بیانات در دیدار جمعی از شیعیان پاکستان‌

 بسم‌اللَّه‌الرّحمن‌الرّحیم‌

 خیلی خوش آمدید؛ از زیارتتان خوشحالیم. مسائل پاکستان، از مسائل عمومی مسلمین و اهداف و مسائل اسلامی ما به‌هیچ‌وجه جدا نیست. همیشه ارتباط مخصوصی بین ملت ایران و ملت پاکستان بوده است؛ ان‌شاءاللَّه روزبه‌روز هم این ارتباط مستحکمتر خواهد شد. در واقع ملت پاکستان و مخلصانِ از مسلمانان پاکستان - مخصوصاً شیعیان - برای ملت ما در مسائل انقلاب، یک وزنه و یک پشتوانه بوده‌اند. از اول انقلاب همین‌طور بود، باز هم هست، و ان‌شاءاللَّه بعد از این هم خواهد بود.

 در پاکستان، دشمنان اسلام هم نفوذ زیادی دارند. یک پایه و ریشه‌ی استعماری از دوران انگلیسیها در آن‌جا هست، که بعد هم به امریکاییها و به بقیه‌ی ایادی استکبار منتقل شده است. به همین خاطر، ضمن این‌که حرکت اسلامی در پاکستان، حرکت شکفته و شادابی هست، با معضلات پیچیده‌یی هم مواجه است؛ که شما آن معضلات را با همه‌ی وجودتان دارید در آن‌جا لمس میکنید. ما آن معضلات را از دور میبینیم؛ اما شما با گوشت و پوست خودتان آنها را احساس میکنید.

 به نظر ما، مبنای کار هم ایجاد تفرقه است؛ همان شعار «تفرقه بینداز، حکومت کن»ی که انگلیسیها از اولِ ورود به شبه قاره طبق آن عمل کردند؛ البته در برهه‌یی بین مسلمان و هندو، در برهه‌یی بین مسلمان و سیک، حتّی در برهه‌یی بین فِرَق مختلف هندو، و در برهه‌یی دیگر هم بین فِرَق مسلمین. انسان در تاریخچه‌ی شبه قاره، از قبل از استقلال، این را میبیند و متأسفانه تا امروز هم این معنا هست و در پاکستان این واضح است. حالا هم گروهی سعی دارند که شیعه را به طور کلی از بقیه‌ی مسلمین جدا کنند؛ بین اینها بغض و عناد بیندازند و شیعه را در موضع ضعف قرار بدهند و آنها را از صحنه‌ی سیاسی بکلی خارج کنند. این، دنباله‌ی همان سیاست است؛ چیز جدیدی نیست؛ منتها امروز به این صورت درآمده است.

شیعه و سنی در شبه قاره همیشه با هم زندگی کرده‌اند؛ در پاکستان هم همین‌طور بوده است. اینها دارند شیعه را با استفاده از عنوان اقلیت، زیر فشار قرار میدهند؛ و این فشار را شما در همه جا احساس میکنید؛ شهدایی هم دادید؛ مرحوم شهید آقا سیّد عارف،(1) شهید برجسته‌ی این توطئه‌ی دشمنان بود.

 توجه به دو کار اساسی، ضرورت دارد:

اول، استحکام بخشیدن به موجودیت شیعه است؛ یعنی تا جایی که امکان دارد، همین حدود بیست‌وچند درصد شیعه‌یی که در پاکستان هستند، اینها یکپارچه بشوند. اگر به طور صددرصد هم این یکپارچگی صورت نگیرد، ولی هدف باید صددرصد باشد. اگر به فرض، صددرصد هم یکپارچگی انجام نشود - بعضیها بیتفاوت باشند، بعضیها کنار باشند - جُلّ(2) شیعه بایستی با هم باشند و پیوندی اینها را با هم مستحکم کند؛ با یک حرکت، حرکت کنند؛ با یک اشاره، راه بیفتند؛ یک جهتگیری داشته باشند؛ بین خود شیعه، دیگر تضارب نباشد؛ گروههای مختلف، با اسمهای مختلف خودنمایی نکنند. تضارب بین شیعه، ضررهای خیلی زیادی میزند. من در آن سفری هم که در شش، هفت سال پیش(3) به پاکستان آمدم، به مرحوم آقا سیّد عارف و مرحوم آقا سیّد صفدر(4) و بعضی از آقایان علمای دیگری که بودند، این را تأکیداً گفتم؛ هر سفری هم که آقایان به ایران آمدند، با آنها در میان گذاشتم. بنابراین، سعی بشود که خود شیعه، یک موجودیت مستقل و محکمی پیدا کند، تا نتوانند شیعه را هضم کنند.

 دوم، این شیء واحد و متحد، درصدد ارتباط هرچه بیشتر با گروههای غیر شیعه بربیاید؛ مگر کسانی که بنای بر عناد دارند؛ مثل همین گروههای وهابی که در آن‌جا هستند و بنای بر عناد دارند؛ آنها با سنیها هم بدند. اگر شیعه هم یک روز - نستجیر باللَّه - نباشد، یا موجودیتی نداشته باشد، آنها بین همان سنیها هم اختلاف ایجاد میکنند؛ چون آن کسانی که آنها را هدایت میکنند، از اتحاد مسلمین میترسند. البته شاید عواملشان نمیفهمند که چه میکنند - مردمان جاهل و شریری هستند و فقط شرارت میکنند - اما آن کسانی که اینها را هدایت میکنند، اگر به فرض شیعه هم نمیبود، حتّی بین گروههای غیر شیعه اختلاف میانداختند! به همین خاطر است که در پاکستانِ صد میلیونىِ مسلمانِ پایبندِ مؤمن، نمیگذارند نیروی اسلامی رشد کند.

