آنچه در زیر میآید، درس "هفتم" از جلد دوم «رسالهی آموزشی» احکام و مسائل شرعی است که مطابق با فتاوای حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای مدظلهالعالی تهیه، تنظیم و منتشر شده است.
یکی دیگر از معاملات حرام، کسب درآمد با عملی است که شرعا حرام میباشد؛ مانند کسیکه از راه دروغ و غیبت تحصیل مال میکند؛ مثلا برای انتشار دروغ و اکاذیب اجیر میشود یا سیدی پر شده از دروغ و افترا را میفروشد.
در این فصل بعضی از اعمال محرمی که مورد معامله واقع میشود را بیان میکنیم.
گفتار اول: تدلیس در معاملات
تعریف: تدلیس به معنای خدعه و فریب است. البته نه هر خدعهای، بلکه مقصود پوشاندن عیب یا اظهار کمال در شیء یا کسی است که آن کمال را ندارد، یا اظهار و نشان دادن وصفی که انسان به آن راغب است. درحالیکه واقعا آن وصف وجود ندارد. یا مخفی کردن وصفی که رغبتی به آن نیست.
مثال: مردی که برای ازدواج اقدام میکند، اگر بدانند او از فلان طایفه است، قطعا به او دختر نمیدهند. ازاینرو او انتساب خود را مخفی کند. یا اگر بدانند که این پسر فلانی یا از فلان فامیل است، به او راحتتر دختر میدهند و او به دروغ بگوید که من پسر فلانی یا پسرخاله فلانی هستم. درحالیکه ممکن است پسر فلانی بودن، کمال و نبود آن عیب و نقص نباشد.
البته بحث ما در مطلق تدلیس نیست. بلکه مقصود تدلیس در معاملات است. فرض کنید کسی محاسنش را سفید میکند و خودش را پیرمرد جلوه میدهد تا به او بیشتر احترام کنند. یا لباس خاصی میپوشد تا او را جزو فلان گروه یا طبقه بدانند و احترامش کنند. این هم تدلیس است، اما از بحث ما خارج است.
مسئله
۱. اگر کسی برای تدلیس در معامله، اجیر شود، با توجه به اینکه تدلیس در معاملات حرام است، معاملهای که بر این تدلیس واقع شده نیز حرام است.
مثال: شخصی برای ازدواج، میخواهد خود را جای کس دیگری جا بزند و به شناسنامه یا کارت شناسایی جعلی نیاز دارد. ازاینرو کسی را اجیر میکند تا این مدارک را درست کند. معامله شخص مدلس با جعلکننده شناسنامه، حرام و باطل است. یا اگر کسی را برای ساخت جواهر بدلی اجیر کنند تا آن را به جای جواهر اصلی به دیگری بفروشد. این معاملهای که برای ساخت جواهر بدلی به قصد تدلیس دیگری انجام گرفته است، حرام و باطل است.
۲. در مواردی که تدلیس حرام نیست، مثل مکر و خدعه کردن در جنگ، یا فریب دادن در چالشهای سیاسی با کفار و دشمنان اسلام،(۱) یا تدلیس در غیر معامله،(۲) معاملهی بر این تدلیس حرام نیست.
معیار تشخیص تدلیس
معیار تشخیص تدلیس آن است که عرف آن را تدلیس بداند؛ مثلا اگر در مقام خواستگاری، زن یا مرد خواستگار بهگونهای خود را بیارایند که طرف مقابل به او رغبت کند، این نه اغواء است، نه فریب و تدلیس. ازاینرو حرمتی ندارد. پس هر چیزی که سبب رغبت دیگری شود، تدلیس نیست. اما اگر شب عروسی خواهر عروس با استفاده از تاریکی شب، خود را به جای عروس در اختیار داماد قرار دهد، یا بیماریهایی را که مانع از آمیزش است کتمان کنند، یا عیوبی مثل جزام، برص و جنون را مخفی نمایند، یا زنازادگی را برای صورت گرفتن ازدواج اعلام نکنند، اینها عیوبی است که پنهان کردن آن تدلیس است.
در زمان ما گریم یکی از مصداقهای تدلیس است. فرض کنید زن یا مرد پیری را گریم کنند تا مثل زن یا مرد ۲۵ ساله شود، یا تاریخ تولد او را در شناسنامهاش دستکاری کنند.
گفتار دوم: تزیین حرام
زینتی که برای مرد یا زن حرام است، معامله آن هم، به منظور تحقق این عمل حرام، حرام و باطل است.
مثال: الف) انگشتر، دستبند و زنجیر طلا برای مرد حرام است. حال اگر برای این تزین، معاملهای واقع شود، این معامله حرام و باطل است.
ب) اگر کسی برای تبرج یا تزینی که به عنوان ثانوی برای زن حرام است، اجیر شود، معامله باطل و حرام است.
گفتار سوم: تشبه مرد به زن و برعکس
مقصود این است که مردی حالت نرمش و انعطاف زنانه به خود بگیرد (۳)؛ آن حالت جذابیتی که زن در مقابل مرد دارد، یا زنی در مقابل همجنس خود حالت مردانه داشته باشد(۴) این نوع تشبه حرام است. حال اگر کسی برای چنین تشبهی اجیر شود، این معامله حرام و باطل است.
