بسماللَّهالرّحمنالرّحیم
اوّلاً هفته دولت را که هم یادآور شهادت عزیزان ملت ایران - شهید رجایی و شهید باهنر - است و هم صحنهای است برای اینکه ملت ایران در طول یک سال، به طور تفصیلی با فعّالیتهای دولت آشنا شود، به شما عزیزان هیأت دولت و شخص جناب آقای خاتمی - رئیس جمهور محترم و گرامی - تبریک عرض میکنم و از خدای متعال مسألت میکنم که شما برادران و خواهران گرامی و دلسوز و صمیمی و علاقهمند به انجام وظیفه را در این راهی که در پیش گرفتهاید موفّق بدارد.
همانطور که آقای خاتمی فرمودند، انتخاب این هفته و این مناسبت برای دولت، معنادار است و معنای آن هم همین است که این دولت بر روی این پایههای مستحکم و استوارِ ایثار و فداکاری و اخلاص بنا شده و ملت عزیز ایران در تاریخ پُرماجرای انقلاب، چنین شخصیتهایی را در مسند خدمت به خود مشاهده کرده است. انسانهای پُرشور و باایثار و بااخلاص و بیتوجّه به دستاورد شخصی از خدمت خودشان، در تاریخ این انقلاب پُرشکوه وجود داشتهاند؛ هم در رأس دولت - مثل این دو بزرگوار - و هم در سایر بخشها، مثل شهید «عراقی» که ایشان هم در همین روزها ذکر یادشان تکرار میشود، و همچنین شهید «لاجوردی» که دیروز به شهادت رسیدند. این سیّدِ بزرگوار هم، در نوع همان مردان باایثار - مثل شهید رجایی - و آن نوع انسانهای فداکار بود؛ چه قبل از انقلاب و چه بعد از انقلاب. اینها برای ما درس است. این یک جریان است که بحمداللَّه امروز هم دولت جمهوری اسلامی و مسؤولان، در همین مجرا و در همین مسیر حرکت میکنند.
برادران و خواهران عزیز! آنچه که کارها را آسان میکند، این است که هدفمان اعلای کلمه الهی است. هر کدام از شما دوستان، در هرجا که هستید، مقصودتان این است که بتوانید کلمةاللَّه را اعلاء کنید. وقتی ما توانستیم یک کشور و یک نظام و یک مجموعه عظیم مردمی را در بستر احکام و ارزشهای الهی به سعادت برسانیم و آنها را چه از لحاظ معنوی، فکری، روحی و اخلاقی و چه از لحاظ مادّی و معیشتی، به وضع مطلوب خودشان نزدیک کنیم و به نهایت برسانیم، این حرکتی است در راه اعلای کلمةاللَّه. غرض و مقصود از بعثت انبیا و این مبارزات عظیم انبیا در تاریخ هم همین بود.
امروز نوبت ماست و میدان فداکاری در پیش ما باز است. همه باید تلاش کنیم، زحمت بکشیم، فشارها را تحمّل کنیم و سختیها را به جان بخریم، برای اینکه بتوانیم یک الگوی درست از زندگی یک ملت و اداره یک کشور به مردم دنیا ارائه دهیم. هدف این است که هم مردم را به سعادت اسلامی و به آنچه که اسلام برای آنها خواسته، برسانیم و هم این نمونه را در دنیا در مقابل چشم انسانها قرار دهیم؛ که خوشبختانه نمونه پُرجاذبهای هم هست.
علیرغم تبلیغات دشمنان که این همه از اوّل انقلاب تا امروز، علیه نظام اسلامی، علیه شیوه اسلامی در اداره حکومت و علیه اهداف و مقاصد اسلامی حرف زدند و نوشتند و تبلیغ کردند، بحمداللَّه روش اسلامی و نظام اسلامی - که متجسّد در جامعه اسلامی ماست - در چشم مردم دنیا، همچنان یک نمونه پُرجاذبه است و اگر فارغ از تبلیغات نگاه کنیم، خواهیم دید که مردم دنیا هنوز هم عشق میورزند. البته آن کسانی که در جریان امور قرار میگیرند و شعاع تبلیغاتِ بد در آنها خیلی کارگر نمیشود و سختیهای نظام جاهلی را حس میکنند، هنوز هم این نظام و این الگو را یک الگوی مطلوب میدانند. ما هرچه میتوانیم، باید در روشن کردن و شفّاف کردن آن تلاش کنیم.
