بسم الله الرّحمن الرّحیم(۱)
شکر و سپاس بىحدّوحصر به درگاه عظمت پروردگار که به بخشى از بهترین فرزندان انقلاب توفیق داد تا بتوانند وظیفهى خطیرى را در دفاع از والاترین حقیقت الهى در زمان معاصر انجام بدهند. بزرگترین نعمت خدا دربارهى ما مردم این است که ما را در زمانى آفرید و قرار داد که میتوانیم در راه آرمانهاى بزرگ اسلامى جهاد کنیم و تلاش کنیم و امیدوار بلکه مطمئن به موفّقیّت باشیم. روزى بود که مؤمنان صادقى آرزو میکردند بتوانند در راه خدا دفاع کنند و نمیتوانستند؛ راهها به روى آنها بسته، فضا با ابرهاى ظلمانى سلطنت و حکومت طواغیت پُرشده، امکان هرگونه سرمایهگذارى فکرى و علمى و جسمى و روحى در راه آرمانهاى اسلامى ناموجود؛ در خون دل زندگى میکردند و با خون دل از دنیا میرفتند. امروز راهها به روى ما فرزندان این دوران باز است، فضا گشوده است، آینده امیدبخش است، امکان براى دفاع از ارزشهاى مظلوم الهى و اسلامى در دسترس ما است. این نعمت بزرگ الهى است، باید آن را قدر بدانیم و هر لحظه از عمرِ در این دوران را معادل سالها عمرِ به بطالت گذشتهى بخشى از انسانهاى غافل در همهى زمانها به حساب بیاوریم.
قرآن صریحاً وعده کرده است که «لِیُظهِرَه عَلَی الدّینِ کُلِّه»؛(۲) با زبانهاى مختلف گفته است که این حقیقت، این سلسلهى ارزشها در تاریخ بشریّت بر همهى شبهارزشها و ضدّارزشها فائق خواهد آمد؛ صریحاً گفته است که «وَ العاقِبَةُ لِلمُتَّقین»؛(۳) فرجام کار متعلّق به مؤمنان و به پرهیزکاران است. چگونه ممکن است که اسلام بر تفکّرات پوشالى و تحمیلى و ارزشهاى ضدّارزش و تحمیلشدهى بر بشریّت مظلوم فائق بیاید، در حالى که در کنج عزلت و انزوا است؟ سالها اسلام بود، امّا نه در صحنهى فعّالیّتهاى اساسى عالم. یک دوران طولانى، اسلام در دستگاه حکومتهاى مسلمانْنام و بىخبر از اسلام منزوى بود ــ در طول سلطنتهاى مفصّل ایران و عثمانى و هند که ظاهراً مسلمان بودند امّا اسلامى به معناى حقیقى کلمه در دستگاهشان نبود و اسلام منزوى بود ــ بعد هم که از دو سه قرن پیش به این طرف، دوران پیشرفت غرب و اروپا پیش آمد و ارزشهاى مادّى به شکلهاى مختلف بر دنیا حاکم شد، اسلام و مسلمانى کاملاً در غربت و انزوا افتاد؛ حتّى سعى میکردند تا نام اسلام را هم به دست فراموشى بسپرند؛ کشورهاى مسلمان را هم سعى میکردند با تفکّرات لائیکى و غیر اسلامى، حتّى از صورت اسلام جدا کنند. بسمالله گفتن در اوّل حرفزدنها ننگ بود؛ نماز خواندن ننگ بود؛ مسلمان زیستن به معناى واقعى محال بود؛ تظاهرات اسلامى بیشتر تشریفاتى بود؛ از معنویّت اسلام، از جهاد اسلام، از ارجحیّت اسلام در مقابل رقیبهاى مادّى خبرى نبود. در آن شرایط چگونه میتوانست وعدهى «لِیُظهِرَه عَلَی الدّینِ کُلِّه» عملى بشود؟
براى اینکه وعدهى خدا یعنى پیروزى اسلام بر همهى کفر و الحاد، پیروزى ارزشهاى الهى بر همهى مادّىگرىهاى کوتهنظرانه به تحقّق بپیوندد، باید اسلام در عرصهى زندگى، خودش را مطرح میکرد. خداى متعال چنین مقدّر کرد که این کار به دست یکى از شایستهترین و برترین بندگانش عملى شود؛ و شد. آن عبد صالح، آن جانشین بهحقّ پیغمبران و اولیاى دین، آن انسان وارستهى از مادّیّت در وجود خود و در زندگى خود و در اندیشهى خود، آن انسان هضمشدهى در اسلام و فانى در الله، این توفیق را، این نعمت را و این لطف بزرگ را از خداى متعال دریافت کرد که پیشقراول این راه، مبشّر این راه و دست تواناى اسلام و قرآن در این دوران غربت و انزوا باشد.
