بیانات در مراسم عمامه‌گذارى گروهى از طلّاب

بسم الله الرّحمن الرّحیم(۱)

خداوند انشاءالله که تلبّس به این لباس مقدّس را و تعمّم به تیجانالملائکه(۲) را بر شما عزیزان مبارک بفرماید. از این لحظه به طور رسمى مسئولیّت برادران عزیزى که معمّم شدند، مضاعف میشود. همه مسئولند در نظام اسلامى: کُلُّکُم راعٍ وَ کُلُّکُم مَسئولٌ عَن رَعیَّتِه؛(۳) ولیکن بعضى  از موقعهاى(۴) اجتماعى، مسئولیّتهاى مضاعفى دارد و لباس ما از جملهى آن موقعیّتهایى است که از چند جهت، مسئولیّت آن مضاعف است: اوّلاً چون لباس علم است، و عالِم مسئولتر از دیگران است، بخصوص علم دین، که اذاعهى(۵) علم دین و بیان حقایق الهى شغل انبیاى عظام پروردگار است. این یک مسئله.

ثانیاً چون مردم معتقدند که در ملبّسین به این لباس، یک معنویّتى و تقوایى و ورعى هست. مردمى که در امور مادّى و معنوىشان با احتیاط برخورد میکنند، به یک روحانى که میرسند، احساس اعتماد میکنند. با این لباس هر جا باشید، مردم به شما احترام میکنند، سلام میکنند، وقت نماز بشود، اگر بخواهند از بین خودشان یک نفر را به امامت بگمارند، شما را خواهند گمارد. اینها حاکى است از اعتماد دینى مردم به این لباس. خود این، یک مسئولیّتى را به طور اضافه بر دوش ما بار میکند. ما باید کارى کنیم که مشمول آن روایاتى نباشیم ــ مضمون روایت این است ــ که هر کسى باطن او از ظاهر او کمتر بود، فَهُوَ مَلعون. در شأن نزول یا در ذیل روایاتى که به مناسبت سورهى مبارکهى برائت یا انفال [است] ــ سالها پیش دیدم، [دقیقاً] یادم نیست ــ مراجعه بفرمایید، هست این روایات. پس این هم یک مسئولیّت دیگر.

مسئولیّت سوّم این است که امروز در نظام سیاسى کشور، روحانیّت نقش دارد، چون نظام، نظام دینى است. این نقش در شکلهاى مختلف مشاهده میشود؛ از حضور در یک دستگاهى براى بیان دین یا اقامهى نماز جماعت یا بیان احکام بگیرید، تا زمامدارى جامعه؛ این عرض عریض با همهى مشاغل و مسئولیّتهایى که در این طیف وسیع وجود دارد، متوجّه به ما معمّمین است. کارهاى دینى، مسئولیّتهایى که متوقّف به معرفت دینى است، حتّى خیلى از آنهایى که متوقّف به معرفت دینى هم نیست، به روحانیّون محوّل میشود؛ اینها مسئولیّتهاى شما است. شما اگر معمّم هم نبودید، البتّه مسئولیّت داشتید. اگر کسى عالِم دین باشد و معمّم نباشد، البتّه مسئولیّت دارد امّا اگر معمّم باشد، این مسئولیّت، مضاعف است؛ حواستان را جمع کنید.

هر شغلى، هر مقامى، یک اقتضائاتى دارد. انسان باید آن اقتضائات را قبول کند. التزام به شىء، التزام به لوازم آن است. با این لباس، از برخى از چیزها باید گذشت. البتّه در قبال هر چه انسان در دنیا از آن بگذرد، خداى متعال چیزى دارد که «فیهِ قُرَّةَ اَعیُن»؛(۶) بهتر از آن را خدا میدهد. از چیزهایى باید گذشت. یک جوان همسنّ شما، فرض بفرمایید در خیابان اگر راه برود، با رفیقهایش شوخى بکند، قهقهه هم بزند، دنبال هم[دیگر] هم بدوند، کسى نمیگوید چرا، امّا شما که معمّمید نمیشود بکنید. حالا این یک مثال کوچک بود. از این قبیل هست چیزهایى که انسان وقتى وارد جرگهى خاصّى شد، باید به اقتضائات و التزامات لوازم آن ملتزم باشد. اینها را رعایت کنید.

قدر این عمامه را هم بدانید. اگر ماها به لوازم این عمامه عمل بکنیم، بسیار چیز شریفى است. این لباس همان جایى است که دشمن نتوانسته آن را فتح کند. کسانى از اهل این لباس فاسد شدند و فسادشان هم ضررهاى بسیار شدیدى و لطمههاى بزرگى زده به اسلام و مسلمین در طول تاریخ، امّا دشمن نتوانسته این حصار منیع(۷) را فتح کند؛ نتوانسته. خیلى هم مبارزه کردند؛ خیلى هم توى سرش زدند؛ خیلى هم بر راهش دام  گستردند، در طول این سالهایى که ما یادمان است یا قریب به زمان ما بود ــ مثل زمان رضاخان که بنده یادم نیست، امّا قضایاى آن را اجمالاً شنیدهام؛ بعد هم زمانهاى بعد که خب ما خودمان دیدیم ــ جاهایى درست کنند، جاذبههایى درست کنند تا طلبه را که در مضیقههایى گرفتار میشود، بکشانند از درس و بحث و حوزه به آنجاها، دهنش را با یک آبنبات ترشى، شیرین کنند براى اینکه او را منخلع(۸) کنند از این سِمت. از این کارها کردند. البتّه یک عدّه هم، سستها و سستعنصرها و آدمهایى که آن نضج(۹) شخصیّتى لازم را نداشتند، رفتند، مجذوب هم شدند امّا قادر نشدند که این قلعه را فتح کنند.

