سید حسن نصرالله، دبیر کل حزبالله لبنان بهمناسبت مراسم بزرگداشت شهید «الحاج علی احمد فیاض» (الحاج علاء) به خانوادهاش تبریک و تسلیت گفت و با یادآوری شهدای سوریه، یاد آنها را گرامی داشت و در ادامه نیز چنین گفت: «این سخنرانی در شرایطی انجام میشود که عربستان سعودی بههمراه کشورهای همسوی عربی، حملات سیاسی، امنیتی و رسانهای شدیدی علیه حزبالله و کل کشور لبنان آغاز کرده و شورای همکاری خلیج فارس به رهبری عربستان، حزبالله لبنان را یک گروه تروریستی خوانده است.» گزیدهای از این سخنرانی به گزینش KHAMENEI.IR تقدیم مخاطبین محترم میشود:
«علاء» در ابتدای جوانی به صفوف مقاومت لبنان پیوست و او کسی بود که تمام عمرش را در مبارزه گذراند و در نهایت نیز در میدان نبرد شهید شد. او کسی بود که در کنار حاج عماد مغنیه، قدرت بازدارندگی و عملیاتی مقاومت را بنا نهاد و مقاومت به یک قدرت واقعی تبدیل شد که دشمن اسرائیلی آن را در معادلات خود به حساب میآورد.
حزبالله حافظ منافع لبنان
همهی ما میدانیم که اگر همهی ما دست روی دست میگذاشتیم و منتظر استراتژی عربی واحد میماندیم، در حال حاضر اسرائیل کماکان در جنوب و پایتخت لبنان بود. اگر مقاومت لبنان نبود، در حال حاضر اسرائیل بر لبنان حاکم بود و جوانان لبنانی نیز در زندانها بودند.
بیشتر کشورهای عربی که ما را تروریستی خواندهاند، ارتباطی با مقاومت ندارند، نه ارتباط مالی و نه سیاسی به استثنای سوریه. آنچه که کشور را حفظ میکند ارتش، ملت و مقاومت است. کسانیکه انتظار دارند اتحادیهی عرب یا اجماع عربی مانع اسرائیل از تجاوز علیه لبنان شوند و یا از لبنان دفاع کنند، در اشتباه هستند.
در جنگ 33 روزه در سال 2006 از اتحادیهی عرب و کشورهای عربی درخواست نکردیم که برای کمک به لبنان و مقاومت وارد عمل شوند. آنها نه تنها کمکی نکردند بلکه علیه مقاومت اقدام کردند و همین مسئله دربارهی جنگ صهیونیستها علیه غزه نیز تکرار شد.
ضمانت وجود چنین سازمانهایی حمایت از اسرائیل و بقای اسرائیل است. این مقاومتی که امروزه به تروریستی بودن متهمش میکنند؛ همانی است که کرامت و عزت عربی را به برخی باز گرداند. از کسانیکه دربارهی شرافت هویت و حقوق عربی سخن میگویند میخواهم این سؤال را مطرح کنم که چه کسی به اندازهی اسرائیل به عربیت، ملت عرب و ارتشهای عربی اهانت کرده است؟
هنوز اشغال سرزمینهای فلسطین ادامه دارد و قتل مردم در این کشور استمرار دارد و تجاوزات به مسجد الاقصی هر روزه شده است، در طی 67 سال گذشته چه کاری انجام دادید و اکنون چه میکنید؟ هر نظام یا ارتشی که آماده نبرد با اسرائیل شد، رژیم سعودی از شیعه و سنی سخن گفت؛ آیا جمال عبدالناصر شیعه بود یا ملت فلسطین شیعه هستند؟
حزبالله لبنان محبوبیت خود در میان مردم جهان عرب و قداستش را از اتحادیهی عرب به دست نیاورده و تمام انتقادات مردمی در جهان عرب از تصمیم اتحادیهی عرب در تروریستی معرفی کردن حزبالله ناشی از این است.
