بسم الله الرّحمن الرّحیم(۱)
الحمد لله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام على سیّدنا و نبیّنا ابىالقاسم محمّد و على آله الاطیبین الاطهرین المنتجبین.
الحمد لله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام على سیّدنا و نبیّنا ابىالقاسم محمّد و على آله الاطیبین الاطهرین المنتجبین.
خداى متعال را سپاسگزارم که دیدار با شما مردم عزیز و مؤمن و خونگرم براى اینجانب پیش آمد؛ و خیلى خوشحالم از اینکه توانستم شما خواهران و برادران عزیز را در این محلّ تاریخى و در این جایى که یکى از یادگارهاى عزیز تاریخى ما در اینجا است زیارت کنم. یاد رئیسعلى دلوارى(۲) را ما از این جهت گرامى میداریم که این مرد شجاع، در راه اعتقاد دینى خود، تنها و در غربت با دشمنان جنگید؛ و این براى ما چیز بسیار باارزشى است.
شما جوانان عزیز دلوار و همهى مردان و زنان، درست توجّه بفرمایید که در آن روزگارى که ملّت ایران همه در خواب بودند ــ جز عدّهى بسیار کمى در گوشهوکنارهاى کشور ــ و بیگانگان از این غفلت مردم ایران سوءاستفاده میکردند و بر مناطق مختلفى از کشور عزیز ما دشمن تسلّط پیدا کرده بود ــ در تهران نمایندگان دولتهاى انگلیس و روس، آزادانه حکمرانى میکردند و از پادشاهان آن زمان هم حساب نمیبردند؛ در منطقهى فارس هم همینطور؛ در مناطق دیگر کشور، در بسیارى از جاها نمایندگان بیگانه مال مردم را میخوردند، بر مردم حکمرانى میکردند و با ملّت ایران با تحقیر برخورد میکردند ــ در یک چنین شرایطى، در هر گوشهاى از این کشور، مردان شجاعى پیدا شدند که به حکم دین، جهاد را بر خودشان واجب دانستند و این مردان شجاع فکر نکردند که با غربت و دست خالى نمیشود کارى را انجام داد؛ و مرد خدا این[طور] است. یکى از این افراد همین رئیسعلى شما است، که رئیسعلى ملّت ایران است؛ اگرچه مال دلوار است. یک مرد جوان، در همین سنینِ جوانىِ شما جوانها ایستادگى کرد در مقابل انگلیسها.
امروز با آن روز خیلى فرق کرده است؛ امروز همهى ملّت ایران در مقابل قدرتهاى متجاوز ایستادهاند. امروز ملّت ایران در مقابل آمریکا ایستاده است و هیچکس از ملّت ایران از دشمنان ــ چه آمریکا و چه قدرتهاى دیگر ــ واهمهاى در دل ندارد. امروز، روز آقایى ملّت ایران است.
شما جوانان عزیز دلوار و همهى مردان و زنان، درست توجّه بفرمایید که در آن روزگارى که ملّت ایران همه در خواب بودند ــ جز عدّهى بسیار کمى در گوشهوکنارهاى کشور ــ و بیگانگان از این غفلت مردم ایران سوءاستفاده میکردند و بر مناطق مختلفى از کشور عزیز ما دشمن تسلّط پیدا کرده بود ــ در تهران نمایندگان دولتهاى انگلیس و روس، آزادانه حکمرانى میکردند و از پادشاهان آن زمان هم حساب نمیبردند؛ در منطقهى فارس هم همینطور؛ در مناطق دیگر کشور، در بسیارى از جاها نمایندگان بیگانه مال مردم را میخوردند، بر مردم حکمرانى میکردند و با ملّت ایران با تحقیر برخورد میکردند ــ در یک چنین شرایطى، در هر گوشهاى از این کشور، مردان شجاعى پیدا شدند که به حکم دین، جهاد را بر خودشان واجب دانستند و این مردان شجاع فکر نکردند که با غربت و دست خالى نمیشود کارى را انجام داد؛ و مرد خدا این[طور] است. یکى از این افراد همین رئیسعلى شما است، که رئیسعلى ملّت ایران است؛ اگرچه مال دلوار است. یک مرد جوان، در همین سنینِ جوانىِ شما جوانها ایستادگى کرد در مقابل انگلیسها.