بحمداللَّه در این مدّتی که عمر کوتاه دولت کنونی است، زحمات زیادی کشیده شده و من به برادران و مسؤولان محترم توصیه میکنم که مردم را در جریان کارها قرار دهند. وعدههایی که عمل میشود، به مردم گفته شود. از قدمهایی که در جهت هدفها برمیدارید، مردم مطّلع شوند. خیلی کارها میشود و خیلی پیشرفتها انجام میگیرد که مردم از آنها مطّلع نیستند و احیاناً دشمن بزرگنمایىِ نقاط ضعف هم میکند. امروز بیشترین تلاش دشمن بر این متمرکز است که نقطه ضعفی که وجود ندارد، خلق کند و اگر وجود دارد، در کشور بزرگنمایی کند تا مردم را از دلبستگی و پیوندی که با نظام اسلامی دارند، منقطع نماید. تلاش شما در کار و بیانتان برای مردم، میتواند جلوِ این را بگیرد.
من به برادران و خواهران یک توصیه عرض میکنم: کار را بااخلاص و برای خدا انجام دهید؛ چون کار شما برای اداره یک کشور اسلامی است و این آن چیزی است که خداوند متعال بزرگترین عبادتها را در این حد نمیشناسد. واقعاً اگر شما عالیترین عبادات فردی را محاسبه کنید، در قبال این قرار نمیگیرد که انسان برای اداره یک کشور به شکل اسلامی تلاش کند. این از همه تلاشهای فردی - اگر با اخلاص انجام گیرد - بالاتر است. اگر اخلاص باشد و برای خدا باشد - همانطور که عرض کردیم - این کار فرصت بزرگی برای شماست و از همه کارهای فردی و عبادات فردی بالاتر است. البته اگر برای خدا نباشد و اخلاص در کار نباشد، این اجر را که ندارد هیچ، پیشرفت هم ایجاد نخواهد شد.
برادران و خواهران! سعی کنید در همه برنامهریزیها و در همه تلاشها، نیّتتان این باشد که رضای الهی را کسب کنید. این، ما را هدایت هم خواهد کرد. وقتی ما اینطور تصمیم بگیریم و اراده کنیم و بخواهیم، طبعاً دچار برخی اشتباهاتی که از رفتار خود ما هم ناشی میشود، نخواهیم شد. بحمداللَّه در زمینه مسائل داخلی کارهای خوبی شده است که از جمله کارها همین است که جناب آقای خاتمی اشاره کردند: طرح ساماندهی اقتصادی. این را باید از صورت یک نوشته و یک تصمیم خارج کنید و راههای عملی آن را با قوّت و با ایمان کامل به لزوم و وظیفه بودن این کار، مشخّص نمایید. البته ممکن است کسانی در جامعه باشند - چه صاحبنظران و چه افراد دیگر - که نظرات اقتصادی دیگری داشته باشند. ما ایرادی نداریم بر اینکه کسی نظر مخالفی داشته باشد؛ اما همه موظّفند همکاری کنند تا این کار انجام گیرد. این تصمیمگیری، باید یک تصمیمگیری حقیقی و بلندمدّت باشد و آنچه که در این مجموعه به عنوان سیاست اعلام شده است، تحقّق پیدا کند؛ آنچه که به عنوان راهکار پیشبینی شده است، قدم به قدم دنبال شود و انشاءاللَّه اجرا گردد. مردم حقیقتاً شایستگی این را دارند که مسؤولان همه وقت و همّت خودشان را مصروف این کار کنند.
در زمینه مسائل کشور و بخصوص در زمینه مسائل اقتصادی، توجّه به اشتغال جوانان و جهتگیرىِ فکری و روحی و فرهنگی آنان، خیلی مهم است. امروز عمده مخاطبان ما در کشور، جوانانند. خوشبختانه نیروی عظیم این کشور، ناشی از نیروی جوان است. این فرصتی است و میتواند به عنوان یک نقطه قوّت به کار رود. البته دشمن، درست در نقطه مقابل آنچه که شما میخواهید، سعی میکند که این نقطه قوّت را به نقطه ضعف تبدیل کند؛ جوانان را به فساد بکشاند؛ از لحاظ فکر سیاسی، از لحاظ رفتار اجتماعی، از لحاظ رفتار فردی، با تبلیغاتش آنها را دچار آلودگی کند.