اسلام به وسط صحنه آمد و در دنیا مطرح شد. اوّل او را جدّى نگرفتند، [امّا] پس از آنکه خطر او را درک کردند، توطئهها را با شدّتِ هر چه تمامتر آغاز کردند که یکى از آن توطئهها جنگ هشتساله بود؛ امّا همّت این ملّت مؤمن، این شاگردان آموزشیافتهى در مکتب دین، این استفادهکنندگان از نفَس گرم آن عبد صالح و بندهى فانى خدا و فانى فىالله [به کار آمد] و شما جوانان مؤمن و شما عاشقان راه خدا توانستید از این تجربهها به سلامت بیرون بیایید و انقلابتان را و اسلامتان را درخشانتر کنید. کارى شد در این سالهاى دشوار امتحان که اسلام که بنا است براى غلبهى بر ارزشهاى ضدّ الهى و ضدّ انسانیّت به وسط صحنه بیاید، هر چه بیشتر به وسط صحنه آمد، خود را در دنیا مطرح کرد، ارزش و قدرت و عمق وجود خود را نشان داد.
امروز بعد از پایان اردوبندىهاى استکبارىِ دوگانه در عالم و بظاهر یکسو و یکجهت شدنِ قدرتهاى مادّى و استکبارى، چشمها به سوى این قهرمان هزاروچهارصدساله است که امروز برخاسته، گرد و غبار زمانه را از خود فرو ریخته، به وسط صحنه آمده، مسئولیّت خود را به دنیا اعلام کرده و با قدرت هر چه تمامتر در مقابل همهى قدرتهاى مادّى ایستاده؛ یعنى پرچم اسلام و پرچمدار بزرگ آن، ملّت عظیمالشّأن ایران.
[امروز] همه متوجّه شما هستند؛ هم قدرتهاى چپاولگر عالم و جهانخواران، هم مظلومان عالم، هم آن کسانى که در صحنه منتظرند تا ببینند کفّه به سود کدام طرف سنگینتر خواهد شد. ملّت فلسطین امروز چشمشان به شما است؛ ملّتهاى مظلوم مسلمان، روشنفکران مسلمان، نگاهشان به سوى شما است؛ حتّى آنها که مسلمانى(۴) را هم نشناختهاند، در دلشان فروغ امیدى از سوى شما است؛ این همان سکّوى پرشى است که باید ملّت مسلمان ایران و به دنبال او، دیگر ملّتها به سوى «لِیُظهِرَه عَلَی الدّینِ کُلِّه» پَرش کنند و حرکت کنند. این کار بزرگى است؛ این کار، قدرت ایمان، قوّت اراده، توکّل به خدا، آمادگى معنوى و آمادگى مادّى میخواهد.
