پیام به کنگره عظیم حج

بسم‌اللَّه‌الرّحمن‌الرّحیم‌

الحمدللَّه رب‌العالمین والصّلاة والسّلام علی سیدنا محمّد و آله الطاهرین. قال اللَّه الحکیم: و اذ جعلناالبیت مثابةللناس و امناً و اتخذوا من مقام ابراهیم مصلی و عهدنا الی ابراهیم و اسمعیل ان طهرا بیتی للطائفین و العاکفین و الرکع السجود

این روزها بار دیگر خانه‌ی خدا میزبان خیل عظیم دلهای پر شور و شوقی است که از سراسر جهان در آن کعبه‌ی امید گرد آمده‌اند؛ میلیونهایی که در سایه‌ی عبودیت خالص حضرت احدیت، احساس وحدت و جمعیت میکنند؛ چشمهایی که با گلاب اشک خود، قدمگاه پیامبر عظیم‌الشأن (صلّیاللَّه‌علیه‌واله) و اولیاء خدا (علیهم السّلام) و مجاهدان و بزرگان اسلام را شستشو میدهند؛ جانهایی که در پرتو معنویت بیت‌اللَّه الحرام و حریم تربت مصطفوی (علیه‌واله‌الاف‌السّلام)، نورانیت و صفا مییابند؛ دستهای به دعا برافراشته‌یی که قافله‌ی نیاز و حاجت را روانه‌ی درگاه بینیاز میکنند؛ دردمندانی که بر در سرای طبیب، علاج درهای مزمن جهان اسلام را میجویند و در آن، همدردانی از هر نژاد و زبان و رنگ و از هر گوشه‌ی عالم مییابند؛ ضعیفان تنها مانده‌یی که در آن‌جا احساس قدرت و عظمت میکنند. این روزها بار دیگر پیکره‌ی عظیم امت اسلام، نمایی از ابهت و شکوه خود را در برابر چشم کسانی که دچار غفلت از آنند، میگذارد؛ دوستان را امیدوار و دشمنان را بیمناک میسازد. ابر رحمت و حکمت بر تشنگان میبارد، دلهای افسرده‌یی را طراوت میبخشد، و مغزهای راکدی را به شکفتن و اندیشیدن وا میدارد.

آری، این روزها برای جهان اسلام و امت اسلامی روزهای عید و روزهای میعاد است و بجاست که مسلمین در همه جای گیتی و به ویژه حجاج بیت‌اللَّه الحرام، ساعتها و لحظه‌های آن را برای تعبد و تعقل، مغتنم بشمارند و آنان که به فرصت گرانبهای حج و زیارت دست یافته‌اند، با دستانی پر از رحمت و حکمت الهی، و با تصمیم و اراده‌یی تازه برای آینده‌ی خود و امت اسلامی، به دیار خویش باز گردند.

در میان فرایض دینی، حج، بزرگترین فریضه‌یی است که در آن هر دو جنبه‌ی فردی و اجتماعی به شکلی نمایان، گنجانیده شده است.

در جنبه‌ی فردی، هدف، تزکیه و رسیدن به صفا و نورانیت و پیراستگی از زخارف بیارزش مادی و فراغت با خویشتن معنوی و انس با خدای متعال و ذکر و تضرع و توسل به حضرت حق است، تا آدمی به عبودیت - که صراط مستقیم الهی به سوی کمال است - راه یابد و در آن گام بردارد.

در این بخش، تنوع فرصتها و آزمایشگاهها به حدی است که هر گاه کسی با توجه و تدبر از آن عبور کند، بیگمان دستاوردی گرانبها خواهد داشت؛ فرصت احرام و تلبیه، فرصت طواف و نماز، فرصت سعی و هروله، فرصت وقوف در عرفات و مشعر، فرصت رمی و قربانی و فرصت ذکراللَّه که همچون فضای سرشار از روح و حیات، در همه‌ی این مراحل، گسترده شده است. مجموعه‌ی این فرصتها میتواند برای هر فرد، دوره‌ی کوتاهی از ریاضت شرعی و تمرین زهد و سِلم و حلم و برخی خلقیات پسندیده‌ی دیگر نیز باشد.