دفاع حزبالله از آبروی مسلمانان بوسنی
در آن زمان {جنگ بوسنی} دو دیدگاه در لبنان وجود داشت، عدهای که از سوی عربستان هدایت میشدند و البته بههیچوجه نمایندهی اهل سنت نبودند؛ اعتقاد داشتند که باید انتقام بوسنی را از مسیحیان لبنان گرفت و پس از آن نیز چندین اقدام خرابکارانه و تجاوزکارانه انجام دادند، اما گروه دومی نیز بود که تفکر مقاومت محسوب میشد و آنها به بوسنی رفتند.
ما سلاح و پول آن چنانی نداشتیم اما «الحاج علاء» و دوستانش به بوسنی رفتند و در آنجا به نبرد پرداختند و ما شهدای بسیاری را در بوسنی تقدیم کردیم، آیا این تروریسم است؟ ما برای دخالت در تصمیمات سیاسی به بوسنی هرزگوین سفر نکرده بودیم، بلکه براساس اخلاق، دین و قانون برای کمک به مردم مسلمانی که هر روز قتل عام میشدند، میرفتیم.
چرا امروز حزبالله را متهم میکنند که مقاومت طایفهای است؟ آیا در بوسنی و هرزگوین شیعیان بودند که از آنها دفاع کنیم؟ مسلمانان در بوسنی هرزگوین از اهل تسنن بودند و حاج علایی که مراسم امروز مناسبت گرامیداشت وی است، خانواده، مقاومت و سرزمین خود را به سمت بوسنی و هرزگوین ترک کرد تا از آبروی برادران مسلمان ما در این کشور دفاع کند؟ با این وجود آیا ما طایفهای عمل میکنیم؟
حزبالله لبنان برای کمک به مردم عراق وارد این کشور شد نه دخالت!
اشکال ورود حزبالله به عراق، چیست؟ حزبالله برای مقابله با چه کسی به عراق رفته است؟ برای مقابله با داعشی که همهی دنیا آن را تروریستی میدانند؟ آیا باید برای این کار محکوم شویم؟
حزبالله لبنان برای کمک به ملت عراق (که به درخواست مرجعیت برای دفاع از خود و عتبات وارد عمل شده است) وارد این کشور شده و نیروهای حزبالله تحت فرماندهی نیروهای عراقی در حال نبرد با تروریستها هستند. نیروهای حزبالله برای دخالت در امور داخلی عراق (همانند سعودیها در اکثر کشورهای عربی) وارد نشدهاند بلکه برای کمک به مردم این کشور بهعنوان یک وظیفهی ملی اخلاقی و دینی وارد عمل شده و این روند ادامه مییابد.
امروزه چه کسی معادلات عراق را تغییر میدهد؟ مطمئنا خود مردم عراق، شما به رهبری آمریکا جمع شدید و یک ائتلاف تشکیل دادید، باید پرسید تاکنون چه کاری توانستهاید انجام دهید؟ حمایت حزبالله از مردم عراق در نبرد با داعش تروریسم نیست، شهامت عربی بدان معنی است که هر فرد عربی برای دفاع از ملت عرب و مقدساتش وارد عمل شود و کسیکه چنین نکند شهامت ندارد.
خشم عربستان از شکست در منطقه
امروز عربستان از لبنان خشمگین است. سؤال این است که چرا عربستان خشمگین است؟ یک بار قبلا دربارهی این موضوع سخن گفتم و امروز نیز میگویم که من خشم عربستان را درک میکنم زیرا هر کسی که شکست میخورد، عصبی میشود و برای جبران شکست، هر کاری از دستش بر بیاید، انجام میدهد.
شما در سوریه ببیند که عربستان چقدر خشمگین است. ما با معارضان سوری دربارهی تمایل نظام سوریه به گفتوگو با آنها صحبت کردیم اما معارضان رد میکردند و این عربستان بود که در آن زمان بازی را مدیریت میکرد و در آن زمان یکی از امرای اردن جنگ و درگیری را مدیریت میکرد و اموال و سلاح به دست تروریستها میرساند.
اما امروز بعد از گذشت پنج سال از آغاز بحران و درگیری سوریه میبینیم که اهداف عربستان و همپیمانان آن محقق نشده و این کشور شکست بزرگی را متحمل شده است. آنها میخواهند ناتو و آمریکا را به این درگیری بکشانند و بر این باروند که آمریکاییها در کنار آنها عمل میکنند اما نمیدانند که ایالات متحده همهی جهان را در سناریوی خود بهکار میگیرد.