امروز بار امانتى که بر دوش ما ملّت ایران است، از همیشهى تاریخ سنگینتر است. امروز چشم جهانى نگران ما است، متوجّه به ما است. و این مسئولیّت را خداى متعال در مقابل ما قرار داده است. اگر ما در انجام این مسئولیّت خداى نکرده کوتاهى کنیم، بار مسئولیّت خدا بر زمین نخواهد ماند و خداى متعال کسان شایستهى دیگرى را که از ما بهتر و شایستهتر باشند، به برداشتن این بار امانت بر خواهد گزید؛ امّا ملّت ما با اینهمه شهید، با اینهمه تلاش موفّق، با اینهمه صدق و صفا در وفا به وعدهى خود با خدا و با اولیاى خدا، شایستهترین است براى برداشتن این بار سنگین.
امروز علىرغم پیروزىهاى ظاهرى آمریکا در صحنهى سیاسى عالم و در صحنهى جنگ نابرابر با رژیم شکستخورده و ذلیل عراق ــ [که این] پیروزىهاى خیالى، آمریکا را مغرور کرده است ــ و در عین این غرور، واهمه و دغدغهى شدیدى در دل سردمداران استکبار وجود دارد؛ آن هم فقط از ناحیهى اسلام. نمیخواهند به این اعتراف کنند؛ نمیخواهند اسلام و انقلاب و حرکت و خیزش اسلامى را در حرفهایشان بزرگ کنند، امّا علىرغم میلشان آنچه در دل آنها است آشکار میشود؛ معلوم میشود از حرکت عمیق اسلامى بشدّت بیمناکند. خیانتى که امروز نسبت به سرزمین مقدّس فلسطین و به سود رژیم غاصب اسرائیل انجام میگیرد، در حقیقت یک حرکتى و تدبیرى براى مقابلهى با خیزش اسلامى در منطقه است. با این عجله میخواهند جاپا را قرص کنند در منطقه، تا بتوانند از خیزش اسلامى ملّتها جلوگیرى کنند. آیا خواهند توانست؟ ممکن است بظاهر دربارهى مسئلهى فلسطین نشستوبرخاستى بکنند امّا امکان ندارد که دشمنان ملّت اسلام و امّت بزرگ اسلامى بتوانند علىرغم خواستِ ملّتهاى مسلمان، این توطئهى بزرگ را به کرسى بنشانند؛ مسئلهى فلسطین اینجورى حل نخواهد شد. مبارزه و جهاد باقى خواهد ماند و با شورِ هر چه بیشتر.
و شما بدانید توطئهها به سمت ملّت ایران و به سمت جمهورى اسلامى، از سالهاى اوّل انقلاب تا امروز متوجّه بوده است و متوجّه خواهد ماند. آنها از انقلاب میترسند، از شما میترسند و این ایجاب میکند که ما آماده باشیم.
سپاه پاسداران انقلاب اسلامى آزمایش بسیار بزرگى را در دفاع از انقلاب و از قرآن نشان داده است که مایهى روسفیدى شما است. نیروى زمینى سپاه پاسداران انقلاب اسلامى در عرصههاى نبرد خونین، زیباترین صحنهها را آفریده است و درخشانترین برگها را در پروندهى خود چیده است. شما جوانان عزیز و مؤمن، شما سرداران، شما فرماندهان، شما کسانى که بهترین سالهاى جوانىتان را در دشوارترین تجربهى دفاع مقدّس و خونین به سر بردید، باید آمادگىتان را روزبهروز بیشتر کنید. نبادا خیال کنید چون بظاهر جنگى نیست، پس توطئهى دشمن هم نیست! یک لحظه غفلت جایز نیست. بنیهى معنوى سپاه را تقویت کنید؛ ایمان را، تقوا را، توجّه به خدا را، گریهى شوق و محبّت در محراب عبادت را، دعا و ذکر و نیایش و استغفار را از یاد نبرید؛ این حیات ما است؛ این حیات دلهاى ما است؛ این مایهى پیروزىهاى حقیقی ما است.