در داخل هم متأسّفانه کسانی هستند که در این جهت کار میکنند؛ همان کاری را میکنند که درست دشمن دنبال آن کار است: ایمان جوانان را ضعیف کردن، پیوند آنها را با نظام و با مسؤولان کشور سست کردن، آنها را به آینده بدبین و دلسرد کردن، آنها را نسبت به محیطی که در آن زندگی میکنند، بیاعتقاد کردن. این کارها متأسّفانه انجام میگیرد. البته از دشمن، غیر از تلاش خصمانه، توقّع دیگری نیست. آنچه که ما از خودمان توقّع داریم، این است که بایستی تلاشمان را در خنثی کردن هدفهای دشمنان متمرکز کنیم.
در زمینه مسائل خارجی هم، این روشی را که امروز دولت در پیش گرفته است - یعنی در تماس بیشتر بودن با کشورها و عادّی کردن روابط با همه کشورهایی که میتوانیم با آنها ارتباط برقرار کنیم - من تأیید میکنم؛ روش درستی است. در زمینه سیاست خارجی باید سعی کنید که همه در دنیا بدانند که ملت و دولت ایران، انگیزه و هدفش این است که میخواهد با فکر خود، با نیروی خود، با اراده خود، در راه سعادت خود قدم بردارد. این آن چیزی است که ما به عنوان یک ملت دنبالش هستیم. حقّ ملت ما هم هست که در فکر این باشد که با ذهنیّت خودش، با فکر خودش، با فلسفه خودش، با دین و ارزشهای خودش، راههای سعادت و تکامل را بپیماید. البته کسانی که سعی دارند فرهنگ و روش خودشان را تحمیل کنند، این را نمیپسندند؛ لیکن مردم بیغرض و بینظر دنیا، این را میپسندند. در ارتباطات دیپلماسی ما، باید بر این استقلال و بر این عزّت اجتماعی تکیه شود، که بحمداللَّه میشود و این روش درستی است. ما با ملتهای دنیا و با دولتهای گوناگون عالم، بنای همکاری و تفاهم داریم؛ البته نه با زورگویان و کسانی که میخواهند همه مسائل را با تکیه بر قدرت خودشان حل کنند؛ مثل امریکا. با اینها آبمان در یک جوی نمیرود.
ملاحظه کنید! در همین قضایای اخیر، آنچه که در سودان و افغانستان اتّفاق افتاد، بههیچوجه مورد قبول انسانهای مستقّل دنیا نیست. نمیشود قبول کرد که دولتی به اتّکای اینکه میتواند به خاک یک کشورِ دوردست و به یک ملت دیگر حمله کند، تهاجم نماید. استدلالش هم فقط این باشد که من میتوانم، پس میکنم! این غلط است. این روش، روشِ مردود ملتهای مستقلّ دنیاست. ما به عنوان جمهوری اسلامی، از اوّل این شجاعت را داشتیم که این روش را محکوم کنیم. بعضی از کشورهای دیگر، با اینکه این روش را نمیپسندند، حاضر نیستند آن را محکوم کنند. ما هرگز زیر بار اینگونه قدرتنماییها نرفتیم و نخواهیم رفت.
این کاری که در افغانستان یا در سودان انجام گرفت، دو اشکال بزرگ دارد:
اوّلاً از لحاظ انسانی، یک عملِ جنایتآمیز است. من «اسامهبنلادن» را نمیشناسم و کشتن مردم بومی غیر نظامی کنیا و تانزانیا را هم بههیچوجه تأیید نمیکنم - به این چیزها ما راضی نیستیم - اما این حرکتی که اینها در افغانستان انجام دادند، به همان اندازه محکوم است که آن حرکتی که در آنجا از لحاظ کشتار انسانهای غیر نظامی و غیر دخیل در یک اقدام نظامی انجام گرفت. به عنوان حمله به دشمن، به یک عدّه انسان بیدفاع حمله میکنند؛ دهها موشک پرتاب میکنند؛ یا در سودان کارخانهای را از بین میبرند؛ معلوم نیست چه تعداد انسان را از بین میبرند و نابود میکنند؛ فقط به این عنوان که ما تشخیص دادیم، یا حدس زدیم، یا فهمیدیم که دست دشمن ما در اینجاست! این روشِ غلطی است؛ این یک جنایت است. هر کس مرتکب این جنایت شود، محکوم است. دولت امریکا هم محکوم است؛ او یک تروریسم است. حرکت او، یک حرکت تروریستی است؛ تروریسم دولتی است. جرمش هم بزرگتر از این است که افراد غیر مسؤول مرتکب کارهای تروریستی شوند.
