بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم و مسئولان و کارگزاران نظام جمهورى اسلامى ایران

در سالروز عید سعید مبعث(۱)

بسم الله الرّحمن الرّحیم

عید بزرگ مبعث را که یقیناً یکى از بزرگترین اعیاد همهى بشریّت است، به مستضعفان عالم، به ملّتهاى مسلمان، به ملّت عزیز و مؤمن و قهرمان ایران و به شما آقایان محترم تبریک عرض میکنم. این حرف درستى است که ما ادّعا کنیم که بعثت خاتمالانبیا (صلّى الله علیه و آله و سلّم) عید بشریّت است؛ چون در این مقطع با تعالیم اسلام همهى دردهاى اصلى بشریّت با بهترین علاجها و تداوىها(۲) قابل تداوى شده است و همانطور که امیرالمؤمنین (علیه الصّلاة و السّلام) دربارهى پیغمبر فرمود: طَبیبٌ دَوّارٌ بِطِبِّهِ قَد اَحکَمَ مَراهِمَهُ وَ اَحمىٰ مَواسِمَه؛(۳) مرهمهاى زخمهاى کهنهى لاعلاج بشریّت را آماده داشت. همهى وسایل براى صلاح و اصلاح جامعهى بشرى از اوّلین لحظات بعثت و وحى بر نبىّ اکرم (صلّى الله علیه و آله و سلّم) در آیات قرآن مورد توجّه قرار گرفت. در همین سورهى مبارکهى «إقرَأ بِاسمِ رَبِّکَ الَّذی خَلَق»،(۴) بعد از نام خداى متعال و امر به قرائت به پیغمبر اسلام، اشاره میکند به اینکه «خَلَقَ الاِنسانَ مِن عَلَق».(۵) به بشرى که بزرگترین درد او خودخواهى است، طغیان است، خودبزرگبینى است، خودغنىبینى است، تذکّر میدهد که منشأ تو «علق» است. آن که تو را خلعت هستى و کمال و تکریم پوشانید، او خدا است که باید در مقابل او همیشه احساس بندگى کنى، طغیان نکنى، بر ارزشهاى الهى سرکشى نکنى، خود را به جاى خدا فرمانده حیطهى زندگى انسان به حساب نیاورى؛ این اوّلین کلمه است. بعد هم بعد از دو سه آیه میفرماید: کَلّا اِنَّ الاِنسانَ لَیَطغیٰ * اَن رَءاهُ استَغنیٰ؛ (۶) اینکه انسان خودش را غنى ببیند، مستغنى به حساب بیاورد، او را به طغیان وادار خواهد کرد.

از اینجا شما ملاحظه بفرمایید که دردهاى همیشگى بشر همینها است. درد بشر خودخواهى است، خودپرستى است؛ درد بزرگ بشریّت سر تافتن از اطاعت خدا است؛ درد بزرگ بشریّت ظلم است؛ این است که بعضى از افراد در محیط بشرى، خود را بر بعض دیگر برتر بشمرند؛ تبعیض است. این دردهاى بشرى از اوّل خلقت انسان، از زمان حضرت آدم و از ماجراى پسران آدم تا همیشه در دنیا وجود داشته است. درد بزرگ انسان جهل است که بر اثر جهالت، بر اثر ناآگاهى راه را خطا میکند و راه هدایت را نمیشناسد؛ پیغمبران را نمیشناسد؛ با کوتهبینى خود، آنچه را ناصواب است، صواب میپندارد. در همین سورهى مبارکهى علق، باز بلافاصله بعد از افتتاح سوره [میفرماید]: إقرَأ وَ رَبُّکَ الاَکرَم؛(۷) خداى تو کریمترین است و نشانهى کرم او این است که: اَلَّذی عَلَّمَ بِالقَلَم؛(۸) تعلیم انسان، آگاهى دادن انسان، قلم را سپردن به انسان، در این سوره یادآورى شده است.