امروز با آن روز خیلى فرق کرده است؛ امروز همهى ملّت ایران در مقابل قدرتهاى متجاوز ایستادهاند. امروز ملّت ایران در مقابل آمریکا ایستاده است و هیچکس از ملّت ایران از دشمنان ــ چه آمریکا و چه قدرتهاى دیگر ــ واهمهاى در دل ندارد. امروز، روز آقایى ملّت ایران است.
و من به شما عرض کنم؛ اگر [امثال] رئیسعلىها در غربت به شهادت نمیرسیدند و صبر نمیکردند، امروز ملّت ایران به این عظمت نمیرسید؛ همچنان که اگر شما جوانها در دوران جنگ تحمیلى به جنگ نمیرفتید و به جبهه خدمت نمیکردید و شهادت را به خود نمیپذیرفتید، امروز ایران و اسلام به این عظمت نمیبود. شما جوانها جبهه رفتید؛ شما مادرها و همسرها صبر کردید؛ شما پدرها صبر کردید؛ شما جوانها، جبهه و پشت جبهه را آباد کردید؛ در یگانهاى نظامى مبارزه کردید؛ خون مطهّر بعضى از شما جوانها بر زمین ریخت و ملّت ایران در همهجا این شجاعت و مردانگى را از خودش نشان داد. نتیجه چه شد؟ نتیجه این است که امروز در سطح عالم، پرچم پُرافتخار اسلام و جمهورى اسلامى به اهتزاز درآمده است. اگر خداى متعال همین لطف و تفضّل را که به ملّت ایران کرده است، بر ملّتهاى دیگر هم در نقاط مختلف عالم بکند، اسلام کاخهاى جاهلیّت را در همهى دنیا ویران خواهد کرد و مظلومان را نجات خواهد داد.
و امّا در کشور ما. برادران و خواهران! نزدیک سیزده سال از پیروزى انقلاب ما گذشته است. در این مدّت، خطرات بزرگى را ما بحمدالله از سر گذرانیدهایم و خداى متعال با دستِ قدرتِ خود از ما پشتیبانى کرده است؛ امّا ما هنوز در میانهى راه هستیم؛ همه باید تلاش کنیم؛ هم دولت، هم ملّت.
اوّلاً باید همهى ملّت ایران جورى آماده باشند که دشمن دیگر طمع به خاک عزیز ایران نبندد؛ جوانها باید جورى آماده باشند که دشمن از آنها بترسد؛ پدرها و مادرها و خانوادهها باید همان شور و هیجان همیشگى را آنچنان حفظ کنند که به ملّتهاى مسلمان امید بدهند؛ این اوّل. حفظ کشور از گزند دشمنان؛ حفظ حیثیّت و آبروى جمهورى اسلامى و اسلام در دنیا.
و دوّم، سازندگى این کشور است. برادران و خواهران عزیز اهل دلوار! بدانید همان کسانى که انگلیسها را در زمان رئیسعلى دلوارى به منطقهى بوشهر راه میدادند و با رئیسعلىها دشمن بودند و با ملّت ایران دشمن بودند، همانها در طول صد سال و دویست سال، بلائى بر سر این کشور آوردند که سالها باید زحمت بکشیم تا کشور را به آبادى و شکل صحیح خودش برسانیم.
من در صحبتها همیشه گفتهام؛ خدا لعنت کند سردمداران رژیم قاجاریّه و پهلوى را. پهلوىها در همین اواخر، در این پنجاه سالِ قبل از انقلاب، بلائى بر سر کشور آوردند که قابل توصیف نیست؛ قبل از آنها هم سلسلهى منحوس قاجاریّه. این پادشاهان چه کردند با کشور ما و ملّت ما! قدرتمندانى که هرچه بود، براى خوردن خودشان و براى استفادهى خودشان و دُوروبَرىهاى خودشان و کاخنشینان تهران میخواستند؛ یادشان نبود که مناطق محرومى هم در ایران هست؛ شهرها و روستاهاى محرومى هم در ایران هست؛ رها کرده بودند همینطور به حال خود و این کشور آباد، این کشور بااستعداد، این کشور پهناور، این کشورى را که میتواند دو برابر جمعیّت فعلى ایران را هم بخوبى اداره کند ــ با اینهمه زمین و امکانات و معدن و آب و غیر ذلک ــ همینطور رها کرده بودند و به ویرانى انداخته بودند.
