بسماللَّهالرّحمنالرّحیم
الحمدللَّه ربّ العالمین و صلّی اللَّه علی رسوله الکریم الامین و علی آله المیامین و اصحابه المخلصین والسّلام علینا و علی عباد اللَّه الصّالحین و اذّن فی النّاس بالحجّ یأتوک رجالا و علی کلّ ضامر یأتین من کل فجّ عمیق
ذیحجة الحرام با ذخیرهی ابدیاش برای امّت اسلامی از راه رسیده است. خدا را سپاس، بر این هدیهی تمام نشدنی و سرچشمهی همیشه جوشان که مسلمانان جهان به قدر همت و معرفت خود، میتوانند هر ساله از آن بهرهمند گردند و توشه بردارند. گستردگی و تنوع مصالح و منافعی که دست علم و حکمت الهی در فریضهی حج گنجانده، به قدری است که در هیچ فریضهی دیگر اسلامی شبیه آن دیده نمیشود، از ذکر و حضور معنوی و خویشتنیابی انسان مسلمان در خلوت خود با خدا و شستشوی دل از زنگارهای گناه و غفلت، تا احساس حضور فرد در جمع و احساس وحدت هر مسلمان با همهی امت اسلامی و احساس اقتدار ناشی از عظمت جماعت مسلمین. و از تلاش هر فرد برای شفا یافتن از زخمها و بیماریهای معنوی یعنی گناهان، تا کنجکاوی و تلاش برای شناختن و درمان کردن دردها و جراحتهای عمیق پیکرهی امّت، و همدردی با ملتهای مسلمان، یعنی اندامهای این پیکرهی عظیم، همه و همه در حج و در کالبد اعمال و مناسک گوناگون آن گنجانیده شده است. قرآن اعمال حج را«شعائر» مینامد. این بدان معنی است که اینها فقط عملی فردی و برای ادای تکلیفی شخصی نیست، بلکه نشانهیی است تا برانگیزانندهی شعور و معرفت انسان به چیزی باشد که این عمل، علامت و نشانهی آن است. در ورای این نشانهها، توحید قرار دارد یعنی نفی همهی قدرتهایی که به نحوی جسم و جان آدمی را در قبضهی اقتدار خویش گرفتهاند، و اثبات حاکمیت مطلق الهی بر همهی وجود و به عبارت روشن و آشنا: حاکمیت نظام اسلامی و مقررات اسلامی بر زندگی فردی و اجتماعیِ مسلمین. در خلال آیات حج، قرآن همه را به برائت از بتهای مشرکین فرا میخواند «فاجتنبوا الرّجس من الاوثان». این بتها ممکن است یک روز همان بتهای آویخته بر کعبه باشد، اما بیشک امروز و همیشه، همان قدرتهایی است که حاکمیت بر نظام زندگی آدمی را بناحق در دست گرفتهاند و امروز واضحتر از همه - قدرت استکبار و قدرت شیطانی امریکا و قدرت فرهنگ غرب و فساد و ابتذالی است که بر کشورها و ملتهای مسلمان تحمیل میکنند. البته عالم نمایان وابسته و مزدور حکومتهای پوشالی اصرار خواهند کرد که خیر، بتها همان منات و لات و هبلاند. همانها که در روز فتح مکه زیر پای سپاهیان پیروزمند پیامبر بزرگ (صلّیاللَّهعلیهواله) خرد و نابود شدند! مقصود این آخوندالسلطنهها آن است که حج را به زعم خود از هرگونه مضمون سیاسی، تهی سازند! غافل از آنکه همین اجتماع میلیونی مسلمانان از هر گوشهی جهان، در یک نقطه، در یک زمان، خود دارای بزرگترین مضمون سیاسی است. این نمایش امت اسلامی است که در آن اختلافات نژادی و زبانی و جغرافیایی و تاریخی همه رنگ باخته و از همه، یک «کلّ» پدید آمده است. آنان و اربابانشان برای اینکه مسلمین از این واحد بزرگ چیزی نفهمند و فردها احساس «جمع» نکنند، همه گونه دروغ و فریب و سخن باطل به میان آوردهاند و میآورند تا عرصه را بر دعوت کنندگان به وحدت و منادیان برائت از سردمداران شرک، تنگ کنند. ایران اسلامی خواسته است اگر نه بیشتر، کمترین کاری را که با مضمون حج مناسب است انجام دهد، و آن دعوت مسلمین به اتحاد، و کسب خبرهای راستِ ملتها از یکدیگر، و ابراز نفرت و بیزاری از سردمداران شرک و فساد است، هر کس با این هدفهای ارزشمند و والا مقابله کند هر چه بگوید ناحق گفته است: که قرآن دربارهی آن میفرماید: «و اجتنبوا قول الزّور». قول زور، سخن باطل کسانی است که بد جمهوری اسلامی را میگویند، زیرا: جمهوری اسلامی حاکمیت دولت صهیونیست بر فلسطین اسلامی را ردّ میکند و سازش چند فرد فاسد و مطرود با غاصبان را فاقد ارزش میشمارد، دخالت مالکانهی امریکا بر کشورهای عربی را محکوم میکند، خیانت بعضی از سران اسلامی به ملتهای مسلمان خود را برای خوشامد امریکا و صهیونیستها، زشت میدارد، مسلمانان را به شناختن قدرت عظیم خود که امروز هیچ ابرقدرتی تاب مقابله با آن ندارد، فرا میخواند، معرفت اسلامی و مقررات شریعت را قادر بر ادارهی کشورهای