باید کوشش بکنید که جناح حزباللهی کشور، دانشگاه، مدیریت، یعنی آنکه خودش را متعلق به این انقلاب میداند، برای انقلاب و این ملت دل میسوزاند، هیچ وظیفهیی هم برای خودش، جز خدمتِ به این کشور و این انقلاب قایل نیست، احساس کند که در اینجا خودی است. متأسفانه، یا به یک معنا شاید بشود گفت خوشبختانه، غریبهها چهرهی خودشان را در طول این امتحانهای گوناگون نشان دادند. سر همین قضایای سه، چهار سال قبل از این، چند نفر کارگردانی کردند و یک مشت پزشک را تحت عنوان آن نظام پزشکی و غیره، در مقابل نظام ایستاندند. اینکه یادمان نرفته است. من که با خیلی از جزییاتش، خوب یادم است. همان وقت هم دکترهای مؤمن و حزباللهی، همان وزیر حزباللهیِ آن روز که از برادران خیلی خوبمان است - آقای دکتر مرندی - و امثال اینها بودند که در مقابل آن موج باطل ایستادند. البته حق با اینها بود، امکانات هم با اینها بود و خوشبختانه جامعهی پزشکی هم با اینها بود؛ منتها آنها با ادعا و سخنان دهن پُرکن و اینکه ما چنین و چنان هستیم، میخواستند امور را قبضه کنند.
بیانات در دیدار وزیر بهداشت و رؤسای دانشگاههای علوم پزشکی ۱۳۶۹/۸/۱