بسم الله الرّحمن الرّحیم
به همه برادران محترم و خواهران گرامی خوشامد میگویم و از همه شما دستاندرکاران فریضه عظیم حج تشکّر میکنم. امیدوارم خدای متعال توفیق دهد که امسال هم مثل سالهای پیش - بلکه بهتر از سالهای پیش - این واجب بزرگ، در موسم خود و با شرایط و حدود خود، انشاءالله اقامه شود و مردم ما بتوانند معنا و مفهوم الهی و اجتماعی و سیاسی حج را در وجود خودشان حس کنند و آنرا در فضای دنیای اسلام مجسّم نمایند.
حج از یک طرف مظهر معنویت است -ارتباط با خدا، آشنا شدن دل با آیات الهی و نزدیک شدن هرچه بیشتر انسان به خدا- از یک طرف مظهر وحدت است -یکپارچگی امّت اسلام، برداشتن دیوارها و حجابها و پُر کردن درّهها و شکافهایی که یا بهدست دشمن، یا بهوسیله تعصّبات و اوهام بهوجود آمده است، و نیز ایجاد قدمی به سوی امّت واحده اسلامی است- و از طرف دیگر مظهر برائت از دشمنان خدا، برائت از مشرکین و ایادی شرک و کفر است. اگر انشاءالله این سه جهت در حج متجسّد و مجسّم شود، حج فایده خود را بخشیده است. اوّل، شما و حاجی هستید که از حج بهره میبرید. در مرتبه دوم، دنیای اسلام و جامعه اسلامی و امّت اسلامی است که این بهره را میبرد. یکی از خصوصیات حج این است که فضا را معنوی میکند. الان فضای کشور به برکت نزدیکی ایام حج و با رفتن حُجّاج، در شرف معنویتر شدن است. وقتی حُجّاج برمیگردند، باز باری از معنویت با خود میآورند؛ یعنی سوغات روحیه و معنویت. هر وقت سخن از حجّ است، معنویت پراکنده میشود. باید اینطور باشد.
من امروز به مناسبت اینکه کشور و ملت ما بحمدالله بعد از بیست و دوم بهمن و آن آزمایش بزرگ الهی، و قبل از انتخابات قرار دارند، لازم است این را عرض کنم که فضای معنوی برای همه چیزِ یک کشور مفید است. فقط مسأله گرایش به آخرت و معنویّات نیست. فضای معنوی، حتّی برای اداره دنیای یک کشور هم مفید است و این به برکت انقلاب در کشور ما بهوجود آمد و امروز فضای کشور ما تا حدود زیادی مشحون از معنویت است. لذا شما میبینید وقتی که جای حضور مردم میرسد، تودههای مردم چطور با روحیه و با شادابی، قدم در میدان میگذارند! چه چیزی انگیزهی مردم است، جز همان عامل معنوی؟ من همین جا لازم میدانم از ملت عزیزمان بهخاطر شکوهی که در بیست و دوم بهمن امسال آفرید، تشکّر کنم. اینها خیلی مهم است.
در همان حالی که تمام مراکز تبلیغاتی دشمن با تمام قوا سعی میکنند مردم را با گذشته خودشان و با انقلابشان بیگانه کنند، از امامشان جدا کنند، یاد امام را به فراموشی بسپارند و سعی کنند به خیال خودشان ارزشهای جدیدی را خلق کنند و میان مردم بیندازند، وقتی بیست و دوم بهمن میرسد، شما میبینید که در تهران و شهرهای بزرگ و شهرهای کوچک و حتّی در نقاط دوردست و بسیاری از روستاها، مردم بیرون میآیند؛ نه کسی از آنها دعوتی میکند، و نه یک عامل مادّی وجود دارد؛ اما مردم میآیند. این همان عامل معنوی است.