اسلامی میداند، فرهنگ تحمیلی غرب را که مظهر آن برهنگی و مستی و بیایمانی است، برای کشورهای اسلامی زیانبخش میشمارد، و کوتهسخن، بر پیروی از قرآن و اسلام پای میفشارد. امروز هر یک از کشورهای اسلامی که آشکارا همین سخن را بگوید و همین مواضع را اتخاذ کند، یعنی اسرائیل غاصب را نفی کند، دخالتهای قلدرانهی امریکا را نفی کند، میگساری و بیبندوباری و فساد جنسی و آمیختگی زن و مرد را نفی کند، خیانت سازشکاران با صهیونیستها را نفی کند، مسلمانان را به وحدت و مقاومت در برابر ابرقدرتها فرا بخواند، احکام اسلامی را در حکومت و اقتصاد و سیاست و غیره عملی کند، همین تبلیغاتی که امروز بر ضدّ ایران اسلامی همه جا میپراکنند، بر ضدّ آن کشور و سران آن عیناً همهی این تهمتها و دشنامها و نارواها را خواهند گفت و خبرگزاریهای استکباری و صهیونیستی و رادیوهای امریکا و انگلیس و پیروان آنها همین بددهنی و یاوهپردازیها را دربارهی آن خواهند کرد. این است قول زور که خداوند آن را همتای شرک و در کنار آن آورده است. شگفتا که وعاظالسلاطین نیز در بعض مناطق جهان در این کار حرام و ضدّ اسلامی، مقلد تبلیغاتچیهای امریکا و صهیونیستاند! البته تسلیم مطلق آنان در برابر حکّام جائر که متأسفانه سرنوشت روحانیون بعضی کشورهای مسلمان است، جایی برای تعجب نمیگذارد! اینک حجّ، نعمت بزرگ خدا در برابر شما است، باید آحاد مسلمین و امّت اسلامی از آن سود ببرند و چنانکه فرموده است: «جعل اللَّه الکعبة البیت الحرام قیاما للنّاس». از آن برای اقامه و صلاح دین و دنیای خود بهره گیرند. امروز دین مسلمانان به وسیلهی تهاجم فرهنگی دشمن و ترویج فساد و ظلم و بیایمانی و بیبندوباری در میان جوامع اسلامی که غالباً با ابتکار قدرتهای ضدّ اسلامی و به کمک تبلیغات و رسانههای آنان و غیر آن انجام میگیرد در خطر است، و دنیای آنان به وسیلهی سلطهی روز افزون استکبار بر امور کشورهای اسلامی و فشار و دشمنی مضاعف بر هر دولت یا گروهی که بخواهد افکار را به سوی حاکمیّت واقعی اسلام و استقلال و اقتدار ملتهای مسلمان متوجه کند. و البته جلودار این تهاجم همه جانبه به اسلام، شیطان بزرگ یعنی دولت ایالات متحدهی امریکا است. هر چشم دقیقی میتواند دست یا ارادهی آن دولت ضدّ اسلام را در پشت سرِ مصائبی که بر اسلام و مسلمین وارد میشود، ببیند. در فلسطین اشغالی عمدهترین عامل خیرهسری و گستاخی صهیونیستها و مهمترین عامل به سازش کشانیدن بیشتر دولتهای عرب در برابر زیاده طلبی در برابر اسرائیل، امریکا است. بدون پشتیبانی امریکا دولتهای مرتجع منطقه که به سرسپردگی در برابر امریکا شناخته شدهاند، تبدیل به مدافع دولت غاصب و مدّعی فلسطینیانِ ضدّ سازش، نمیشد و آنهایی که باید طبق وظیفهی اسلامی خود، با اسرائیل مقابله کنند، لباس مقابله با مخالفان اسرائیل را نمیپوشیدند. و بدون حمایت بیقید و شرط امریکا، دولت غاصب نمیتوانست فاجعهی عظیمی مانند کشتار حرم شریف ابراهیمی (علیهالسّلام) را پدید آورده و آن چنان بیدغدغه خود را از عواقب آن بر کنار دارد. شبیه این مطلب در مورد مسلمانان بوسنی و هرزگوین نیز صادق است. قتل عام تاریخی مردم گوراژده و سارایوو، به وسیلهی صربها که حقیقتاً در شمار لکّههای ننگ بشریت در دوران معاصر است، مسؤولیت سنگینی بر دوش قدرتهای مسلّط جهان و بیش از همه امریکاست. اگر دخالت و سیاستگذاری آنان نمیبود، مسلمانان بوسنی در برابر صربهای مسلّح و مجّهز، از دریافت کمکهای تسلیحاتی ممنوع و محروم نمیشدند و ملّتی دست بسته و محاصره شده، قربانی مهاجمینی خونخوار و گستاخ و تشویق شده، قرار نمیگرفت. دردآور آن است که امریکا و ناتو پس از این زمینهسازی بیرحمانه برای قتل عام مسلمانان بوسنی، و پس از اینکه سازمان ملل و دبیر کلّ آن را کاملاً در جهت همین سیاست به کار انداختهاند، و پس از نشان دادن علائم رضایت خود از قلع و قمع مسلمانان به دست صربها، و پس از گذشت چند هفته از حملهی سبعانهی مهاجمین به زن و کودک و پیر و جوان مسلمان، و کشته شدن هزاران بیگناه و پدید آمدن محنتی بدان عظمت برای مردم شهر گوراژده. پس از این همه، با تهدید صربها به بمباران هوایی، شکنجه را متوقف میکنند و آنگاه این را به حساب انساندوستی و صلح دوستی و