من بعضی از این وسوسهها و تلاشهایی را که دشمن کرده است به شما عرض میکنم: اوّلین کارشان این بود که سعی کردند عناصر وفادار به خود را در مراکز حسّاس ارتش، مهره چینی کنند و بگذارند. در اوّل انقلاب، انسان وقتی به صحنه ارتش نگاه میکرد، فرماندهان نیروها در آن چند روز اوّل، کسانی بودند که انسان تعجّب میکرد. من یادم نمیرود که در همین مدرسه رفاه ایستاده بودیم؛ یک وقت دیدیم ارتشبدی با یال و کوپال وارد شد. گفتیم «ایشان کیست؟» گفتند، فرمانده فلان نیروست! تعجّب کردیم. البته بعد از اندک مدّتی، خیانت او بر دستگاههای قضایی آشکار شد و با او برخورد لازمی که باید میکردند، کردند.
بیانات در دیدار جمعی از فرماندهان و پرسنل ارتش ۱۳۷۴/۰۱/۳۰