سیاهروزىهاى بشریّت که منتهى شده است به ظلم و استضعاف و عقبماندگى و برادرکشى و سخت زندگى کردن در این عالم و استفاده نکردن از مواهب الهى در عالم و بقیّهى نابسامانىهاى زندگى انسان ــ چه آن چیزهایى که فقط و فقط به حیات این نشئه(۹) مربوط است مثل حوائج انسان و خوراک و دیگر نیازهاى بشر، و چه آن چیزهایى که به حیات جاودانهى انسان ارتباط پیدا میکند، گمراهىهاى او، ظلمهاى او، خلافکارىهاى او، ناپاکىها و آلودگىهاى اخلاقى و رفتارى بشر ــ در جهانبینى بعثت اسلامى ملاحظه شده است؛ با واقعیّت دیده شده است و براى آن، علاج معیّن شده است. لذا اگر بشر این دین را و این مجموعهى دستورالعمل سعادت را میفهمید و میشناخت و عمل میکرد و تسلیم آن میشد، امروز در این همه فلاکت و این همه نابسامانى نبود. اگر با چشم واقعبین نگاه کنیم، تیرهروزىهاى امروز بشر با چند هزار سال پیش تفاوتى نکرده است. اینکه به جاى وسایل ابتدائى، ابزار مدرن و برخوردار از سرعت و سهولت در اختیار بشر قرار بگیرد، به طور مطلق مایهى سعادت نیست؛ در شرایطى البتّه ممکن است مایهى سعادت باشد، در شرایطى هم مایهى بدبختى بیشتر است. پیشرفت علم، براى بشر برطرفکنندهى نابسامانىهاى زندگى بشر نشد و نمیتوانست بشود.

امروز بشریّت از همان چیزهایى رنج میبرد که پانصد سال پیش، هزار سال پیش، پنج هزار سال پیش و پیشتر و پیشتر، از آنها رنج میبرده است؛ آن روز هم بشر از ظلم و از محنت غلبهى انسانهاى ددصفت رنج میبرد، امروز هم همین است؛ امروز هم انسانها از ظلم رنج میبرند، از غلبهى قدرتها و قلدرىهاى جهانى رنج میبرند، از برادرکشى رنج میبرند؛ امروز هم بشر اسیر همان دامها و بدبختىهایى است که آن روز بود. در گذشته هم یک عدّهاى به رفاه میگذراندند؛ برق نبود امّا لذّت زندگى بود؛ جت نبود امّا راحتى در سفرها و رفتوآمدها بود براى کسانى که برخوردار بودند؛ امروز هم براى برخوردارها هست. چیزى در مجموعهى زندگى انسان عوض نشده؛ جهالتهاى حقیقى بشر از بین نرفته است. آن روز هم بسیارى از انسانها در جهل نسبت به سعادت واقعى میزیستند، امروز هم همانجور است. آن روز هم قرآن فرمود: وَ ما قَدَرُوا اللهَ حَقَّ قَدرِه؛ (۱۰) [حق] خدا را درست به جا نمىآوردند، امروز هم همینجور است؛ آن روز هم گروههایى مستکبر بودند، گروههایى مستضعف بودند، امروز هم همانجور است. هزار سال دیگر هم اگر دنیا همینجور پیش برود و پیشرفتهایى در دنیا به وجود بیاید، مادامى که دین خدا حاکم نشده باشد، باز یک عدّهاى مستکبرند، یک عدّهاى مستضعفند. دین آمد براى اینکه ناکامىهاى بشر را از بین ببرد. امروز ناکامىهاى بشر به خاطر اعراض از معنویّت و دین و تعالیم عالیهى اسلامى هنوز باقى است، همچنان باقى است، از بین نرفته است. ببینید امروز در سایهى حکومتهاى مستکبر، بر انسانها چه میگذرد! ببینید این جنگهاى خانمانبرانداز و نسلکش که به وسیلهى قدرتها به راه مىافتد با مردم چه میکند! ببینید قلدرىِ یک قدرتى مثل آمریکا امروز در دنیا با انسانها، با ملّتها، با کشورها چه معاملهاى میکند! حالا امروز ملّت عراق مطرحند؛(۱۱) یک ملّتى که حرث و نسلش دارد به وسیلهى قدرتها و قلدرهاى عالم هلاک میشود: وَ یُهلِکَ الحَرثَ وَ النَّسلَ وَاللهُ لا یُحِبُّ الفَساد؛(۱۲) اینها دارند فساد میکنند در روى زمین امّا همیشه که ملّت عراق نبود؛ تا چند صباح قبل، ملّت ایران و عراق هر دو به خاطر جنگى که به دست همین قلدرها و همین ابرقدرتها تحمیل شده بود، هلاک میشدند، حرث و نسلشان از بین میرفتند، قبل از او جاى دیگر، بعد از او جاى دیگر.