بیطرفی خود میگذارند!! آیا اگر جلاّدی پس از ساعتها و روزها، شکنجهی شخصی را موقوف کند میتواند مدعی انساندوستی خود شود و ادامه ندادن شکنجه را دلیل بیاورد؟؟! همین موضع ظاهراً بیطرف ولی عملاً خصمانه نسبت به مسلمین، در همهی قضایایی که در آن مسلمانان مظلوم، یک طرف قضیه و مورد ستم و فشار دشمنان خود هستند، نیز از امریکا و همدستان اروپاییاش مانند انگلیس دیده میشود. که نمونهی آن، قضایای گریهآور کشمیر و محنت شدید مسلمانان قرهباغ و تاجیکستان است. هر جا دولت یا جمعیّتی شعار اسلام میدهند و برای حاکمیت اسلام تلاش میکنند، بطور بیقید و شرط مورد اهانت و تهمت و سختگیری و دشمنیِ خباثتآمیز امریکا قرار میگیرند، مثال واضح، دولت سودان، نهضت اسلامی الجزائر، حزباللَّه لبنان، حماس و جهاد اسلامی فلسطین، مسلمانان مصر و امثال آنهایند. در همهی این موارد، عناصر استکبار جهانی و بیش از همه امریکا، رفتاری همراه با تعصّب و شبیه رفتارهای قبیلهیی جوامع قبائلی از خود بروز میدهند. ماجرای دشمنیهای کینهتوزانه و همراه با خشم و بیانصافی از سوی امریکا نسبت به ایران اسلامی و البته به فضل و ارادهی الهی، غالباً بیاثر هم خود داستان جداگانهیی دارد که بسیاری در سطح جهان از آن باخبرند. اکنون آیا امت بزرگ اسلامی و رؤسا و سیاستمداران و روشنفکران و علمای دینیِ آن، نسبت به این وضع دردناک مسلمانان در سراسر جهان، هیچ مسؤولیتی ندارند؟ آنان که به صدق فرمودهی پیامبر بزرگ اسلام (صلّیاللَّهعلیهواله) که فرمود: «من اصبح و لم یهتمّ بامور المسلمین فلیس بمسلم»، عقیده دارند آیا برای بروز دادن این اهتمام، جایی بهتر از حجّ بیتاللَّه و زمانی مناسبتر از ایّام معلومات سراغ دارند؟ یقیناً بیدلیل نبوده است که پیامبر عظیمالشأن (صلّیاللَّهعلیهوالهوسلّم) برای اعلام برائت از مشرکین که یک عمل کاملاً سیاسی و در چهار چوب سیاست کلّی نظام و دولت اسلامیِ اوّل بود ایّام حجّ را انتخاب فرمود و دستور الهی و قرآنی، اعلام کرد که: «و اذان من اللَّه و رسوله الی النّاس یوم الحجّ الاکبر انّ اللَّه بریء من المشرکین و رسوله فان تبتم فهو خیر لکم و ان تولّیتم فاعلموا انّکم غیر معجزی اللَّه و بشّر الذین کفروا بعذاب الیم». آری، حج فریضهیی است که مهمترین گرفتاریهای سیاسی امت اسلامی در آن و با آن قابل حلّ است. بدین معنی، حج، فریضهیی سیاسی است و طبیعت و خصوصیات آن، این را به روشنی نشان میدهد. کسانی که این را انکار و بر ضدّ آن تبلیغات میکنند در واقع با حلّ آن گرفتاریها مخالفاند. بطور خلاصه، حج، فریضهی امت، فریضهی وحدت، فریضهی اقتدار مسلمین، فریضهی اصلاح فرد و جمع و در یک کلمه: فریضهی دنیا و آخرت است. آنان که نمیخواهند مضمون سیاسی حج را بپذیرند، در واقع اسلام را دور از سیاست، و دین را از سیاست جدا میخواهند، شعار جدایی دین از سیاست، همان چیزی است که دشمنان حاکمیت اسلام بر جوامع اسلامی، دهها سال است آن را مطرح کردهاند و امروز که حکومتی بر اساس دین مقدس اسلام در ایران پدید آمده و شوق روز افزون به تشکیل حکومت اسلامی همهی جهان اسلام را فرا گرفته است، آن شعار را سراسیمهتر و خشنتر از همیشه مطرح میکنند، و هر جا مقدّمات تحقّق این هدف فراهم شده باشد، اگر بتوانند با خشونت و جدیتی تمام بر ضد آن وارد میدان میشوند. حاکمیت اسلام، متضمّنِ مقابله با دخالت مستکبران در کشورهای اسلامی و نیز مستلزم کوتاه شدن دست وابستگان به این قدرتها و بندگانِ شیطانِ نفس و شیطان استکبار، از ادارهی این کشورهاست. پس طبیعی است که استکبار و وابستگانش و شیطانها و پیروانشان، از آن ناراضی و خشمگین باشند. و به همان اندازه باید مؤمنان به خدا و روز جزا و معتقدان راستین اسلام از آن استقبال و در راه آن مجاهدت کنند. اینک که از همه جای جهان، سعادتمندانی توفیق آن یافتهاند که ایام معلومات و حجّ خانهی خدا را درک کنند اینجانب با ابتهال و تضرّع از خداوند متعال میخواهم که حجّ آنان را مقبول و مأجور و آنان و همهی امت اسلامی را از منافع آن برخوردار فرماید، و ضمناً برادران و خواهران را به اموری چند توصیه میکنم:
1 - این فرصت را برای خودسازی و انابه و تضرّع، مغتنم بشمارید و توشهیی معنوی برای همهی عمر خود از آن برگیرید.