جهت اشکال دوم که مخصوص این کار است و در کار مخالفان اینها وجود نداشته است، این است که این تجاوز به یک کشور دیگر است؛ تعرّض به حریم زندگی یک ملت است. قدر مسلّم، یکی از فوایدی که مرزهای کشورها دارد - ممکن است فوایدی داشته باشد، مضارّی هم داشته باشد - این است که مثل یک حصار امنیتی است که در درون آن، ملتها زندگی میکنند. به چه مناسبتی کشوری این حصار را در هم میشکند و بدون اینکه هیچگونه اعلام جنگی با دولت آن کشور شده باشد، وارد میشود و همینطور بر طبق میل خودش، با غرور و نخوت و خودخواهی، این کار را انجام میدهد؟! بنابراین، این کار، حرکتی است محکوم و غلط. ما این روشِ سیاستِ قلدرمآبانه را نمیپسندیم و آن را رد و محکوم میکنیم. علّت اینکه از اوّل انقلاب تا بهحال، دولت جمهوری اسلامی در مقابل پدیدهای که اسمش را «استکبار» میگذارد، ایستاده، همین است که این روشهای خودخواهانه و قلدرمآبانه و متّکی به قدرتهای ظالمانه را مردود دانسته و آنها را رد میکند. به همان اندازهای که کار «طالبان» در حمله به مردم بیدفاع «مزارشریف» محکوم است، به همان اندازه کار امریکا در حمله به مردم سودان و مردم افغانستان و کشتن انسانهای غیرنظامی محکوم است. دشمنان اسلام هم این موضع را از ما، دانستهاند. کسانی هم که دشمن قدرتهای ستمگر و ظالم هستند، آنها هم فهمیدند و دانستند و میدانند که راه و هدف ما، هدف و راهی است که اسلام معیّن کرده است. نه در آن ظلم است، و نه تجاوز به حقوق انسانها و نه بیاعتنایی به تجاوزهایی که مردم ظالم نسبت به مردم مظلوم انجام میدهند. حقوق انسان در آن، در حدّاکثر میسور و ممکن رعایت شده است. هدف ما این است، راه ما این است؛ تا بهحال هم بحمداللَّه این هدفها را تعقیب کردهایم. امیدواریم که بعد از این هم بتوانیم با قدرت و با قاطعیت و با همان تلاشی که شما برادرانِ مسؤول در دولت جمهوری اسلامی مبذول میکنید و انجام میدهید، انشاءاللَّه این راه را ادامه دهیم.
آخرین عرضم این است که برادران و خواهران عزیز! این مدّتِ مسؤولیت در دولت را قدر بدانید. این مسؤولیتها گذراست؛ آنچه که برای شما باقی میماند، اجر و ثوابی است که بر اثر کار برای مردم به شما خواهد رسید و خدای متعال شما را مشمول آن اجر و ثواب خواهد کرد. مردم هم قدر دولت و قدر مسؤولان خدمتگزار را میدانند. سرمایه عظیم پشتیبانی آنها از شما، سرمایه خدادادی است. این سرمایه را باید حفظ کنید، که با همین تلاش مخلصانه، انشاءاللَّه حفظ خواهد شد. امیدواریم که انشاءاللَّه کار شما مرضىّ حضرت ولىّعصر ارواحنافداه واقع شود و روح مطهّر امام از شما شاد باشد و ارواح طیّبه شهدا از همه شما خشنود باشند؛ ما هم شما را دعا خواهیم کرد. خدای متعال شما را در این راهِ سرافرازانه و پُرافتخار کمک کند.
والسّلام علیکم و رحمةاللَّه و برکاته