در جنبه‌ی اجتماعی، حج در میان همه‌ی فرایض اسلامی بیهمتا است؛ زیرا مظهری از قدرت و عزت و اتحاد امت اسلامی است. هیچ فریضه‌ی دیگری بدین‌سان به آحاد مسلمان، درباره‌ی مسایل امت اسلامی و جهان اسلام، درس و عبرت نمیآموزد و آنان را در روحیه و واقعیت، به قدرت و عزت و وحدت نزدیک نمیکند. تعطیل این بخش از حج، بستن سرچشمه‌یی از خیرات به روی مسلمین است که از هیچ رهگذر دیگری نمیتوانند بدان دست یابند.

قدرت ملی برای جوامع بشری، کلید همه‌ی کامیابیها و وسیله‌ی لازم برای رسیدن افراد جامعه به حیات طیبه است. مقصود از قدرت ملی آن است که جامعه و کشور، از اخلاق، علم، ثروت، نظام سیاسی کارآمد و عزم و اراده‌ی عمومی برخوردار باشد. درست است که جوامع قدرتمند، اگر فاقد هدایت و نظارت و اجرای عدالت باشند، همان ثروت و علم، آنان را به طغیان خواهد کشانید و اخلاق و اراده‌ی آنان را زایل کرده، مسیر آنان را به سمت انحطاط رقم خواهد زد - همان‌طور که امروز در کشورهایی همچون امریکا و غیره، نشانه‌های آن دیده میشود - ولی فقدان آن تواناییها و اقتدارها، بلای انحطاط اخلاقی و سیاسی را بسی سریعتر بر جان کشورها میاندازد و دنیا و آخرت و علم و اخلاق و همه چیز را از ملتها میستاند. از آن روست که تعالیم سیاسی و اجتماعی اسلام، همه در جهت آن است که ملل اسلامی به اقتدار و سیادت علمی و اخلاقی و سیاسی و روحی و مادی دست یابند. و امروز همه‌ی رهبران هوشیار ملتهای جهان در صددند که از هر امکان و ذخیره‌یی که میتواند آنان را قدرتمند کند، بهره گیرند.

امت بزرگ اسلامی با وجود عِده و عُده‌ی خود، فاقد عزت و قدرت در سطح بین‌المللی است؛ چگونه باید عزت و قدرت شایسته‌ی خود را به دست آورد؟ همه‌ی آحاد مسلمان، بخصوص زمامداران و مسؤولان کشورهای اسلامی و علما و روشنفکران و شخصیتهای مسلمان، باید همواره این سؤال را در ذهن و زبان خود داشته و به دنبال پاسخ آن باشند.

امروز بیشترین منابع نفت که بیاغراق به منزله‌ی خون برای تمدن کنونی جهان است، در کشورهای اسلامی است. حساسترین مناطق سوق‌الجیشی عالم، در اختیار مسلمانان است. بخش عظیمی از منابع زیرزمینی که برای بنای امروز و فردای جهان مورد نیاز ضروری است، در این کشورها است. یک پنجم همه‌ی جمعیت دنیا متعلق به آنان است. بزرگترین بازار مصرف مصنوعات کشورهایی که خود را بر مسلمانان تحمیل کرده‌اند، در دست آنان است. فرهنگ غنی و ریشه‌دار و علوم و معارف آنان، اولین گامهای عروج به اوج دانش کنونی جهان را به غربیها آموخته و حق حیات به گردن دانش و تمدن غرب دارند. با این همه، مسلمانان، امروز در سطح جهان، در روند عمومی سیاست جهانی، در تصمیم‌گیریهای بزرگ عالم و در تعیین نظام همبستگی جهانی، هیچ نقشی ندارند؛ و از این بالاتر، بسیاری از کشورهای اسلامی در سیاست ملی خود، دنباله رو و محکوم یکی از چند دولت مستکبر و زورگوی جهانند؛ دولتهاشان دست نشانده و ضعیف‌النفس، ملتهاشان دچار اختناق یا بیخبری، و علما و روشنفکرانشان دستخوش ترس و تغافل و عشق به راحتی ... و نتیجه آن شده است که سرمایه‌های آنان بر باد میرود؛ جایگاه سیاسی آنان به اشاره‌ی دولتهای مستکبر تعیین میشود؛ و عِده و عُده‌ی آنان به حساب نمیآید؛ و امت بزرگ اسلامی که امروز باید از همه‌ی موجودی خود برای کسب عزت و اقتداری که مستحق آن است، برخوردار شود، بدین گونه از بخش عظیمی از عِده و عُده‌ی خود محروم میماند و دشمن اسلام و مسلمین، از آن به زیان اسلام و مسلمین استفاده میکند.