2 - رفع گرفتاریهای بزرگ مسلمین را از خداوند متعال بخواهید و بارها و بارها این خواسته را در دعا و مناجات خود بگنجانید.
3 - از هر فرصتی برای آشنا شدن با مسلمین کشورهای دیگر و نقاط مثبت و منفی زندگی جاری آنان استفاده کنید. و مسلمانان غیر ایرانی بخصوص حقایق و قضایای ایران اسلامی را از زبان برادران ایرانی خود بشنوند و درست و نادرستِ تبلیغات جهانی را کشف کنند. همچنین امروز و همیشه تلاش کنند تعالیم امام عظیمالشأن راحل حضرت امام خمینی (قدسنفسهالشریفة) را دربارهی مسائل مسلمین فرا گیرند و آن مصلح بزرگ تاریخ اسلام را بهتر و از نزدیک بشناسند.
4 - هر اطّلاع و معرفت درستی از وضع امت اسلامی یا خصوص کشور خود را که در اختیار دارید، به مسلمین کشورهای دیگر منتقل کنید.
5 - در گفتگو با برادران مسلمان خود از هر جای جهان اسلام، مسألهی «امت اسلامی» و نگرش یکپارچه به جهان اسلام را مورد توجّه قرار دهید. اندیشهی خود و دیگران را از چهارچوب مرزهای جغرافیایی، نژادی، عقایدی، حزبی و امثال آن فراتر ببرید و به اسلام و مسلمانان بیندیشید.
6 - اقتدار خدادادهی بیش از یک میلیارد مسلمان و دهها کشور اسلامی با این همه ثروت مادّی و معنوی و با میراث عظیمی از فرهنگ و تمدن و دین و اخلاق، را همواره به یاد مخاطبان خود بیاورید.
7 - افسانهی قدرت لایزال غرب و خصوص امریکا را که استکبار همواره سعی کرده است آن را چندین برابر بزرگ کرده و بیوقفه به ذهن مسلمانان القاء کند، بشکنید. به یاد خود و دیگران بیاورید که قدرتِ ظاهراً تسخیرناپذیر کمونیسم، در همین نزدیکیها در برابر چشم همین نسل، شکست و فرو ریخت و از آن هیچ باقی نماند. قدرتهای بزرگنمای کنونی و از جمله قدرت امریکا هم ممکن است به همان آسانی نیست و نابود شوند.
8 - مسؤولیت علمای دین و روشنفکران کشورهای مسلمان را که بسی بزرگ و سنگین است همواره به یاد خود آنان و دیگران بیاورید.
9 - وظیفهی رؤسای کشورهای اسلامی را در قبال امت اسلامی و ایجاد وحدت مسلمین و دوری از قدرتهای استکباری و گرایش و تکیه به ملتهای خود و ایجاد حسن رابطه میان مردم و حکّام، را به عنوان «النّصیحة لائمّة المسلمین» به آنان یادآور شوید و اصلاح این امر را از خداوند متعال بخواهید.
10 - همواره به یاد داشته باشید که مسؤولیت رؤسا، به معنای رفع مسؤولیت از آحاد ملت نیست و آنان در همهی این هدفهای بزرگ میتوانند نقش تعیین کنندهیی ایفاء کنند. امید است به فضل الهی و با توجهات حضرت ولیاللَّهالاعظم (ارواحنافداه و عجّلاللَّهفرجه)، حج مقبول نصیب حجاج محترم، و تفضّلات و رحمت واسعهی الهی شامل حال امت اسلامی و آحاد مسلمین بشود.