نظم و انضباط را که شرط اصلى براى توانایى هر سازمان نظامى است ــ که امروز بحمدالله نشانههاى بسیار جالبى از آن را من مشاهده کردم و در مقابل چشم میبینم ــ هر چه بیشتر اهمّیّت بدهید. آموزش نظامى را، تمرینها را، تمرینهاى نظامى و مانورهاى گوناگون را، و برترى و پیشرفت دانش نظامى خود را، و آموزش در همهى سطوح و در همهى ردهها را، و استحکام سازماندهى را، اینها را یکیک در نظر داشته باشید. سپاه را اینجور اداره کنید، اینجور تقویت کنید. سعى کنید همچنانکه این سازمان مبارک سپاه پاسداران انقلاب اسلامى، «انقلابى» متولّد شده است، همواره انقلابى بماند و در جهت هدفهاى انقلاب حرکت کند.
روح مقدّس امام امّت از شما شاد باد و ادعیهى زاکیهى ولىّاللهالاعظم (ارواحنا فداه) شامل حال شما باد. وحدت نیروهاى مسلّح را حفظ کنید. با ارتش و با نیروى انتظامى در نهایتِ صفا و برادرى حرکت کنید. هر کدام کارى و شغلى و مسئولیّتى و راهى به سوى تکامل خود دارند؛ همه باید این راه را بپیمایند. به امید خدا پیش بروید و مطمئن باشید که خداى متعال شما را کمک خواهد کرد؛ وَ لَیَنصُرَنَّ اللهُ مَن یَنصُرُه اِنَّ اللهَ لَقَوِیٌّ عَزیز.(۵)
والسّلام علیکم و رحمةالله و برکاته
(۱ در ابتدای این مراسم، سرلشکر محسن رضایی (فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی) و سرتیپ محمّدعلی جعفری (جانشین فرمانده نیروی زمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی) گزارشهایی ارائه کردند.
شکر و سپاس بىحدّوحصر به درگاه عظمت پروردگار که به بخشى از بهترین فرزندان انقلاب توفیق داد تا بتوانند وظیفهى خطیرى را در دفاع از والاترین حقیقت الهى در زمان معاصر انجام بدهند. بزرگترین نعمت خدا دربارهى ما مردم این است که ما را در زمانى آفرید و قرار داد که میتوانیم در راه آرمانهاى بزرگ اسلامى جهاد کنیم و تلاش کنیم و امیدوار بلکه مطمئن به موفّقیّت باشیم. روزى بود که مؤمنان صادقى آرزو میکردند بتوانند در راه خدا دفاع کنند و نمیتوانستند؛ راهها به روى آنها بسته، فضا با ابرهاى ظلمانى سلطنت و حکومت طواغیت پُرشده، امکان هرگونه سرمایهگذارى فکرى و علمى و جسمى و روحى در راه آرمانهاى اسلامى ناموجود؛ در خون دل زندگى میکردند و با خون دل از دنیا میرفتند. امروز راهها به روى ما فرزندان این دوران باز است، فضا گشوده است، آینده امیدبخش است، امکان براى دفاع از ارزشهاى مظلوم الهى و اسلامى در دسترس ما است. این نعمت بزرگ الهى است، باید آن را قدر بدانیم و هر لحظه از عمرِ در این دوران را معادل سالها عمرِ به بطالت گذشتهى بخشى از انسانهاى غافل در همهى زمانها به حساب بیاوریم.