وضع کنونی جهان اسلام و حوادث محنت باری که در هر گوشه‌ی آن، زندگی را بر میلیونهای اسلامی تلخ و دشوار کرده است، فاجعه‌ی بینظیر فلسطین مغصوب، محنت تاریخی مسلمانان بالکان، اوضاع کشمیر و افغانستان، اوضاع انفجار آمیز خلیج فارس، وضع اقلیتهای مسلمان در برخی از کشورهای اروپایی، همه و همه شواهد گویای این حقیقت تلخند.

جهان اسلام در همین هفته‌های اخیر شاهد آن بود که دولت ایالات متحده دو بار پیاپی، رأی شورای امنیت سازمان ملل را بر محکومیت رژیم صهیونیستی برای ویران سازی خانه‌های مسلمانان بخش شرقی بیت‌المقدس، وتو کرد؛ و این همان امریکاست که بخش عظیمی از ثروت و قدرت خود را از موجودی کشورهای عربی مسلمان کسب میکند و دولتهای بسیاری از این کشورها، صریحاً دوستی و احترام و ثروت خود را، بلکه بخشهایی از خاک خود را تقدیم آن کرده‌اند. چرا امریکا در مقابل این دوستیهای قولی و عملی، حتی یک بار هم حاضر نیست در مسأله‌ی فلسطین، میل و خواست آنان را رعایت کند. بیشک هیچ دولتمرد عرب و مسلمان نمیتواند در برابر تجاوزهای اخیر رژیم صهیونیست که یاد آور و دنباله‌ی جنایات پنجاه ساله‌ی آن رژیم است، و حتی مخالف قرارهایی است که به نام صلح در سالهای اخیر بسته شده است، بیتفاوت باشد و از آن خشمگین نشود، ولی چرا دوستی و وفاداری دیرین دولتمردان عرب با امریکا، کمترین تأثیری در روند روزافزون حمایت امریکا از رژیم غاصب نمیگذارد؟ درست است که دولت کنونی امریکا بیش از اسلاف خود به صهیونیستها سرسپردگی نشان میدهد؛ ولی کِی و کجا اتفاق افتاده است که دولتهای متعاقب امریکا، دوستان عرب خود را با برادران صهیونیستِ خود برابر بشمارند و یک بار هم که شده، غاصبان صهیونیست را از خود ناراضی کنند؟

در این باب، سخنان گریه‌آور بسیار است و حدیث غفلت و احیاناً خیانت خودیها و استکبار و خباثت بیگانگان و دشمنان، چیزی نیست که در این گفتار مختصر بگنجد؛ آنچه این جانب میگویم، آن است که جفای دشمن به خاطر آن است که جبهه‌ی خودی نخواسته است از همه‌ی نیرو و امکان خود استفاده کند و عِده و عُده‌ی خود را به مصاف دشمن بیاورد.

بزرگترین پشتوانه‌ی جهان اسلام، امت بزرگ اسلامی است؛ یعنی ملتهای مسلمان که وحدت و اتفاق و تفاهم آنها و غریو رعد آسای اعتراض آنها و قدرت اندیشه و بازوی کار و ثروت طبیعی و خداداده‌ی آنها، میتواند دل هر دولت مستکبر را آب، و گوش او را کر، و پشت او را خم کند.

