حضرت آیتالله خامنهای در ابتدای جلسات درس خارج فقه خود، به شرح یک حدیث اخلاقی میپردازند. جلسات درس خارج ایشان از سال ۱۳۶۹ تا کنون ادامه داشته و هماکنون روزهای یکشنبه، دوشنبه و سهشنبه هر هفته در حسینیهی امام خمینی رحمهالله برگزار میگردد. «جلب دلها با اخلاق حسنه و خصال نیک» موضوع شرح حدیثی اخلاقی از حضرت امام جعفر صادق علیهالسلام است که پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR فیلم و متن آن را منتشر میکند. متن بیانات معظمله که در این فیلم مشاهده میکنید به شرح زیر است:
بسماللهالرحمنالرحیم
الحمدلله رب العالمین
عَن الصّادِقِ جَعفَرِ بنِ مُحمّدٍ عَن أَبیه عَن آبائِهِ عَلَیهِمُالسّلام قَال قَالَ رَسُولُ الله صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِه إنَّکُم لَن تَسَعُوا النَّاسَ بِأَموالِکُم فَسِعُوهُم بِأَخلَاقِکُم (۱)
یعنی شما این ظرفیت را ندارید که همهی مردم را [با اموالتان] در حیطهی محبّت خود و در حیطهی ارتباط با خود نگه ندارید؛ با مال این کار را نمیتوانید بکنید اما یک وسیلهای دارید برای اینکه بتوانید دلهای همه یا اکثر مردم را به خودتان نزدیک کنید. آن چیست؟ آن «اخلاق» است.
اگر شما تواضع بورزید، اگر آدم صادقی باشید، اگر علیه این و آن حرکت مخرّبی انجام ندهید، اگر کسی باشید که بر روی حرف خودتان میایستید -اینها صفاتی است که مردم این صفات را دوست میدارند- پس میتوانید با این خُلق خوب، با این اخلاق حسنه و خصال نیک، دل مردم را به طرف خودتان جذب کنید.
۱) الامالی شیخ صدوق، صفحهی ۶۲
بسماللهالرحمنالرحیم
الحمدلله رب العالمین
عَن الصّادِقِ جَعفَرِ بنِ مُحمّدٍ عَن أَبیه عَن آبائِهِ عَلَیهِمُالسّلام قَال قَالَ رَسُولُ الله صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِه إنَّکُم لَن تَسَعُوا النَّاسَ بِأَموالِکُم فَسِعُوهُم بِأَخلَاقِکُم (۱)
یعنی شما این ظرفیت را ندارید که همهی مردم را [با اموالتان] در حیطهی محبّت خود و در حیطهی ارتباط با خود نگه ندارید؛ با مال این کار را نمیتوانید بکنید اما یک وسیلهای دارید برای اینکه بتوانید دلهای همه یا اکثر مردم را به خودتان نزدیک کنید. آن چیست؟ آن «اخلاق» است.
اگر شما تواضع بورزید، اگر آدم صادقی باشید، اگر علیه این و آن حرکت مخرّبی انجام ندهید، اگر کسی باشید که بر روی حرف خودتان میایستید -اینها صفاتی است که مردم این صفات را دوست میدارند- پس میتوانید با این خُلق خوب، با این اخلاق حسنه و خصال نیک، دل مردم را به طرف خودتان جذب کنید.
۱) الامالی شیخ صدوق، صفحهی ۶۲