارانه، گذران کار را مراقبت خواهیم کرد؛ ما هم رها نمیکنیم؛ در همه‌ی سفرها این‌طوری است. از مسؤولان پیدرپی مطالبه میکنیم تا کارهایی را که قول داده‌اند و تصمیم گرفته‌اند، ان‌شاءاللَّه انجام دهند.

اما توصیه‌ی ما به مردم. یک توصیه‌ی اصلی این است که مردم این حوادث تلخ را به عنوان تجربه‌های لاینفک زندگی بشر، وسیله‌یی برای رشد و تعالی و تکامل قرار دهند و هر چه میتوانند، صبر و استقامت و عدم تزلزلِ خودشان در پیگیری راه هدایت الهی را در این حوادث تحکیم و تقویت کنند. البته این معنایش این نیست که مردم حقوق مادىِ خود را نخواهند. اگر ما به مردم میگوییم در برابر مصایب صبر کنند، معنای این حرف این نیست که وقتی مصایب را در مقابل خودشان دیدند، منفعل شوند و دست‌بسته تسلیم مصایب شوند؛ نه، درست بعکس باید عمل کرد. یکوقت مادیونِ دوران جوانی ما این‌طور تبلیغ میکردند که ادیان الهی مردم محروم و مستضعف و فقیر و طبقات کارگر را به صبر توصیه میکنند؛ یعنی حق خودتان را نطلبید. این، تهمت به ادیان الهی است؛ درست عکس این است. ما معتقدیم هر انسانی در سایه‌ی نگاه درست به واقعیت‌های زندگی - چه تلخ و چه شیرین - میتواند خودش را به تعالی معنوی برساند؛ میتواند در برابر حوادث طبیعی تسلایی برای خود به‌دست بیاورید؛ این تسلا خیلی مهم است. معنای تسلای قلبی این نیست که اگر انسان حقی در عرصه‌یی دارد، آن را دنبال نکند؛ نه، حق را باید دنبال کند. اما این را هم همه بدانند که هیچ تلخییی در زندگی برای انسان پیش نمی‌آید، مگر این‌که اگر در برابر آن تلخی برای خدا صبر کند، خدا عوض آن را در زندگی اصلی انسان - که زندگی بعد از عبور از مرز حیات و مرگ است - به او خواهد داد. هیچ‌کس در محاسبات الهی سرش کلاه نمیرود. کسی که برخوردار است، در مقابل عمل صالح یکطور پاداش میگیرد؛ کسی که آن برخورداری را در دنیا ندارد، در مقابل همان عمل صالح پاداش بیشتری از خدا میگیرد. خدای متعال هیچ رنج و زحمتی را در زندگی انسان بیاجر نمیگذارد. کسی که از زلزله آسیب میبیند، پیش خدا اجر دارد؛ کسی که عزیزان خود را از دست میدهد، پیش خدا اجر دارد؛ کسی که سختیها و تلخیهای زندگی را تحمل میکند، پیش خدا اجر دارد. اسلام تأکید میکند که انسان باید تلاش کند؛ سختیها و تلخیها را تا حدی که مقدور نیروی بشری است، به شیرینی و کامیابی تبدیل کند؛ یعنی باید کار کرد، تلاش کرد و احقاق حق کرد - اینها به جای خود محفوظ - اما در عین حال تلخی و نامرادی در بخشی از مسائل زندگی انسان، پیش خدای متعال اجر دارد؛ این را ما باید بدانیم.

زلزله‌زدگان، آسیب‌دیدگان، عزیز از دست‌دادگان، آسیب‌دیدگان مالی و خسارت دیدگان باید بدانند که در مقابل آنچه از دست میدهند، وقتی دل به سمت خدا داشته باشند و پای خدا حساب کنند، خدای متعال به آنها عوض خواهد داد. این‌طور نیست که خسارت‌دیده‌ی زلزله با کسی که خسارت‌دیده‌ی زلزله نیست، پیش خدا یکسان باشند؛ نه، خدا به او اجری میدهد، که به این نمیدهد.