ما به دستور کسی به سوریه نرفتهایم؛ نه به امر ایران و نه به فرمان رهبری عالیقدر {حضرت آیتالله خامنهای}، ما خودمان تصمیم گرفتهایم که در سوریه باشیم.
یمنیها قبل از جنگ به گفتوگوی سیاسی خود در صنعاء پایان داده بودند، اما عربستان تصمیم به حملهی نظامی علیه یمن گرفت و هزینههای که عربستان امروز پرداخت میکند، نتیجه جنگی است که علیه یمن راه انداخته است.
آیا در خانهی سالمندان (حادثهی حملهی افراد مسلح به خانهی سالمندان در عدن که در آن 16 نفر از جمله چهار پرستار زن هندی کشته شدند) «کفار» حضور داشتند که باید کشته میشدند؟ این منطق داعش است که بههمراه نیروهای سعودی که زمین را در اختیار داعش و القاعده قرار دادند، دست به این اقدامات جنایتکارانه میزنند. آنها شکست خوردند و شکست خواهند خورد و این ملت یمن هستند که با مقاومت خود پیروز خواهند شد.
عربستان در سوریه، یمن، لبنان و بحرین شکست خورده است. آنها ما را مسئول شکستهای خود میدانند و البته در این مسئله اغراق میکنند اما از آنها تشکر میکنیم؛ اگر مشخص شود که حزبالله مسئول شکستهای سنگین عربستان در این کشورها است، این افتخار بزرگی در دنیا و آخرت برای ما محسوب میشود اما آنها مبالغه میکنند.
سعودیها از ما عصبانی شدند و خشمشان کل لبنان را در بر گرفت؛ چرا که میخواستند مردم لبنان نیز علیه حزبالله شوند؛ اما مردم لبنان میدانند که طرح عربستان در سوریه براندازی دولت و گماردن دست نشانده خود در آن کشور است، در یمن نیز همچنین است.
اقدام علیه عربستان در سوریه به نفع منافع لبنان است
اگر کسی نبود جلوی داعش و النصره در سوریه بایستد، در حال حاضر لبنان و مسیحیان و میانهروهای لبنان کجا بودند؟ باید گفت هر کسی که در سوریه علیه عربستان اقدام میکند، به نفع منافع لبنان قدم برداشته است.
قرار دادن نام حزبالله توسط شورای همکاری خلیح فارس و وزرای کشورهای عرب در لیست گروههای تروریستی با بیانیهی شورای همکاری خلیجفارس بدون اجماع عربی و با مخالف الجزایر، لبنان، عراق و تونس به تصویب رسیده است.
اقدام دولت تونس در عدم همراهی با این بیانیه امری مهم و قابل اشاره است که ما واکنش بزرگ ملت و احزاب تونس و روزنامهنگاران را در ادامه رئیسجمهور و وزیر خارجهی این کشور دیدیم. ما از مردم و رئیسجمهور تونس تشکر ویژه میکنیم که حقیقت این مطلب را به نمایش گذاشتند ما از آنها چیزی نخواستیم و ما در حزبالله به این نتیجه رسیدیم که از کسی چیزی نخواهیم.
حزبالله همواره در میدان نبرد خواهد بود
اعتراضات مردم لبنان به تصمیم اخیر عربستان و این فریادها خیلی ارزش دارد و با تظاهرات میلیونی که در گذشته انجام میشد بسیار تفاوت دارد، امروزه هر کسی علیه عربستان سخنی بگوید باید تاوانش را هم پس بدهد، یعنی مخالفت با تصمیمات عربستان هزینه دارد و آنها به هیچ لبنانی یا عربی اجازه نمیدهند که حرفی بر خلاف میلشان زده شود.
اسرائیلی که در دو موضعگیری جداگانه اعلام کرده است که فرصتی باری نزدیک شدن به کشورهای اهل سنت عربی بهوجود آمده است، البته برخی دجالها وجود دارند که میخواهند سخن من را تحریف کرده و بگویند که من از همپیمانی بین اهل سنت و اسرائیل سخن گفتهام، نه من چنین چیزی را نمیگویم.
