وَ إِذْ یَرْفَعُ إِبراهیِمُ الْقَوَاعِدَ مِنَ الْبَیْتِ وَ إِسْمعِیلُ، رَبَّنَا تَقَبَّلْ مِنَّآ إِنَّکَ أَنْتَ السَّمیِعُ الْعَلیِمُ.
برادران و خواهران مسلمان!
حجگزاران امّت اسلام! سلام علیکم و رحمةاللَّه
روزی که منادی بزرگ توحید ابراهیم و فرزندش اسمعیل (8) پایههای کعبه را در میان درهّها و کوههای دور افتاده و خشک بنا مینهادند، دوربینترین چشمهای بشری نیز نمیتوانست آیندهی آن را همچون کانون گرم ایمان و امید و قبلهی دلها و جسمها درگمان آورد. امروز کعبه، مرکز معنوی جهان اسلام و بزرگترین مجمع هرسالهی امّت اسلامی است. سرچشمهی جوشان عشق و امید، و دریای خروشان عظمت و اعتماد، و محل التقاء رودهای بزرگ قومیتها و ملتها است. اخلاص بنیانگذاران و قبول خدای سمیع و علیم، آن بذر را به چنین درخت پربار و شاخه گستری بدل کرده است.
آیا امّت اسلامی از این منبع پرفیض بهرهی شایسته را میبرد؟ پاسخ این سؤال، دردناک و تکان دهنده است.
امروز جهان اسلام دچار دردهای مزمنی است. شاید مهمترین آنها این دردهای دهگانه است : منازعات سیاسی و مذهبی، سست شدن رشتههای اخلاق و ایمان، عقبماندگی علمی و صنعتی، وابستگی سیاسی و اقتصادی، اسراف و اشرافیگری و غرور درکنار فقر وگرسنگی و ذلّت، ضعیف شدن اعتماد به نفس وامید به آینده در سران، منزوی کردن دین و گسستن آن از سیاست و زندگی، بیابتکاری در آفرینش مفاهیم نو که قرآن منبع بیزوال آن است، تسلیم در برابر تهاجم فرهنگ تحمیلی غرب، و بالاخره : پایمال شدن عزّت ملتهای مسلمان با ذلّتپذیری و طمعکاری برخی سران سیاسی.
این بیماریها که برخی از برخی دیگر و همه در طول زماناند در خیانت و بیارادگی و جهالت و استبداد عناصر داخلی یا از دشمنی و شیطنت و ظلم بیگانگان پدید آمده، بزرگترین ضربهها را بر امّت اسلامی وارد آورده است.
ناکامیهای جهان اسلام، نتیجهی این بیماریها و تنها راه خوشبختی و کامیابی، نجات از آنها است.
امروز ثروتهای طبیعی جهان اسلام بتاراج میرود، ذخیرهی فرهنگی و فکری گرانبهای آن در زیر حجابی از پوشالهای تبلیغاتی مهاجمان فرهنگی عمداً پنهان میماند، استعدادها و مغزهای جوان آن ربوده میشود، قوای آنان در منازعات نظامی و سیاسی نابود میگردد، بی مبالاتی و ولنگاری اخلاقی و اعتقادی، از راه مدرنترین ابزارهای ارتباطی، همچون گندابی به درون محیط زندگی و درس و ورزش جوانان آن نشت میکند، نفت آنان، روز بروز بر ثروت کمپانیها و خزانهی مالیات گیرندگان بیگانه میافزاید و بجای صاحبان اصلی، دشمنان آنان را فربه میسازد، در قلب جهان اسلام و در گوشه و کنارهای آن - در آسیا و آفریقا و اروپا - تازیانهی ظلم و خشم کافران بر پیکر میلیونها مسلمان فرود میآید و فلسطین و لبنان در آتش قساوت صهیونیستها میسوزد، .. و اینهمه درد و رنج، سیاستمداران و رجال دینی و روشنفکران امّت اسلامی را به چاره سازی برنمیانگیزد.
این در حالی است که در همه جا دستمایههای ارزشمند برای پایهگذاری یک وضع نوین و نجاتبخش، هست و ابزار و انگیزهی لازم برای تحوّل بوضوح در همهی کشورهای اسلامی قابل مشاهده است. امروز کمتر کشور اسلامی است که احساس و انگیزه اسلامی در نسل جوان، و پایبندی عمیق ایمانی در بیشتر مردم، و نگرانی از وضع موجود و امید به دورنمای اسلامی، در آن بطور آشکار دیده نشود.
آنچه میتواند از فعال شدن این امکانات مانع شود در درجهی اوّل آن است که قدرت سیاسی در داخل کشورها در سمت و سوی این آرزوها و خواستها نیست و در مواردی حکومتها با ضعف یا وابستگی یا استبداد و مردم ستیزی که دچار آنند قادر بر همراهی و همکاری با آرزوهای بزرگ اسلامی مردم نیستند.
