بیانات در دیدار شرکت‌ کنندگان در کنفرانس بین‌‌المللى حمایت از انقلاب اسلامى مردم فلسطین

بسم الله الرّحمن الرّحیم(۱)

و الحمد لله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام على محمّد و آله الطّاهرین.

اوّلاً به همهى میهمانان عزیز این کنگره خوشامد عرض میکنم و امیدوارم اجتماع شما منشأ آثار برجسته و تعیینکنندهاى دربارهى قضیّهى فلسطین بشود.

مسئلهى فلسطین یکى از مصائب بزرگ جهان بشریّت کنونى است. هر کسى که احساسى در مورد انسان و حقوق انسان دارد و دم از حمایت از انسانهاى مظلوم میزند، باید در این قضیّه صاحب داعیه باشد و این قضیّه را قضیّهى خود بداند. شاید بشود گفت که قضیّهى فلسطین و مصیبت فلسطین جزو قضایاى کمنظیر تاریخ است. این‌جور حادثهاى با این عظمت نسبت به یک ملّت، در طول تاریخ هم تا آنجایى که ما دانستهایم و شناختهایم، کمنظیر است. هرچه از مصائب انسانى شما فرض کنید، در مصیبت فلسطین و قضیّهى فلسطین جمع است: از قتل نفوس بىگناه، از آواره کردن انسانها و بىخانمان کردن آنها، از شکنجه و زجر و حبس و تبعید و از این قبیل، از اهانت به کرامت انسانى، از نابودن کردن سرمایههاى بشرى یک عدّه انسان، از فشار و ظلم و اختناق و اجازهى فعّالیّت ندادن به یک عدّه بشر؛ همهى این مصائبى که اگر در گوشهاى از عالم براى جمعى از مردم اتّفاق بیفتد، بشریّت را جریحهدار و داغدار میکند، در قضیّهى فلسطین در طول ۴۵ سال اخیر اتّفاق افتاده است.

آنهایى که دم از طرفدارى از حقوق بشر میزنند، اگر راست میگویند باید از حقوق ملّت فلسطین سخن بگویند. کدام ملّت را شما سراغ دارید که به قدر ملّت فلسطین در این ۴۵ سال اخیر شکنجه دیده باشد، مصیبت کشیده باشد، عزیزانش را از دست داده باشد، حقوقش نادیده گرفته شده باشد؟ چطور شد که اگر در یک گوشهاى از عالم ــ در هر نقطهاى ــ براى عدّهاى انسان، یکى از این مصائب پیش بیاید، کسانى که ادّعا میکنند که دلسوز و غمخوار حقوق بشرند، سینه سپر میکنند، حرف میزنند، اقدام میکنند، امّا مجموع این‌همه مصیبت در مردم فلسطین را ندیده میگیرند!

توطئهى بزرگ این است که حقیقت را در قضیّهى فلسطین واژگونه جلوه دادند. آن کسى که براى مسئلهى فلسطین یعنى براى خانهى خود، براى حقّ انسانى خود، براى حقّ ملّى خود یک اقدامى میکند، در عرف مطبوعات استکبارى دنیا و دستگاه تبلیغاتى وابسته به استکبار و صهیونیسم، تروریست شناخته میشود! تروریست معرّفى میشود! مصیبت بزرگ این است که این مصائب را با قبول و تأیید دنیاى متمدّن دارند بر سر یک ملّت مىآورند. دنیاى بهاصطلاح متمدّن، دنیاى بهاصطلاح طرفدار حقوق بشر در طرفِ آن کسانى ایستاده است که این‌همه حقوق انسانى و الهى و مشروع یک ملّت را ندیده گرفتند. صهیونیستها آمدند خانهى فلسطینىها را غصب کردند، آنها را از اوّلىترین حقوقشان محروم کردند، در خاک آنها دولتى علیه آنها به وجود آوردند و امروز دنیاى بهاصطلاح متمدّن، آمریکا و بلندگوهاى استکبارى، به جاى اینکه در جهت آن ملّت قرار بگیرند که مظلوم واقع شده است، در طرفِ آن دستگاهى قرار میگیرند که این ستمها را در طول این ۴۵ سال کرده است. چه مصیبتى از این بالاتر؟ هیچ ظلمى با این عظمت ما سراغ نداریم. به یک ملّت با چنین حجم عظیمى ظلم کنند و آن وقت اگر آن ملّت از روى بیچارگى، از روى ناچارى حرکتى بکند و اقدامى بکند، آن اقدام را به عنوان تروریسم، به عنوان اِعمال خشونت بکوبند! امروز وضع سیاست استکبارى دنیا این است. امروز دستگاههاى زر و زور در دنیا دست به هم دادهاند تا حقوق ملّت فلسطین را تضییع کنند؛ سعى میکنند جنبهى انسانى این قضیّه را بکلّى ندیده بگیرند بلکه بعکس وانمود کنند.