من عرض کنم طرّاحان و کمین گرفتگانی که منتظرند از ملت ایران نشانهای بروز کند که آنها امیدوار شوند مردم با انقلاب میانهای ندارند و از انقلاب جدا شدهاند -که واقعاً کمین هم گرفتهاند- دچار تناقضند! از یک طرف بعضی از اظهارات و بعضی از تیترهای روزنامهها را نگاه میکنند، که نشانه این است که همه معنویّات در این کشور از بین رفته است؛ دیگر از انقلاب و از امام خبری نیست و همه چیز بهدست فراموشی سپرده شده است؛ اینها خوشحال میشوند و خیال میکنند که همین طور است؛ اما بعد نوبت حضور مردم که میرسد -مثل روز بیست و دوم بهمن- ناگهان با سیل عظیم مردمی، با شعار اسلام، با شعار انقلاب، با یاد امام، با بزرگداشت خاطرههای پُرشکوه گذشته مواجه میشوند! اینها دچار تناقضند و نمیدانند که چه کنند؛ لذا در طرّاحیهایشان دائماً در حال رفت و برگشت و تردّدند!
ملت ایران توانسته است با قدرت خود، دشمن خود را گیج کند. به اظهاراتشان نگاه نکنید؛ اظهاراتی که گاهی از روی اقتدار حرفی میزنند که ممکن است بعضیها را مرعوب کند. حقیقت قضیه غیر از این است. ملت زنده است؛ ملت مؤمن است؛ دلها با اسلام است؛ دلها با امام است. تا امروز هیچ قدرتی نتوانسته است دلهای مردم را از محبّت امام و یاد امام و تعظیم و تجلیل شهدا، شهادت و ارزشهای انقلاب خالی کند. انتخابات هم همینطور است. من لازم میدانم به این مناسبت، راجع به انتخابات، دو، سه جملهای عرض کنم:
انتخابات، فقط یک پدیده سیاسی نیست. انتخابات، مظهر حضور مردم، مظهر احقاق حق و مظهر توانایی و اقتدار ملی برای یک کشور است. امروز در دنیا -چه در کشور ما و چه در هر جای دیگر- روی این حساب میشود که چند درصد از کسانی که میتوانستند رأی بدهند، در یک انتخابات شرکت کردند و رأی دادند. از نظر مردم دنیا و تحلیلگران و سیاستگذاران عالم، آن نظامی مستحکم است که تعداد بیشتری از مردمش در هنگام انتخابات پای صندوقها بیایند و رأی بدهند. این نشانه استحکام یک نظام است؛ که بحمدالله ما این را در انتخاباتهای گوناگونی که در این سالهای متوالی داشتهایم، همیشه نشان دادهایم و مردم حضور قویای داشتهاند. هم حق و هم تکلیف مردم است که بیایند و سرنوشت کشورشان را بهدست خودشان معیّن کنند؛ زیرا که کشور متعلّق به مردم است. مردم باید بیایند و با انتخاب صحیح و آزادانه، قانونگذارانشان را در قوّه مقنّنه معیّن کنند؛ مجریان خودشان را با ترتیبی که در قانون معیّن شده است، معیّن کنند. این حقّ مردم است و متعلّق به آنهاست؛ اما تکلیف هم هست. اینطور نیست که یکی بگوید من نمیخواهم از این حقّم استفاده کنم؛ نه، سرنوشت نظام بسته به احقاق و استنقاذ این حقّ است؛ این تکلیف است؛ باید همه شرکت کنند. نظام جمهوری اسلامی توانسته است این حق را در اختیار مردم بگذارد؛ اما در گذشته ما این حق را نداشتیم. در نظامهای گذشته، مردم از استفاده از چنین حقّی محروم بودند. نظام جمهوری اسلامی این حق را داده است؛ باید مردم بروند و استنقاذ کنند. گاهی یک رأی هم مؤثّر است؛ هیچکس نگوید رأی منِ تنها چه تأثیری دارد. گاهی یک رأی یا چند رأی، در سرنوشت یک کشور اثر میگذارد. شما میتوانید با رأی دادن خودتان، شخص مؤمنِ صالح را به مجلس بفرستید. آن کسی که به مجلس رفت، در هنگامه حسّاس -آنجایی که رأی یک نماینده میتواند سرنوشت کشور یا یک قشر، یا سرنوشت اقتصاد را معیّن کند- رأی او کارساز خواهد بود. لذا هیچ وقت کسی نگوید که رأی من چه تأثیری دارد. مهم این است که در روز انتخابات، انشاءالله همه مردم -زن و مرد، پیر و جوان و هرکس که از لحاظ قانونی میتواند رأی بدهد- بروند و رأی بدهند و انتخابات را پُرشور و پُررونق کنند. هرکس که به نظام اسلامی علاقه دارد، در این انتخابات شرکت خواهد کرد. هرکس که به سربلندی نظام جمهوری اسلامی علاقهای دارد، در این انتخابات شرکت خواهد کرد. پیشبینی من این است: آنچنان که ما از این ملت بزرگ و آگاه و هوشمند تاکنون حضور در همه صحنهها را دیدهایم، انشاءالله در این انتخابات هم پُرشور و با علاقه شرکت میکند و حضور خودش را اعلام خواهد کرد و در واقع طرفداریاش را از اسلام و نظام اسلامی نشان خواهد داد.