وقتى دین نیست، بناى دنیا، بناى استکبارى است؛ و دین علاج است. ملّتهاى مسلمان باید امروز بزرگترین وظیفهى خودشان را بازگشت به اسلام و حاکمیّت اسلام بدانند؛ این، عزیزترین و فورىترین و بزرگترین و مؤثّرترین هدفى است که امروز ملّتهاى مسلمان میتوانند دنبال کنند و علاجى هم جز این نیست. ملّتهاى دیگر که آن نظام ارزشىاى را که بر طبق آن عمل بکنند ندارند، خواهند افتاد در دام ناسیونالیسمهاى افراطى جاهلانهى کور که دیدیم دیگر؛ دیدید ناسیونالیسم بر سر خانوادهى بشرى چه آورده؟ حالا ممکن است به فرض براى یک ملّت هم چند صباحى ناسیونالیسم یک احساس حرارتى، غرورى، شورى، نشاطى به وجود بیاورد امّا خانوادهى بشرى را از بین میبرد. در همین منطقه بین برادران مسلمان سعى کردند ناسیونالیسم ایرانى، ناسیونالیسم عربى، ناسیونالیسم ترکى و باز در داخل کشورها ناسیونالیسمهاى فرعى و جورواجور به وجود بیاورند و اینها را از هم جدا کنند. نقشهی استعمار، این بود. بحمدالله انقلاب اسلامى، لااقل در بخشى از این منطقه این مسائل را علاج کرد. اگر یک نظام ارزشى و یک جهانبینى صحیحى بر یک ملّتى حاکم نباشد، به دام اینگونه تفکّرات خواهد افتاد. ادیان دیگر هم متأسّفانه آن نظام ارزشى را که با آن بشود یک جامعه را اداره کرد ندارند؛ مدّعى هم نیستند. پایههاى تشکیل یک نظام اجتماعى در ادیانى که امروز در دست و بال مردم هست، نیست ــ حالا در اصولش و شکلهاى صحیحش لابد بوده؛ حتماً بوده ــ امّا مسلمین دارند این را. مسلمین باید برگردند به نظام اسلامى، به تفکّر اسلامى تا خودشان را به عزّت برسانند و با نیروى [جمعیّتِ] یک میلیاردىِ مسلمانان بتوانند دنیا را هم به سمت عزّت پیش ببرند. امروز این علاج است و این پیام بعثت خاتمالانبیا (صلّى الله علیه و آله و سلّم) است و اگر اینجور بشود، این قلدرىهایى که نشانهاش را، نمونهاش را شما در خلیج فارس دارید مىبینید، دیگر در دنیا رنگ و بویى نخواهد داشت، و امکان عمل نخواهد داشت.

امروز آمریکا در رأس یک مجموعهى استکبارى، در این منطقه، از ضعف مسلمانها دارد استفاده میکند. چرا باید بیایند در منطقهى اسلامى ــ اسلامىِ محض ــ و به بهانهى منافع خودشان و تأمین منافع خودشان، یک چنین وضعیّت رقّتبار و فاجعهآمیزى را به وجود بیاورند؟ چرا آمریکا باید جرئت کند چنین کارى را انجام بدهد؟ اگر مسلمانها، ملّتها و دولتها همه با هم مىایستادند، نمیشد و این حادثهى فجیع به وقوع نمیپیوست. البتّه این حادثه پوچ بودن قدرت آمریکا را نشان داد ــ همچنان که مکرّر گفتهایم ــ هر روزى هم که میگذرد، این معنا واضحتر میشود و جنگ خلیج فارس فاتحى نخواهد داشت. بیهوده گمان نکنند که آمریکا اگر فلان مانور را و تاکتیک را و شکل جنگى را انتخاب بکند، پیروز خواهد شد. براى آمریکا پیروزى در این جنگ نیست؛ غلبهى نظامى ممکن است پیدا بکند امّا پیروزى چیز دیگرى است؛ آمریکا تا همین حالا هم شکست خورده است. آمریکا با ورود خود در این منطقه، با مواجه کردن خود با ملّتهاى مسلمان که عموماً یا غالباً او را محکوم کردند، با فجایعى که به وجود آورده است و هنوز پرده بر روى آنها کشاندهاند و بعداً ابعاد این فجایع بیشتر آشکار خواهد شد، بیشتر معلوم خواهد شد که چقدر زن و مرد و کودک و بیمارستان و مدرسه و خانه و مانند اینها را نابود کردند و از بین بردند ــ تا حالا هنوز نگذاشتهاند دنیا بفهمد که چه دارد میگذرد ــ با چهرهاى که از خود در میان ملّتهاى منطقه و دنیا ترسیم کرد، با ناتوانىاى که در پیشبرد کارهاى خود نشان داد که جز این هم هیچ سرنوشتى منتظر قدرتهاى پوشالى نیست، با این مقدّمات شکستخورده است.

