اولین شب عزاداری فاطمیه ۱۴۳۷ در حسینیه امام خمینی برگزار شد. در این مراسم آقای مهدی سماواتی پیش از سخنرانی به ذکر مصیبت حضرت فاطمه زهرا سلاماللهعلیها و قرائت دعای توسل پرداخت. همچنین پس از سخنرانی حجتالاسلام والمسمین صدیقی، آقای حاج منصور ارضی به مدیحهسرایی پرداخت. پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR متن اشعار خواندهشده توسط ایشان را منتشر میکند.
اشعار خوانده شده توسط مداح اهل بیت علیهمالسلام؛ آقای مهدی سماواتی
بر دیده ما ضیا بده مهدی جان
بر سینه ما صفا بده مهدی جان
دور سر مادرت بگردان چیزی
آن را صدقه به ما بده مهدی جان
ای به ظهورت مظاهر همه اشیا
اسم تو فتح طلسم اسم مسمّی
آینهدار جمال، چشم فرو بست
چون که گشودی تو روی و موی مصفا
از اثر همت تو نعمت هستی
وز ثمر نخله تو جنت مأوا
ریزهای از سفره جلال تو رحمت
قطرهای از بحر لایزال تو دریا
صادره اولی و مصدر دوم
قائمه دومی، قدیمه اولا
ای صدف گوهر جلال محمد
وی دُرِ دریای عصمت نبیالله
شمع شبستان عقل و شعشعه عشق
خادمهات راست بزم انجمنآرا
روی بتابد اگر ز کوی تو خورشید
جرم کثیفی بود ز بیضه بیضا
مجمع روحانیان به ذکر تو دائم
مجلس قدوسیان به یاد تو برپا
طاقی و جفت تو نیست در همه عالم
جز شه مردان علیّ عالی اعلا
دفتر ایجاد را به چشم تصور
خواندم یکباره باری از الف و یا
هیچ ندیدم به غیر مدح و ثنایت
من به کجا و مدیح حضرت زهرا
دلم از خون شده دریا و چشمم چشمه جویی
خدا را تا بگریم بیشتر ای اشک نیرویی
قدم خم گشته در پای سرشک خود
بدان مانم که سروی قامتش در هم شکسته بر لب جویی
گرفتم در میان کوچه پاداش رسالت را
چه پاداش گرانقدری، چه بازوبند نیکویی
اشعار خوانده شده توسط مداح اهل بیت علیهمالسلام؛ آقای حاج منصور ارضی
دادهست نام فاطمه، داور به زهرا
داده لقب صدیقه اطهر به زهرا
جنت همان توصیف اجمالی زهراست
جنت به کوثر وصل شد، کوثر به زهرا
امّ ابیهاییاش امّالانبیایی است
باید بگویند انبیا مادر به زهرا
صبرش زبانزد بوده حتی قبل خلقت
صبری که داده جلوهای دیگر به زهرا
به رشتههای چادرش امّید دارند
آنان که محتاجند در محشر به زهرا
ماندم بگویم رفته زهرا به پیمبر
یا که بگویم رفته پیغمبر به زهرا
در سیر معراجی خود در آخر راه
زهرا به حیدر میرسد حیدر به زهرا
خدمت به مولا هم همان خدمت به زهراست
در اصل خدمت میکند قنبر به زهرا
یعنی همه محتاج زهرای بتولیم
وقتی توسل میکند رهبر به زهرا
زهرا برای ما همیشه مادری کرد
خیلی بدهکار است این کشور به زهرا
تا فیض از دامان معراجش بچینید
سر میزند هر صبح پیغمبر به زهرا
وقتی پیمبر بود در شهر مدینه
عرض ادب میکرد حتی در به زهرا
تازه رسولالله را از دست داده
اما چو کوهی روی پایش ایستاده
زهرا ستاره ماه زهرا آفتاب است
یک مصطفای دیگری زیر نقاب است
جبریل نازل میشود با وحی بر او
او نیست پیغمبر ولی صاحبکتاب است
مهریهاش آب است، آب زندگانی
دنیای لبتشنه فقط دنبال آب است
زهرا حکیمانهست جنس اعتراضش
زهرای مرضیه سؤالش هم جواب است
زهرا به ما آموخته پای ولایت
از آبروی خود گذشتی، آن حساب است
مردی یگانه بود، بانویی یگانه
آهسته میرفتند از خانه شبانه
سر میزدند انصار را کوچه به کوچه
در میزدند انصار را خانه به خانه
چل شب تمام شهر را گشتند با هم
اما بدون یار برگشتند خانه
وقتی عزادار رسول الله بودند
از درب خانه میکشید آتش زبانه
آتش زدند این خانه را، حتی نگفتند
دخت نبی افتاده بین آستانه
حبیبه مصطفا، فاطمه یا فاطمه، فاطمه یا فاطمه، فاطمه یا فاطمه
شهیده مرتضی، فاطمه یا فاطمه، فاطمه یا فاطمه، فاطمه یا فاطمه
یک نفس میکشی و، جان مرا میگیری، جان مرا میگیری
طلب مرگ نکن، زود شفا میگیری، زود شفا میگیری
حبیبه مصطفا، فاطمه یا فاطمه، فاطمه یا فاطمه، فاطمه یا فاطمه
شهیده مرتضی، فاطمه یا فاطمه، فاطمه یا فاطمه، فاطمه یا فاطمه