نکته
۱. صِرف پوشیدن لباس جنس مخالف، چنانچه صدق عنوان تأنیث یا تذکیر نکند، حرام نیست. اگر مردی با حفظ شئون مردانه، لباس زنانه بپوشد، ولی در او هیچگونه تأنیثی ایجاد نشود، حرمتی ندارد.
۲. تشبه فقط در لباس نیست. ممکن است مردی لباس مردانه بپوشد، ولی رفتار و گفتار و نحوهی تعاملش زنانه باشد؛ یعنی همچنانکه شیوه متعارف زنانه دارای نوعی جاذبه برای جنس مخالف است، این مرد هم برای ایجاد جاذبه در جنس موافق، همان رفتار را تقلید کند، چنین سلوکی مسلما تأنیث و حرام است.
۳. در تأنیث و تذکیرِ حرام، قصد شرط است؛ یعنی باید با این کار قصد تأنیث داشته باشد. اما اگر قصد تأنیث ندارد و حرکات زنانه را به جهتی عقلایی انجام میدهد، حرام نیست؛ مثل مردی که به خاطر ایفای نقشی در فیلم یا تعزیه لباس زنانه میپوشد یا حرکات زنانه انجام میدهد. درحالیکه معلوم است شأنش این نیست؛ و بالعکس.
مسئله
احوط آن است که مرد یا زن، از زینتی که مخصوص به جنس مخالف است استفاده نکند؛ اگرچه قصد تأنیث و تذکیر هم نداشته باشند. مثل مردی که بدون قصد تأنیث و فقط به منظور آرایش، زیر ابرو بردارد که احوط ترک آن است.
گفتار چهارم: کم فروشی (تطفیف) (۵)
کمفروشی از گناهان کبیره، و حرام است.
مثال: کسی اجیر شده تا ساختمانی به مساحت صد متر مربع بسازد، و او ساختمان را به مساحت ۹۵ متر مربع میسازد. یا به او گفته شده آهن۱۴ بیندازد، ولی آهن ۱۲ به کار گیرد. این موارد مصداق کمفروشی، و حرام است.
در این فصل بعضی از اعمال محرمی که مورد معامله واقع میشود را بیان میکنیم.
گفتار اول: تدلیس در معاملات
تعریف: تدلیس به معنای خدعه و فریب است. البته نه هر خدعهای، بلکه مقصود پوشاندن عیب یا اظهار کمال در شیء یا کسی است که آن کمال را ندارد، یا اظهار و نشان دادن وصفی که انسان به آن راغب است. درحالیکه واقعا آن وصف وجود ندارد. یا مخفی کردن وصفی که رغبتی به آن نیست.
مثال: مردی که برای ازدواج اقدام میکند، اگر بدانند او از فلان طایفه است، قطعا به او دختر نمیدهند. ازاینرو او انتساب خود را مخفی کند. یا اگر بدانند که این پسر فلانی یا از فلان فامیل است، به او راحتتر دختر میدهند و او به دروغ بگوید که من پسر فلانی یا پسرخاله فلانی هستم. درحالیکه ممکن است پسر فلانی بودن، کمال و نبود آن عیب و نقص نباشد.
البته بحث ما در مطلق تدلیس نیست. بلکه مقصود تدلیس در معاملات است. فرض کنید کسی محاسنش را سفید میکند و خودش را پیرمرد جلوه میدهد تا به او بیشتر احترام کنند. یا لباس خاصی میپوشد تا او را جزو فلان گروه یا طبقه بدانند و احترامش کنند. این هم تدلیس است، اما از بحث ما خارج است.
مسئله
۱. اگر کسی برای تدلیس در معامله، اجیر شود، با توجه به اینکه تدلیس در معاملات حرام است، معاملهای که بر این تدلیس واقع شده نیز حرام است.
مثال: شخصی برای ازدواج، میخواهد خود را جای کس دیگری جا بزند و به شناسنامه یا کارت شناسایی جعلی نیاز دارد. ازاینرو کسی را اجیر میکند تا این مدارک را درست کند. معامله شخص مدلس با جعلکننده شناسنامه، حرام و باطل است. یا اگر کسی را برای ساخت جواهر بدلی اجیر کنند تا آن را به جای جواهر اصلی به دیگری بفروشد. این معاملهای که برای ساخت جواهر بدلی به قصد تدلیس دیگری انجام گرفته است، حرام و باطل است.
۲. در مواردی که تدلیس حرام نیست، مثل مکر و خدعه کردن در جنگ، یا فریب دادن در چالشهای سیاسی با کفار و دشمنان اسلام،(۱) یا تدلیس در غیر معامله،(۲) معاملهی بر این تدلیس حرام نیست.