البتّه همانطورى که بارها مسئولین محترم ما و دولت گرامى ما اعلام کردند، ما در این جنگ وارد نخواهیم شد امّا احساسات ما و قضاوت ما در این جنگ مشخّص است. ما معتقدیم که ملّت عراق مظلوم واقع شد، ملّتهاى منطقه مظلوم واقع شدند، ملّت کویت مظلوم واقع شد. آنچه باعث این حادثه و غائله شد، افزونطلبى و قدرتطلبى بود. این قدرتطلبى منفور و زشت است، چه از سوى رهبران و رؤساى عراق و چه از سوى آمریکا و متّحدانش از اروپایىها و غیرهم؛ و همین تصوّر غلط از قدرت و قدرتمندى و توهّم اختیاردارى که این قدرتهاى غاصب و ظالم براى خودشان نسبت به ملّتها قائلند، این فاجعه را به وجود آورده؛ و این فرهنگ در دنیا باید عوض بشود. رؤساى کشورها، رؤساى جمهور، مسئولان ملّتها حق ندارند ملّتهاى خودشان را به ورطههاى فنا و هلاک بکشانند و حق ندارند براى منافع ملّتهاى خودشان یا به نام آنها ملّتهاى دیگر را نابود کنند. این قدرتى که اینها به آن متّکى هستند یک قدرت ظالمانه است، یک قدرت غاصبانه است. فرهنگ صحیح الهى این قدرت را غاصبانه میداند و کسانى را که از قدرت اینجور استفاده میکنند ــ مثل همین آقایان رؤساى آمریکا و بعضى از کشورهاى اروپایى و غیر اینها ــ جنایتکار به حساب مىآورد؛ این زمامدارى و سیاستمدارى نیست، این جنایتمدارى است.

و ملّت ایران بحمدالله بزرگترین پیروزى را با تمسّک به اسلام به دست آورده است؛ و پریروز دیدید و دیدند؛ اگر چه تبلیغات جهانى هنوز از روى بغض و کینه حاضر نیستند این حرکت و حضور عظیم مردمى را و این طبیعت خالص و ناب و درخشان ملّت ایران را اعتراف کنند؛ امّا منصفها دیدند، ناظران دیدند. ملّت ایران حقیقتاً در کمال عظمت ــ عظمت توأم با نجابت ــ انقلاب خودش را پاسدارى کرد و در روز بیستودوّم بهمن امسال قدر دانست؛ زحمات امام و رهبر و پدر و مرشد عالیقدر خود، آن انسان والا و استثنائى را ارج نهاد و امام خودش را احترام کرد. بنده از یکایک آحاد ملّت عزیزمان در سرتاسر کشور متواضعانه سپاسگزارى میکنم؛ خداوند یار شما باشد؛ قلب مقدّس ولىّعصر همواره مهربان به شما و دعاگوى شما باشد؛ روح مطهّر آن امامى که شما را تربیت کرد، این ملّت را پدید آورد، این جامهى عزّت را بر شما پوشانید، از شما همواره انشاءالله راضى باشد. خوب امتحانى دادید؛ ملّت ایران خوب حرکتى کردند؛ ملّتهاى دیگر باید تعلیم بگیرند این صمیمیّت را، این قاطعیّت را، این تصمیم را، این حضور همیشگى و مداوم در صحنههاى محتاجِ حضور را.

بنده مجدّداً این عید سعید را تبریک عرض میکنم. امیدوارم که خداوند شما آقایان محترم را، میهمانان عزیز را، مسئولین محترم کشور را، در تحت توجّهات خود انشاءالله حفظ بکند و مسئولین محترم کشور را مشمول الطاف و تأییدات خود قرار بدهد.
والسّلام علیکم و رحمة ‌الله و برکاته


نمایندگان سیاسى کشورهاى اسلامى در این دیدار حضور داشتند.
مداوا شدن، معالجه شدن
نهجالبلاغه، خطبهى ۱۰۸؛ «پزشکی است که در میان بیماران میگردد تا دردشان را درمان کند. داروها و مرهمهای خود را آماده ساخته و ابزار جرّاحی خویش گداخته است.»
سورهى علق، آیهى ۱
سورهى علق، آیهى ۲
سورهى علق، آیات ۶ و ۷
سورهى علق، آیهى ۳؛ «بخوان و پروردگار تو کریمترین [کریمان] است.»
سورهى علق، آیهى ۴؛ «همان کس که به وسیلهى قلم آموخت.»
مرحلهای از هستی
(۱۰ سورهى انعام، بخشى از آیهى ۹۱؛ «... بزرگى خدا را چنان که باید، نشناختند ...»
(۱۱ ر.ک: بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم (۱۳۶۹/۵/۲۴)، پىنوشت شمارهی ۶
(۱۲ سورهى بقره، بخشى از آیهى ۲۰۵؛ «... و کشت و نسل را نابود سازد، و خداوند تباهکارى را دوست ندارد.»