از سوی دیگر عظمت جهان اسلام و قدرت تاثیرگذاری آن بر وقایع جهانی از چشم آنان پوشیده است و در نتیجه هر ملّتی خود را در برابر فشار قدرتهای اسلامستیز استکباری تنها میبیند و مقابله با هجوم سیاسی و تبلیغاتی و احیاناً نظامی آنان را ناممکن مییابد.
و بالاخره از سوی دیگر تجربهی عملی و عینی حاکمیت اسلام در عصر کنونی یعنی جمهوری اسلامی ایران در پشت غبار غلیظی از تبلیغات خصمانه پوشیده است و صدها رسانهی صوتی و تصویری و نوشتاری و هزاران مغز و قلم مزدور هر روز در کار وارونه نشان دادن حقایق آن، درشت کردن ضعفها و ناکامیهای آن و انکار کردن موفقیتها و پیشرفتهای آنند.
اگر مسلمانان قدر حج را بشناسند و از این نقطهی التقا و مرکز اجتماعِ همهساله، بدرستی بهره ببرند بخش مهمّی از این حصار نومیدی و تلقین ضعف که بر گرد ملتها کشیده شده است ویران خواهد شد.
موسم حج، میتواند عظمت و تنوع و اقتدار معنوی و انسانىِ دنیای اسلام را هرساله بطور محسوس در برابر چشم مردمی از همهی کشورهای مسلمان بگذارد و ارتباط و شناسائی و تبادل نظر را در میان برگزیدگان هر ملت برقرار سازد. در حج همهی ملتها میتوانند خبرهای حقیقی از حال برادران را به دست آورند و حجاب تبلیغات خصمانهی دشمنان جهان اسلامی را درنوردند، و با بهره گیری از فضای معنوی بیتاللَّهالحرام، خود را برای حرکتی هماهنگ و مخلصانه در راهِ بازگشت به حاکمیت اسلام و کسب عزّت و استقلال و تلاش برای تحولی اساسی در کشورهای خود آماده سازند.
ایجاد حاکمیت اسلام در کشورهای اسلامی، یک زایش مبارک و البته دردآلود است. مرحلهی بعدی که حفاظت از مولود و تغذیهی مادی و معنوی و مراقبت از رشد و تکامل روز بروز آن است، بسی دشوارتر و مجاهدت برای آن بسیار طولانیتر است.
در ایران اسلامی، این مولود با انواع دشمنیهای آشکار و پنهان مواجه شد و بحمداللَّه اکنون در دوران استقلال و ثبات و بالندگی است، و البته طوفانهای دشمنی از سوی خبیثترین مراکز استکباری و ضداسلامی همچنان از همه طرف او را احاطه کرده است. این نهاد دیریاب چون اولین نمونه در جهان معاصر بود و میتوانست الگوی دیگر کشورها شود و منافع آمریکا و صهیونیسم و دیگر جهانخواران را در سراسر دنیای اسلام تهدید کند، در معرض دشمنی خشم آلود و سراسیمهی همهی مراکز قدرت طلب جهان قرار گرفت؛ تحریکات قومی در داخل کشور، اولین حرکت دشمن بود، فعال کردن هستههای متشکل از مزدوران رژیمگذشته و تدارک کودتاهای نظامی و سپس تحریک یک دولت همسایه به تهاجم از مرزی بطول هزار و سیصد کیلومتر قدمهای بعدی بود که هر کدام به تنهایی برای قلع و قمع یک دولت ملّی کافی بود. ولی جمهوری اسلامی فقط حکومتی ملّی نبود، بلکه بنائی متشکل از همهی آحاد ملّت با ایمانها و انگیزههای ایمانی عمیق بود. جنگ آن همسایهی خائن هشت سال بطول انجامید و با اینکه تلاش مغرضانهی آمریکا توانست ما را در معرض بددلی و سوء ظن برخی دیگر از همسایگانمان قراردهد و کمکهای بیدریغ آنانرا به سمت متجاوز سرازیر کند، در نهایت، جنگ افروز، خسته و تهیدست و شکست خورده از مرزهای ما عقب نشست.
در همهی مدّت بیست و یک سالهی عمر جمهوری اسلامی، امپراتوری خبری استکبار یکسره بر ضد ما تبلیغ کرده و برای بسیج افکار عمومی جهان در مقابله با حکومت اسلامی همه گونه سرمایهگذاری کرده است. سیاست خارجی و دستگاه امنیتی آمریکا بکمک کلان سرمایهداران صهیونیست هر چه توانستهاند در ایجاد حصار اقتصادی و معارضه با تلاش سیاست خارجی جمهوری اسلامی، کوشش کردهاند. در سراسر جهان دهها گروهک تروریست یا مجموعههای مزدور سیاسی از وطن فروشان خائن، با پول و وعده و پشتیبانی دشمنان در حال عملیات خرابکارانهاند و صدها شهید نامدار و جاودان که محصول جنایتهای حقیرانهی این مزدورانند، تاریخ انقلاب ما را رونقِ پایدارىِ مظلومانه بخشیدهاند.
کوتاه سخن آنکه بیش از بیست سال است که جبههی دشمن ما که در رأس آن آمریکا و صهیونیزم است، با همهی توان و با همهی تدبیر و با همهی تلاش خود با مولود مبارک انقلاب یعنی نظام جمهوری اسلامی میجنگد.
