رهبر انقلاب اسلامی سال ۹۳ را، سال «اقتصاد و فرهنگ با عزم ملی و مدیریت جهادی» نام نهادند. به مناسبت بیانات ایشان در اولین روز سال ۹۳ در حرم مطهر رضوی پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR کلیپ صوتی «مثل هوا» را تهیه و منتشر کرد. در این کلیپ رهبر انقلاب به تبیین عدم منافات حساسیت بر موضوع فرهنگ با آزادی میپردازند.
یک سؤالی اینجا ممکن است مطرح بشود که بگویند: خب شما میگویید مسئولین کشور حسّاس باشند، چقدر حسّاس باشند؟ آیا این با آزادی ــ که از شعارهای انقلاب است و جزو پایههای جمهوری اسلامی است ــ منافاتی ندارد؟ جواب این است که نخیر، با آزادی هیچ منافاتی ندارد؛ آزادی غیر از ولنگاری است؛ آزادی غیر از رهاسازی همهی ضابطهها است. آزادی ــ که نعمت بزرگ الهی است ــ خودش دارای ضابطه است؛ بدون ضابطه، آزادی معنی ندارد. اگر چنانچه کسانی هستند در کشور که برای تیشه به ریشهی ایمان جوانان زدن دارند تلاش میکنند، نمیشود این را تماشا کرد بهعنوان اینکه این آزادی است. همچنان که اگر هروئین و بقیّهی موادّ مسمومکنندهی بدن و بدبختکنندهی خانوادهها را کسی بخواهد بین این و آن توزیع کند، نمیشود بیتفاوت نشست. اینکه ببینیم کسانی با استفادهی از هنر، با استفادهی از بیان، با استفادهی از ابزارهای گوناگون، با استفادهی از پول، راه مردم را بزنند، ایمان مردم را مورد تهاجم قرار بدهند، در فرهنگ اسلامی و انقلابی مردم رخنه ایجاد کنند، ما بنشینیم تماشا کنیم و بگوییم که آزادی است، این جور آزادی در هیچ جای دنیا نیست! در هیچ جای دنیا. همان کشورهایی که ادّعای آزادی میکنند، در آن خطوط قرمزی که دارند، بشدّت سختگیرند. شما ببینید در کشورهای اروپایی کسی جرئت نمیکند راجع به هولوکاست حرف بزند که معلوم نیست اصل این قضیّه واقعیّت دارد یا ندارد، یا اگر واقعیّت دارد، به چه شکلی بوده؛ اظهار نظر دربارهی هولوکاست، تردید دربارهی هولوکاست، یکی از بزرگترین گناهان محسوب میشود، جلویش را میگیرند، طرف را میگیرند، زندانی میکنند، تعقیب قضائی میکنند؛ مدّعی آزادی هم هستند. آنچه که برای او خطّ قرمز است، در مقابل او با چنگودندان میایستد. چطور از ما توقّع دارند که خطوط قرمز اعتقادی و انقلابی کشورمان و جوانانمان را ندیده بگیریم؟
حرم مطهر رضوی ۱۳۹۳/۰۱/۰۱
سخنان حضرت آیتالله خامنهای که در این صوت میشنوید:
عزیزان من! فرهنگ از اقتصاد هم مهمتر است. چرا؟ چون فرهنگ، به معنای هوایی است که ما تنفّس میکنیم؛ شما ناچار هوا را تنفّس میکنید، چه بخواهید، چه نخواهید؛ اگر این هوا تمیز باشد، آثاری دارد در بدن شما؛ اگر این هوا کثیف باشد، آثار دیگری دارد. فرهنگ یک کشور مثل هوا است؛ اگر درست باشد، آثاری دارد. الان دربارهی تولید داخلی حرف میزدیم؛ اگر بخواهیم مصرف تولیدات داخلی به معنای واقعی کلمه تحقّق پیدا کند، باید فرهنگ [مصرف] تولید داخلی در ذهن مردم جا بیفتد؛ اگر بخواهیم مردم اسراف نکنند، بایستی این باور مردم بشود؛ این یعنی فرهنگ. فرهنگ یعنی باورهای مردم، ایمان مردم، عادات مردم، آن چیزهایی که مردم در زندگی روزمره با آن سر و کار دائمی دارند و الهامبخش مردم در حرکات و اعمال آنها است؛ فرهنگ این است؛ این پس خیلی اهمّیّت دارد. مثلاً در حوزهی اجتماعی، قانونگرایی ــ که مردم به قانون احترام بگذارند ــ یک فرهنگ است؛ تعاون اجتماعی یک فرهنگ است؛ تشکیل خانواده و ازدواج یک