بیانات در دیدار کارگزاران نظام

بسم‌اللَّه‌الرّحمن‌الرّحیم‌
 
من هم این عید بزرگ را به همه مسلمین عالم و ملتهای مسلمان و به ملت بزرگ و سربلند ایران اسلامی و به شما حضّار گرامی این مجلس تبریک عرض میکنم. امیدوارم که خداوند متعال، امروز را حقیقتاً برای ملت ایران و برای امّت اسلامی، عید و وسیله‌ای برای شادی و موفقّیت قرار دهد و آنچه را که در ماه رمضان مردم ما در میدان عبادت حق‌تعالی انجام دادند، ان‌شاءاللَّه آثارش را از امروز به بعد در نفسانیّاتشان، در عملکردشان و در برخوردشان مشاهده کنند.
 
خصوصیت این عید و بعضی اعیاد دیگر اسلامی این است که مخصوص به مجموعه خاصی از جامعه عظیم اسلامی نیست. حقیقتاً ما مسلمین امروز باید به دنبال آن نقاطی باشیم که همه آحاد مسلمان را در شرق و غرب دنیای اسلام، از هر ملیتی، با هر نژادی، با هر زبانی و با هر فرهنگی، گرد محور توحید و کلمه متعالی اسلامی جمع کند. عید فطر از جمله اینهاست. البته بعضی اعیاد دیگر هم این خصوصّیت را دارند. لذا در دعای قنوت عید فطر - برحسب آنچه وارد شده است، مستحب میدانیم و میخوانیم - عرض میکنیم «الذّی جعلته للمسلمین عیدا» (۱)؛ خدای متعال این روز را برای مسلمین عید قرار داده است.
 
عید، یعنی سالگشتی که مایه شادی و خشنودی است. چه چیزی برای امّت اسلام مایه خوشحالی است؟ نزدیک شدن به هدفهای اسلامی. اسلام برای جامعه و امّت اسلامی هم مثل فرد مسلمان اهدافی را تعریف و ترسیم کرده است. باید اعتراف کنیم که امروز دنیای اسلامی متأسّفانه از این هدفها دور است. ما مسلمین عالم، ما امّت اسلامی، با آنچه که اسلام برای امّت اسلامی میخواهد و میپسندد، فاصله زیادی داریم.
 
امّت اسلامی باید امروز در دنیا به برکت اسلام آن‌چنان باشد که مثل مشعلی راه بشریت را روشن کند؛ مثل خورشیدی بر بشریت بتابد و به آنها خیر برساند؛ آنها را گرما ببخشد، آنها را نورانیّت ببخشد، به آنها حرکت ببخشد، به آنها حیات بدهد. آن جامعه اسلامی که باید «لتکونوا شهداء علی النّاس» (۲) باشد؛ آن جامعه اسلامی که باید «یدعون الی الخیر» (۳) باشد؛ آن جامعه اسلامی که باید پیشرو بشریت در همه خیرات باشد، این‌گونه است. آن جامعه اسلامی که باید پرتوی از «وللَّه العزة و لرسوله و للمؤمنین» (۴) را داشته باشد، با وضع فعلی جهان اسلام و امّت اسلامی فاصله دارد.
 
البته بحمداللَّه شوق این هدفهای عالی در دلهای مسلمین پیدا شده است و ملتهای اسلامی حرکتهای خوبی را شروع کرده‌اند و در سراسر آفاق دنیای اسلامی، امروز بحمداللَّه ارزشهای اسلامی رو به نو شدن است. برخلاف آنچه که دشمنان اسلام میخواستند که این ارزشها را از زندگی بشر بزدایند، امروز بحمداللَّه وقتی ما در شرق و غرب دنیای اسلامی نگاه میکنیم، میبینیم که آحاد مردم به سمت احکام نورانی قرآن و ارزشهای اسلامی، گرایش بیشتری پیدا کرده‌اند؛ لیکن باید تلاش شود.
 