تحریکات مذهبی، شاید بتواند بین مسلمانان و مسیحیان یا شیعه و سنی اختلاف بیاندازد، اما هرگز منجر به عادی سازی روابط با اسرائیل نخواهد شد. ما همواره در میدان نبرد خواهیم بود، هرچند اتهامات نیز افزایش یابد، کلمه حق را علیه سلطان ستمگر، فریاد خواهیم زد.
«علاء» در ابتدای جوانی به صفوف مقاومت لبنان پیوست و او کسی بود که تمام عمرش را در مبارزه گذراند و در نهایت نیز در میدان نبرد شهید شد. او کسی بود که در کنار حاج عماد مغنیه، قدرت بازدارندگی و عملیاتی مقاومت را بنا نهاد و مقاومت به یک قدرت واقعی تبدیل شد که دشمن اسرائیلی آن را در معادلات خود به حساب میآورد.
حزبالله حافظ منافع لبنان
همهی ما میدانیم که اگر همهی ما دست روی دست میگذاشتیم و منتظر استراتژی عربی واحد میماندیم، در حال حاضر اسرائیل کماکان در جنوب و پایتخت لبنان بود. اگر مقاومت لبنان نبود، در حال حاضر اسرائیل بر لبنان حاکم بود و جوانان لبنانی نیز در زندانها بودند.
بیشتر کشورهای عربی که ما را تروریستی خواندهاند، ارتباطی با مقاومت ندارند، نه ارتباط مالی و نه سیاسی به استثنای سوریه. آنچه که کشور را حفظ میکند ارتش، ملت و مقاومت است. کسانیکه انتظار دارند اتحادیهی عرب یا اجماع عربی مانع اسرائیل از تجاوز علیه لبنان شوند و یا از لبنان دفاع کنند، در اشتباه هستند.
در جنگ 33 روزه در سال 2006 از اتحادیهی عرب و کشورهای عربی درخواست نکردیم که برای کمک به لبنان و مقاومت وارد عمل شوند. آنها نه تنها کمکی نکردند بلکه علیه مقاومت اقدام کردند و همین مسئله دربارهی جنگ صهیونیستها علیه غزه نیز تکرار شد.
ضمانت وجود چنین سازمانهایی حمایت از اسرائیل و بقای اسرائیل است. این مقاومتی که امروزه به تروریستی بودن متهمش میکنند؛ همانی است که کرامت و عزت عربی را به برخی باز گرداند. از کسانیکه دربارهی شرافت هویت و حقوق عربی سخن میگویند میخواهم این سؤال را مطرح کنم که چه کسی به اندازهی اسرائیل به عربیت، ملت عرب و ارتشهای عربی اهانت کرده است؟
هنوز اشغال سرزمینهای فلسطین ادامه دارد و قتل مردم در این کشور استمرار دارد و تجاوزات به مسجد الاقصی هر روزه شده است، در طی 67 سال گذشته چه کاری انجام دادید و اکنون چه میکنید؟ هر نظام یا ارتشی که آماده نبرد با اسرائیل شد، رژیم سعودی از شیعه و سنی سخن گفت؛ آیا جمال عبدالناصر شیعه بود یا ملت فلسطین شیعه هستند؟
حزبالله لبنان محبوبیت خود در میان مردم جهان عرب و قداستش را از اتحادیهی عرب به دست نیاورده و تمام انتقادات مردمی در جهان عرب از تصمیم اتحادیهی عرب در تروریستی معرفی کردن حزبالله ناشی از این است.
دفاع حزبالله از آبروی مسلمانان بوسنی
در آن زمان {جنگ بوسنی} دو دیدگاه در لبنان وجود داشت، عدهای که از سوی عربستان هدایت میشدند و البته بههیچوجه نمایندهی اهل سنت نبودند؛ اعتقاد داشتند که باید انتقام بوسنی را از مسیحیان لبنان گرفت و پس از آن نیز چندین اقدام خرابکارانه و تجاوزکارانه انجام دادند، اما گروه دومی نیز بود که تفکر مقاومت محسوب میشد و آنها به بوسنی رفتند.
