بیانات پس از بازدید از نمایشگاه فرش

بسم الله الرّحمن الرّحیم(۱)

خب این خیلى هنر واقعاً فوقالعاده فاخرى است. خیلى کار برجستهاى است این کار قالی. یقیناً بسیارى از مردم کشور ما از این ابعاد قالی مطّلع نیستند. مردم قالى را فقط یک فرش زیر پایشان دانستهاند و بعضى هم به تفاخر خواستهاند که این چیزى که زیر پایشان هست، گرانتر و فاخرتر و ریزبافتر باشد، غافل از اینکه این تفاخر غلطى است که ما بیاییم یک کار هنرى برجستهاى را که باید جلوى چشم باشد و چشم از آن، هم لذّت ببرد و هم بیاموزد، به عنوان یک وسیلهى اعیانى و اشرافى و مانند اینها به کار ببریم؛ اصل این کار، بنیاناً غلط است.

خب، ما وقتى که این کار را مقایسه میکنیم با انواع گوناگونِ این هنرهاى تصویرى و تجسّمى، مىبینیم واقعاً این یک چیز خیلى اعجابانگیزى است: چطور ممکن است با نخ و گره و پهلوى هم گذاشتن نخهاى گوناگون، یک نقشى آفرید که با قلممو و روى بوم معلوم نیست به این خوبی بشود زنده درآورد. یا حدّاکثر این است که بگوییم فقط آنجور میشود که یک نقّاش ماهر بتواند آن را روى بوم دربیاورد با قلممو، با رنگ و روغن. این را با نخ و با گره [درآوردن] واقعاً خیلی چیز مهمّی است؛ خب این کار را این آقایان دارند الان میکنند و این بسیار کار بااهمّیّتی است.

خب، اوّلاً این یک هنر است؛ هنر ایرانىِ اصیلِ بسیار ارزشمند و برجستهاى است؛ باید این را حفظ کنید، توسعه بدهید، هرچه میتوانید کیفیّت بدهید، روزبهروز ابتکارات بیشترى را در آن به وجود بیاورید، همچنانکه کارهاى شما غالباً ابتکارى است. این نکتهى اوّل. نکتهى دوّم این است که هنر اگرچه چیز برجستهاى است و محتاج تعریف نیست ــ هنر مثل زیبایى است؛ احتیاج نیست که کسى تعریف بکند از زیبایى؛ اگر تعریف هم بکنند یا نکنند، به هر حال زیبایى یعنى زیبایى؛ یعنى نقطهى مقابل زشتى؛ هنر اینجور است؛ لازم نیست کسى از آن تمجید بکند و به هر حال برجستگى است، به هر حال زیبایى است، به هر حال آفرینندگى است، خلق است؛ از مقولهى ابتکار و خلق است ــ لکن اگر ما بخواهیم همین هنر به طور مضاعف ارزش پیدا کند، باید آن را در خدمت هدفهاى صحیح قرار بدهیم. این غلط است که ما تصوّر بکنیم که ما شعرِ خوب میگوییم یا فرض بفرمایید که آهنگِ خوب میسازیم یا فلان کار هنری خوب را انجام میدهیم فقط براى خود هنر؛ هنر براى هنر؛ یک مقولهى بسیار غلط و انحرافى است. هنر در خدمت یک هدفى باید باشد. لذا شما نگاه کنید ببینید هنرمندهاى بزرگ عالم، هر کدام هنرهاى خودشان را در خدمت اهدافى قرار میدادند. اهداف امروز ما همین مقدّساتِ اسلام و انقلاب است؛ مقدّسات انقلاب، ارزشهاى والاى انقلاب؛ اینها هدفها است. این هنر به این برجستگى را باید در خدمت آن به کار برد. و سعى کنید آن را زنده کنید. البتّه همین نقشهاى سنّتى هم خوب است؛ همین نقشهاى سنّتى قدیمى که نشاندهندهى همین سنّت قالىبافى ایرانى است، خیلى خوب است، امّا اگر چنانچه باز همین هنر را ما به کار بیندازیم تا یک خاطرهى تاریخى را، یک حقیقت اسلامى را، یک حرکت برجسته را در ذهنها مخلّد بکنیم، این البتّه مضاعف [خوب است]. خداوند انشاءالله که به شماها توفیق بدهد و انشاءالله خسته نباشید.

من هم خیلى تشکّر میکنم از اینکه این قالیچه را به من دادید.(۲) منتها بنده از بس به فرش و کار قالى و مانند اینها احترام میگذارم، خودم در خانه [براى] زیر پا از قالى استفاده نمیکنم؛ خلاف رویّهى ما است. من یک فکر خوبى کردم. این فرش را من تقدیم میکنم به آستان قدس؛ آنجا، هم میماند در موزهى آستان قدس، هم براى شما خوب است، هم براى ما. من از شما قبول میکنم و خداوند انشاءالله قلب شما را شفا بدهد. و من هم هدیه میکنم و تقدیم میکنم به آستان قدس؛ انشاءالله برود آنجا، هم اسم شما در آنجا است، هم براى ما انشاءالله ثوابى داشته باشد. در نمایشگاه آستان قدس آنجا نگه بدارند تا بماند.

خداوند انشاءالله به شماها قوّت بدهد و چشم شما، دست شما، پنجهى هنرمند شماها را و چشمهاى شما را، روحیهى شما را انشاءالله همیشه شاداب و نیرومند بدارد تا این کارهاى خوب را بتوانید باز هم و باز هم انشاءالله بیافرینید. انشاءالله موفّق باشید. زنده باشید.(۳)

این را همهکس نمیفهمند. هنر همین را دارد. ببینید هنر ناآشنا است. شما الان اگر بهترین و فاخرترین نقّاشىها را بیاورید در بازار ــ بازار غیر هنرمند ــ مردم معمولى مىآیند، یکى میگوید عجب رنگ قشنگى دارد، چند؟ اگر بگوید مثلاً فرض کنید ده هزار تومان، میگوید نه آقا، پنج هزار تومان. خب نمیفهمد که این چیست؛ خب، این هم همین است. شما کار هنریتان را به نظر من باید در محافل هنرى عرضه کنید؛ پیش هنرمندها عرضه کنید. باید بگوییم [نمایش] همین کارها را هر گاه یک بار ــ [مثلاً] به صورت فصلى  ــ [برگزار] بکنند. واقعاً این کار، کار باارزشى است. ما باید قدر این آقایان را بدانیم و قدر کارشان را بدانیم. [باید] ترویج بشود از کار. انشاءالله موفّق و مؤیّد باشید.
 
 
 این نمایشگاه در حسینیّهى امام خمینى (قدّس سرّه الشّریف) برگزار شد.
 این قالیچه توسّط آقای محمودرضا حبیبی‌نائینی به معظّمٌ‌له اهدا شد.
 یکی از حضّار: در نمایشگاهی در آلمان، فرشهای زرنیم را گذاشته بودند و کسی نمیخرید، در حالی که کت و شلوار را خیلی زود میخریدند!