بسماللَّهالرّحمنالرّحیم
عزیزان من، هر کس در مسائل جاری جهانی و مسائل کنونی انقلاب، بصیرتی داشته باشد به روشنی میفهمد که انقلاب اسلامی ایران در حال حاضر از یک معبر دشوار و حائل و البته تعیین کننده در حال عبور است. اگر بخواهیم این مسائل را در چند جمله خلاصه کنیم باید بگوییم در سطح جهان مراکز استکباری و صهیونیستی به این نتیجه قطعی رسیدهاند که اگر نتوانند این انقلاب را در مرحله کنونیاش شکست بدهند به احتمال زیاد، سر رشته کار را از دست داده و دیگر نخواهند توانست موج فزایندهی بیداری اسلامی و حتی گرایش ملتهای غیر مسلمان را به معنویت بلکه به مفاهیم معنوی اسلامی مهار کنند. و این موج عظیم که در این شانزده سال، عمق کافی هم یافته است تهدیدی جدی علیه حاکمیت استکباری و مشخصاً علیه سلطه فرهنگی غربی خواهد بود.
بر اساس این بینش و برداشت که البته بینش و برداشت درستی هم هست، فشارها و حملات گوناگون خود را علیه این انقلاب فشردهتر و قویتر سازماندهی کردهاند.
در سطح داخلی، انقلاب اکنون در مرحلهیی است که میتوان آن را دوران «جهاد اکبر» نامید که دورانی است بسیار سخت، بسیار خطرناک و همه انقلابها این دوران را قاعدتاً تجربه میکنند و شاید بشود گفت که اکثر انقلابها در این دوران دچار لغزش و انحطاط میشوند. و شاید تعجب کنید اگر عرض کنم که انقلاب عظیم تاریخی نخستین اسلام در چنین دورانی بود که بیشترین نیروی خود را از دست داد.
بلی دوران جهاد اکبر یعنی دورانی که شور و هیجان اولیه انقلاب تا حدود زیادی فرو نشسته، ضمناً موفقیتهایی هم بدست آمده و چهره راحت زندگی، خود را به بسیاری نشان داده و چرب و شیرین زندگی در دهانهایی مزه کرده است. این، آن دوران خطرناک است.
امیرالمؤمنین(ع) در چنین دورانی بود که به حکومت رسید و لذاست که نهجالبلاغه بیش از هر چیز دیگر سخن از زهد و بیاعتنایی به دنیا دارد و غمگنانه باید گفت که حتی «عدل علوی» و «زهد علوی» هم نتوانست موج مخرب دنیاطلبی را در آن دوران مهار کند و در نهایت شد آنچه شد.
ما امروز در این دوران از انقلاب کبیر و عظیم و عمیق خود قرار داریم. البته امتیاز ما به صدر اول در دو نکته، مهم است. نخست: وجود تجربهی آن دوران در برابر ما که برای ما صفحه درس آموزنده و هشداردهندهیی است که ای بسا خواهد توانست از آن خطرات مانع شود.
و نکته دوم: کثرت و تراکم دلهای مؤمن و آگاه با ایمانهای جوشان و دلهای پاک و در همه جای این کشور بزرگ است.
این دو نکته خواهد توانست ما را از خطر عظیمی که مسلمانان آن دوران ضربه آن را چشیدهاند و انقلابهای بزرگ دنیا در باتلاق آن فرو رفتهاند نجات بدهد اما به یک شرط و آن شرط تا حدود زیادی به شما جوانان دانشجوی عزیز ارتباط مییابد و آن این است که شما به مدد صفا و پاک نهادی و کم علاقگی خود به دنیا، میدان را با همه ایمان و مجاهدت خود پر کنید. حضور انقلابی، فعالیت انقلابی، پارسایی انقلابی، طهارت و معصومیت انقلابی، آگاهی و هوشیاری انقلابی، وحدت و یکپارچگی حقیقی، بیاعتنایی به انگیزههای گروهی و خطی و امثال آن و در نهایت، توکل و تضرع و توسل شما به خدای قادر متعال خواهد توانست خطر این دوران را کم کند و سدی عظیم در مقابل تهاجم دشمنان نیز پدید بیاورد.
اینجانب سرشار از امید به چنین سرانجامی میباشم.