 من اعتقادم این است که ایمان اسلامی مردم پاکستان، از بسیاری از مردم کشورهای اسلامی - شاید بشود گفت از اکثر نزدیک به اتفاق کشورهای اسلامی - عمیقتر است؛ و من بر این معنا استدلال دارم. با این‌که انگلیسیها سالهای متمادی بر این کشور حکومت کردند و تمام این مناطق زیردست انگلیسیها بوده و هرچه توانستند، برای دین زدایی انجام دادند، درعین‌حال آنچه ته‌مانده‌ی آن همه فشار است، این است که شما امروز مشاهده میکنید؛ آن ایمان غلیظ اسلامی و آن هیجان اسلامی و آن شور اسلامی است.

 اگر آن مقدار کاری که انگلیسیها در این‌جا کردند، در هر کشور دیگری کرده بودند، شاید بشود گفت از اسلام اثری نمی‌ماند. الان شما کشورهای آفریقایی را ملاحظه کنید؛ شمال آفریقا مسلمان و خوبند، اما ظواهر اسلامی مثل پاکستان هرگز رعایت نمیشود. آن رعایتهای اسلامی و آن خلوص اسلامی که ما در پاکستان مشاهده کردیم، در آن‌جاها نیست. پیداست که مردم پاکستان به حسب ترکیب روحی و ذهنی، ایمانشان قوی است؛ دشمن این را میداند. روان‌شناسی مردم در دست دشمن است؛ او میخواهد هر طور که هست، این ایمان را از بین ببرد؛ لذاست که دارند اختلاف ایجاد میکنند. ...

 به نظر من، اگر یک تلاش هماهنگِ قوی انجام بگیرد، با همه‌ی غیر وهابیها میتوان اتصال و ارتباط پیدا کرد. گمان میکنم مجموعه‌ی برادرانی که در گروههای مختلف شیعیان در آن‌جا هستند، میتوانند این تلاش همه‌جانبه و مستحکم را با هم انجام بدهند.

در مقابل کسانی که حرفهایی دارند، باید قدری تنازل کرد. آن‌جا افراد مختلفی از علما و دانشجویان و جوانان روشنفکر شیعه هستند. اگر هر گروهی بخواهد همه‌ی توقعات خودش را تحقق ببخشد، معلوم است که نخواهد شد. بایستی بر یک امر متفقٌ‌علیه گرد بیایند، تا بتوانند آن موجودیت واحد را تشکیل بدهند. ...(5)

 همه‌ی شما باید از خدای متعال کمک بخواهید، تا ان‌شاءاللَّه این هدف و مقصود انجام بگیرد. یقیناً هم بعد از آن‌که فهمیده بشود این یک حرکت منسجم است، دشمن مخالفت خودش را تشدید خواهد کرد. نبایستی از خصومتهای دشمن ترسید؛ «و لمّا رأی المؤمنون الاحزاب قالوا هذا ما وعدنا اللَّه و رسوله و صدق اللَّه و رسوله».(6) خدای متعال و پیامبر به ما وعده داده‌اند که اگر در راه خدا حرکت کنیم، شیاطین با ما دشمن خواهند شد؛ باید این دشمنی را تحمل کنیم. اگر ان‌شاءاللَّه تلاش کنیم، پیروزی با ماست. اگر ان‌شاءاللَّه تلاش و پیگیری کارها انجام بگیرد، پیروزی با جبهه‌ی حق است.

 ان‌شاءاللَّه مشمول الطاف الهی و دعوات زاکیه‌ی ولىّ‌عصر (ارواحنافداه) باشید؛ ما هم در این‌جا برادران شما هستیم.

 والسّلام علیکم و رحمةاللَّه و برکاته‌

 

 

1) وی از طرفداران انقلاب اسلامی و از علاقه‌مندان استوار حضرت امام خمینی(ره) محسوب میشد. این شهید بزرگوار تحصیلات خود را در حوزه‌ی علمیه‌ی نجف گذراند و پس از مراجعت به پاکستان، نمایندگی مراجع بزرگ تقلید را به عهده گرفت. با پیروزی انقلاب اسلامی، تلاش گسترده‌یی برای رساندن اهداف و آرمانهای انقلاب و امام به توده‌های مسلمان پاکستانی به عمل آورد و در همین زمینه، «نهضت فقه جعفری» را در این کشور تأسیس کرد. فعالیتهای او، حساسیت محافل مرتبط به استکبار را در پاکستان برانگیخت؛ تا این‌که سرانجام به دست یک گروه تروریست که به مسجد محل اقامه‌ی نماز جماعت وی حمله کردند، به شهادت رسید. (1988 - 1946 م)

2) همه‌

3) 23/10/1364

4) 1989 - 1933 م)

5) از آن‌جا که این بیانات در جمع محدودی ایراد شده و قسمتهایی از آن طبقه‌بندی شده است، لذا در حال حاضر این قسمتها حذف میشود و در زمان مناسب، اقدام به درج آنها خواهد شد.

6) احزاب: 22