ما سلاح و پول آن چنانی نداشتیم اما «الحاج علاء» و دوستانش به بوسنی رفتند و در آنجا به نبرد پرداختند و ما شهدای بسیاری را در بوسنی تقدیم کردیم، آیا این تروریسم است؟ ما برای دخالت در تصمیمات سیاسی به بوسنی هرزگوین سفر نکرده بودیم، بلکه براساس اخلاق، دین و قانون برای کمک به مردم مسلمانی که هر روز قتل عام میشدند، میرفتیم.
چرا امروز حزبالله را متهم میکنند که مقاومت طایفهای است؟ آیا در بوسنی و هرزگوین شیعیان بودند که از آنها دفاع کنیم؟ مسلمانان در بوسنی هرزگوین از اهل تسنن بودند و حاج علایی که مراسم امروز مناسبت گرامیداشت وی است، خانواده، مقاومت و سرزمین خود را به سمت بوسنی و هرزگوین ترک کرد تا از آبروی برادران مسلمان ما در این کشور دفاع کند؟ با این وجود آیا ما طایفهای عمل میکنیم؟
حزبالله لبنان برای کمک به مردم عراق وارد این کشور شد نه دخالت!
اشکال ورود حزبالله به عراق، چیست؟ حزبالله برای مقابله با چه کسی به عراق رفته است؟ برای مقابله با داعشی که همهی دنیا آن را تروریستی میدانند؟ آیا باید برای این کار محکوم شویم؟
حزبالله لبنان برای کمک به ملت عراق (که به درخواست مرجعیت برای دفاع از خود و عتبات وارد عمل شده است) وارد این کشور شده و نیروهای حزبالله تحت فرماندهی نیروهای عراقی در حال نبرد با تروریستها هستند. نیروهای حزبالله برای دخالت در امور داخلی عراق (همانند سعودیها در اکثر کشورهای عربی) وارد نشدهاند بلکه برای کمک به مردم این کشور بهعنوان یک وظیفهی ملی اخلاقی و دینی وارد عمل شده و این روند ادامه مییابد.
امروزه چه کسی معادلات عراق را تغییر میدهد؟ مطمئنا خود مردم عراق، شما به رهبری آمریکا جمع شدید و یک ائتلاف تشکیل دادید، باید پرسید تاکنون چه کاری توانستهاید انجام دهید؟ حمایت حزبالله از مردم عراق در نبرد با داعش تروریسم نیست، شهامت عربی بدان معنی است که هر فرد عربی برای دفاع از ملت عرب و مقدساتش وارد عمل شود و کسیکه چنین نکند شهامت ندارد.
خشم عربستان از شکست در منطقه
امروز عربستان از لبنان خشمگین است. سؤال این است که چرا عربستان خشمگین است؟ یک بار قبلا دربارهی این موضوع سخن گفتم و امروز نیز میگویم که من خشم عربستان را درک میکنم زیرا هر کسی که شکست میخورد، عصبی میشود و برای جبران شکست، هر کاری از دستش بر بیاید، انجام میدهد.
شما در سوریه ببیند که عربستان چقدر خشمگین است. ما با معارضان سوری دربارهی تمایل نظام سوریه به گفتوگو با آنها صحبت کردیم اما معارضان رد میکردند و این عربستان بود که در آن زمان بازی را مدیریت میکرد و در آن زمان یکی از امرای اردن جنگ و درگیری را مدیریت میکرد و اموال و سلاح به دست تروریستها میرساند.
اما امروز بعد از گذشت پنج سال از آغاز بحران و درگیری سوریه میبینیم که اهداف عربستان و همپیمانان آن محقق نشده و این کشور شکست بزرگی را متحمل شده است. آنها میخواهند ناتو و آمریکا را به این درگیری بکشانند و بر این باروند که آمریکاییها در کنار آنها عمل میکنند اما نمیدانند که ایالات متحده همهی جهان را در سناریوی خود بهکار میگیرد.
ما به دستور کسی به سوریه نرفتهایم؛ نه به امر ایران و نه به فرمان رهبری عالیقدر {حضرت آیتالله خامنهای}، ما خودمان تصمیم گرفتهایم که در سوریه باشیم.