ایران اسلامی به برکت اسلام، عزّت پیدا کرده است؛ به برکت اسلام از زیر سلطه بیگانگان خارج شده است؛ به برکت اسلام دلهای مردمش به هم نزدیک شده‌اند و به برکت اسلام به خیلی از آن خیراتی که اسلام برای مسلمانان خواسته، رسیده است. از ایران اسلامی و از میان این امّت، آنچه که ما برای برادران مسلمانمان در سراسر عالم میخواهیم، این است که دولتها و ملتها به اسلام به چشم نجاتبخش نگاه کنند و آن را مایه عزّت و افتخار و کرامت خودشان بدانند. این چیزی که دشمنان اسلام خواسته‌اند به بسیاری از افراد در دنیای اسلام بباورانند که اسلام مایه عقب‌افتادگی و سرافکندگی آنهاست، یک تلقین شیطانی است. این، تلقین کسانی است که خواسته‌اند امّت اسلامی را از اصل خودش جدا کنند، تا بتوانند به راحتی بر او فرمان برانند.
 
قرآن مایه عزّت مسلمانان است. قرآن به معنای تلاوت کردن و اعتقاد داشتنِ فقط نیست؛ قرآن مجموعه نظام یک زندگی اجتماعی است؛ قرآن دستورالعمل یک حیات سعادتمندانه و زندگی توأم با عزّت است و این چیزی است که امروز برای متفکّران مسلمان مبهم و مشکل نیست.
 
آحاد ملتهای اسلامی هم بحمداللَّه آشنا هستند. ملتهای مسلمان، دولتهای مسلمان، روشنفکران مسلمان سیاستمداران مسلمان و جوانان کشورهای اسلامی، باید تا آن‌جا که میتوانند زمینه ذهنی مردم خودشان و زمینه عملی زندگی آنها را مستعد و فراهم کنند، تا ملتها به زندگی قرآنی برگردند و بتوانند در جاده عزّت و عظمت حرکت کنند.
 
آن پایبندی به گذشته‌ای که مایه سرافکندگی و جمود است، پایبندی به سنّتهای جاهلی است. پایبندی به قرآن، مایه روشنفکری و مایه آزادفکری و مایه به کار افتادن علم و عقل و ابتکار و تلاش است. اسلام مرده‌های اجتماعی و سیاسی را زنده کرد؛ «اذا دعاکم لما یحییکم».(۵) اسلام ملتهایی را که خاک مرگ بر روی آنها پاشیده شده بود و چیزی از حیات حقیقی و سرافرازانه مجتمع انسانی نمیدانستند، حیات و آقایی بخشید و پرچم انسانیت و دفاع از انسانها را به آنها داد. نه فقط آن روز، امروز هم بحمداللَّه همین‌طور است. نمونه‌اش کشور ماست؛ این ملتی است که قرنهای متمادی در زیر فشار استبداد سلاطین ظلم و جور، هویّت و قدرت تصمیم و قدرت عمل خودش را از دست داده بود؛ در این صد سال اخیر هم در زیر فشارهای مضاعف استعمار و استکبار و دخالت خارجی، اعتماد به نفس خود را به کلّی از دست داده بود. اسلام این ملت را به یک ملت پیشرو، مقدّم در میدان علم، در میدان عمل، در میدان سیاست، در میدان تفکّر، در میدان تعقّل و تأمّل و در ابتکارات زندگی تبدیل کرد.
 
این، علاج ملتهای مسلمان است. این، درست همان چیزی است که نسخه‌پیچان ضدّ اسلام آن را نهی میکنند و از آن میترسند. امروز هم نیست که منع میکنند و از آن باز میدارند؛ اگر تاریخچه استعمار را نگاه کنید، از وقتی استعمار در کشورهای اسلامی شروع شد، این را تکرار کرده‌اند و گفته‌اند و خواسته‌اند دین و اسلام را منزوی کنند و از زندگی انسان بیرون برانند.
 
امیدواریم که خداوند متعال همه ما را بیدار کند. همه ملتهای مسلمان، ملت مظلوم فلسطین و ملتهای مظلومی را که در اقطار اسلامی از رنجهای بزرگی مینالند و از دردهای بزرگی رنج میبرند، ان‌شاءاللَّه نجات بخشد و اسلام و مسلمین را مثل فرشته نجاتی به سراغ همه ملتهای دربند بفرستد و روح مطهّر امام بزرگوار ما را - که گشاینده این راه در مقابل ما بود - با اولیایش محشور فرماید و ارواح طیّبه شهدا و همه ایثارگران را مشمول رحمت خود قرار دهد.
 
والسّلام علیکم و رحمةاللَّه و برکاته‌
 
۱) الاقبال باعمال الحسنة، ج ۱، ص ۴۹۵
 
۲) بقره: ۱۴۳
 
۳) آل عمران: ۱۰۴
 
۴) منافقون: ۸
 
۵) انفال: ۲۴