کلیپ صوتی «لبیک یا حسین» به مرور روایت رهبر انقلاب از ماجرای زیارت قبر مطهر اباعبداللهالحسین علیهالسلام توسط جابربنعبدالله انصاری میپردازد. بیانات استفاده شده در این کلیپ در مراسم سالگرد ارتحال امام خمینی رحمهالله در ۷۸/۰۳/۱۴ مقارن با اربعین حسینی ایراد شده و به مناسبت فرا رسیدن اربعین حسینی توسط پایگاه اطلاعرسانی khamenei.ir بازنشر میشود.
بخشی از سخنان حضرت آیتالله خامنهای که در این کلیپ صوتی میشنوید:
فردا اربعین سیّدالشهداست. به مناسبت سالگرد امام، ما از جاهای مختلف بر سر مزار او گرد آمدهایم. تناسب این جمع آمدن و گرد آمدن ما بر سر قبر امام، با اربعین تناسب عجیبی است. در روز اربعین هم، بعد از آن روزهای تلخ و آن شهادت عجیب، اولین زائران اباعبداللَّهالحسین علیهالسّلام بر سر قبر امامِ معصومِ شهید جمع شدند. از جمله کسانی که آن روز آمدند، یکی «جابربن عبداللَّه انصاری» است و یکی «عطیةبن سعد عوفی» که او هم از اصحاب امیرالمؤمنین علیهالسّلام است. جابربن عبداللَّه از صحابه پیامبر و از اصحاب جنگ بدر است؛ آن روز هم علیالظّاهر مرد مسنّی بوده است؛ شاید حداقل شصت، هفتاد سال از سنین او - بلکه بیشتر - میگذشته است. اگر در جنگ بدر بوده، پس لابد قاعدتاً در آن وقت باید بیش از هفتاد سال سن داشته باشد؛ لیکن «عطیه» از اصحاب امیرالمؤمنین علیهالسّلام است. او آن وقت جوانتر بوده؛ چون تا زمان امام باقر هم «عطیةبن سعد عوفی» علیالظّاهر زندگی کرده است. «عطیه» میگوید: وقتی به آن جا رسیدیم، خواستیم به طرف قبر برویم، اما این پیرمرد گفت اول دم شطّ فرات برویم و غسل کنیم. در شطّ فرات غسل کرد، سپس قطیفهای به کمر پیچید و قطیفهای هم بردوش انداخت؛ مثل کسی که میخواهد خانه خدا را طواف و زیارت کند، به طرف قبر امام حسین علیهالسّلام رفت. ظاهراً او نابینا هم بوده است. میگوید با هم رفتیم، تا نزدیک قبر امام حسین علیهالسّلام رسیدیم. وقتی که قبر را لمس کرد و شناخت، احساساتش به جوش آمد. این پیرمرد که لابد حسینبنعلی علیهالسّلام را بارها در آغوش پیامبر دیده بود، با صدای بلند سه مرتبه صدا زد: یا حسین، یا حسین، یا حسین!
خطبههای نمازجمعه ۱۳۷۸/۰۳/۱۴
بخشی از سخنان حضرت آیتالله خامنهای که در این کلیپ صوتی میشنوید:
فردا اربعین سیّدالشهداست. به مناسبت سالگرد امام، ما از جاهای مختلف بر سر مزار او گرد آمدهایم. تناسب این جمع آمدن و گرد آمدن ما بر سر قبر امام، با اربعین تناسب عجیبی است. در روز اربعین هم، بعد از آن روزهای تلخ و آن شهادت عجیب، اولین زائران اباعبداللَّهالحسین علیهالسّلام بر سر قبر امامِ معصومِ شهید جمع شدند. از جمله کسانی که آن روز آمدند، یکی «جابربن عبداللَّه انصاری» است و یکی «عطیةبن سعد عوفی» که او هم از اصحاب امیرالمؤمنین علیهالسّلام است. جابربن عبداللَّه از صحابه پیامبر و از اصحاب جنگ بدر است؛ آن روز هم علیالظّاهر مرد مسنّی بوده است؛ شاید حداقل شصت، هفتاد سال از سنین او - بلکه بیشتر - میگذشته است. اگر در جنگ بدر بوده، پس لابد قاعدتاً در آن وقت باید بیش از هفتاد سال سن داشته باشد؛ لیکن «عطیه» از اصحاب امیرالمؤمنین علیهالسّلام است. او آن وقت جوانتر بوده؛ چون تا زمان امام باقر هم «عطیةبن سعد عوفی» علیالظّاهر زندگی کرده است. «عطیه» میگوید: وقتی به آن جا رسیدیم، خواستیم به طرف قبر برویم، اما این پیرمرد گفت اول دم شطّ فرات برویم و غسل کنیم. در شطّ فرات غسل کرد، سپس قطیفهای به کمر پیچید و قطیفهای هم بردوش انداخت؛ مثل کسی که میخواهد خانه خدا را طواف و زیارت کند، به طرف قبر امام حسین علیهالسّلام رفت. ظاهراً او نابینا هم بوده است. میگوید با هم رفتیم، تا نزدیک قبر امام حسین علیهالسّلام رسیدیم. وقتی که قبر را لمس کرد و شناخت، احساساتش به جوش آمد. این پیرمرد که لابد حسینبنعلی علیهالسّلام را بارها در آغوش پیامبر دیده بود، با صدای بلند سه مرتبه صدا زد: یا حسین، یا حسین، یا حسین!
خطبههای نمازجمعه ۱۳۷۸/۰۳/۱۴