آنوقت، وقتى ما مىنشینیم و حساب میکنیم، مىبینیم شهرهاى بسیارى و استانهاى متعدّدى از کشور ما در لیست شهرها و استانهاى محروم قرار میگیرند! چرا؟ چرا باید اینجور باشد؟ این کارى است که آنها کردند؛ این کارى است که جمهورى اسلامى به فضل الهى باید جبران بکند؛ و خواهد کرد. و بحمدالله از اوّل انقلاب تا امروز، مسئولین کشور و افرادى که در دولت دلسوزى داشتند، تلاش کردند، و این اواخر، تلاشها هم بیشتر شده بحمدالله؛ تلاش میکنند که شاید ویرانىهاى آن نسلهاى سیهرو و ملعون را بتوانند برگردانند و کشور را آباد کنند.
اوّلاً باید همهى ملّت ایران جورى آماده باشند که دشمن دیگر طمع به خاک عزیز ایران نبندد؛ جوانها باید جورى آماده باشند که دشمن از آنها بترسد؛ پدرها و مادرها و خانوادهها باید همان شور و هیجان همیشگى را آنچنان حفظ کنند که به ملّتهاى مسلمان امید بدهند؛ این اوّل. حفظ کشور از گزند دشمنان؛ حفظ حیثیّت و آبروى جمهورى اسلامى و اسلام در دنیا.
و دوّم، سازندگى این کشور است. برادران و خواهران عزیز اهل دلوار! بدانید همان کسانى که انگلیسها را در زمان رئیسعلى دلوارى به منطقهى بوشهر راه میدادند و با رئیسعلىها دشمن بودند و با ملّت ایران دشمن بودند، همانها در طول صد سال و دویست سال، بلائى بر سر این کشور آوردند که سالها باید زحمت بکشیم تا کشور را به آبادى و شکل صحیح خودش برسانیم.
من در صحبتها همیشه گفتهام؛ خدا لعنت کند سردمداران رژیم قاجاریّه و پهلوى را. پهلوىها در همین اواخر، در این پنجاه سالِ قبل از انقلاب، بلائى بر سر کشور آوردند که قابل توصیف نیست؛ قبل از آنها هم سلسلهى منحوس قاجاریّه. این پادشاهان چه کردند با کشور ما و ملّت ما! قدرتمندانى که هرچه بود، براى خوردن خودشان و براى استفادهى خودشان و دُوروبَرىهاى خودشان و کاخنشینان تهران میخواستند؛ یادشان نبود که مناطق محرومى هم در ایران هست؛ شهرها و روستاهاى محرومى هم در ایران هست؛ رها کرده بودند همینطور به حال خود و این کشور آباد، این کشور بااستعداد، این کشور پهناور، این کشورى را که میتواند دو برابر جمعیّت فعلى ایران را هم بخوبى اداره کند ــ با اینهمه زمین و امکانات و معدن و آب و غیر ذلک ــ همینطور رها کرده بودند و به ویرانى انداخته بودند.
آنوقت، وقتى ما مىنشینیم و حساب میکنیم، مىبینیم شهرهاى بسیارى و استانهاى متعدّدى از کشور ما در لیست شهرها و استانهاى محروم قرار میگیرند! چرا؟ چرا باید اینجور باشد؟ این کارى است که آنها کردند؛ این کارى است که جمهورى اسلامى به فضل الهى باید جبران بکند؛ و خواهد کرد. و بحمدالله از اوّل انقلاب تا امروز، مسئولین کشور و افرادى که در دولت دلسوزى داشتند، تلاش کردند، و این اواخر، تلاشها هم بیشتر شده بحمدالله؛ تلاش میکنند که شاید ویرانىهاى آن نسلهاى سیهرو و ملعون را بتوانند برگردانند و کشور را آباد کنند.
و شما جوانها باید در صحنه باشید. جوانها، عزیزان، مردان و زنان، زنهاى جوان! من به شما عرض کنم؛ همهى شماها باید همّت کنید، کار کنید، تحصیل کنید، سواد بیاموزید، کتاب بخوانید. ماشاءالله این نسلهاى جوان، این چهرههاى نورانى، با این روحیههاى خوب، و این سرزمین بابرکت؛ هر کدام از شما باید یک انسان خدوم و فعّال و پُرتلاش براى آب و خاکتان، براى کشورتان، براى این خانهى بزرگ، یعنى ایران باشید. دولت خیلى زحمت میکشد؛ مسئولین دولتى حقیقتاً کار میکنند؛ شما هم باید به آنها کمک کنید.
