حضرت آیتالله خامنهای در ابتدای جلسات درس خارج فقه خود، به شرح یک حدیث اخلاقی میپردازند. جلسات درس خارج ایشان از سال ۱۳۶۹ تاکنون ادامه داشته و هماکنون روزهای یکشنبه، دوشنبه و سهشنبهی هر هفته در حسینیهی امام خمینی رحمهالله برگزار میگردد. «پرهیز از معصیت» موضوع شرح حدیثی اخلاقی از حضرت امام جعفر صادق علیهالسلام است که پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR فیلم و متن آن را منتشر میکند. متن بیانات معظمله که در این فیلم مشاهده میکنید به شرح زیر است:
بسماللهالرحمنالرحیم
الحمدلله رب العالمین
فِی الکافی عَنِ الصَّادِقِ عَلیهِالسَّلام کَتَبَ رَجُلٌ إِلَی أَبِیذَرٍّ (۱)
[حضرت امام صادق علیهالسلام] میفرمایند: یک نفری در نامهای به جناب ابیذر نوشت:
یَا أَبَاذَرٍّ أَطرِفنِی بِشَیءٍ مِّنَ العِلم
از دانش و معرفتی که داری سخن طرفه و تازهای برای ما بیان کن.
فَکَتَبَ إِلَیه: إِنَّ العِلمَ کَثِیرٌ؛ إِن قَدَرتَ لَا تُسِیءَ إِلَی مَن تُحِبُّهُ، فَافعَل
[جناب ابیذر برای او نوشت:] برای تو میگویم و آن این است:
اگر بتوانی به کسی که او را دوست میداری بدی نکنی، این کار را بکن.
یعنی سعی تو این باشد به کسی که او را دوست میداری بدی نکنی.
قَال فَقَالَ لَهُ: وَ هَل رَأَیتَ أَحَداً یُسیءُ إِلَیٰ مَن یُحِبُّه؟
آن شخص به جناب ابیذر گفت -لابد در نامهی بعدی نوشته- که:
جناب ابیذر! این هم شد حرف!؟ که به کسی که دوست داری بدی نکن!
آیا تا حالا دیدی کسی را که کسی را دوست بدارد در عین حال به او بدی بکند!؟ این چه حرفی است!؟
فَقَالَ لَه: نَعَم نَفسُکَ أَحَبُّ الأَنفُسَ إِلَیک فَإِن أَنتَ عَصَیتَ اللهَ تَعَالَیٰ فَقَد أَسَأتَ إِلَیهَا
جناب ابیذر در جواب او فرمود: بله، دیدیم؛ خود تو محبوبترین موجودات و انسانهای عالم پیش خودت هستی؛ خودت را خیلی دوست میداری؛ از همه بیشتر خودت را دوست میداری؛
وقتی معصیت میکنی، به این محبوب خودت که نفس خودت و شخص خودت است بدی کردهای.
پس ببین که میشود انسان چیزی را دوست بدارد و به آن بدی بکند که آن عبارت است از نفس انسان.
۱) الشافی، صفحهی ۸۶۷
بسماللهالرحمنالرحیم
الحمدلله رب العالمین
فِی الکافی عَنِ الصَّادِقِ عَلیهِالسَّلام کَتَبَ رَجُلٌ إِلَی أَبِیذَرٍّ (۱)
[حضرت امام صادق علیهالسلام] میفرمایند: یک نفری در نامهای به جناب ابیذر نوشت:
یَا أَبَاذَرٍّ أَطرِفنِی بِشَیءٍ مِّنَ العِلم
از دانش و معرفتی که داری سخن طرفه و تازهای برای ما بیان کن.
فَکَتَبَ إِلَیه: إِنَّ العِلمَ کَثِیرٌ؛ إِن قَدَرتَ لَا تُسِیءَ إِلَی مَن تُحِبُّهُ، فَافعَل
[جناب ابیذر برای او نوشت:] برای تو میگویم و آن این است:
اگر بتوانی به کسی که او را دوست میداری بدی نکنی، این کار را بکن.
یعنی سعی تو این باشد به کسی که او را دوست میداری بدی نکنی.
قَال فَقَالَ لَهُ: وَ هَل رَأَیتَ أَحَداً یُسیءُ إِلَیٰ مَن یُحِبُّه؟
آن شخص به جناب ابیذر گفت -لابد در نامهی بعدی نوشته- که:
جناب ابیذر! این هم شد حرف!؟ که به کسی که دوست داری بدی نکن!
آیا تا حالا دیدی کسی را که کسی را دوست بدارد در عین حال به او بدی بکند!؟ این چه حرفی است!؟
فَقَالَ لَه: نَعَم نَفسُکَ أَحَبُّ الأَنفُسَ إِلَیک فَإِن أَنتَ عَصَیتَ اللهَ تَعَالَیٰ فَقَد أَسَأتَ إِلَیهَا
جناب ابیذر در جواب او فرمود: بله، دیدیم؛ خود تو محبوبترین موجودات و انسانهای عالم پیش خودت هستی؛ خودت را خیلی دوست میداری؛ از همه بیشتر خودت را دوست میداری؛
وقتی معصیت میکنی، به این محبوب خودت که نفس خودت و شخص خودت است بدی کردهای.
پس ببین که میشود انسان چیزی را دوست بدارد و به آن بدی بکند که آن عبارت است از نفس انسان.
۱) الشافی، صفحهی ۸۶۷