قرآن صریحاً وعده کرده است که «لِیُظهِرَه عَلَی الدّینِ کُلِّه»؛(۲) با زبانهاى مختلف گفته است که این حقیقت، این سلسلهى ارزشها در تاریخ بشریّت بر همهى شبهارزشها و ضدّارزشها فائق خواهد آمد؛ صریحاً گفته است که «وَ العاقِبَةُ لِلمُتَّقین»؛(۳) فرجام کار متعلّق به مؤمنان و به پرهیزکاران است. چگونه ممکن است که اسلام بر تفکّرات پوشالى و تحمیلى و ارزشهاى ضدّارزش و تحمیلشدهى بر بشریّت مظلوم فائق بیاید، در حالى که در کنج عزلت و انزوا است؟ سالها اسلام بود، امّا نه در صحنهى فعّالیّتهاى اساسى عالم. یک دوران طولانى، اسلام در دستگاه حکومتهاى مسلمانْنام و بىخبر از اسلام منزوى بود ــ در طول سلطنتهاى مفصّل ایران و عثمانى و هند که ظاهراً مسلمان بودند امّا اسلامى به معناى حقیقى کلمه در دستگاهشان نبود و اسلام منزوى بود ــ بعد هم که از دو سه قرن پیش به این طرف، دوران پیشرفت غرب و اروپا پیش آمد و ارزشهاى مادّى به شکلهاى مختلف بر دنیا حاکم شد، اسلام و مسلمانى کاملاً در غربت و انزوا افتاد؛ حتّى سعى میکردند تا نام اسلام را هم به دست فراموشى بسپرند؛ کشورهاى مسلمان را هم سعى میکردند با تفکّرات لائیکى و غیر اسلامى، حتّى از صورت اسلام جدا کنند. بسمالله گفتن در اوّل حرفزدنها ننگ بود؛ نماز خواندن ننگ بود؛ مسلمان زیستن به معناى واقعى محال بود؛ تظاهرات اسلامى بیشتر تشریفاتى بود؛ از معنویّت اسلام، از جهاد اسلام، از ارجحیّت اسلام در مقابل رقیبهاى مادّى خبرى نبود. در آن شرایط چگونه میتوانست وعدهى «لِیُظهِرَه عَلَی الدّینِ کُلِّه» عملى بشود؟
براى اینکه وعدهى خدا یعنى پیروزى اسلام بر همهى کفر و الحاد، پیروزى ارزشهاى الهى بر همهى مادّىگرىهاى کوتهنظرانه به تحقّق بپیوندد، باید اسلام در عرصهى زندگى، خودش را مطرح میکرد. خداى متعال چنین مقدّر کرد که این کار به دست یکى از شایستهترین و برترین بندگانش عملى شود؛ و شد. آن عبد صالح، آن جانشین بهحقّ پیغمبران و اولیاى دین، آن انسان وارستهى از مادّیّت در وجود خود و در زندگى خود و در اندیشهى خود، آن انسان هضمشدهى در اسلام و فانى در الله، این توفیق را، این نعمت را و این لطف بزرگ را از خداى متعال دریافت کرد که پیشقراول این راه، مبشّر این راه و دست تواناى اسلام و قرآن در این دوران غربت و انزوا باشد.
اسلام به وسط صحنه آمد و در دنیا مطرح شد. اوّل او را جدّى نگرفتند، [امّا] پس از آنکه خطر او را درک کردند، توطئهها را با شدّتِ هر چه تمامتر آغاز کردند که یکى از آن توطئهها جنگ هشتساله بود؛ امّا همّت این ملّت مؤمن، این شاگردان آموزشیافتهى در مکتب دین، این استفادهکنندگان از نفَس گرم آن عبد صالح و بندهى فانى خدا و فانى فىالله [به کار آمد] و شما جوانان مؤمن و شما عاشقان راه خدا توانستید از این تجربهها به سلامت بیرون بیایید و انقلابتان را و اسلامتان را درخشانتر کنید. کارى شد در این سالهاى دشوار امتحان که اسلام که بنا است براى غلبهى بر ارزشهاى ضدّ الهى و ضدّ انسانیّت به وسط صحنه بیاید، هر چه بیشتر به وسط صحنه آمد، خود را در دنیا مطرح کرد، ارزش و قدرت و عمق وجود خود را نشان داد.
