در دوره جنگ تحمیلی، شخصیّتهای متعدّدی به ایران میآمدند و میرفتند. یکی از شخصیّتهایی که من او را فراموش نمیکنم، احمد سکوتوره است. او رئیس جمهور گینه کوناکری در غرب آفریقا و یکی از شخصیّتهای برجسته و بسیار محترم در قارّه آفریقا بود. متأسفانه مطالعات تاریخی، سیاسی جوانان ما ضعیف است. اینها را باید شما خیلی مطالعه کنید و بدانید. در کشور غنا در غرب آفریقا انقلاب شد و شخصیت آفریقاییِ بسیار برجستهای به نام قوام نکرومه بر سر کار آمد که بعد علیه او توطئههای زیادی - توطئههای غربی و امریکایی و غیرامریکایی - صورت گرفت. در یکی از سفرهایی که قوام نکرومه به خارج رفته بود، در غیاب او یک کودتای دستِ راستیِ غربی در این کشور راه انداختند که او دیگر مجبور شد به کشورش نیاید. همان موقع احمد سکوتوره از قوام نکرومه دعوت کرد و گفت به کشور من بیا و تو رئیس جمهور کشور من باش. چنین شخصیتی، قوام نکرومه را به کشور خودش آورد. در زمان ریاست جمهوری و آن دورهای که بنده در سیاست خارجی به طور اجرایی و عملی فعّال بودم، از رجال سیاسی دنیا، کمتر شخصیتی را به قوّت او دیدم. او تقریباً سه مرتبه به ایران آمد. البته فشار آورده بودند تا برای میانجیگری جنگ به ایران بیاید. او در دیدارهای خصوصی - داخل اتومبیل و در رفت و آمدها - حرفهای خوبی میزد. میگفت اگر بعد از انقلاب به شما حمله نظامی نمیشد، من تعجّب میکردم؛ بنابراین تعجبی ندارد که به شما حمله کردهاند. تصریح میکرد که حمله عراق علیه شما، سازمانیافته، از پیش طرّاحی شده و کار بینالمللی است، نه کار کشور عراق.
بیانات در دیدار جوانان اصفهان ۱۳۸۰/۸/۱۲