علیرغم آنان بیش از بیست سال است که نظام جمهوری اسلامی یک لحظه را برای رشد و بالندگی و ثبات خود از دست نداده و امروز نیرومندتر از همیشه، همان ندای اسلام و وحدت اسلامی و عزّت اسلامی را که مایهی پریشانی و سراسیمگی دشمنان است با همان قوّت و انگیزهی آغاز کار سر میدهد.
امروز یازده سال پس از رحلت معمار و بنیانگذار این بنا، امام خمینی عظیم، جمهوری اسلامی به سمت همان هدفی که او ترسیم کرده و از همان راهی که او نشان داده به پیش میرود.
افتخار این ثبات و اقتدار اولاً متعلق به ذات اسلام و تعالیم راهگشا و عزّت بخش آن و ثانیاً متعلق به ملّت ایران است که مؤمنانه در راه اسلام پانهادند و مخلصانه فداکاری کردند و صبورانه از دستاوردهای آن پاسداری نمودند.
بیشک اگر ضعفهای ما مسئولان نظام جمهوری اسلامی و کوتاهیها و غفلتهای موجّه یا ناموجّه ما نمیبود، امروز جمهوری اسلامی ببرکت احکام و معارف نورانی اسلام فصل بزرگتری از مشکلات را پشت سر گذاشته و به هدفهای خود نزدیکتر از این شده بود.
امروز مانند همیشه ترفند عمدهی تبلیغاتی استکبار آن است که وانمود کند ملت ایران و دولت اسلامی آن از هدفهای ترسیم شدهی خود روی گردانده است. این دروغ رذالت آمیزی است که هدف آن نومید کردن شیفتگان حاکمیت اسلام در سراسر جهان و سست کردن همت جوانان در داخل کشور ما است.
در پی همین خدعهی استکباری است که پس از بیست و یکمین انتخابات سراسری ما که نمایندگان مجلس شورای اسلامی را مشخص میکند، سران استکبار از حضور چیزی که بر آن نام دموکراسی مینهند در ایران ابراز شادمانی کردند. برای آنان دشوار است که به وجود مشارکت مردمی در تمام سالهای بعد از انقلاب تا امروز اعتراف کنند.
دشوار است که بپذیرند انتخابات با همین شور و وسعت در چهار سال قبل برای تشکیل دورهی قبلی مجلس و در سه سال قبل برای تعیین رئیس جمهور اتفاق افتاده است.
آنان بیهوده خود را به اینکه شاید مخالفان حاکمیت اسلام و دلدادگان تجدید سلطهی استکبار بر ایران، به مراکز قدرت راه یابند دلخوش میکنند. این همان بدفهمی و امید پوچی است که آمریکا و مزدورانش را بارها در چالش با نیروی عظیم اسلام و ارادهی پایدار ملت ایران دچار ناکامی کرده است.
اینجانب با اتکال و اعتماد به خداوند عزیز حکیم، و با ایمان عمیق و خللناپذیر به احکام نورانی و نجاتبخش اسلام، و با معرفت کامل به ملت بزرگی که خود از دل آن برآمده و همهی عمر را در میان آن گذرانیده و با عشق به آن به سالهای آخر عمر رسیدهام، به دوستان و نیز به دشمنان اطمینان میدهم که این ملّت راه اسلام را تا رسیدن به هدفهای بزرگ خود طی خواهد کرد و به همه نشان خواهد داد که عزّت و رشد و پیشرفت مادی و معنوی و نیل به کرامت والای انسانی فقط در عمل همهجانبه به اسلام و قرآن است.
آمریکا نمیتواند امیدوار باشد که دوباره ایران را در چنبرهی تسلط خود درآورد، که جوشش آرمانخواهی و مطالبهی حاکمیت اسلام را در کشورهای اسلامی فروبنشاند، که فلسطین را بی دغدغه در آغوش صهیونیستهای نژادپرست و سفاک بیفکند، که موج نفرت از خود را که روز بروز در دنیای اسلام رو به گسترش است بخواباند.
اگر این نگرش در میان دولتهای مسلمان عمومیت پیدا کند پرچم عزت اسلام بطور شایسته در جهان برافراشته میشود، حج کانون همبستگی واقعی و منبع لایزال نیروی اسلامی میگردد، ذخائر طبیعی جهان اسلام در خدمت ملتهای مسلمان درمیآید، فرهنگ غنی و حیاتبخش اسلام مجال کمک به بشریت را مییابد.
از خداوند متعال نزدیک شدن آن روز را مسئلت میکنم و از همهی شما حجاج محترم دعا برای فرج مسلمین جهان و کمک الهی به ملّت مبارز ایران را درخواست مینمایم، و حجاج عزیز ایرانی را به کوشش هر چه بیشتر برای کسب فیض معنوی و حفظ متانت و وحدت و شرکت در جماعات و کسب ذخیره روحی و اخلاقی فرامیخوانم.
والسّلام علیکم و رحمهاللَّه و برکاته - سیّدعلی خامنهئی