امروز بعد از پایان اردوبندىهاى استکبارىِ دوگانه در عالم و بظاهر یکسو و یکجهت شدنِ قدرتهاى مادّى و استکبارى، چشمها به سوى این قهرمان هزاروچهارصدساله است که امروز برخاسته، گرد و غبار زمانه را از خود فرو ریخته، به وسط صحنه آمده، مسئولیّت خود را به دنیا اعلام کرده و با قدرت هر چه تمامتر در مقابل همهى قدرتهاى مادّى ایستاده؛ یعنى پرچم اسلام و پرچمدار بزرگ آن، ملّت عظیمالشّأن ایران.
[امروز] همه متوجّه شما هستند؛ هم قدرتهاى چپاولگر عالم و جهانخواران، هم مظلومان عالم، هم آن کسانى که در صحنه منتظرند تا ببینند کفّه به سود کدام طرف سنگینتر خواهد شد. ملّت فلسطین امروز چشمشان به شما است؛ ملّتهاى مظلوم مسلمان، روشنفکران مسلمان، نگاهشان به سوى شما است؛ حتّى آنها که مسلمانى(۴) را هم نشناختهاند، در دلشان فروغ امیدى از سوى شما است؛ این همان سکّوى پرشى است که باید ملّت مسلمان ایران و به دنبال او، دیگر ملّتها به سوى «لِیُظهِرَه عَلَی الدّینِ کُلِّه» پَرش کنند و حرکت کنند. این کار بزرگى است؛ این کار، قدرت ایمان، قوّت اراده، توکّل به خدا، آمادگى معنوى و آمادگى مادّى میخواهد.
امروز بار امانتى که بر دوش ما ملّت ایران است، از همیشهى تاریخ سنگینتر است. امروز چشم جهانى نگران ما است، متوجّه به ما است. و این مسئولیّت را خداى متعال در مقابل ما قرار داده است. اگر ما در انجام این مسئولیّت خداى نکرده کوتاهى کنیم، بار مسئولیّت خدا بر زمین نخواهد ماند و خداى متعال کسان شایستهى دیگرى را که از ما بهتر و شایستهتر باشند، به برداشتن این بار امانت بر خواهد گزید؛ امّا ملّت ما با اینهمه شهید، با اینهمه تلاش موفّق، با اینهمه صدق و صفا در وفا به وعدهى خود با خدا و با اولیاى خدا، شایستهترین است براى برداشتن این بار سنگین.
امروز علىرغم پیروزىهاى ظاهرى آمریکا در صحنهى سیاسى عالم و در صحنهى جنگ نابرابر با رژیم شکستخورده و ذلیل عراق ــ [که این] پیروزىهاى خیالى، آمریکا را مغرور کرده است ــ و در عین این غرور، واهمه و دغدغهى شدیدى در دل سردمداران استکبار وجود دارد؛ آن هم فقط از ناحیهى اسلام. نمیخواهند به این اعتراف کنند؛ نمیخواهند اسلام و انقلاب و حرکت و خیزش اسلامى را در حرفهایشان بزرگ کنند، امّا علىرغم میلشان آنچه در دل آنها است آشکار میشود؛ معلوم میشود از حرکت عمیق اسلامى بشدّت بیمناکند. خیانتى که امروز نسبت به سرزمین مقدّس فلسطین و به سود رژیم غاصب اسرائیل انجام میگیرد، در حقیقت یک حرکتى و تدبیرى براى مقابلهى با خیزش اسلامى در منطقه است. با این عجله میخواهند جاپا را قرص کنند در منطقه، تا بتوانند از خیزش اسلامى ملّتها جلوگیرى کنند. آیا خواهند توانست؟ ممکن است بظاهر دربارهى مسئلهى فلسطین نشستوبرخاستى بکنند امّا امکان ندارد که دشمنان ملّت اسلام و امّت بزرگ اسلامى بتوانند علىرغم خواستِ ملّتهاى مسلمان، این توطئهى بزرگ را به کرسى بنشانند؛ مسئلهى فلسطین اینجورى حل نخواهد شد. مبارزه و جهاد باقى خواهد ماند و با شورِ هر چه بیشتر.