معیار تشخیص تدلیس
معیار تشخیص تدلیس آن است که عرف آن را تدلیس بداند؛ مثلا اگر در مقام خواستگاری، زن یا مرد خواستگار بهگونهای خود را بیارایند که طرف مقابل به او رغبت کند، این نه اغواء است، نه فریب و تدلیس. ازاینرو حرمتی ندارد. پس هر چیزی که سبب رغبت دیگری شود، تدلیس نیست. اما اگر شب عروسی خواهر عروس با استفاده از تاریکی شب، خود را به جای عروس در اختیار داماد قرار دهد، یا بیماریهایی را که مانع از آمیزش است کتمان کنند، یا عیوبی مثل جزام، برص و جنون را مخفی نمایند، یا زنازادگی را برای صورت گرفتن ازدواج اعلام نکنند، اینها عیوبی است که پنهان کردن آن تدلیس است.
در زمان ما گریم یکی از مصداقهای تدلیس است. فرض کنید زن یا مرد پیری را گریم کنند تا مثل زن یا مرد ۲۵ ساله شود، یا تاریخ تولد او را در شناسنامهاش دستکاری کنند.
گفتار دوم: تزیین حرام
زینتی که برای مرد یا زن حرام است، معامله آن هم، به منظور تحقق این عمل حرام، حرام و باطل است.
مثال: الف) انگشتر، دستبند و زنجیر طلا برای مرد حرام است. حال اگر برای این تزین، معاملهای واقع شود، این معامله حرام و باطل است.
ب) اگر کسی برای تبرج یا تزینی که به عنوان ثانوی برای زن حرام است، اجیر شود، معامله باطل و حرام است.
گفتار سوم: تشبه مرد به زن و برعکس
مقصود این است که مردی حالت نرمش و انعطاف زنانه به خود بگیرد (۳)؛ آن حالت جذابیتی که زن در مقابل مرد دارد، یا زنی در مقابل همجنس خود حالت مردانه داشته باشد(۴) این نوع تشبه حرام است. حال اگر کسی برای چنین تشبهی اجیر شود، این معامله حرام و باطل است.
نکته
۱. صِرف پوشیدن لباس جنس مخالف، چنانچه صدق عنوان تأنیث یا تذکیر نکند، حرام نیست. اگر مردی با حفظ شئون مردانه، لباس زنانه بپوشد، ولی در او هیچگونه تأنیثی ایجاد نشود، حرمتی ندارد.
۲. تشبه فقط در لباس نیست. ممکن است مردی لباس مردانه بپوشد، ولی رفتار و گفتار و نحوهی تعاملش زنانه باشد؛ یعنی همچنانکه شیوه متعارف زنانه دارای نوعی جاذبه برای جنس مخالف است، این مرد هم برای ایجاد جاذبه در جنس موافق، همان رفتار را تقلید کند، چنین سلوکی مسلما تأنیث و حرام است.
۳. در تأنیث و تذکیرِ حرام، قصد شرط است؛ یعنی باید با این کار قصد تأنیث داشته باشد. اما اگر قصد تأنیث ندارد و حرکات زنانه را به جهتی عقلایی انجام میدهد، حرام نیست؛ مثل مردی که به خاطر ایفای نقشی در فیلم یا تعزیه لباس زنانه میپوشد یا حرکات زنانه انجام میدهد. درحالیکه معلوم است شأنش این نیست؛ و بالعکس.
مسئله
احوط آن است که مرد یا زن، از زینتی که مخصوص به جنس مخالف است استفاده نکند؛ اگرچه قصد تأنیث و تذکیر هم نداشته باشند. مثل مردی که بدون قصد تأنیث و فقط به منظور آرایش، زیر ابرو بردارد که احوط ترک آن است.
گفتار چهارم: کم فروشی (تطفیف) (۵)
کمفروشی از گناهان کبیره، و حرام است.
مثال: کسی اجیر شده تا ساختمانی به مساحت صد متر مربع بسازد، و او ساختمان را به مساحت ۹۵ متر مربع میسازد. یا به او گفته شده آهن۱۴ بیندازد، ولی آهن ۱۲ به کار گیرد. این موارد مصداق کمفروشی، و حرام است.
(۱) فریب دادن دشمن در امور سیاسی نیز در حکم جنگ است.
(۲) مثل خانمیکه در مجالس زنانه از جواهرات بدلی برای زینت استفاده میکند؛ ساخت جواهر بدلی به این نیت و نیز اجاره بر این تدلیس، حرام نیست.
(۳) تشبه مرد به زن را تأنیث گویند.
(۴) تشبه زن به مرد را تذکیر گویند.
(۵) منظور نقص در چیزی است که یکی از دو طرف معامله به دیگری تسلیم میکند.
در این مجموعهی آموزشی، علاوه بر موارد موجود در رسالهی «اجوبهی الإستفتائات»، استفتائات جدید نیز اضافه و از جزوههای دروس خارج فقه معظمله نیز بهره گرفته شده است، تا بر غنای آموزشی مجموعه، بر طبق اسلوب و بیان معظمله اضافه شود.
شایان ذکر است که دفتر استفتائات حضرت آیتالله العظمی خامنهای این رسالهی آموزشی را تأیید و عمل به آن را مجزی اعلام کرده است.
پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR، دروس این رسالهی آموزشی را برای استفاده مقلدان، به مرور منتشر میکند.