نکته دوم این است که انتخابات باید در فضای آرام و با صفا انجام گیرد و دور از تشنّج و درگیری و فضای نفرت باشد. بدیهی است که در همه جا نامزدهای گوناگونی با آراء و عقاید و سلایق مختلفی هستند و مردم هم نگاه میکنند و انشاءالله با شناسایی و با تدبّر انتخاب میکنند و رأی خواهند داد. این کار باید در فضای آرام انجام گیرد. این افتخار ماست. ما چند روز قبل از این، بیست و یکمین سالگرد انقلاب را جشن گرفتیم و چند روز بعد نیز بیست و یکمین انتخابات را در کشورمان برگزار خواهیم کرد. این چیزِ کمی نیست؛ چیزِ خیلی مهمی است. حال، دیگران بنشینند و برای ملت ما غصّه بخورند که این کشور باید به طرف دمکراسی برود! دمکراسی چیست؟ اگر منظور از دمکراسی، همین حضور و دخالت و شرکت و انتخاب مردم است، بفرمایید؛ کجای دنیا چنین چیزی را سراغ دارید!؟ آن کسانی که با پول و قدرت سیاسی امریکاییها سالها بر این مملکت حکومت کردند و همه چیزِ این مملکت را به باد دادند، آیا یک بار توفیق یافتند که چنین انتخاباتی را در سرتاسر این کشور بهوجود آورند!؟ بیست و یک انتخابات، در بیست و یک سال؛ این شوخی است!؟ در تمام این آزمایشهای بیستویکگانه، فضای این کشور تا امروز اینطور بوده است؛ فضای آرام، فضای صمیمی. البته بعضیها تبلیغ میکنند و حرف میزنند. فضای خشونت سیاسی و تشنّج سیاسی و نفرت، به حال انتخابات مضرّ است. یک عدّه را از عرصه حضور در انتخابات بیزار میکند؛ یک عدّه را دچار تردید مینماید، دلها را میمیراند و امیدها را میکاهد. من میبینم متأسفانه بعضیها با اظهارات خود در برخی از این نوشتجاتی که منتشر میشود، سعی میکنند فضای نفرت را بر جامعه حاکم کنند. این یکی به جناح چپ بد میگوید، آن یکی به جناح راست بد میگوید؛ اینها کجا میروند!؟ کجا میروید و چه میخواهید!؟ چیست این تعبیراتی که ساختهاند و غالباً هم اینها را دشمن در دهانشان گذاشته و پرتاب کرده و یک عدّه آدم غافل -حالا نمیگوییم مغرض؛ اما بعضیشان هم قطعاً مغرضند- همینها را گرفتهاند و مرتّب لب میجنبانند و این حرفها را تکرار میکنند!؟ چپ و راست چیست!؟ این ملت، ملت مسلمان و مؤمن و یکپارچهای است. آحاد این ملت، با هم این انقلاب را بهوجود آوردند؛ با هم بیست و یک سال این نظام را حفظ کردند؛ با هم یک خطر بزرگ را در طول هشت سال جنگی که بر ما تحمیل شده بود، دفع کردند. بنابراین ملت باهمند؛ این دیوارکشیها چیست!؟ یک عدّه با نامی در گوشهای، یک عدّه با نامی دیگر در گوشه دیگری، همینطور مردم را تکّه تکّه میکنند. البته مردم هم نشان دادهاند که به این حرفها اعتنایی ندارند؛ این هم معلوم است. مردم راه خودشان را میروند، کار خودشان را میکنند؛ حالا هم آنها بروند و کار خودشان را بکنند.