حج، مظهری و نمونه‌یی از این پشتوانه‌ی عظیم و تمام ناشدنی و غیر قابل شکست را در برابر چشم ما میگذارد.

این جاست که معنای حقیقی فریاد برائت در حج آشکار میگردد؛ و چنین است که غریو دستجمعی مسلمانان در برائت از مشرکین، در حج روح میدمد و مضمون میبخشد.

آیا اکنون هیچ مسلمانی میتواند در این سخن حکیمانه شک کند که «حج بی برائت، حج نیست»؟

ملتهای مسلمان بدانند که اگر با هم باشند، دست خدا با آنها است و دست خدا مقتدرتر از هر پدیده‌ی قدرتمند در عالم وجود است. و دولتهای مسلمان بدانند که ملتهای آنان، قویترین پشتیبان در مقابله با بیگانگان پر توقع و متجاوز و غارتگر و بیرحمند. اگر ملتها به صحنه راه داده شوند، اگر به ملتها اعتماد شود، اگر با ملتها صادقانه عمل شود، دولتها آن چنان اقتداری خواهند یافت که نه در میدان نبرد لازم است از دشمنی بترسند، و نه در عرصه‌ی بنای کشور و زندگی عمومی لازم است به بیگانه‌یی احساس نیاز کنند.

امروز دولت و ملت ایران به برکت همین یگانگی است که با توکل به خدا در برابر زورگوییهای امریکا ایستاده‌اند و تهدیدهای مکرر او آنان را تکان نمیدهد و چنان احساس قدرت میکنند که با تکیه بر حقانیت خود و با وجود فشارهایی که به وسیله‌ی ایادی استکبار، از همه طرف بر آنان وارد میآید، آینده را درخشان و راه خود را روشن و دلهای خود را سرشار از امید و اطمینان مییابند.

برادران و خواهران عزیز در همه جای جهان! میعاد بزرگ حج را مغتنم بشمارید؛ آشنایی و الفت میان خود را در آن تحکیم بخشید؛ از سرنوشت یکدیگر با خبر شوید؛ از تجربه‌های یکدیگر درس بگیرید؛ راز ایستادگی و ثبات جمهوری اسلامی و ملت بزرگ ایران را از آنان بشنوید.

در حج به صدای بلند اعلام اتحاد کنید؛ به صدای بلند بیزاری خود را از جبهه‌ی استکبار و ظلم و نفاق فریاد کنید؛ علما و روشنفکران و شخصیتهای سیاسی و علمی خود را به تبادل نظر با یکدیگر فراخوانید؛ حمایت عمومی خود را از ملت مظلوم فلسطین و طلبگاری خود را نسبت به مسأله‌ی فلسطین، به گوش دشمن برسانید.

برخلاف تبلیغات مغرضانه‌ی دشمنان، ملت ایران حج را جایگاه رفیعی برای رشد آگاهی امت اسلام میشمارد و از حضور خود به نفع همه‌ی جهان اسلام - و نه فقط منافع خود - بهره میطلبد. ملت ایران حامل تجربه‌ی گرانقیمتی برای همه‌ی کشورهای اسلامی است. این ملت عظیم‌الشأن توانسته است به برکت حاکمیت اسلام، در همه‌ی عرصه‌ها به موفقیتهای بزرگ دست یابد؛ استقلال سیاسی و اقتصادی و فرهنگی خود را که در دوران طاغوت یکسره از دست رفته بود، به دست آورد و حفظ کند؛ عظمت و شوکت اسلام را در مواجهه با قضایای جهانی نشان دهد؛ از مرزهای خود در برابر تهاجم چندین ساله‌یی که با فکر و سلاح و پول دشمنان اسلام به راه افتاده بود، به طور کامل دفاع کند؛ پس از جنگ هشت ساله، کشور را بازسازی کند و معجزه‌ی انقلاب را در نوسازی زیربنایی کشور نشان دهد؛ در مجموعه‌ی جهانی، جایگاهی عزیز و رفیع به دست آورد؛ دولتهای مردمی و منتخب خود را یکی پس از دیگری در کشور بر سر کار آورد؛ کاروان علم و تحقیق و پیشرفت صنعتی و کشاورزی را به راه اندازد و گامهای بلندی در راه توسعه‌ی کشور بر دارد؛ در سیاست جهانی، صریحاً از مواضع حقی که بدان مؤمن است، دفاع کند؛ مسأله‌ی فلسطین را در صدر مسائل جهان اسلام دانسته و علی رغم امریکا و صهیونیزم که خواسته‌اند این مسأله به فراموشی سپرده شود، به طور مداوم آن را در همه جا و همه وقت مطرح سازد؛ به مردم مظلوم بوسنی کمکهای مؤثر برساند؛ در همه‌ی قضایای محنت بار ملل اسلامی، دست یاری به سوی آنان دراز کند و با وجود فشارهای روز افزون استکبار و تهدیدهای مداوم امریکا، با صلابت و قدرت، در این راهها به جلو رود. این تجربه‌ی ذیقیمتی برای همه‌ی دولتها و ملتهای مسلمان است.