آن کسانى که براى فلسطین دل میسوزانند، براى صدها هزار و میلیون‌ها انسانِ از حقوق انسانى محرومشده دل میسوزانند. کسانى که با حضور دولت غاصب صهیونیستى در وطن فلسطینى مخالفت میکنند، براى بشریّت دل میسوزانند، براى مادران داغدیده دل میسوزانند، براى جوانهاى مؤمن دل میسوزانند؛ براى انسانهایى دل میسوزانند که حرفشان این است که خانهى ما را به خود ما بدهید، وطن ما را از ما نگیرید، به ما در داخل خانهمان این‌قدر ظلم نکنید. آیا این حرف، خلاف است؟ آیا این حرف، زورگویى است؟ آیا این حرف، خشونت است؟ آیا اگر کسى در این دنیا براى احیای حقّ ملّیّت خود مبارزه کند، مبارزهى غیر عادلانه انجام داده؟ آن کسانى که امروز میگویند ما میخواهیم در قضیّهى فلسطین، حلّ عادلانه پیدا کنیم، ما از آنها سؤال میکنیم که این حلّ عادلانه چیست؟ فلسطین مال کیست؟ جز مالِ فلسطینى؟ [آیا] با تغییر اسم میتوانید شما یک ملّت را از اوّلىترین حقّ خود یعنى حقّ داشتن سرزمین خود محروم کنید؟ با تبلیغات میتوانید یک ملّیّت دروغین به نام ملّیّت اسرائیلى به وجود بیاورید؟ چنین چیزى مقبول است؟ چنین چیزى مطابق با انصاف است؟ چنین چیزى عادلانه است؟

مسئله غیر از اینها است. مسئله این است که دنیاى استکبارى به سرزمین فلسطین به عنوان قلب جغرافیایىِ جهان اسلام احتیاج دارد تا اسلام را بکوبد؛ تا ملّتهاى اسلامى را زیر فشار قرار بدهد؛ تا از حرکت اسلامى مانع بشود. دولت اسرائیل در این نقطه، قائم‌مقام حضور استکبارى است تا منافع استکبار را در این منطقه تأمین کند؛ قضیّه این است. آیا انسانهاى سالم و بىغرض حاضرند گول تبلیغات دروغین و خباثتآلود استکبار را نسبت به فلسطین بخورند؟ علاج چیست؟

امروز دنیا این[جور] است: امروز اردوگاه استکبار ایستاده است تا حقّ بزرگ ملّت فلسطین و ملّتهاى اسلامى را تضییع کند. آیا ملّتهاى اسلامى حق دارند بنشینند و تضییع حقّ یک ملّت مسلمان و تضییع حقوق خود را تماشا کنند؟

