آنجاهایی که پیروزی پیش نمیآید، به دلیل این است که مردم نمیآیند. مردم باید بیایند. آمدن گروهی از مردم، فایدهیی ندارد؛ باید آحاد مردم راه بیفتند؛ همانیکه شما در ایران دیدید. آنهایی که متخلف شدند، گروه و نبذی از مردم بودند. نمیشود گفت گروهی از مردم آمدند؛ نه، متن مردم آمدند. سایر کشورها هم از ایران یاد گرفتند.
سال ۶۴ یا ۶۵ که از این حرفها هیچ خبری در دنیا نبود، به یکی از این سیاستمدارهای آفریقا، همین مطلب را گفتم. شخص خیلی عاقل و واردی به نام «موگابه» در آفریقا هست که از سیاستمداران خیلی پخته است و با ایران و انقلاب هم روابطش خیلی خوب است. خودش و کشورش زیمبابوه، همیشه با انقلاب ما همراه بودهاند. شخص او و افرادش، آدمهای خیلی عاقلی هستند و با دیگر کشورها - تا آنجا که ما دیدهایم - خیلی فرق دارند. من با او صحبت میکردم و همین مطلب را گفتم. آنوقت، ما راجع به کشور آفریقای جنوبی صحبت میکردیم. مطرح کردم که تجربهی ما یک تجربهی استثنایی است و به اعتقاد من، آفریقای جنوبی هم جز این راهی ندارد که مردم به خیابانها بریزند و نترسند و فضا را بر گروه حاکم تنگ کنند، تا بر آنها فشار قهری وارد بیاید. یعنی وقتی که همهی محکومٌعلیهم، در مقابل عدهی کمِ حکام آمدند و برخلاف میل آنها قرار گرفتند؛ یعنی نه به ادارهشان رفتند، نه درِ دکانشان رفتند، نه به محل کار و کارگاهشان رفتند و به خیابانها آمدند، آن حاکم، دیگر هیچ کاری نمیتواند بکند؛ یا باید فرار کند و برود، یا خودکشی کند، یا تسلیم بشود و یا توبه نماید.
بیانات در دیدار ائمه جمعه ۱۳۶۹/۳/۷