نکته‌ی دوم که اشاره کردیم، این است که همه‌ی مصایب دنیا میتواند نردبانی باشد برای پیشرفت یک انسان و یک ملت. در دوران جنگ و دفاع مقدس، اطراف این کشور را بستند؛ راه‌های علم و معرفت و فناوری و محصولات مورد نیاز را بر روی ما بستند؛ گلوله‌ی معمولی و سلاح معمولی به ما ندادند؛ اما ملت ما از این تنگنا و سختىِ بزرگ برای پیشبرد خود استفاده کرد. امروز دنیا در واهمه‌ی سلاح اتمی ملت ایران است. ما دنبال سلاح اتمی نیستیم؛ اما ظرفیت و قابلیت ملت ایران به آن‌جا رسیده است که دنیای مدرن و دنیای دارنده‌ی سلاح‌های مخرب و وحشتناک و دارنده‌ی سلاح اتمی، از ملت ایران، از جوانان ایران و از دانشمندان ایران در واهمه است؛ این خیلی پیشرفت است؛ این پیشرفت را چگونه و از کجا به‌دست آوردیم؟ ملت ایران توانست از آن تنگناها و سختیها و مصیبت‌ها به عنوان نردبانی استفاده کند و خودش را بالا بکشد، و کشاند.

قدرت‌های استکباری خیال میکنند کلید خوشبختی و بدبختی ملتها دست آنهاست. البته اگر ملتی خودش را رها کند، همین‌طور است. اگر ملتی عزم و اراده را شعار خود نسازد، همین‌گونه است؛ کمااین‌که ملتهای مسلمانی را دیدیم که اراده‌ی خودشان را به کار نگرفتند؛ لذا زندگی و مرگشان در دست قدرت‌های بیگانه افتاد تا بر آنها مسلط شوند. اما اگر ملتی عزم و ایمان و اراده‌ی راسخ خود را به‌کار بگیرد و هویت و شخصیت خود را بشناسد و آن را قدر بداند، هیچ قدرتی قادر نیست بر او مسلط شود.

آنچه ما اصرار داریم در همه‌ی مراحل به ملت ایران عرض کنیم، این است که ملت ایران به برکت نگاه به خود توانست قدرت طاغوتی و حکومت فاسد و تا گلو غرق در فساد و وابستگی را سرنگون کند و یک حکومت مردمی برپا سازد. امروز هم که عربده‌های دشمنان اسلام علیه نظام جمهوری اسلامی و ملت ایران از اکناف بلندگوهای استکباری بلند است، باز ملت ایران میتواند با اعتماد به خود، با ایستادگی، با عزم و اراده‌ی راسخ و با حفظ همبستگی و اتحاد - که امسال به عنوان یک کار نمادین، سال همبستگی ملی و مشارکت عمومی اعلام شد - هم به ثروت و رفاه مادی برسد؛ هم به پیشرفت علمی برسد؛ هم فناوریهای نوىِ دنیا را تأمین کند؛ هم از لحاظ ایمان و معنویت، چیزی را که دنیای مادی غرب در خلأ آن قرار دارد، برای خود به‌وجود بیاورد؛ ایمان را برای خودش تأمین کند و معرفت دینی را در خود عمق ببخشد.

امریکاییها و مستکبران و مسلطین بر رژیم ایالات متحده‌ی امریکا خیال میکنند همه چیز، دست آنهاست؛ اشتباه میکنند. البته عقلا و خردمندان و پخته‌ترهایشان میدانند عربده‌هایی که کشیده میشود، بیجاست؛ اما جاهل‌هایشان مستانه فریاد میکشند و دنیا را به چالش میطلبند.

ملت ایران راهی را انتخاب کرده و خواهد رفت؛ این راه، راه عزت و علم و ایمان و عزم است. باید دنبال علم بود. بحمداللَّه شهر شما از لحاظ حوزه و دانشگاه، شهر شکوفایی است. باید دنبال ایمان بود. خوشبختانه شما مردمِ این شهر و مردم استان کرمان، مردمان مؤمن و دین‌باورید؛ کسانی هستید که از بن‌دندان دین خدا و ایمان الهی را قبول کرده‌اید؛ اگرچه ملت ما در همه‌ی نقاط این کشور از ایمان به دین اسلام و زلال معارف الهی برخوردارند. از لحاظ کار و عزم و اراده هم بحمداللَّه ملت ما نشان داده‌اند، و شما مردم زرند و مردم استان کرمان هم نشان داده‌اید که اهل اراده هستید. بخواهید، تصمیم بگیرید و عمل کنید.