راهحلّ مسئلهى فلسطین، راه روشنى است. آنهایى که گول این مطلب را میخورند که بروند با دشمن، با عامل غصب مذاکره کنند، خودشان را فریب میدهند؛ میخواهند ملّتها را فریب بدهند، [امّا] ملّتها فریب نمیخورند. راهحلّ مسئلهى فلسطین این نیست که بروند با اسرائیلِ غاصبِ فلسطین بنشینند به حرف زدن. آنهایى که در این منطقه صلح میخواهند، خانهى فلسطینىها را به خودشان برگردانند، صلح ایجاد خواهد شد. چرا شما افرادى را از کشورهاى مختلف دنیا با ملّیّت روسى، ملّیّت انگلیسى، ملّیّت آمریکایى، ملّیّت آفریقایى، ملّیّت آسیایى، از هند، از مناطق مختلف دنیا اینجا جمع کردید تا مردمى را از خانهى خودشان بیرون کنید؟ [اگر] صلح میخواهید، صلح به این است: اینهایى که مالِ کشورهاى دیگرند، برگردند به خانههاى خودشان؛ فلسطین را بدهند به فلسطینىها. فلسطین مال فلسطینىها است. مردم سرزمین فلسطین در داخل فلسطین ــ در همهى فلسطین، بدون تجزیه ــ دولتى تشکیل بدهند، صلح خواهد شد. اگر شما راست میگویید، اگر توطئهاى علیه ملّت فلسطین و ملّتهاى اسلامى و علیه اسلام در نظر ندارید، راهحل این است. امّا اگر نخواهید این راهحل را عمل کنید، اردوگاه استکبار بداند که مسئلهى فلسطین با این نشستوبرخاستها که ترتیب آن را میدهند و با تصمیمگیرىهایشان حل نخواهد شد. مبارزات فلسطین خاموش نخواهد شد و نباید بشود.

اسرائیل ثابت کرده است که جز زبان زور، چیز دیگرى نمیفهمد. با او جز با زبان قدرت، قدرت یک ملّت، قدرت یک امّت اسلامى در سراسر عالم نمیشود حرف زد. شما نمایندگان ملّتهاى اسلامى هستید. شما نمایندگان مردم فلسطین، نمایندگان پارلمان‌ها، نمایندگان ملّتها، اینجا جمعید، نسبت به فلسطین تصمیم بگیرید. تصمیم باید استنقاذ(۲) فلسطین باشد ولاغیر؛ و این هم یک راه بیشتر ندارد و آن راه، همان راهى است که عناصر انتفاضهى مقدّسهى فلسطین آن را شناختهاند و دارند تعقیب میکنند: راه مبارزه در داخل سرزمینهاى فلسطین؛ علاج این است ولاغیر.

شما یکچهارمِ جمعیّت دنیا هستید؛ مسلمانها بزرگ‌ترین ابزارهاى قدرت را در اختیار دارند. امروز دنیا به نفت شما محتاج است، به منطقهى حسّاس حیات شما و زندگى شما محتاج است. چرا باید آمریکا بتواند چیزى را بر شما تحمیل بکند؟ تحمّل نکنید، قبول نکنید. اینها شعار نیست؛ اینها واقعیّت است؛ واقعیّتهایى است که قابل تحقّق و قابل عمل است اگر ما همّت بکنیم؛ اگر ما با این تکلیف عظیم الهى و انسانى صادقانه برخورد کنیم.

یک عدّهاى مسلمان، فداکار، برگزیدگان ملّت فلسطین از پیر و جوان و مرد و زن امروز در سرزمینهاى مقدّس فلسطین دارند مبارزه میکنند؛ به آنها کمک کنید؛ راه این است. کمک به فلسطین یعنى کمک به عناصرى که دارند مبارزه میکنند. معناى کمک به فلسطین این نیست که به عناصر سازشکارى که دلشان براى فلسطین نسوخته، دلشان براى منافع شخصى خودشان سوخته، کمک کنید. آن سازمانى مورد قبول است و نمایندهى واقعىِ مردم فلسطین است که در راه آرمان فلسطین مبارزه بکند، نه آن سازمانى که برود آرمان فلسطین را به دشمن بفروشد و بر سر آن معامله بکند.