باید فضا، فضای آرامی باشد. بعضیها با اصرار بر این که قرار است خشونت و تشنّج شود، ذهنها را دچار تشنّج میکنند؛ نه، مردم چنین قراری ندارند. من عرض میکنم، این دو، سه روزی که از حالا تا پایان رأیگیری باقی مانده است - که شاید بعد به مرحله دوم هم کشیده شود - در تمام مدّت، مردم عزیز ما و بخصوص جوانان، احساساتشان را کنترل و با عقلشان کار کنند؛ با دو چشمِ باز نگاه کنند و انتخاب نمایند. البته سلایق هم زیاد است؛ همه گونه سلیقه وجود دارد؛ تا بهحال هم همینطور بوده است. هرکسی طبق سلیقه خود عمل کند؛ منتها همه توجّه کنند که این انتخابی که ما میکنیم، یک جا میبایست جواب آن را بدهیم. اینطور نیست که بگوییم حالا ما یا اصلاً انتخاب نمیکنیم، یا انتخاب میکنیم و کسی چه میفهمد! بله؛ مردم نمیفهمند که ما چه انتخاب کردیم؛ اما خدای متعال که تشخیص میدهد. ما باید جواب او را بدهیم. ما باید محاسبه کنیم، تحقیق کنیم، بررسی کنیم و معیارها را ملاحظه نماییم، تا بتوانیم به خداوند پاسخ دهیم. اگر انسان نمیتواند، از اشخاصی که مورد اعتماد هستند، از کسانی که انسان میتواند در مسائل مهم -در مسائلی که باید به خدا جواب داد- به آنها اعتماد کند، استفسار نماید؛ اشکالی هم ندارد. بنابراین، باید فضا را، فضای آرامی قرار دهند و همه مراقب باشند. من به این کسانی که همینطور یک گوشه نشستهاند و فضا را با تشنّج سیاسی و با پُر کردن از موهومات و شایعات، خراب میکنند، نصیحت میکنم که دست از جان مردم بردارند؛ بگذارند مردم کار خودشان را بکنند. نتیجه انتخابات هم هرچه بشود، همه قبول دارند. کسی از آحاد مردم و از مسؤولان کشور نخواهد گفت چرا نتیجه انتخابات این شد، یا این نشد؛ نه، آن آراءِ مردم است. بحمدالله در این کشور قانونْ محکم است و معیارِ واضحِ قانون در مقابل چشم همه هست.
نکته بعدی هم این است که مجلس باید مجلسی باشد که بتواند در مقابل زورگوییها و زیاده خواهیها و مرعوب کردنها و تطمیع کردنهای قدرتمندان جهانی بایستد و مصالح کشور و ملت را محاسبه کند و دنبال آن برود. امام رضواناللهعلیه بارها اسم «مدرّس» را میآوردند. مگر خصوصیت مدرّس چه بود؟ از مدرّس عالِمتر هم داشتیم. مدرّس خصوصیت عمدهاش این بود که هیچ عامل ارعاب و تهدید و تطمیع و فریبگری در او اثر نمیکرد. همان وقتی که علیالظّاهر فضا را بر ضدّ او آنچنان متشنّج کرده بودند که علیهش شعار میدادند، او ایستاد و حرف خودش را زد. این خصوصیت یک نماینده خوب در مجلس است. بعضیها زود مرعوب میشوند! من بارها عرض کردهام که قدرتهای استکباری -یعنی همین قدرتهای سلطهگرِ جهانی- که مرتّب روی این کشور و آن کشور دست میاندازند و دولتها و ملتها را زیر یوغ خودشان میکشانند، عمده کارشان از ترساندن میگذرد. قدرت واقعیشان آن قدر نیست که بر زبان میآورند. بدیهی است این همه که اینها با این انقلاب و با این کشور بدند، اگر قدرت داشتند، تاکنون این انقلاب اینطور رشد نمیکرد و اینگونه نمیماند. آیا این خود دلیل نیست که سلطهگران امریکا و صهیونیستهای عالم، آنچنان که ادّعا میکنند، قدرت ندارند!؟ اینها عمده کارشان را از راه تهدید و مرعوب کردن پیش میبرند. نماینده باید کسی باشد که مرعوب نشود. چه کسی مرعوب نمیشود؟ آدمی که دلش به خدا متّکی باشد. وقتی انسان به خدا متوکّل بود، از هیچکس مرعوب نمیشود. ما یک نمونه زنده کسانی را که مرعوب نمیشوند در زمان خودمان دیدیم -یعنی امام (ره)- و هزاران نمونه دیگر را در میدان جنگ و در میدانهای سیاست ملاحظه کردیم. این جوانان مؤمن و پاکباخته، از خدا ترسیدند؛ از هیچ کس غیر خدا نترسیدند: «الذین قال لهم الناس ان الناس قد جمعوا لکم فاخشوهم فزادهم ایماناً و قالوا حسبنا الله و نعم الوکیل».(۱) در گوشه و کنار، افراد و رادیوها و عوامل دشمن، مرتّب به اینها میگفتند: علیه شما توطئه میکنند؛ بناست ضربه بزنند؛ بناست چنین کنند؛ بناست چنان کنند؛ برای این که اینها را بترسانند؛ اما اینها گفتند نه. ایمانشان بیشتر شد؛ گفتند: «حسبناالله و نعمالوکیل» (۲)؛ خدا ما را کافی است؛ ما به خدا اعتماد داریم و به او اطمینان میکنیم. آن وقت خدای متعال میفرماید: «فانقلبوا بنعمة من الله و فضل لم یمسسهم سوء».(۳) بله؛ وقتی کسی به خدا اتّکا کند، اینگونه است. آن کسانی که دوران جنگ را دیدند و در آن صحنهها بودند، میدانند که من چه میگویم. تمام قدرتهای مسلّح عالم، دست به دست هم دادند برای این که بتوانند یک وجب از خاک این کشور را بگیرند؛ بتوانند بگویند مرز ایران از این نقطه چند کیلومتر عقب آمد؛ اما نتوانستند. این ملت در مقابلشان ایستاد؛ لذا نتوانستند. خدا کمک میکند و نمیگذارد دشمن غلبه پیدا کند. مرعوب شدن، صفت خیلی بدی است. حالا یک وقت انسان در خانه خودش نشسته است و مرعوب میشود -این یک نفر آدم است- اما یک وقت انسان در مسند مسؤولیتی نشسته است -در مجلس است، در دولت است- او اگر مرعوب شد، واویلاست! مرعوب شدن او، یعنی از دست دادن بسیاری از امکانات این ملت! نماینده نباید مرعوب شود.
از طرف دیگر، نماینده نباید مفتون هم بشود. بعضیها مفتون و فریفته میشوند و دهنشان باز میماند! اینها آدمهای سادهلوحی هستند که راهحلهای خیالىِ اقتصادی یا سیاسی یا امنیتیای که با آب و تاب تمام و با رنگ و لعاب گوناگون عرضه میشود، آنها را از خود بیخود میکند! سالها تجربه میکنند؛ اما آخرش خود و دیگران را به خاک سیاه مینشانند! بنابراین، مفتون هم نباید بشوند؛ بلکه به دنبال راهحلّ صحیح، راه حلّ مستقل، راه حلّ برخاسته از شرایط خاص این ملت و این کشور و راهحلّ ارائه شده از سوی اسلام باشند. اسلام در همه مسائل، همه راهحلها را داده است؛ ما باید خودمان برویم و پیدا کنیم. اگر ما کج میفهمیم، اگر ما بد میفهمیم، اگر ما دنبالش نمیرویم و نمیرسیم، تقصیر اسلام نیست؛ خودمان را باید اصلاح کنیم.
نماینده، طمعورز هم نباید باشد. بعضیها دهانشان که به اندک چیزی از طرف دشمن شیرین شد، همه چیز را از دست میدهند! اگر بخواهید نمایندهای مرعوب نشود، مفتون نشود، دچار طمع نشود، سراغ آدم امین و متدیّن بروید. معروف است آدمهایی که خودشان هم امین نیستند، وقتی بخواهند مالشان را نگهدارند، دست یک آدم امین میدهند! امانت، یک ارزش است. ممکن است انسانِ متدیّن یک وقت اشتباه هم بکند؛ اما وقتی که فهمید اشتباه کرده، برمیگردد. این خیلی ارزش است. اینها مثل آنکسانی نیستند که اگر اشتباه میکنند، پا روی لغزشگاه میگذارند و به طرف جهنّم میلغزند؛ وقتی هم فهمیدند، سرِحرفشان میایستند که نخیر، همین است و تا آن اعماق میروند! پس، انتخاب نماینده مهم است.