یکی از چیزهایی که بسیار مهم است، مقاوم‌سازی است. زلزله‌ی بم، ما و مسؤولان کشور را یکبار دیگر به اهمیت مقاوم‌سازی آگاه کرد. تجربه‌ی بم برای ما در سرتاسر کشور یک درس عملی شد؛ بعد هم مسأله‌ی زرند پیش آمد. همه باید مقاوم‌سازی را جدی بگیرند؛ هم مسؤولان و هم مردم. توصیه‌ی به مقاوم‌سازی، فقط توصیه‌ی به مسؤولان نیست. طرحی که درباره‌ی ساختن روستاها، برادران بنیاد مسکن به کمک دولت دارند دنبال میکنند، یک مقاوم‌سازىِ عمومی است؛ اما شهرها هم همین‌طور است. مردم، سازندگان خانه‌ها، انبوه‌سازان و همچنین مسؤولان دولتی باید مقاوم‌سازی را یکی از مسائل اصلی قرار دهند.

کشور ما، کشور زلزله‌خیزی است. شهرستان زرند روی دو گسل فعال زلزله قرار دارد. این خطر وجود دارد، اما با این خطر میتوان مبارزه کرد. یک وقت بلایی علاج ندارد؛ لیکن این بلا، علاج دارد. علاج، مقاوم‌سازی و اهمیت دادن به ساخت و ساز است. از قول پیغمبر اکرم(ص) نقل شده است که فرمود: «رحم اللَّه امرءاً عمل عملاً فاتقنه»؛ رحمت خدا بر انسانی که وقتی کاری انجام میدهد، محکم و متقن انجام دهد. پارچه را هم که میبافید، محکم باشد؛ کفش هم که میدوزید، محکم باشد؛ حرف هم که میزنید، محکم بزنید و منطق‌تان محکم و صحیح باشد؛ خانه هم که میسازید، محکم بسازید. سهل‌انگاری در هیچکدام از این کارها پذیرفته نیست. مقاوم‌سازی را باید بسیار جدی گرفت. مسؤولان، این مسأله را یکی از مسائل اصلی خودشان قرار داده‌اند.

خدا را سپاسگزاریم که شما مردم را با این نشاط و شور ایمانی در مقابل این حوادث تجهیز کرده است. امروز برای من فرصتی بود تا بیایم آنچه را که درباره‌ی زرند دانسته‌ام و شنیده‌ام، از نزدیک مشاهده کنم. از محبت‌های شما مردم، از اجتماعتان، از اظهار لطفی که به بنده شده است - آحاد مردم، مجموعه‌ی مردم و بعضی از بزرگان - صمیمانه تشکر میکنم و لازم میدانم از زلزله‌زدگان «راور» هم - که شنیدم در زلزله‌ی زرند، مردمِ بخشی از راور هم آسیب دیده‌اند - یاد کنم. امیدوارم خداوند همه‌ی شما را مشمول رحمت خود قرار دهد.

پروردگارا! رحمت و برکات خود را بر این مردم نازل کن. پروردگارا! همه‌ی مسؤولان را قدردان این مردم قرار بده. پروردگارا! این مردم را در پیمودن راه صلاح و نجاح و کمال و رسیدن به آرمان‌های الهی، مورد تأیید خود قرار بده. پروردگارا! قلب مقدس ولیعصر را از همه‌ی ما و همه‌ی این مردم راضی و خشنود بگردان. پروردگارا! گذشتگانِ این مردم - بخصوص کسانی که در حادثه‌ی تلخ زلزله جان خود را از دست دادند - و همچنین شهدای عزیز و درگذشتگانِ در راه خدمت از این مردم را مشمول رحمت خود قرار بده و از سوی خودت بر دل‌های داغداران صبر و تحمل افاضه و مرحمت بفرما.
والسّلام علیکم و رحمةاللَّه و برکاته‌