یمنیها قبل از جنگ به گفتوگوی سیاسی خود در صنعاء پایان داده بودند، اما عربستان تصمیم به حملهی نظامی علیه یمن گرفت و هزینههای که عربستان امروز پرداخت میکند، نتیجه جنگی است که علیه یمن راه انداخته است.
آیا در خانهی سالمندان (حادثهی حملهی افراد مسلح به خانهی سالمندان در عدن که در آن 16 نفر از جمله چهار پرستار زن هندی کشته شدند) «کفار» حضور داشتند که باید کشته میشدند؟ این منطق داعش است که بههمراه نیروهای سعودی که زمین را در اختیار داعش و القاعده قرار دادند، دست به این اقدامات جنایتکارانه میزنند. آنها شکست خوردند و شکست خواهند خورد و این ملت یمن هستند که با مقاومت خود پیروز خواهند شد.
عربستان در سوریه، یمن، لبنان و بحرین شکست خورده است. آنها ما را مسئول شکستهای خود میدانند و البته در این مسئله اغراق میکنند اما از آنها تشکر میکنیم؛ اگر مشخص شود که حزبالله مسئول شکستهای سنگین عربستان در این کشورها است، این افتخار بزرگی در دنیا و آخرت برای ما محسوب میشود اما آنها مبالغه میکنند.
سعودیها از ما عصبانی شدند و خشمشان کل لبنان را در بر گرفت؛ چرا که میخواستند مردم لبنان نیز علیه حزبالله شوند؛ اما مردم لبنان میدانند که طرح عربستان در سوریه براندازی دولت و گماردن دست نشانده خود در آن کشور است، در یمن نیز همچنین است.
اقدام علیه عربستان در سوریه به نفع منافع لبنان است
اگر کسی نبود جلوی داعش و النصره در سوریه بایستد، در حال حاضر لبنان و مسیحیان و میانهروهای لبنان کجا بودند؟ باید گفت هر کسی که در سوریه علیه عربستان اقدام میکند، به نفع منافع لبنان قدم برداشته است.
قرار دادن نام حزبالله توسط شورای همکاری خلیح فارس و وزرای کشورهای عرب در لیست گروههای تروریستی با بیانیهی شورای همکاری خلیجفارس بدون اجماع عربی و با مخالف الجزایر، لبنان، عراق و تونس به تصویب رسیده است.
اقدام دولت تونس در عدم همراهی با این بیانیه امری مهم و قابل اشاره است که ما واکنش بزرگ ملت و احزاب تونس و روزنامهنگاران را در ادامه رئیسجمهور و وزیر خارجهی این کشور دیدیم. ما از مردم و رئیسجمهور تونس تشکر ویژه میکنیم که حقیقت این مطلب را به نمایش گذاشتند ما از آنها چیزی نخواستیم و ما در حزبالله به این نتیجه رسیدیم که از کسی چیزی نخواهیم.
حزبالله همواره در میدان نبرد خواهد بود
اعتراضات مردم لبنان به تصمیم اخیر عربستان و این فریادها خیلی ارزش دارد و با تظاهرات میلیونی که در گذشته انجام میشد بسیار تفاوت دارد، امروزه هر کسی علیه عربستان سخنی بگوید باید تاوانش را هم پس بدهد، یعنی مخالفت با تصمیمات عربستان هزینه دارد و آنها به هیچ لبنانی یا عربی اجازه نمیدهند که حرفی بر خلاف میلشان زده شود.
اسرائیلی که در دو موضعگیری جداگانه اعلام کرده است که فرصتی باری نزدیک شدن به کشورهای اهل سنت عربی بهوجود آمده است، البته برخی دجالها وجود دارند که میخواهند سخن من را تحریف کرده و بگویند که من از همپیمانی بین اهل سنت و اسرائیل سخن گفتهام، نه من چنین چیزی را نمیگویم.
تحریکات مذهبی، شاید بتواند بین مسلمانان و مسیحیان یا شیعه و سنی اختلاف بیاندازد، اما هرگز منجر به عادی سازی روابط با اسرائیل نخواهد شد. ما همواره در میدان نبرد خواهیم بود، هرچند اتهامات نیز افزایش یابد، کلمه حق را علیه سلطان ستمگر، فریاد خواهیم زد.