والسّلام علیکم و رحمةاللَّه و برکاته
سیّد علی خامنهای
6/2/74
عزیزان من، هر کس در مسائل جاری جهانی و مسائل کنونی انقلاب، بصیرتی داشته باشد به روشنی میفهمد که انقلاب اسلامی ایران در حال حاضر از یک معبر دشوار و حائل و البته تعیین کننده در حال عبور است. اگر بخواهیم این مسائل را در چند جمله خلاصه کنیم باید بگوییم در سطح جهان مراکز استکباری و صهیونیستی به این نتیجه قطعی رسیدهاند که اگر نتوانند این انقلاب را در مرحله کنونیاش شکست بدهند به احتمال زیاد، سر رشته کار را از دست داده و دیگر نخواهند توانست موج فزایندهی بیداری اسلامی و حتی گرایش ملتهای غیر مسلمان را به معنویت بلکه به مفاهیم معنوی اسلامی مهار کنند. و این موج عظیم که در این شانزده سال، عمق کافی هم یافته است تهدیدی جدی علیه حاکمیت استکباری و مشخصاً علیه سلطه فرهنگی غربی خواهد بود.
بر اساس این بینش و برداشت که البته بینش و برداشت درستی هم هست، فشارها و حملات گوناگون خود را علیه این انقلاب فشردهتر و قویتر سازماندهی کردهاند.
در سطح داخلی، انقلاب اکنون در مرحلهیی است که میتوان آن را دوران «جهاد اکبر» نامید که دورانی است بسیار سخت، بسیار خطرناک و همه انقلابها این دوران را قاعدتاً تجربه میکنند و شاید بشود گفت که اکثر انقلابها در این دوران دچار لغزش و انحطاط میشوند. و شاید تعجب کنید اگر عرض کنم که انقلاب عظیم تاریخی نخستین اسلام در چنین دورانی بود که بیشترین نیروی خود را از دست داد.
بلی دوران جهاد اکبر یعنی دورانی که شور و هیجان اولیه انقلاب تا حدود زیادی فرو نشسته، ضمناً موفقیتهایی هم بدست آمده و چهره راحت زندگی، خود را به بسیاری نشان داده و چرب و شیرین زندگی در دهانهایی مزه کرده است. این، آن دوران خطرناک است.
امیرالمؤمنین(ع) در چنین دورانی بود که به حکومت رسید و لذاست که نهجالبلاغه بیش از هر چیز دیگر سخن از زهد و بیاعتنایی به دنیا دارد و غمگنانه باید گفت که حتی «عدل علوی» و «زهد علوی» هم نتوانست موج مخرب دنیاطلبی را در آن دوران مهار کند و در نهایت شد آنچه شد.
ما امروز در این دوران از انقلاب کبیر و عظیم و عمیق خود قرار داریم. البته امتیاز ما به صدر اول در دو نکته، مهم است. نخست: وجود تجربهی آن دوران در برابر ما که برای ما صفحه درس آموزنده و هشداردهندهیی است که ای بسا خواهد توانست از آن خطرات مانع شود.
و نکته دوم: کثرت و تراکم دلهای مؤمن و آگاه با ایمانهای جوشان و دلهای پاک و در همه جای این کشور بزرگ است.
این دو نکته خواهد توانست ما را از خطر عظیمی که مسلمانان آن دوران ضربه آن را چشیدهاند و انقلابهای بزرگ دنیا در باتلاق آن فرو رفتهاند نجات بدهد اما به یک شرط و آن شرط تا حدود زیادی به شما جوانان دانشجوی عزیز ارتباط مییابد و آن این است که شما به مدد صفا و پاک نهادی و کم علاقگی خود به دنیا، میدان را با همه ایمان و مجاهدت خود پر کنید. حضور انقلابی، فعالیت انقلابی، پارسایی انقلابی، طهارت و معصومیت انقلابی، آگاهی و هوشیاری انقلابی، وحدت و یکپارچگی حقیقی، بیاعتنایی به انگیزههای گروهی و خطی و امثال آن و در نهایت، توکل و تضرع و توسل شما به خدای قادر متعال خواهد توانست خطر این دوران را کم کند و سدی عظیم در مقابل تهاجم دشمنان نیز پدید بیاورد.
اینجانب سرشار از امید به چنین سرانجامی میباشم.
والسّلام علیکم و رحمةاللَّه و برکاته
سیّد علی خامنهای
6/2/74