در این منطقه که منطقهى بااستعدادى است، جوانها ــ هم پسرها، هم دخترها ــ باید درس بخوانند و دورههاى درسى را طى کنند؛ این انقلاب و این کشور مال شماها است؛ خودتان را باید آماده کنید براى ادارهى کشور؛ شاید انشاءالله در آینده، در میان شما جوانان و مردان و زنان، کسانى باشند که در کشور مسئولیّتهاى سنگین و بزرگى را بر دوش بگیرند. چه وقتی چنین چیزى ممکن است؟ آن وقتى که شما درس بخوانید، کار کنید. مبادا بیکارى بر جوانها مستولى بشود. همه باید تلاش کنند براى کار و تلاش و زحمت؛ انشاءالله کشور آباد خواهد شد.
در این منطقه که منطقهى بااستعدادى است، جوانها ــ هم پسرها، هم دخترها ــ باید درس بخوانند و دورههاى درسى را طى کنند؛ این انقلاب و این کشور مال شماها است؛ خودتان را باید آماده کنید براى ادارهى کشور؛ شاید انشاءالله در آینده، در میان شما جوانان و مردان و زنان، کسانى باشند که در کشور مسئولیّتهاى سنگین و بزرگى را بر دوش بگیرند. چه وقتی چنین چیزى ممکن است؟ آن وقتى که شما درس بخوانید، کار کنید. مبادا بیکارى بر جوانها مستولى بشود. همه باید تلاش کنند براى کار و تلاش و زحمت؛ انشاءالله کشور آباد خواهد شد.
یک سفارش دیگرى که من میخواهم بکنم، این است که همهى خانوادهها و همهى مردم، مخصوصاً جوانها، به نماز و مسجد و عبادت و جلسات قرآن اهمّیّت بدهند. هرچه امروز این کشور از عظمت و عزّت و قدرت به دست آورده است، در سایهى قرآن و اسلام است، در سایهى نماز و عبادت و ذکر خدا است. هم درس، هم کار، هم تدیّن، که تدیّن پشتوانهى همهى اینها است. با نماز و مسجد و عبادت و جلسات دینى و جلسات قرآن باید اُنس پیدا کنید.
خب، خیلى خوشحالم از اینکه شما عزیزان را زیارت کردیم. از بس ماشاءالله چهرههاى نورانىِ شما دلپذیر است براى من، اگر بیش از این هم صحبت بکنم و بِایستم، خسته نخواهم شد امّا متأسّفانه کار داریم و بایستى زودتر برویم. من همینقدر آمدم که شما برادران عزیز را از نزدیک ببینم، یک قدرى از اوضاع این مرکزِ بخش اطّلاع پیدا کنم و از [فاصلهی] دورِ زمانى، یک اظهار ارادتى به شهید رئیسعلى دلوارى کرده باشیم و یاد آن بزرگوارِ تاریخى را گرامى داشته باشیم؛ بحمدالله این مقصود هم برآورده شد. شما همهى عزیزان از مرد و زن را به خدا میسپارم و با شما خداحافظى میکنم.
والسّلام علیکم و رحمة الله و برکاته
خب، خیلى خوشحالم از اینکه شما عزیزان را زیارت کردیم. از بس ماشاءالله چهرههاى نورانىِ شما دلپذیر است براى من، اگر بیش از این هم صحبت بکنم و بِایستم، خسته نخواهم شد امّا متأسّفانه کار داریم و بایستى زودتر برویم. من همینقدر آمدم که شما برادران عزیز را از نزدیک ببینم، یک قدرى از اوضاع این مرکزِ بخش اطّلاع پیدا کنم و از [فاصلهی] دورِ زمانى، یک اظهار ارادتى به شهید رئیسعلى دلوارى کرده باشیم و یاد آن بزرگوارِ تاریخى را گرامى داشته باشیم؛ بحمدالله این مقصود هم برآورده شد. شما همهى عزیزان از مرد و زن را به خدا میسپارم و با شما خداحافظى میکنم.
والسّلام علیکم و رحمة الله و برکاته
(۱ این دیدار در چهارچوب سفر سهروزهی معظّمٌله به استان بوشهر برگزار شد.
(۲ ر.ک: بیانات در اجتماع مردم بوشهر (۱۳۷۰/۱۰/۱۱)، پینوشت شمارهی ۴