البته تبلیغات هست. متأسفانه این روشهای غربی در خیلی از چیزهای زندگی -از جمله در تبلیغات- غالباً بهضرر ملتهاست؛ خودشان هم حالا در آن مراکز به این تبلیغات خیلی اعتنا نمیکنند. در یکی از این انتخاباتهای اخیرِ کشور امریکا -با این که این همه هم تبلیغات انجام میشود- گفتند سی و چنددرصد از مردم شرکت کردند! خود آنها از این تبلیغات زده شدهاند؛ اما حالا بعضیها همان سوغاتی را به این جا آوردهاند و برای پُر کردن چشم مردم، تبلیغات سبک آنها را انجام میدهند! این تبلیغات ارزشی ندارد. بایستی نگاه کرد، تحقیق کرد، از انسانهای صالح جستجو و پُرسجو کرد و به یک شخص رسید؛ هرکس بود، دیگر فرقی نمیکند. اگر شما تحقیق کردید، ولو اشتباه هم کرده باشید، خدای متعال اجر خواهد داد؛ خدای متعال مؤاخذه نخواهد کرد. باید تحقیق کرد و این کار را به بهترین وجهی انجام داد. این آزمایشِ بزرگ ملت و دولت و دستاندرکاران است.
باز همین اخیراً بعضی از این حضرات امریکاییها لحیه جنباندهاند و راجع به انتخابات حرف زدهاند. یکی گفته است که ما با دقّت نگاه میکنیم و امیدواریم که فلانطور آدمها به مجلس بیایند! مردم باید توی دهان اینها بزنند. آن یکی گفته است که ما مسأله ردصلاحیتشدگان را تعقیب میکنیم! مسؤولان کشور خیلی باید چشمشان باز باشد. چه اتّفاقی میافتد که دشمنان -اینهایی که قطعاً دشمن ملت ایران و دشمن مصالح ایرانند و میخواهند سلطه خودشان را مجدّداً براین کشور مستقر کنند- از این که کسی صلاحیتش رد شده یا نشده، نگران میشوند؟ آیا این نشانه آن نیست که آنچه که به عنوان ردصلاحیت در مراکز قانونی انجام میگیرد، آن چیزی است که درست با منافع قدرتمندان و سلطهگران اصطکاک دارد؟ بعضی از کسانی که نمیفهمند چه میگویند و حرفهایشان را ملتفت نیستند، قدری بیشتر باید دقّت کنند.
دشمن دهان را باز کرده است. یک روز این کشور با همه امکاناتش در اختیار امریکا و عوامل امریکا بود. انقلاب آمد، مسأله را بهکلّی دگرگون کرد؛ ملت را مستقل کرد، کشور را مستقل کرد، منابع کشور را مستقل کرد. اینها کمین گرفتهاند و سینه خواباندهاند، تا بلکه بتوانند مجدّداً کشور و منافع کشور و موارد حیاتی کشور و این ملت را در کام خودشان بگیرند. ملت باید بیدار باشد؛ و بیدار است. به فضل الهی، حضور مردم در انتخابات و انتخاب خوبی که این مردم خواهند کرد، یک بار دیگر امریکا و مستکبران و مراکز صهیونیستی را -در هر جای دنیا که هستند- ناکام خواهد کرد.
امیدواریم که خداوند متعال شما را در این کاری که شروع کردهاید -خدمتگزاری به فریضه بزرگ حج- موفّق بدارد؛ انشاءالله حجّ شما را حجّ مقبولی قرار دهد؛ این زحماتی را که در این راه میکشید، زحمات مقبول و مشکوری قرار دهد و بتوانید -چه در رفتنتان، چه در آنجا و چه در بازگشت حُجّاج- فضای معنوی کشور را هرچه بیشتر رنگینتر کنید.
والسّلام علیکم و رحمةالله و برکاته
۱) آل عمران: ۱۷۳
۲) آل عمران: ۱۷۳
۳) آل عمران: ۱۷۴