والسّلام علی جمیع عباداللَّه الصالحین
چهارم ذیحجة الحرام 1414 برابر با 25 اردیبهشت 1373
علی الحسینی الخامنهیی
الحمدللَّه ربّ العالمین و صلّی اللَّه علی رسوله الکریم الامین و علی آله المیامین و اصحابه المخلصین والسّلام علینا و علی عباد اللَّه الصّالحین و اذّن فی النّاس بالحجّ یأتوک رجالا و علی کلّ ضامر یأتین من کل فجّ عمیق
ذیحجة الحرام با ذخیرهی ابدیاش برای امّت اسلامی از راه رسیده است. خدا را سپاس، بر این هدیهی تمام نشدنی و سرچشمهی همیشه جوشان که مسلمانان جهان به قدر همت و معرفت خود، میتوانند هر ساله از آن بهرهمند گردند و توشه بردارند. گستردگی و تنوع مصالح و منافعی که دست علم و حکمت الهی در فریضهی حج گنجانده، به قدری است که در هیچ فریضهی دیگر اسلامی شبیه آن دیده نمیشود، از ذکر و حضور معنوی و خویشتنیابی انسان مسلمان در خلوت خود با خدا و شستشوی دل از زنگارهای گناه و غفلت، تا احساس حضور فرد در جمع و احساس وحدت هر مسلمان با همهی امت اسلامی و احساس اقتدار ناشی از عظمت جماعت مسلمین. و از تلاش هر فرد برای شفا یافتن از زخمها و بیماریهای معنوی یعنی گناهان، تا کنجکاوی و تلاش برای شناختن و درمان کردن دردها و جراحتهای عمیق پیکرهی امّت، و همدردی با ملتهای مسلمان، یعنی اندامهای این پیکرهی عظیم، همه و همه در حج و در کالبد اعمال و مناسک گوناگون آن گنجانیده شده است. قرآن اعمال حج را«شعائر» مینامد. این بدان معنی است که اینها فقط عملی فردی و برای ادای تکلیفی شخصی نیست، بلکه نشانهیی است تا برانگیزانندهی شعور و معرفت انسان به چیزی باشد که این عمل، علامت و نشانهی آن است. در ورای این نشانهها، توحید قرار دارد یعنی نفی همهی قدرتهایی که به نحوی جسم و جان آدمی را در قبضهی اقتدار خویش گرفتهاند، و اثبات حاکمیت مطلق الهی بر همهی وجود و به عبارت روشن و آشنا: حاکمیت نظام اسلامی و مقررات اسلامی بر زندگی فردی و اجتماعیِ مسلمین. در خلال آیات حج، قرآن همه را به برائت از بتهای مشرکین فرا میخواند «فاجتنبوا الرّجس من الاوثان». این بتها ممکن است یک روز همان بتهای آویخته بر کعبه باشد، اما بیشک امروز و همیشه، همان قدرتهایی است که حاکمیت بر نظام زندگی آدمی را بناحق در دست گرفتهاند و امروز واضحتر از همه - قدرت استکبار و قدرت شیطانی امریکا و قدرت فرهنگ غرب و فساد و ابتذالی است که بر کشورها و ملتهای مسلمان تحمیل میکنند. البته عالم نمایان وابسته و مزدور حکومتهای پوشالی اصرار خواهند کرد که خیر، بتها همان منات و لات و هبلاند. همانها که در روز فتح مکه زیر پای سپاهیان پیروزمند پیامبر بزرگ (صلّیاللَّهعلیهواله) خرد و نابود شدند! مقصود این آخوندالسلطنهها آن است که حج را به زعم خود از هرگونه مضمون سیاسی، تهی سازند! غافل از آنکه همین اجتماع میلیونی مسلمانان از هر گوشهی جهان، در یک نقطه، در یک زمان، خود دارای بزرگترین مضمون سیاسی است. این نمایش امت اسلامی است که در آن اختلافات نژادی و زبانی و جغرافیایی و تاریخی همه رنگ باخته و از همه، یک «کلّ» پدید آمده است. آنان و اربابانشان برای اینکه مسلمین از این واحد بزرگ چیزی نفهمند و فردها احساس «جمع» نکنند، همه گونه دروغ و فریب و سخن باطل به میان آوردهاند و میآورند تا عرصه را بر دعوت کنندگان به وحدت و منادیان برائت از سردمداران شرک، تنگ کنند. ایران اسلامی خواسته است اگر نه بیشتر، کمترین کاری را که با مضمون حج مناسب است انجام دهد، و آن دعوت مسلمین به اتحاد، و کسب خبرهای راستِ ملتها از یکدیگر، و ابراز نفرت و بیزاری از سردمداران شرک و فساد است، هر کس با این هدفهای ارزشمند و والا مقابله کند هر چه بگوید ناحق گفته است: که قرآن دربارهی آن میفرماید: «و اجتنبوا قول الزّور». قول زور، سخن باطل کسانی است که بد جمهوری اسلامی را میگویند، زیرا: جمهوری اسلامی حاکمیت دولت صهیونیست بر فلسطین اسلامی را ردّ میکند و سازش چند فرد فاسد و مطرود با غاصبان را فاقد ارزش میشمارد، دخالت مالکانهی امریکا بر کشورهای عربی را محکوم میکند، خیانت بعضی از سران اسلامی به ملتهای مسلمان خود را برای خوشامد امریکا و صهیونیستها، زشت میدارد، مسلمانان را به شناختن قدرت عظیم خود که امروز هیچ ابرقدرتی تاب مقابله با آن ندارد، فرا