بسماللَّهالرّحمنالرّحیم
با فرا رسیدن موسم گردهماییهای سالیانهی نماز، بار دیگر فضای فرهنگی کشور با نام و یاد همگانی این فریضهی عظمی، معطّر و منوّر گردیده است. همانطور که مژدهی قیام نماز، پیامبر عظیمالشأن (صلّیاللَّهعلیهواله) را - چنانکه در حدیث آمده است - به وجد میآورد و به بلال، مژده رسان همیشگی نماز، میفرمود: «ارحنا یا بلال!» یعنی ای بلال! دلم را با اذان که مژدهی نماز است، راحت بخش! همانطور هم بزرگداشت نماز و گستردن و بلند کردن نام آن، دل بندگان خدا را وجد و نشاط میبخشد و ابرهای تیرهی ملال و اضطراب را از آفاق آن، پراکنده میسازد، و این برخاسته از ویژگی خود نماز است که مایهی آرامش دلها و برطرف کنندهی نگرانیها و دغدغههای روحی در نمازگزار است. باری، اینک دو سه سالی است که به همّت مردان صاحب همّتی، ایران اسلامی به سوی حقگزاری نماز پیش میرود. اگر چه ایرانیان مؤمن، هرگز به نماز پشت نکرده و این نعمت بزرگ خدا را ناسپاسی ننمودهاند، لیکن حق نماز نیز غالباً چنانکه باید گزارده نشده است. و اکنون این امید کم کم در دل پدید میآید که در آیندهیی - بخواست خدا نزدیک - نماز به درستی حقگزاری شود. پدیدههای زیبایی چون: اقامهی نمازهای جماعت در سطح شهرها، در میدانها و بوستانها و ورزشگاهها، ساختن تالارهای بزرگ و مناسب نماز در برخی و ساختن یا آماده کردن نمازخانه در برخی دیگر از جاها، گرد آمدن بیش از پیش مردم و به ویژه جوانان در بسیاری از مساجد، بر پا داشتن نماز جماعت در ظهر عاشورا، در میان مراسم عزاداری، نوشتن کتابهای بسیار در باب نماز و جز اینها، همه و همه برانگیزانندههای آن امید بزرگ است. نشانهها و شاخصهایی هست که هرگاه و هرجا دیده میشوند میتوان گفت: حق نماز، گزارده شده است. نخست همگانی شدن نماز است. ناسپاسی بزرگی است که کسی در محیط اسلامی به سر برد و نماز را که برترین وظیفهی هر مسلمان است، به جا نیاورد. چنین کسی نزد خدا و نزد بندگان خدا روسیاه و در حقّ خود، مقصر است، چرا که خویش را از برکات نماز محروم ساخته و دربارهی نماز کوتاهی کرده است. آنگاه که در جامعهی اسلامی همگان از پیر و جوان و نوجوان و در هر موقعیت اجتماعی یا خانوادگی، و در همهی شرائط زمانی و مکانی و جوّی، و در آسایش و در رنج و شادی و غم، نماز را چون پایهی دین و بخشی از زندگی یک مسلمان، بجای آوردند و به هیچ بهانه، عمداً آن را ترک نکردند، مهمترین نشانهی حقگزاری نماز آشکار شده است.
نشانهی دیگر، نیکو به جای آوردن نماز است، یعنی با توجه به معنی و مفهوم کلمات نماز و همراه با خشوع و حضور. و این روح نماز است که بدون آن، نماز کالبدی است بیجان، و اگر چه ساقط کنندهی اقّل تکلیف، ولی نه برآورندهی همهی هدفها و مقاصد تشریع، این یک، البته نیازمند آموزش و نیز تمرین است و اگر به کمک الهی، تأمین شود، عمق روحیهی دینی و برکات فراوان ایمان و عمل را با خود تأمین خواهد کرد. نشانهی دیگر، آبادی مساجد و افزایش نمازهای جماعت است، و این به معنای بروز برکات نماز در سطح همکاری و همدلی اجتماعی است. بیشک این فریضه نیز با همهی اتکالش به عامل درونی یعنی توجه و ذکر و حضور، همچون دیگر واجبات دینی، ناظر به همهی عرصهی زندگی انسان است و نه به بخشی از آن یعنی زندگی فردی و شخصی هر کس. و آنجا که پای فعالیّت و نشاط دستجمعی افراد جامعه به میان میآید، نماز همچون گرمترین و پرشورترین عبادت دستجمعی، نقش بزرگی را بر عهده میگیرد. مظهر این خصوصیت، همین نمازهای جماعت پنجگانه و نماز جمعه و نمازهای عید است.
نشانهی دیگر، مطرح شدن نماز در عرصهی مطالعات و تحقیقات علمی است، همانطور که بحث فقهی دربارهی نماز و مقدمات آن، طولانیترین مباحث فقهی در حوزههای علمیه را تشکیل میدهد، بحث کلامی، عرفانی و اجتماعی نماز نیز باید سلسلهی مهمّی از مباحث دینی مطرح در سطح جامعه را پدید آورد. آگاهان دینی و محققان و نویسندگان در این باره مقالات و تحقیقات و کتابهایی فراهم کنند و بحث نماز بطور مکرر در همهی جایگاههای تبلیغ دین، با زبانها و شیوهها و از زاویههای گوناگون مطرح گردد. در کتابهای درسی دورههای مختلف، به تناسب، فصل فشرده یا گسترده ولی بههرحال، عمیق و متینی دربارهی نماز گنجانیده شود. در صدا و سیما نماز همچون موضوعی که باید به همه آموخت، تلقی گردد و در برنامهیی جداگانه یا در دل برنامههای گوناگون، از آن سخن رود و اعماق و رازها و درسهای آن برای همهی مردم بیان گردد. در سخنرانیهای دینی در مساجد و غیره بارها و بارها معارف نماز نیز همچون مسائل آن بازگو شود. نشانهی دیگر آن است که در همهی جایها و ساختمانهای عمومی و دولتی، نماز خانهیی در خور دیده شود و نماز گزاردن در همه جا برای همه، کاری در دسترس به شمار آید. نشانهی دیگر آن است که بزرگان جامعه و کسانی که چشمها به آنها دوخته شده و انگشتها آنها را نشانه کرده است، در مراکز همگانی نماز دیده شوند و نماز خانههای مراکز عمومی، ویژهی آدمهای بیکار یا فرودست شمرده نشود.
و نشانههای دیگری که با تدبّر میتوان بدانها دست یافت. هر گاه این نشانهها همه در جامعهیی پدید آید، بحق باید گفت که حقّ نماز در آن جامعه ادا شده است، و هر چه این نشانهها بیشتر باشد گرایش به حقگزاری نماز بیشتر است. اینجانب با دعا برای دستاندرکاران این حرکت الهی و به ویژه برای جناب حجةالاسلام آقای قرائتی که تلاش عظیمی را وقف این کار کردهاند، و تشکر از کسانی که به این دعوت حق پاسخ مثبت گفتهاند و به ویژه از عزاداران عاشورای حسینیِ امسال که در روز عاشورا جلوهی باشکوهی از نمازگزاری را نشان دادند، از خداوند متعال خواهانم که کشور ما و مردم ما را در این فریضهی بزرگ نیز مانند بسی کارهای مهم دیگر، الگو و نمونهی برتر سازد و ادعیهی زاکیهی حضرت بقیةاللَّهالاعظم (ارواحنافداهوعجلاللَّهفرجه) را شامل حال ملت و کشور فرماید.
والسّلام علیکم و رحمةاللَّه - سیّد علی خامنهای - ۱۰/۰۶/۱۳۷۳