ارتش برای شخص شاه بود!

ارتش صحنه و میدانی بود که اسلام و کفر درآن دست به گریبان شدند و اسلامْ کفر را بر زمین زد و بر آن پیروز شد. تفصیل این ماجرا زیاد است و من فقط می‌خواهم اشاره‌ای بکنم. چون این، یک فصل مهم از تاریخ انقلاب اسلامی است.  شما می‌دانید که همیشه سعیِ قدرتهای ظالم و خودخواه و مستکبر این است که نیروهای زنده و با نشاط در جامعه را در خدمت خود بگیرند، نه در خدمت مصالح و منافع ملی. این، خاصیت استکبار است. در ایران، سلاطین و سلسله‌های پادشاهی در دوره‌های اخیر، می‌خواستند از ارتش به عنوان یک منبع قدرتمند ملی استفاده اختصاصی کنند. لذا، شما می‌دیدید و خود من هم در یکی از پادگانهای تهران، در اوایل انقلاب، دیدم شعاری که آن بالا زده بودند این بود «ارتش برای شخصِ شاه است، نه برای ملت و مرزها و آرمانهای ملی.» حالا نمی‌گوییم برای اسلام؛ که آنها به اسلام عقیده‌ای نداشتند. این‌قدر هم تواضع نمی‌کردند که بگویند «ارتش متعلّق به آرمانهای ملی و دفاع از حدود این آرمانها و هدفهاست.» بلکه می‌گفتند که «ارتش مال ماست، برای ماست و در خدمت ماست.»
بیانات در دیدار جمعی از فرماندهان و پرسنل ارتش ۱۳۷۴/۰۱/۳۰