میخواند، معرفت اسلامی و مقررات شریعت را قادر بر ادارهی کشورهای اسلامی میداند، فرهنگ تحمیلی غرب را که مظهر آن برهنگی و مستی و بیایمانی است، برای کشورهای اسلامی زیانبخش میشمارد، و کوتهسخن، بر پیروی از قرآن و اسلام پای میفشارد. امروز هر یک از کشورهای اسلامی که آشکارا همین سخن را بگوید و همین مواضع را اتخاذ کند، یعنی اسرائیل غاصب را نفی کند، دخالتهای قلدرانهی امریکا را نفی کند، میگساری و بیبندوباری و فساد جنسی و آمیختگی زن و مرد را نفی کند، خیانت سازشکاران با صهیونیستها را نفی کند، مسلمانان را به وحدت و مقاومت در برابر ابرقدرتها فرا بخواند، احکام اسلامی را در حکومت و اقتصاد و سیاست و غیره عملی کند، همین تبلیغاتی که امروز بر ضدّ ایران اسلامی همه جا میپراکنند، بر ضدّ آن کشور و سران آن عیناً همهی این تهمتها و دشنامها و نارواها را خواهند گفت و خبرگزاریهای استکباری و صهیونیستی و رادیوهای امریکا و انگلیس و پیروان آنها همین بددهنی و یاوهپردازیها را دربارهی آن خواهند کرد. این است قول زور که خداوند آن را همتای شرک و در کنار آن آورده است. شگفتا که وعاظالسلاطین نیز در بعض مناطق جهان در این کار حرام و ضدّ اسلامی، مقلد تبلیغاتچیهای امریکا و صهیونیستاند! البته تسلیم مطلق آنان در برابر حکّام جائر که متأسفانه سرنوشت روحانیون بعضی کشورهای مسلمان است، جایی برای تعجب نمیگذارد! اینک حجّ، نعمت بزرگ خدا در برابر شما است، باید آحاد مسلمین و امّت اسلامی از آن سود ببرند و چنانکه فرموده است: «جعل اللَّه الکعبة البیت الحرام قیاما للنّاس». از آن برای اقامه و صلاح دین و دنیای خود بهره گیرند. امروز دین مسلمانان به وسیلهی تهاجم فرهنگی دشمن و ترویج فساد و ظلم و بیایمانی و بیبندوباری در میان جوامع اسلامی که غالباً با ابتکار قدرتهای ضدّ اسلامی و به کمک تبلیغات و رسانههای آنان و غیر آن انجام میگیرد در خطر است، و دنیای آنان به وسیلهی سلطهی روز افزون استکبار بر امور کشورهای اسلامی و فشار و دشمنی مضاعف بر هر دولت یا گروهی که بخواهد افکار را به سوی حاکمیّت واقعی اسلام و استقلال و اقتدار ملتهای مسلمان متوجه کند. و البته جلودار این تهاجم همه جانبه به اسلام، شیطان بزرگ یعنی دولت ایالات متحدهی امریکا است. هر چشم دقیقی میتواند دست یا ارادهی آن دولت ضدّ اسلام را در پشت سرِ مصائبی که بر اسلام و مسلمین وارد میشود، ببیند. در فلسطین اشغالی عمدهترین عامل خیرهسری و گستاخی صهیونیستها و مهمترین عامل به سازش کشانیدن بیشتر دولتهای عرب در برابر زیاده طلبی در برابر اسرائیل، امریکا است. بدون پشتیبانی امریکا دولتهای مرتجع منطقه که به سرسپردگی در برابر امریکا شناخته شدهاند، تبدیل به مدافع دولت غاصب و مدّعی فلسطینیانِ ضدّ سازش، نمیشد و آنهایی که باید طبق وظیفهی اسلامی خود، با اسرائیل مقابله کنند، لباس مقابله با مخالفان اسرائیل را نمیپوشیدند. و بدون حمایت بیقید و شرط امریکا، دولت غاصب نمیتوانست فاجعهی عظیمی مانند کشتار حرم شریف ابراهیمی (علیهالسّلام) را پدید آورده و آن چنان بیدغدغه خود را از عواقب آن بر کنار دارد. شبیه این مطلب در مورد مسلمانان بوسنی و هرزگوین نیز صادق است. قتل عام تاریخی مردم گوراژده و سارایوو، به وسیلهی صربها که حقیقتاً در شمار لکّههای ننگ بشریت در دوران معاصر است، مسؤولیت سنگینی بر دوش قدرتهای مسلّط جهان و بیش از همه امریکاست. اگر دخالت و سیاستگذاری آنان نمیبود، مسلمانان بوسنی در برابر صربهای مسلّح و مجّهز، از دریافت کمکهای تسلیحاتی ممنوع و محروم نمیشدند و ملّتی دست بسته و محاصره شده، قربانی مهاجمینی خونخوار و گستاخ و تشویق شده، قرار نمیگرفت. دردآور آن است که امریکا و ناتو پس از این زمینهسازی بیرحمانه برای قتل عام مسلمانان بوسنی، و پس از اینکه سازمان ملل و دبیر کلّ آن را کاملاً در جهت همین سیاست به کار انداختهاند، و پس از نشان دادن علائم رضایت خود از قلع و قمع مسلمانان به دست صربها، و پس از گذشت چند هفته از حملهی سبعانهی مهاجمین به زن و کودک و پیر و جوان مسلمان، و کشته شدن هزاران بیگناه و پدید آمدن محنتی بدان عظمت برای مردم شهر گوراژده. پس از این همه، با تهدید صربها به بمباران هوایی، شکنجه را متوقف میکنند و آنگاه این را به حساب