این مدرسهى فیضیّهاى که شما امروز مىبینید، بحمدالله مظهر و رمز شوکت حوزهى علمیّه است ــ و در همه جاى دنیا امروز نام فیضیّه به عنوان یک پرچم، به عنوان یک رایتِ سربلند و رمز انقلاب اسلامى شناخته میشود ــ دورانهاى گوناگونى را دیده؛ دورانهاى سختى را دیده. در این مدرسه به علماى بزرگ، به مراجع، به طلّاب، به پیرها و جوانها کتک زدند. در این مدرسه اتاق طلبهها را غارت کردند؛ آنهایى که ما یادمان است. قبل از آنها، در این مدرسه، گرسنگىها کشیده شده، سختىها کشیده شده، اهانتها شده. تحمّل آن مشکلات، موجب شد که توانست در این مدرسه ــ مدرسه بمافیها؛ مدرسه که خشت و در و دیوار است؛ مراد، آن نیروى انسانى و آن نفَسى است که در این مدرسه کشیده میشود ــ یک شخصیّتى مثل امام به وجود بیاید و دنیایى را متحوّل کند. تحوّلى که امام ایجاد کرده، محدود به ایران نیست؛ حالا آنچه در ایران هم انجام گرفته، مثل معجزه است، واقعاً شبیه معجزات است، امّا آن کارى که امام کرد منحصر به این نیست؛ ایشان در عالمى طوفان ایجاد کردند. همهى اینها مال استقامت است، مال ایستادگى است.

انشاءالله که خداوند به شماها توفیق بدهد. باید درس بخوانید. بدون درس خواندن، این لباس یک چیز بىمعنى است. آدم این لباس را بپوشد و درس نخواند، یک چیز بىمعنى‌ای است؛ درست شبیه غصب که مثلاً  آدم یک چیزى را غصب کند. این یک یونیفورمی است به قول معروف؛ یک لباس متّحدالشّکلى است که مال یک طایفه‌ی خاصّى است. آن طایفه چه کسانى هستند؟ علماى دین. پس باید این عنوان علما بر آدم صدق کند دیگر؛ وَالّا اگر صدق نکند که بیخود است. علمِ تنها هم که میدانید کافى نیست. علم اگر باشد و تقوا نباشد، صد رحمت به آنجایى که علم نیست. علم بىتقوا چیز بسیار خطرناکى است. پس علم و تقوا؛ این دو.

سوّمى هم همین که گفتیم: امروز شما اگر عالِم هم باشید، بسیار باتقوا هم باشید امّا زمانتان را نشناسید، آن وقت آسیبپذیر و لغزشپذیر و کمفایده خواهید بود؛ آن‌طورى که دیگر حکایت آن فصل مفصّلى است. اَلعالِمُ بِزَمانِهِ لا تَهجُمُ عَلَیهِ اللَّوابِس.(۱۰) ما دیدیم کسانى را که عالِم هم بودند، بىدین هم نبودند امّا مفید واقع نشدند در دورانى که میتوانستند مفید واقع بشوند براى اسلام و مسلمین، بعضاً حتّى خدشهها و ضررهایى هم وارد کردند. پس شد علم و تقوا و آگاهى؛ آگاهى سیاسى و اجتماعى و مانند اینها، که این آگاهى آن سلاحى است که در اختیار شما است و با این سه خصوصیّت باید سربازان خطّ مقدّم هم باشید، که اگر طلبهاى با این خصوصیّات، واقعاً سرباز خطّ مقدّم انقلاب و اسلام بود، ارزشش خیلى بالا میرود، خیلى شیوایى پیدا میکند.

خداوند انشاءالله که همهى شماها را توفیق بدهد و تأیید کند و انشاءالله این لباس را بر شما مبارک کند و شما را قادر کند که از عهدهى اداء حقّ این لباس و عمامه انشاءالله بربیایید.

والسّلام علیکم و رحمة‌الله و‌ برکاته
 
 
 در ابتدای این مراسم ــ که در چهارچوب سفر سهروزهى معظّمٌله به استان قم برگزار شد ــ به طلّاب نمونهى حوزهى علمیّهى قم نیز جوایزى اهدا شد.
 تاجهاى فرشتگان
 منیةالمرید، ص ۳۸۱؛ «همهى شما به مثابهى چوپان هستید و همه مسئول رعیّتى هستید که به شما سپردهاند.»
 موقعیّت، وضعیّت
 انتشار
 روشنىبخشِ دیدگان (برگرفته از قرآن کریم؛ سوره‌ی سجده، آیه‌ی ۱۷)
 بلند، رفیع
 جدا، برکنار
 بلوغ، پختگی
(۱۰ کافى، ج ۱، ص ۲۶؛ «کسى که آگاه به زمان خود باشد، اشتباهات بر او هجوم نمىآورد.»