حضرت آیتالله خامنهای در ابتدای جلسات درس خارج فقه خود، به شرح یک حدیث اخلاقی میپردازند. «عبرت گرفتن و موعظه شدن» موضوع شرح حدیثی اخلاقی از پیامبر گرامی اسلام حضرت محمد مصطفی صلّی الله علیه و آله و سلّم است که پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR فیلم و متن آن را منتشر میکند. متن بیانات معظمله که در این فیلم مشاهده میکنید به شرح زیر است:
بسم الله الرّحمن الرّحیم
الحمدلله ربّ العالمین
وَ مِن أَلفَاظِ رَسُولِ الله صلّی الله علیه و آله و سلّم المُوجِزَه
چند جملهی نورانی را قبلاً عرض کردیم؛ یکی هم این است:
أَلسَّعِیدُ مَن وُعِظَ بِغَیرِه
خوشبخت کسی است که بهوسیلهی دیگری موعظه بشود
همهی زندگی سرشار از عبرتها است. انسان اگر چشم عبرت را باز بکند و به دیگران نگاه کند، خیلی از حقایق عالم برای او روشن میشود؛ مراد از روشن شدن حقایق مثل فراگیری معلومات نیست که انسان چیزی را نمیداند و بعد آن را با تعلم به دست میآورد؛ این یکجور فهمیدن است. از این مهمتر این است که چیزهایی برای انسان روشن است، جلوی چشم انسان است، انسان تأمل و ژرفاندیشی دربارهی اینها نمیکند و درس از اینها نمیگیرد.
اینها آن عبرتها است. فرض بفرمایید یکیاش همین مردن است، مردن؛ خب، همهی آحاد انسان این مرحله را طی میکنند. یعنی از این حیات مادی و نشئهی مادی و جسمانی عبور میکنند و میروند در یک عالمی که ما از کیفیات آن عالم خبری نداریم و عالم دشواری است، عالم غربت است، عالم حساب است، عالم مشکلات گوناگون است. اینها را همه فیالجمله میدانیم. هر کسی هم در مدت عمر خود افراد زیادی را میبیند از پیر و جوان و کودک و مرد و زن و همهجور، که رفتند. این برای ما یک چیز عادی میشود. تنبه به اینکه این مسیری که همه دارند میروند برای ما هم هست؛ ما هم باید از همینجا عبور کنیم. کجا وارد میشویم؟ چه دستاویزی برای حیات سعادتمندانه در آنجا داریم؟ چه کار میشود در آنجا کرد؟ غربت نشئهی آخرت را، نشئهی برزخ را، تا برسد به قیامت چه جوری باید برطرف کرد؟
اینها نکات مهمی است. اگر چنانچه به این چیزها فکر کنیم ممکن است در رفتار ما، در عملکرد ما، در مسیر زندگی ما، در تصمیمگیریهای کلان زندگی ما اثر بگذارد. غالباً توجه نداریم. این است؛ این موعظه شدن و فراگیری و عبرت این است. لذا شما ملاحظه میکنید خدای متعال در قرآن کریم بسیاری از واضحات را -چیزهایی که واضح است- اینها را به یک شکلی برجسته میکند، بعد که برجسته کرد، انسان میبیند که عجب! این چه چیز مهمی است. «وَٱلشَّمْسِ وَ ضُحَىٰهَا * وَٱلْقَمَرِ إِذَا تَلَىٰهَا»(۱) ما همینطور عادت کردهایم که این [خورشید و ماه] همینطور میآیند و میروند. خب یک تأملی باید کرد. این رفت و آمد طبق چه قانونی است؟ چه قاعدهی لا یتخلفی بر اینها حاکم است؟ این قاعدهی لایتخلف از کجا ناشی شده؟ اینها همهاش نکات است. حکمت و مصادیق حکمت که خدای متعال در قرآن ذکر میکند، اینها همه از این قبیل است. چیزهایی است که به نظر انسان واضحات است. خب حالا ما عبرت بگیریم.
فرمود خوشبخت آن کسی است که بهوسیلهی دیگری موعظه بشود؛ یعنی عبرت بگیرد. ما میبینیم چیزهایی را که در زندگی برای افراد پیش میآید. چهجور در مرحلهی امتحان قرار میگیرند، چطور بعضی در امتحان پیروز میشوند، چطور بعضی در امتحان مردود میشوند، چطور بعضی از موقعیتها استفادهی درست میکنند. چطور بعضی موقعیتها و فرصتها را از دست میدهند. اینها را نگاه کنیم. با دید باز این را برای خودمان وسیلهی موعظه قرار بدهیم. یعنی از این درس بگیریم. به جای اینکه وقتی کسی زمین خورد، دلمان خنک بشود، و بر روی احساسات خودمان [قرار بگیریم]؛ نه، به جای این توجه بکنیم که عامل چه بود؟ عامل این زمین خوردن؛ عامل این اعتلا و اوج چه بود؟ چگونه شد؟ و ما چقدر میتوانیم از این فرصتها استفاده کنیم. این مضمون حاصل این کلام است.
۱) آیههای ۱ و ۲ سورهی مبارکهی شمس: به خورشید و گسترش نور آن سوگند * و به ماه هنگامی که بعد از آن درآید.