فرهنگ است؛ تعداد فرزندان یک فرهنگ است؛ اگر در این چیزها بینش مردم و جهتگیری مردم جهتگیری درستی باشد، زندگی در جامعه جوری خواهد شد؛ اگر خدایناکرده جهتگیری غلط باشد، زندگی جوری دیگری خواهد شد؛ خدایناکرده به همان بلایی مبتلا خواهیم شد که امروز کشورهایی که خانواده را و بنیان خانواده را ویران کردند و شهوات را به راه انداختند ــ وَاتَّبِعوُا الشَّهَواتِ فَسَوفَ یَلقَونَ غَیّا ــ به آن سرنوشت دچار شدند. بنابراین تمرکز دشمنان بر روی فرهنگ بیشتر از همه جا است. چرا؟ بهخاطر همین تأثیر زیادی که فرهنگ دارد. هدف و آماج تحرّک دشمنان در زمینهی فرهنگ، عبارت است از ایمان مردم و باورهای مردم. مسئولان فرهنگی، باید مراقب رخنهی فرهنگی باشند؛ رخنههای فرهنگی بسیار خطرناک است؛ باید حسّاس باشند، باید هشیار باشند. نمیخواهیم بگوییم همهی آسیبهای فرهنگی کار بیگانگان است؛ نه، خود ما هم مقصّریم؛ مسئولان مختلف، مسئولان فرهنگی، مسئولان غیر فرهنگی، کمکاریها، غلطکاریها، اینها تأثیر داشته؛ ما همه را به گردن دشمن نمیاندازیم؛ امّا حضور دشمن را هم در زمینهی مسائل فرهنگی نمیتوانیم فراموش کنیم. امروز و از روزهای اوّل انقلاب، دستگاههای تبلیغات، همهی توشوتوان خود را گذاشتهاند برای اینکه مردم را نسبت به پایههای این انقلاب بیاعتقاد کنند. این کارِ فرهنگی است؟ ایمان مردم را مورد تهاجم قرار دادند، باورهای قلبی مردم را مورد تهاجم قرار میدهند؛ این را نمیشود انسان ندیده بگیرد.یک سؤالی اینجا ممکن است مطرح بشود که بگویند: خب شما میگویید مسئولین کشور حسّاس باشند، چقدر حسّاس باشند؟ آیا این با آزادی ــ که از شعارهای انقلاب است و جزو پایههای جمهوری اسلامی است ــ منافاتی ندارد؟ جواب این است که نخیر، با آزادی هیچ منافاتی ندارد؛ آزادی غیر از ولنگاری است؛ آزادی غیر از رهاسازی همهی ضابطهها است. آزادی ــ که نعمت بزرگ الهی است ــ خودش دارای ضابطه است؛ بدون ضابطه، آزادی معنی ندارد. اگر چنانچه کسانی هستند در کشور که برای تیشه به ریشهی ایمان جوانان زدن دارند تلاش میکنند، نمیشود این را تماشا کرد بهعنوان اینکه این آزادی است. همچنان که اگر هروئین و بقیّهی موادّ مسمومکنندهی بدن و بدبختکنندهی خانوادهها را کسی بخواهد بین این و آن توزیع کند، نمیشود بیتفاوت نشست. اینکه ببینیم کسانی با استفادهی از هنر، با استفادهی از بیان، با استفادهی از ابزارهای گوناگون، با استفادهی از پول، راه مردم را بزنند، ایمان مردم را مورد تهاجم قرار بدهند، در فرهنگ اسلامی و انقلابی مردم رخنه ایجاد کنند، ما بنشینیم تماشا کنیم و بگوییم که آزادی است، این جور آزادی در هیچ جای دنیا نیست! در هیچ جای دنیا. همان کشورهایی که ادّعای آزادی میکنند، در آن خطوط قرمزی که دارند، بشدّت سختگیرند. شما ببینید در کشورهای اروپایی کسی جرئت نمیکند راجع به هولوکاست حرف بزند که معلوم نیست اصل این قضیّه واقعیّت دارد یا ندارد، یا اگر واقعیّت دارد، به چه شکلی بوده؛ اظهار نظر دربارهی هولوکاست، تردید دربارهی هولوکاست، یکی از بزرگترین گناهان محسوب میشود، جلویش را میگیرند، طرف را میگیرند، زندانی میکنند، تعقیب قضائی میکنند؛ مدّعی آزادی هم هستند. آنچه که برای او خطّ قرمز است، در مقابل او با چنگودندان میایستد. چطور از ما توقّع دارند که خطوط قرمز اعتقادی و انقلابی کشورمان و جوانانمان را ندیده بگیریم؟
حرم مطهر رضوی ۱۳۹۳/۰۱/۰۱