باید ملّتهاى مسلمان حرکت کنند، باید احساس تکلیف کنند. بنده آنچه را به نظرم میرسد که باید امروز گفته بشود و باید انجام بدهیم، در بیانیّه(۳) گفتهام، الان هم دارم میگویم: باید ملّتهاى اسلامى انواع کمکهاى خودشان را به آن مردمى که دارند مبارزه میکنند در داخل فلسطین، برسانند؛ به هر نحوى که میتوانند؛ این یک تکلیف شرعى است؛ این یک تکلیف الهى و یک تکلیف انسانى است.

و اگر امروز شما مسلمانها عقب بنشینید، بدانید دشمن یک سنگر جلو آمده. دشمنى تمام نمیشود. یک سنگر اسرائیل جلو آمد، یک سنگر آمریکا که دشمن جهان اسلام است، جلو آمد. اگر شما عقب بنشینید، آنها جلو مىآیند. دشمنى که میان آنها و میان شما ملّت اسلام و امّت اسلام تمام نخواهد شد. خواستههاى استکبارىِ استکبار تمامى ندارد. باید اینجا شما حرکت قاطعى بکنید، باید تصمیمگیرىِ قطعى بکنید. این اجتماع در تهران، اجتماع مبارکى میتواند باشد. به دست شما است؛ تصمیمگیرى کنید، پارلمانها بروند براى سرنوشت فلسطین بنشینند تصمیمگیرى کنند و از دولتها بخواهند؛ روشنفکران و نویسندگان بنویسند و افکار عمومى را بیدار کنند؛ دانشجویان و جوانان آماده باشند تا با صداى بلند خواست ملّتها را اعلام بکنند.

ملّت ایران آماده است؛ ما آماده هستیم؛ ما در حدّ توان و قدرتمان آماده هستیم این تکلیف را انجام بدهیم؛ دشمنى استکبار را هم تحمّل میکنیم. ما را تهدید نکنند به خاطر حمایت از فلسطین و از انتفاضهى فلسطین و از قیام مردم فلسطین؛ این حمایت، وظیفهى ما است. ما این را انجام میدهیم، از هیچ تهدیدى هم نمیهراسیم. از بعد از انقلاب بلافاصله ما در معرض تهدیدهاى استکبار بودهایم و به فضل پروردگار و به حول و قوّهى الهى استکبار نتوانسته کارى بکند. و باز هم ما تکلیفمان را انجام خواهیم داد.

من از آقایان محترم، از برادران عزیز خواهش میکنم این اجتماع را به طور کاملاً جدّى مورد نظر قرار بدهید، در نشستوبرخاستها سعى کنید به تصمیم برسید. صِرف اجتماع کافى نیست؛ صِرف نشستن و گفتن و برخاستن کافى نیست؛ باید تصمیم بگیرید؛ با تصمیم برگردید و آن تصمیم را به مرحلهى اجرا بگذارید؛ [آن وقت] خواهید دید آنچه به نظر بنبست مىآید، گشوده خواهد شد. در مقابل ارادهى ملّتهاى مسلمان هیچ بنبستى وجود ندارد.

از خداوند متعال توفیقات شما برادران عزیز را مسئلت میکنم. از مجلس شوراى اسلامى که تدارک این کار بزرگ را کردند و این اجتماع را به وجود آوردند، صمیمانه تشکّر میکنم. از همهى مسئولین و از همهى ملّت ایران میخواهم که به هر نوعى که میتوانند حمایت خودشان را از این مجموعه، از این حرکت و از قیام مردم فلسطین ابراز کنند.

والسّلام علیکم و رحمة‌الله و‌ برکاته
 
 
 این کنفرانسِ چهارروزه در آستانهى تشکیل کنفرانس آمریکایى ـ صهیونیستى مادرید برگزار شد. در ابتدای این دیدار، حجّتالاسلام والمسلمین مهدى کرّوبى (رئیس مجلس شوراى اسلامى) گزارشى ارائه کرد.
 بازگردانیدن
 ر.ک: پیام به ملّتهاى مسلمان، علما، نویسندگان، روشنفکران و دانشجویان کشورهاى اسلامى (۱۳۷۰/۷/۲۵)