یک وقت در سه، چهار سال پیش، دو نفر از این گویندگان بخشهای دیگر رادیو و تلویزیون، پیش من آمدند. من آنها را میشناختم؛ چون تقریباً جزو استفاده کنندههای برنامههای صدا و سیما هستم. به اینها گفتم، شماها چرا وقتی که جلوی دوربین مینشینید، آشفته میشوید؟ برای آنکه بعد از این درست حرف بزنید، هر وقت حرف میزنید، یادتان باشد که من آن پشت دستگاه نشستهام و گوش میکنم؛ اصلاً با من حرف بزنید. آن دو نفر، الان جزو گویندههای خوب تلویزیون هستند و میبینم که واقعاً رعایت میکنند.
وقتی که صحبت میکنید، با مستمعتان حرف بزنید. بدانید که یکی حرف شما را گوش میکند. با او مثل کسی که تفاهم میکند، حرف بزنید. این، غیر از آن است که مثلاً متنی را در مقابل دیواری میخواند. اینطوری نباشد. کارِ هنرمندانه بکنید. خواندن، یک عمل هنری است. نوشتن، یک عمل هنری است. هرچه می توانید، ظرافتها و زیباییهای ادبی و نگارشی را در نوشتهی خبر به کار ببرید. یک متن زیبا و درعینحال آسان درست کنید. متن معضل و معوج و پیچوخمدار و مخصوص خواص، فایدهیی ندارد.
بیانات در دیدار مسئولان بخشهای خبری صداوسیما ۱۳۶۹/۱۲/۲۱
خبر باید زیبا باشد و آسان
گویندگان خبر، این آقایان و خانمهایی که من چهرهی بعضی از آنها را میشناسم و بعضی هم که در رادیو هستند و نمیشناسم، اگر نگوییم عموماً، الحمدللَّه غالباً خوبند؛ اما بهتر از این میتواند بشود. با شنونده و مستمعتان، حرف بزنید.