خاطره روز نوزدهم بهمن ماه، از آن قبیل خاطرههایی است که کهنه نمیشود. بیستودو سال از آن خاطره گذشته، اما کهنه نشده است. آن خاطرهها و حادثههایی کهنه نمیشود که حامل یک پیام باشد؛ و این پیام مخصوص یک دوره نیست؛ مربوط به همیشه است. به تاریخ هم که نگاه کنید، میلیاردها حادثه بزرگ و نیمه بزرگ اتّفاق افتاده، ولی امروز هیچ کس از آنها چیزی نمیداند؛ اما بعضی از حوادث هم اتفاق افتاده که هرگز گمان کهنه شدن هم در آنها نمیرود. این حادثه - یعنی آمدن عناصری از نیروی هوایی، از حاشیهها و از محیطهای دور به مرکز دایره انقلاب - از آن حادثههاست.
جالب اینجاست که این افتخار برای نیروی هوایی - که یک نیروی رزمی است - از راهی جز راه تحرّک رزمی به دست آمد. ارتشها معمولاً افتخارات خودشان را در میدانهای کارکرد وسایل رزمی به دست میآورند؛ اما نیروی هوایی ما با یک حرکت عظیم انقلابی، افتخار جداگانهای را کسب کرد. البته نیروی هوایی ما از جهت رزم و وسایل رزمی هم هیچ کم و کسر ندارد. در دوران دفاع مقدّس و قبل و بعد از آن - بخصوص در آن مواقع حسّاس - نیروی هوایی چه بر روی آسمان، چه بر روی زمین، چه در داخل صفوف نزدیک به صفوف مقدّم، چه در پشت جبههها و چه در داخل پایگاهها، حامل افتخار بود. هزاران ساعت پرواز افتخارآمیز در پرونده نیروی هوایی ثبت است. ساخت وسایل زمینی - رادارها و وسایل هدایت شونده زمینی - و به کارگیری بسیار دشوار و پیچیده آنها جزو افتخارات نیروی هوایی است، که شهید ستّاری قبل از آن که فرمانده نیروی هوایی شود، یکی از قهرمانهای این میدان بود. او و بسیاری دیگر که امروز در بین شما هستند و من آنها را میشناسم، از همان زمان و بعد از آن زمان، در داخل جبههها لحظه به لحظه مشغول تحرّک و فعّالیت جانکاه، اما شیرین برای یک انسان متعهّد بودند. این افتخارات هم در پرونده نیروی هوایی ما هست، اما آن کار نیروی هوایی در ابتدای انقلاب، افتخاری جداگانه است؛ افتخاری نه از شیوه معمول افتخارات نیروهای نظامی، بلکه افتخار به وسیله یک حرکت عظیم انقلابی. آن جوانها - که شاید بعضی از آنها امروز در بین همین جمعیت باشند - به مرکز اقامتگاه امام - که من خودم آنجا بودم - آمدند. اینها سلاح و تجهیزات نظامی نداشتند؛ اما جان خودشان را کف دست گرفته و آمده بودند. برای این که اشتباه نشود، کارتهای شناسایی خودشان را در خیابان ایران سرِ دست گرفته بودند و جلو میآمدند. این حرکت، حرکت بزرگی بود.
جالب اینجاست که این افتخار برای نیروی هوایی - که یک نیروی رزمی است - از راهی جز راه تحرّک رزمی به دست آمد. ارتشها معمولاً افتخارات خودشان را در میدانهای کارکرد وسایل رزمی به دست میآورند؛ اما نیروی هوایی ما با یک حرکت عظیم انقلابی، افتخار جداگانهای را کسب کرد. البته نیروی هوایی ما از جهت رزم و وسایل رزمی هم هیچ کم و کسر ندارد. در دوران دفاع مقدّس و قبل و بعد از آن - بخصوص در آن مواقع حسّاس - نیروی هوایی چه بر روی آسمان، چه بر روی زمین، چه در داخل صفوف نزدیک به صفوف مقدّم، چه در پشت جبههها و چه در داخل پایگاهها، حامل افتخار بود. هزاران ساعت پرواز افتخارآمیز در پرونده نیروی هوایی ثبت است. ساخت وسایل زمینی - رادارها و وسایل هدایت شونده زمینی - و به کارگیری بسیار دشوار و پیچیده آنها جزو افتخارات نیروی هوایی است، که شهید ستّاری قبل از آن که فرمانده نیروی هوایی شود، یکی از قهرمانهای این میدان بود. او و بسیاری دیگر که امروز در بین شما هستند و من آنها را میشناسم، از همان زمان و بعد از آن زمان، در داخل جبههها لحظه به لحظه مشغول تحرّک و فعّالیت جانکاه، اما شیرین برای یک انسان متعهّد بودند. این افتخارات هم در پرونده نیروی هوایی ما هست، اما آن کار نیروی هوایی در ابتدای انقلاب، افتخاری جداگانه است؛ افتخاری نه از شیوه معمول افتخارات نیروهای نظامی، بلکه افتخار به وسیله یک حرکت عظیم انقلابی. آن جوانها - که شاید بعضی از آنها امروز در بین همین جمعیت باشند - به مرکز اقامتگاه امام - که من خودم آنجا بودم - آمدند. اینها سلاح و تجهیزات نظامی نداشتند؛ اما جان خودشان را کف دست گرفته و آمده بودند. برای این که اشتباه نشود، کارتهای شناسایی خودشان را در خیابان ایران سرِ دست گرفته بودند و جلو میآمدند. این حرکت، حرکت بزرگی بود.
بیانات در دیدار پرسنل نیروی هوایی ۱۳۷۹/۱۱/۱۹