و شما بدانید توطئهها به سمت ملّت ایران و به سمت جمهورى اسلامى، از سالهاى اوّل انقلاب تا امروز متوجّه بوده است و متوجّه خواهد ماند. آنها از انقلاب میترسند، از شما میترسند و این ایجاب میکند که ما آماده باشیم.
سپاه پاسداران انقلاب اسلامى آزمایش بسیار بزرگى را در دفاع از انقلاب و از قرآن نشان داده است که مایهى روسفیدى شما است. نیروى زمینى سپاه پاسداران انقلاب اسلامى در عرصههاى نبرد خونین، زیباترین صحنهها را آفریده است و درخشانترین برگها را در پروندهى خود چیده است. شما جوانان عزیز و مؤمن، شما سرداران، شما فرماندهان، شما کسانى که بهترین سالهاى جوانىتان را در دشوارترین تجربهى دفاع مقدّس و خونین به سر بردید، باید آمادگىتان را روزبهروز بیشتر کنید. نبادا خیال کنید چون بظاهر جنگى نیست، پس توطئهى دشمن هم نیست! یک لحظه غفلت جایز نیست. بنیهى معنوى سپاه را تقویت کنید؛ ایمان را، تقوا را، توجّه به خدا را، گریهى شوق و محبّت در محراب عبادت را، دعا و ذکر و نیایش و استغفار را از یاد نبرید؛ این حیات ما است؛ این حیات دلهاى ما است؛ این مایهى پیروزىهاى حقیقی ما است.
نظم و انضباط را که شرط اصلى براى توانایى هر سازمان نظامى است ــ که امروز بحمدالله نشانههاى بسیار جالبى از آن را من مشاهده کردم و در مقابل چشم میبینم ــ هر چه بیشتر اهمّیّت بدهید. آموزش نظامى را، تمرینها را، تمرینهاى نظامى و مانورهاى گوناگون را، و برترى و پیشرفت دانش نظامى خود را، و آموزش در همهى سطوح و در همهى ردهها را، و استحکام سازماندهى را، اینها را یکیک در نظر داشته باشید. سپاه را اینجور اداره کنید، اینجور تقویت کنید. سعى کنید همچنانکه این سازمان مبارک سپاه پاسداران انقلاب اسلامى، «انقلابى» متولّد شده است، همواره انقلابى بماند و در جهت هدفهاى انقلاب حرکت کند.
روح مقدّس امام امّت از شما شاد باد و ادعیهى زاکیهى ولىّاللهالاعظم (ارواحنا فداه) شامل حال شما باد. وحدت نیروهاى مسلّح را حفظ کنید. با ارتش و با نیروى انتظامى در نهایتِ صفا و برادرى حرکت کنید. هر کدام کارى و شغلى و مسئولیّتى و راهى به سوى تکامل خود دارند؛ همه باید این راه را بپیمایند. به امید خدا پیش بروید و مطمئن باشید که خداى متعال شما را کمک خواهد کرد؛ وَ لَیَنصُرَنَّ اللهُ مَن یَنصُرُه اِنَّ اللهَ لَقَوِیٌّ عَزیز.(۵)
والسّلام علیکم و رحمةالله و برکاته
(۱ در ابتدای این مراسم، سرلشکر محسن رضایی (فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی) و سرتیپ محمّدعلی جعفری (جانشین فرمانده نیروی زمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی) گزارشهایی ارائه کردند.
(۲ از جمله، سورهى توبه، بخشى از آیهى ۳۳؛ «...تا آن را بر هرچه دین است، پیروز گرداند. ...»
(۳ از جمله، سورهى اعراف، بخشى از آیهى ۱۲۸
(۴ مسلمان بودن
(۵ سورهى حج، بخشى از آیهى ۴۰؛ «... قطعاً خدا به کسى که [دین] او را یارى میکند، یارى میدهد، چرا که خدا سخت نیرومندِ شکستناپذیر است.»