انساندوستی و صلح دوستی و بیطرفی خود میگذارند!! آیا اگر جلاّدی پس از ساعتها و روزها، شکنجهی شخصی را موقوف کند میتواند مدعی انساندوستی خود شود و ادامه ندادن شکنجه را دلیل بیاورد؟؟! همین موضع ظاهراً بیطرف ولی عملاً خصمانه نسبت به مسلمین، در همهی قضایایی که در آن مسلمانان مظلوم، یک طرف قضیه و مورد ستم و فشار دشمنان خود هستند، نیز از امریکا و همدستان اروپاییاش مانند انگلیس دیده میشود. که نمونهی آن، قضایای گریهآور کشمیر و محنت شدید مسلمانان قرهباغ و تاجیکستان است. هر جا دولت یا جمعیّتی شعار اسلام میدهند و برای حاکمیت اسلام تلاش میکنند، بطور بیقید و شرط مورد اهانت و تهمت و سختگیری و دشمنیِ خباثتآمیز امریکا قرار میگیرند، مثال واضح، دولت سودان، نهضت اسلامی الجزائر، حزباللَّه لبنان، حماس و جهاد اسلامی فلسطین، مسلمانان مصر و امثال آنهایند. در همهی این موارد، عناصر استکبار جهانی و بیش از همه امریکا، رفتاری همراه با تعصّب و شبیه رفتارهای قبیلهیی جوامع قبائلی از خود بروز میدهند. ماجرای دشمنیهای کینهتوزانه و همراه با خشم و بیانصافی از سوی امریکا نسبت به ایران اسلامی و البته به فضل و ارادهی الهی، غالباً بیاثر هم خود داستان جداگانهیی دارد که بسیاری در سطح جهان از آن باخبرند. اکنون آیا امت بزرگ اسلامی و رؤسا و سیاستمداران و روشنفکران و علمای دینیِ آن، نسبت به این وضع دردناک مسلمانان در سراسر جهان، هیچ مسؤولیتی ندارند؟ آنان که به صدق فرمودهی پیامبر بزرگ اسلام (صلّیاللَّهعلیهواله) که فرمود: «من اصبح و لم یهتمّ بامور المسلمین فلیس بمسلم»، عقیده دارند آیا برای بروز دادن این اهتمام، جایی بهتر از حجّ بیتاللَّه و زمانی مناسبتر از ایّام معلومات سراغ دارند؟ یقیناً بیدلیل نبوده است که پیامبر عظیمالشأن (صلّیاللَّهعلیهوالهوسلّم) برای اعلام برائت از مشرکین که یک عمل کاملاً سیاسی و در چهار چوب سیاست کلّی نظام و دولت اسلامیِ اوّل بود ایّام حجّ را انتخاب فرمود و دستور الهی و قرآنی، اعلام کرد که: «و اذان من اللَّه و رسوله الی النّاس یوم الحجّ الاکبر انّ اللَّه بریء من المشرکین و رسوله فان تبتم فهو خیر لکم و ان تولّیتم فاعلموا انّکم غیر معجزی اللَّه و بشّر الذین کفروا بعذاب الیم». آری، حج فریضهیی است که مهمترین گرفتاریهای سیاسی امت اسلامی در آن و با آن قابل حلّ است. بدین معنی، حج، فریضهیی سیاسی است و طبیعت و خصوصیات آن، این را به روشنی نشان میدهد. کسانی که این را انکار و بر ضدّ آن تبلیغات میکنند در واقع با حلّ آن گرفتاریها مخالفاند. بطور خلاصه، حج، فریضهی امت، فریضهی وحدت، فریضهی اقتدار مسلمین، فریضهی اصلاح فرد و جمع و در یک کلمه: فریضهی دنیا و آخرت است. آنان که نمیخواهند مضمون سیاسی حج را بپذیرند، در واقع اسلام را دور از سیاست، و دین را از سیاست جدا میخواهند، شعار جدایی دین از سیاست، همان چیزی است که دشمنان حاکمیت اسلام بر جوامع اسلامی، دهها سال است آن را مطرح کردهاند و امروز که حکومتی بر اساس دین مقدس اسلام در ایران پدید آمده و شوق روز افزون به تشکیل حکومت اسلامی همهی جهان اسلام را فرا گرفته است، آن شعار را سراسیمهتر و خشنتر از همیشه مطرح میکنند، و هر جا مقدّمات تحقّق این هدف فراهم شده باشد، اگر بتوانند با خشونت و جدیتی تمام بر ضد آن وارد میدان میشوند. حاکمیت اسلام، متضمّنِ مقابله با دخالت مستکبران در کشورهای اسلامی و نیز مستلزم کوتاه شدن دست وابستگان به این قدرتها و بندگانِ شیطانِ نفس و شیطان استکبار، از ادارهی این کشورهاست. پس طبیعی است که استکبار و وابستگانش و شیطانها و پیروانشان، از آن ناراضی و خشمگین باشند. و به همان اندازه باید مؤمنان به خدا و روز جزا و معتقدان راستین اسلام از آن استقبال و در راه آن مجاهدت کنند. اینک که از همه جای جهان، سعادتمندانی توفیق آن یافتهاند که ایام معلومات و حجّ خانهی خدا را درک کنند اینجانب با ابتهال و تضرّع از خداوند متعال میخواهم که حجّ آنان را مقبول و مأجور و آنان و همهی امت اسلامی را از منافع آن برخوردار فرماید، و ضمناً برادران و خواهران را به اموری چند توصیه میکنم:
1 - این فرصت را برای خودسازی و انابه و تضرّع، مغتنم بشمارید و توشهیی معنوی برای همهی عمر خود از آن برگیرید.
