بیانات در بازدید از نمایشگاه آثار جانبازان

بسم‌الله‌الرّحمن‌الرّحیم

چیزی که ما این‌جا دیدیم، خیلی خوب بود. از برادران و مسؤولان عزیزی که به جانبازان به صورت یک مسأله‌ی جدی از مسائل کشور و جامعه نگریستند، متشکریم.

ما به دلایل متعدد وظیفه داریم هر چه ممکن است، به جانبازان خدمت کنیم. دلیل انسانی ایجاب می‌کند ما از این عزیزان سپاسگزاری و به آنها خدمت کنیم. ممکن است جانبازی در برخورد با ما عصبانی شود یا دارای برخوردی باشد که ما را آزرده کند؛ ولی با توجه به این‌که او و همه‌ی کسانی که در راه جهاد گذشت کردند و به جانبازی رسیدند، ما باید از همه‌ی آن برخوردها صرف نظر کنیم و تکلیف انسانی خود را انجام دهیم. دلیل دوم برای خدمت به این عزیزان، تکلیف دینی و وظیفه‌ی الهی است. اینها مجاهدان فی سبیل‌الله‌اند؛ بنابراین ما وظیفه داریم به دلیل نیازشان و به خاطر شکرگزاری از زحماتشان، به اینها خدمت کنیم.

از اینها گذشته، اگر کسی نتواند به ندای وجدانی یا تکلیف دینی پاسخ دهد، این برای یک کشور مهم است که آسیب‌دیدگان از جهاد مورد حمایت قرار بگیرند؛ این تضمین کننده‌ی جهاد است. من همیشه در خصوص مسائلی شبیه این موضوع، به مسؤولان دستگاه‌های گوناگون دولتی سفارش کرده‌ام؛ مثلاً گفته‌ام به وضعیت بازنشسته‌ها برسید. اگر می‌خواهید در دستگاه شما افراد خوب کار کنند، راهش این است که به بازنشسته‌یی که الان هیچ کاری برای شما نمی‌کند، خوب برسید. شاید بشود درباره‌ی این موضوع، یک کتاب نوشت. به همین جهت عرض می‌کنیم، کسانی که احساس می‌کنند جامعه در برابر حوادث، همیشه محتاج به جهاد است، باید به کسانی که در راه جهاد حرکتی کرده‌اند - بخصوص آنهایی که آسیب دیده‌اند - برسند؛ این یک دید سیاسی است، منهای آن دو جهتی که قبلاً گفتیم؛ نگرش اخلاقی و نگرش دینی. نظام اگر فکر می‌کند به نیروی کسانی که الان سالمند و در کوچه و بازار دارند راه می‌روند، برای مجاهدت نیاز دارد، باید به کسانی که دیروز نیروی خود را با همه‌ی وجود صرف کردند، برسد.

امروز این حرکت سیاسی در دنیا انجام می‌گیرد. در بعضی از کشورها کسانی که آسیب دیدگان جنگند، از مزایایی برخوردارند. در کوچه و خیابان هم وقتی راه می‌روند، مردم به اینها احترام می‌کنند. دستگاه‌ها این را به صورت یک عرف درآورده‌اند. مردم معمولی تحت‌تأثیر تبلیغات دستگاه‌ها قرار می‌گیرند. چرا آن دستگاه‌ها این کار را کرده‌اند؟ آیا آنها اهل خدا و وجدان و ایمانند؟ کسانی که سردمدار کشورهای غربی‌اند، به عقیده‌ی ما اینها واقعاً خدا و دین و این‌طور چیزها سرشان نمی‌شود - ما این را امتحان کرده‌ایم - به خاطر همین جهت سوم (جهت سیاسی) به این قضیه اهمیت می‌دهند. ما باید این را به صورت یک عرف در بیاوریم. شما که در خدمت جانبازان هستید - چه جناب آقای رفیقدوست و چه بقیه‌ی برادران - بنشینید درباره‌ی این قضیه فکر و طراحی کنید؛ بخصوص بخش فرهنگی در این زمینه مسؤولیت دارد. بتدریج در طول دو سال، سه سال، پنج سال، برنامه‌ریزی کنید تا این کار عرف جامعه‌ی ما شود؛ یعنی مردم هر جا جانبازی را دیدند، به او احترام کنند؛ مثل این‌که در محیطهای متدین ما هر جا مردم یک روحانی ببینند، قهراً به او احترام می‌کنند؛ این یک عرف شده است. یا در خیلی از بخشهای جامعه‌ی ما مثلاً به پیرمردها و پیرزن‌ها احترام می‌کنند. یا در اتوبوس و مجامع عمومی، زن را رعایت می‌کنند.

البته مسأله‌ی رعایت، برای کل معلولان است و مردم باید رعایت حال آنها را بکنند؛ اما تکیه‌ی من روی «احترام» است؛ باید کاری کنیم مردم به جانباز - کسی که در جهاد به این آسیب و بلیه و ضایعه دچار شده - احترام بگذارند؛ به او سلام کنند و جلوی پایش بلند شوند؛ اگر از خدمتی خواست استفاده کند، با کمال علاقه و خوشرویی، آن خدمت را در اختیارش بگذارند. یکی از چیزهایی که می‌تواند به این قضیه کمک کند، این است که پیشرفتهای اینها را نشان دهیم؛ همین کارهای هنری و فنی و علمی که جانبازها کرده‌اند. خوب است کار اینها را در تلویزیون به شکل بسیار گویایی نشان دهید؛ کمااین‌که وقتی تابلوهای آن جانباز نابینا را نشان می‌دادند، برای همه جالب و اعجاب‌انگیز بود. من خیال می‌کنم هر چه از این کارها نشان بدهید - فرشهای نفیسی که بافته شده، یا آن کارهای نفیس مربوط به اصفهان و خراسان و تبریز و جاهای دیگر، یا کارهای علمی مربوط به جانبازان - اینها برانگیزاننده‌ی حس احترام مردم به جانبازها می‌شود تا خیال نکنند جانباز یک عضو زاید یا خدمت‌گیر و خدمت‌نده است؛ کمااین‌که مسابقاتی که جانبازها رفتند پیروز شدند و مدالهای طلا آوردند و بهتر از قهرمانهای غیرجانباز ما در همان مسابقات درخشیدند، برای جلب احترام مردم خیلی مؤثر است.

برادران در بخش فرهنگی و غیرفرهنگی بنشینند فکر کنند و از صاحب‌نظرهای تبلیغاتی هم استفاده کنند تا ببینند چه کار می‌شود کرد که در طول دو سال، سه سال، ده سال، عرف جامعه‌ی ما بتدریج این بشود که همه به جانباز احترام کنند؛ نظام به این احتیاج دارد؛ علاوه بر این‌که حق جانباز هم بر گردن ما این را ایجاب می‌کند. اگر کسی حقی هم برای جانباز قائل نیست و خودش را خیلی مدیون جانباز نمی‌داند، بداند این نیاز نظام است. ما نباید منتی بر سر کسی داشته باشیم. اگر کاری کردیم که همه به جانبازها احترام کردند، تازه نیاز نظام و کشور و ملت را برآورده کرده‌ایم؛ نباید منتی سر جانباز داشته باشیم. ان‌شاءالله موفق باشید و خداوند کمکتان کند تا هر چه بیشتر به جانبازها کمک کنید.

والسّلام علیکم و رحمةالله و برکاته