این جانب با صدق و خلوص، دست دوستی به طرف همه‌ی دولتهای مسلمان دراز میکنم و به آنان برای همکاری و همفکری در راه رفع هموم دنیای اسلام خوش‌آمد میگویم و به همه‌ی ملتهای مسلمان متواضعانه عرض میکنم که قدر خود و قدر اسلام و احکام نورانی قرآن را بدانند.

درس بزرگ امام راحل عظیم‌الشأن ما(رضوان اللَّه علیه)، بازگشت به خود، بازگشت به اسلام و شناختن قدر خود و قدر ذخایر معنوی بیشمار خود بود. ملت ایران با عمل به این درس، در راه سعادت قدم نهاد و در آن، مراحل متعددی را طی کرد و همچنان در آن راه پویاست. راه ملتهای دیگر نیز به سعادت، چیزی جز این نیست.

اگر چنین شود، دولت غاصب صهیونیست، توان مقاومت در برابر قدرت امت اسلامی را نخواهد داشت و ایالات متحده بیش از این جرأت بازی با سرنوشت ملت فلسطین و استهزای دولتهای عرب را نخواهد یافت.

اگر چنین شود، دولتهای عرب خود را مجبور نخواهند پنداشت که بر خلاف حق و برخلاف واقع، ملت فلسطین را نادیده بگیرند و مسأله‌ی فلسطین را به دست فراموشی بسپرند و با ایجاد رابطه‌ی سیاسی و اقتصادی با رژیم غاصب و متجاوز، صهیونیستها را به میان جوامع عربی راه دهند و بدین آسانی حصاری را که میتواند رژیم صهیونیست را به مرور خفه کند، از گرد او برچینند.

ما شک نداریم که در آینده‌ی نه چندان دور، عاقبت ملت فلسطین در سایه‌ی فداکاری خود و آگاهی دنیای اسلام، به حق مغصوب خود دست خواهد یافت و بیگانه‌ی متجاوز و ستمگر را از خانه‌ی خود بیرون خواهد افکند؛ ولی تصمیم و اراده‌ی دولتها و ملتهای مسلمان به فضل الهی خواهد توانست این آینده را تسریع کند و از محنتهای آن بکاهد.

در خاتمه، همه‌ی حجاج عزیز را به اغتنام فرصت گرانبهای حج برای خودسازی شخصی و آینده‌سازی اجتماعی دعوت میکنم و امیدوارم همه‌ی مسلمانان جهان، بخصوص ملتهایی را که گرفتار حوادث تلخ و شدتهای زندگیند، به دعای خیر یاد کنند و این حقیر را هم از دعای خیر فراموش نکنند. والسّلام اللَّه علی بقیةاللَّه فی ارضه و عجّل‌اللَّه تعالی فرجه‌

والسّلام علیکم و رحمةاللَّه و برکاته - علی الحسینی الخامنه‌ئی - دوم ذیحجةالحرام 1417 برابر با بیست‌ویکم - فروردین ماه 1376