2 - رفع گرفتاریهای بزرگ مسلمین را از خداوند متعال بخواهید و بارها و بارها این خواسته را در دعا و مناجات خود بگنجانید.
3 - از هر فرصتی برای آشنا شدن با مسلمین کشورهای دیگر و نقاط مثبت و منفی زندگی جاری آنان استفاده کنید. و مسلمانان غیر ایرانی بخصوص حقایق و قضایای ایران اسلامی را از زبان برادران ایرانی خود بشنوند و درست و نادرستِ تبلیغات جهانی را کشف کنند. همچنین امروز و همیشه تلاش کنند تعالیم امام عظیمالشأن راحل حضرت امام خمینی (قدسنفسهالشریفة) را دربارهی مسائل مسلمین فرا گیرند و آن مصلح بزرگ تاریخ اسلام را بهتر و از نزدیک بشناسند.
4 - هر اطّلاع و معرفت درستی از وضع امت اسلامی یا خصوص کشور خود را که در اختیار دارید، به مسلمین کشورهای دیگر منتقل کنید.
5 - در گفتگو با برادران مسلمان خود از هر جای جهان اسلام، مسألهی «امت اسلامی» و نگرش یکپارچه به جهان اسلام را مورد توجّه قرار دهید. اندیشهی خود و دیگران را از چهارچوب مرزهای جغرافیایی، نژادی، عقایدی، حزبی و امثال آن فراتر ببرید و به اسلام و مسلمانان بیندیشید.
6 - اقتدار خدادادهی بیش از یک میلیارد مسلمان و دهها کشور اسلامی با این همه ثروت مادّی و معنوی و با میراث عظیمی از فرهنگ و تمدن و دین و اخلاق، را همواره به یاد مخاطبان خود بیاورید.
7 - افسانهی قدرت لایزال غرب و خصوص امریکا را که استکبار همواره سعی کرده است آن را چندین برابر بزرگ کرده و بیوقفه به ذهن مسلمانان القاء کند، بشکنید. به یاد خود و دیگران بیاورید که قدرتِ ظاهراً تسخیرناپذیر کمونیسم، در همین نزدیکیها در برابر چشم همین نسل، شکست و فرو ریخت و از آن هیچ باقی نماند. قدرتهای بزرگنمای کنونی و از جمله قدرت امریکا هم ممکن است به همان آسانی نیست و نابود شوند.
8 - مسؤولیت علمای دین و روشنفکران کشورهای مسلمان را که بسی بزرگ و سنگین است همواره به یاد خود آنان و دیگران بیاورید.
9 - وظیفهی رؤسای کشورهای اسلامی را در قبال امت اسلامی و ایجاد وحدت مسلمین و دوری از قدرتهای استکباری و گرایش و تکیه به ملتهای خود و ایجاد حسن رابطه میان مردم و حکّام، را به عنوان «النّصیحة لائمّة المسلمین» به آنان یادآور شوید و اصلاح این امر را از خداوند متعال بخواهید.
10 - همواره به یاد داشته باشید که مسؤولیت رؤسا، به معنای رفع مسؤولیت از آحاد ملت نیست و آنان در همهی این هدفهای بزرگ میتوانند نقش تعیین کنندهیی ایفاء کنند. امید است به فضل الهی و با توجهات حضرت ولیاللَّهالاعظم (ارواحنافداه و عجّلاللَّهفرجه)، حج مقبول نصیب حجاج محترم، و تفضّلات و رحمت واسعهی الهی شامل حال امت اسلامی و آحاد مسلمین بشود.
والسّلام علی جمیع عباداللَّه الصالحین
چهارم ذیحجة الحرام 1414 برابر با 25 اردیبهشت 1373
علی الحسینی الخامنهیی